از : peerooz
عنوان : توضیح و رفع ابهام
با پوزش مجدد ، منظور آنکه در اینجا رفتار جمهوری اسلامی مورد بحث ما نبود و
گفتگو در باره عاملین ترور این دانشمند بود.
بهر حال بنده معتقدم که منظوراصلی از ترور دانشمندان اتمی ایرانی مرعوب کردن جامعه و ترساندن دانشجویان و فیزیک دانان آینده ایران از انتخاب رشته فیزیک اتمی است.
۴۲۹٣۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : ! ؟
جناب خواننده،
برداشت من از مقاله جناب باقرزاده این بود که ترور این دانشمند ایرانی کار اسرائیل
بود نه جمهوری اسلامی. اینکه جمهوری اسلامی این نوع عملیات را شروع کرد مورد بحث نبود. اگر غیر از این است من از درک غلط خود عذر میخواهم.
۴۲۹۲۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : یک خواننده
عنوان : خیر جناب پیروز، فقط آنجایی که دوست دارید خوانده اید
جنگ مطلوب جمهوری اسلامی جنگی است که با حمله نظامی متعارف غرب علیه ایران آغاز شود و با دفاع و حملات نامتقارن از سوی ایران به آن پاسخ داده شود.
....
در این برخورد نظامی، هویت حمله کنندگان مشخص نیست و آنان از تاکتیک جنگهای نامتقارن علیه جمهوری اسلامی بهره میگیرند. این برای رژیم اسلامی بسیار دردسر ساز شده است. رژیم خود را برای حمله نظامی متعارف آماده میکرده است تا با تاکتیک جنگهای نامتقارن به آن پاسخ دهد. ولی اکنون خود گرفتار حملات نظامی نامتقارن شده است. علاوه بر این، در یک حمله متعارف، دشمن و متجاوز مشخص است. ولی معلوم نیست که حملات نامتقارن از سوی کدام دشمن صورت میگیرد، و این یعنی که رژیم زیر حمله نمیداند که ضربات انتقامی خود را به کجا وارد کند. در این حالت، رژیم مجبور است یا ضربات دشمن را تحمل کند و یا حملات انتقامی خود را در یک جبهه وسیع علیه همه دشمنان احتمالی خود به کار گیرد و اثرگذاری آن را به شدت کاهش دهد. در هر دو صورت، ضربه پذیری رژیم از این حملات نامتقارن به مراتب بیش از ضرباتی خواهد بود که رژیم علیه دشمن به کار میتواند گرفت.
....
جمهوری اسلامی یکی از مجریان و آغازگران این نوع از جنگ در خاورمیانه بوده، و اکنون خود در معرض این نوع حملات قرار گرفته است. برای پایان دادن به جنگ نامتقارنی که اکنون علیه ایران به جریان افتاده، لازم است رژیم از سیاستهای ماجراجویانهای که به صورت حملات نامتقارن و نامتعارف در منطقه به راه انداخته دست بکشد و سیاست آشتی و همزیستی مسالمتآمیز با جامعه جهانی را در پیش بگیرد. به جز این، رژیم جمهوری اسلامی نمیتواند در برابر فجایع و مصیبتهایی که به دلیل نبرد نامتقارن کنونی بر مردم ایران وارد میشود مسئولیت خود را سلب کند.
۴۲۹۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : یک خواننده
عنوان : دکتر باقرزاده
بخشی از مقاله دکتر باقرزاده:
"البته بسیاری در این که برخی از این حملات کار نیروهای خارجی باشد تردید میکنند و آنها را به جناحهایی از داخل رژیم و یا خود رژیم منتسب کردهاند. نگارنده این سطور نیز وقتی اولین مورد از سلسله ترورهای خیابانی علیه مسعود علیمحمدی در دو سال پیش اتفاق افتاد به دلایلی، و از جمله گرایش سیاسی قربانی ترور، رد پای رژیم را در آن دیده بود(۱). سپس وقتی این نحوه ترور یک سال بعد در دو مورد تکرار شد، ظن قوی من به نهادهای امنیتی خارجی و مشخصا موساد اسراییل متوجه گردید(۲). اکنون نیز با ترور اخیر و اتفاقات دیگری که در طی دو سال اخیر رخ داده (ویروس استاکسنت و انفجار پایگاههای نظامی) این ظن بیشتر تقویت شده و تردید چندانی برای من در این مورد باقی نمانده است. دلایلی که در نفی این ظن ارائه شده از دید من قوت چندانی ندارد و نمیتواند همه جوانب امر را توضیح دهد."
۴۲۹۱۶ - تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : با اجازه حافظ " بر زبان است ترا آنچه مرا در دل بود"
جناب خواننده،
ممنون از این یادآوری. عصاره مقاله جناب باقر زاده اینست:
" در واقع، هدف ترور بیش از آن که کشتن فرد یا افرادی باشد ایجاد ترس در جامعه است. میگویند سنگی به سوی گنجشکی بر درختی بپران، ۴۰ گنجشک از آن فرار میکنند. هدف ترور ممکن است عنصر کلیدی نباشد، و در هر تروری ممکن است یک یا چند نفر هدف قرار بگیرند، ولی ترورکنندگان امیدوارند که از طریق ترور بین همه کسانی که به نحوی همکار قربانیان بشمار میروند (اعم از عناصر ساده یا کلیدی) ترس ایجاد کنند و با نشان دادن ضعف رژیم در حفظ جانشان، آنان را از اشتغال یا ادامه کار در آن مراکز منصرف کنند. هدف گیری عناصر ساده (علاوه بر عناصر کلیدی) در واقع جزیی از فلسفه ترورهایی از این قبیل است تا حکومت نتواند برای همه حفاظت لازم را فراهم آورد و عملا هیچکس در آن کار احساس امنیت نکند.".
این منطقی ترین تفسیر از دلیل ارتکاب به چنین جنایت ها و بهره برداری از آنها ست مگر خلاف آن ثابت شود.
۴۲٨۹۹ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹۰
|
از : یک خواننده
عنوان : نظر کارشناسانه دیگری
آقای مصداقی عزیز، ضمن تشکر از زحمتی که برای کارتان کشیدهاید لطفا به تحلیل جالب دکتر باقرزاده نیز توجه کنید که برخی استدلالات شما را نقض میکند.
http://politic.iran-emrooz.net/index.php?/politic/more/۳۴۶۵۱/
۴۲٨۹۶ - تاریخ انتشار : ۲٨ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : خطای حافظه
با پوزش،
با مراجعه به ویکیپدیا ، محمود ژندی مدیر داخلی و ابوتراب جلی مدیر مالی
روزنامه بسوی آینده بودند و من از خوانندگان آن نبودم. ضمن چون اخبار روز
علامت در صد را چاپ نمیکند منظور ۶۲ در صد و ۲۰ در صد بود.
۴۲٨٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : ژندی بنگر گردش دور فلکی را - آورده کنار تو خلیل ملکی را
در دوران اعلیحضرت همایون شاهنشاه ، دموکراسی بر قرار و ژندی - فکر میکنم سردبیرروزنامه مردم - و رقیب او خلیل ملکی از نیروی سوم در فلک الافلاک هم اتاق شدند و شاید توفیق یا دیگری چنین طنزی گفت.
امروزدر روزآنلاین نشریه هوشنگ اسدی دوست هم مرام !! جناب مصداقی دیدم که در یک نظر پرسی از ۴۸۷۶ نظر ۶۲ این را کار جمهوری اسلامی و ۲۰ کار اسرائیل میدانند.
این را هم میدانیم که وقتی دو نفر به یک چیز نگاه میکنند آنی را میبینند که میخواهند؛ بهترین نمونه آن لیوان نیمه پر و نیمه خالیست. حال چطور مراجعین اسدی و مصداقی هردو همان را میبینند؟ نمیدانم. لابد مثل دورانی ست که دو ملیون نفرازما در خیابان عکس را در ماه میدیدیم و با اطمینان از تحقیقات عمیق و وسیع! خود داد میزدیم جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه بیشتر.
۴۲٨۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : رضا سالاری
عنوان : ای کاش یاد بگیرم که بگویم نه نمیدانم، وقتی که نمیدانم!
آیا وقت آن نرسیده بیاموزیم و تمرین کنیم که همواره باید با قدرت و شجاعت گفت «نه نمیدانم»، وقتی که جواب سوالی را بدرستی نمیدانیم، یا شک داریم، یا اطلاعات و دلایل کافی نداریم، تا بتوانیم هرچه بیشتر از دام و تله تئوری بافی و خرافات گرایی و تعصب ورزی دوری و پرهیز کنیم؟
بدلیل عدم اطلاعات و اسناد و شواهد و مدارک کافی، هنوز هیچکس نمیتواند با قاطعیت و یقین قاتل و یا قاتلین و یا مسببین اصلی جنایات و ترور کشته شدگان مراکز هسته ای رژیم را معین کند، ولی البته که بسیار میتوان نوشت و تحلیل کرد که چرا و برای چه رژیمی خودکامه باید اقدام به خودزنی کند و کارمندان معمولاً عادی و غیرسیاسی و بی خطر و حتی برخی با ریش و پشم مورد دلخواه رژیم خود را، به صرف چند انتقاد کاری و یا داشتن اطلاعاتی نه چندان حیاتی و یا هزاران تئوری های توطئه ای و خیالی و عاطفه ای و معمولاً بی تفکر دیگر، آنهم بدین شکل آشکارا و رسوا و مسخره و مشکوک، سر به نیست کند و بعد هم برایشان حجله ببندد و عزادرای راه بیندازد!؟ رژیمی که درآن شهادت و کشته شدن زندانیانش یک تکلیف شرعی است، و هر مخالف و شهروندی را که اراده کرده یا به بند و دار و شکنجه کشیده و یا کنج زندان انداخته و یا پنهانی سر به نیست کرده و میکند، چه احتیاج است به این طرز ترور آشکار و سوال برانگیز؟! آنهم در بحبوحه انتخابات بی رونقی که سخت تحریم شده ولی باید بنا به تکلیف رهبر بدنبال گدایی از حمایت و شرکت مردم باشد تا سرو صدای تقلبات شنیده نشود و همه نمایندگان مزدور ولایت مطابق رأی و تأییدات امام غایب رژیم به مجلس ولایت راه یابند!
چه سود و ضرری از این راه تا به حال نصیبش شده و یا میشود و یا خواهد شد؟
۴۲٨۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : پویا ت
عنوان : موساد، مجاهدین یا خود دستگاه اطلاعاتی رژیم. هنوز پرونده باز است.
اثبات ارتکاب جرم تنها بر اساس سوابق یک جانی و بدون سند و مدرک می تواند به بیراهه برود. روزنامه لیبراسیون نیز عنوان کرد که موساد با به کارگیری نیروهای سازمان مجاهدین دست به این ترور زده است. سئوال این است که ایا با توجه به سوابق همکاری مجاهدین با صدام حسین و همکاری انها با هر دولتی که دشمنی با جمهوری اسلامی دارد نمی توان دقیقا براساس متد اثباتی شما این ترورها را به گردن مجاهدین انداخت؟ اینکه موساد و سیا سابقه اشکار ترور در کارنامه خود دارند نیز بر کسی پوشیده نیست. به نظر من هر سه فرضیه می تواند درست باشد. مگر انکه مدارک محکمتری به نفع یکی از فرضیه ها بدست اید.
۴۲٨۵۶ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : روی چشمت برده ای شیشه یی کبود - لاجرم دنیا کبودت مینمود
من نه آدم حزبی ام نه سیاسی ، هرگز نبوده و نخواهم بود. نه از جمهوری اسلامی
شخصا صدمه دیده ام نه از مجاهدین خلق چون سالها قبل از آن بیرون از وطن بوده ام.
من علی رغم راهنمایی دوستان هنوز مطمئن نیستم که حتی معنی کارگر چیست چون سیاسی نبوده ام . کسی چون من هرگز نخواهد توانست بجای کسی بنشیند که بجرم مجاهد بودن ده سال شب و روز در زندان به حمهوری اسلامی نفرین کرده است و اگر من بودم هنوز نفرین میکردم.
قدر مسلم آنست که کسی جز آنان که مرتکب این جنایت شده اند حقیقت را نمیدانند و بقیه حدس است و گمان و برای ما و دیگران لاجرم دنیا کبودت مینمود.
سه چهار گروه حمهوری اسلامی ، اسرائیل ، امریکا و دیگران در این امر مظنون اند.
یکی دو سال پیش در یکی از امارات یا کویت ۱۱ مامور اسراییلی با تصویر بر روی
مانیتر به هتلی حمله کرده و کسی را ترور نمودند. امریکا هم که در روز روشن با
هواپیما های بدون خلبان در آسیا و آفریقا پنج پنج میگیرد و دیگران.یعنی این مظنونین دیگر همچنان هم بی گناه نیستند.
زمانی هم سالها ما مطمئن بودیم که دربار و شرکت نفت مسئول ترور محمد مسعود
بود که سالها بعد معلوم شد قاتل , قهرمان مراببوس و ستاره مرد سپیده دم بود.
بنابر این بهتر است صبر کنیم تا ببینیم جایزه اول کشف این جنایت را باید به کی بدهیم .
۴۲٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : پروین کرد
عنوان : جناب خانی نه جنایات رژیم ونه نمایشات احمقانهء بعضآ اوپوزیسیون هرگز قابل فراموشی نیست
منهم نه عاشق سینه چاک حزب توده هستم و نه دشمن خونی مجاهدین. اما بحث جناب مصداقی که بر (نقش رژیم درقتلهای زنجیره ای متخصصان ایرانی ) که همه دانشگاهی بوده اند میباشد و ربطی به صحنه آرائی کودتا (که کاری کاملآ نظامی است) توسط حزب توده و بازیچه قراردادن قطب زاده ندارد /جز ریختن فلفل زردچوبه در کله پاچهء حزب توده در آینده! جناب مصداقی از جنایت بزرگ (رژیم )در سینما رکس آبادان یادآوری میکنند که درزمان حکومت شاه ارتکاب شده است اما متآسفانه نه از خود و نه از هیچیک از گروهها وسازمانهای سیاسی اوپوزیسیون رژیم گذشته وحال نمی پرسند (چرا همهء آنها ) سردستهء ادمکشان فدائیان اسلام را که بیش از ۴۰۰انسان تماشاگر فیلم گوزنها دود را کرد برهبر ی اوپزیسیون پذیرفتند و باو لبیک گفتند !؟حرف زیادست و حوصله اندک : بگذرم .اما جناب خانی این اطمینان را شما و همگان داشته باشید هرگاه وهرزمان دیگر فتوای تجاوز بخاک و خانه مان صادرشود ومارا غنیت جنگی بحساب آورند /بازهم با چنگ ودندان و ملاقه و گوشت کوب و سیخ ومیخ واسلحهء آتشین از خود دفاع خواهیم کرد /متجاوز هم چه (مقلد) هرکره آخوندی باشد چه ناسیونال فاشیست فرقی نمیکند /بازهم مطمئن باشید همین و بس شبتان خوش
۴۲٨۵۲ - تاریخ انتشار : ۲۷ دی ۱٣۹۰
|
از : مینا ملکی
عنوان : احتمال این ترورها از جانب رژیم آپارتاید اسلامی بهیچوجه منتفی نیست
دوستان بهتر نیست هم مطلب را درست بخوانیم و هم اول به فکت ها و مطالبی که یک نویسنده مینوسد توجه کنیم قبل از اینکه بخواهیم سمت و سوی آن را تعیین کنیم و توی کلیشه های سیاه و سفید از پیش تعریف شده خود بگذاریم؟؟؟
از نظر حقوقی نمیتوان ثابت کرد که این ترورها کار رژیم آپارتاید اسلامی است یا اسراییل. ما تنها میتوانیم فاکتها را پهلوی هم بگذاریم و گمانه زنی کنیم. معلوم است که چه کار اسراییل باشد یا نباشد، سر زبان افتادن اسراییل بعنوان نیرویی معجره آسا و قوی است که هرجای دنیا هرکاری دلش خواست میتواند بکند کافی است که اسراییلی ها دست داشتن در این ترور ها را انکار نکنند، حتی اگر بدست خود رژیم اسلامی انجام شده باشد.
اینکه هم اسراییل از این قتل ها سود میبرد اما دلیل نمیشود که تحقیق موشکافانه ایرج مصداقی غلط باشد. این رژیم هرنامردی و جنایتی از دستش ساخته است و به خودی هایش هم هیچوقت رحم نکرده است. نمیتوان قتل تک تک افرادی که مصداقی با ده ها مثال قابل تامل اینجا ذکر کرده فقط به عهده اسراییل گذاشت . شاید هم همه این نیروها در این قتل ها نقش داشته اند.
اینکه مصداقی قدیم مجاهد بوده دلیل نمیشود که امروز تا هرچی گفت رد کنیم. به همین ترتیب حسن داعی بنظر من از اولین و مهمترین کسانی بود که نیت تشکیلات نیاک و تریتا پارسی ها را روشن کرد. دمش گرم یکسان گذاشتن مصداقی و داعی با مسعود و مریم رجوی بی انصافانه است. بین سیاه وسفید رنگهای خاکستری زیادی هم هست.
نخواهیم که همه به سیاق محمد گیلانی ها پسر کش یا پدرکش باشند تا ما حرفشان را گوش بدهیم. با افکار برخورد کنید نه با افراد.
۴۲٨۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰
|
از : سیمین محمودی
عنوان : تئوری توطئه
من نوشته های شما را مرتب می خوانم و بدون شک شما به همراه همه آزادی خواهان بر آنچه که بر سر مردم وطنمان آمده است رنج می بریدو برای استقرار آزادی و دمکراسی می رزمید، اما این مبارزه نباید حالت هیستریک به خود گیرد. وقتی نفرت از جریانی به صورت هیستریک عمل کرد، به نتیجه قابل لمس هم نمیرسد. می توان بدون استدلال ادعا هایی را کرد که شما در همین مقاله ذکر کرده اید. باور بفرمایید آقای مصداقی محترم، اگر من و شما نتوانیم به حتی دو یا سه مورد از تمام موارد یاد شده از طرف شما، پاسخ دهیم. از نتیجه کار نه شما، که دشمنانتان سود می برند. منباب مثال شما بدرستی از قتلهای زنجیره ای یاد می کنید. اما علت آنرا بیان نمی کنید در حالی که مورد قتلهای زنجیره ای، مورد ندا آقا سلطانی، موضوع انفجار بمب در مسجد سنی ها و یا مورد سینما رکس آبادان و بسیاری دیگر که تقریبا بر همه روشن است و علت آن ماجراجویی ها و قتلها هم در جهت تضعیف دشمن و یا حریف قابل فهم است. اما شما آقای مصداقی، چرا مواردی را به حاکمان نسبت می دهید که تقربا عکس آن بر همه روشن بوده است. از جمله مورد قطب زاده و یا انفجار بمب حرم اما رضا و یا ترورهای متخصصان انرژی هسته ای. آخر چرا رژیم در جهت تضعیف خود حرکت بکند. شما بدون هیچگونه استدلالی همه آنچه در ایران اتفاق می افتد را به حکام نسبت می دهید. انگار دشمنان این نظام در خوابند و حکام را راحت گذاشته اند که هر چه دل تنگشان می خواهد بگویند و بکنند.باور بکنید دفاع از یک چنین نظراتی که اتفاقا همان تئوری توطئه است کار راحتی نیست. نسبت دادن هر ترور و یا هر عمل زشتی را به حکام در ایران ، البته دلمان را خنک می کند اما ما را به جلو هدایت نمی کند، که به خرافات نزدیکمان می کند و از خرافات باید دوری کرد. وقتی من و شما بطور هیستریک مخالف یک جریان باشیم و از اعمال دیگر دشمنان مردم وطنمان غفلت بکنیم، بعد از سرنگونی اینها، دوباره به چنگ بد مردمان می افتیم ، چرا که عاملین حادثه سینما رکس را در آنجا ندیدیم و عاملین بعضی حرکات را در جای دیگر و در زمان دیگر نمی بینیم. و این تکرار اشتباهات است . نباید به دام آن افتاد. سربلند باشید.
۴۲٨۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰
|
از : حمید ارجمند
عنوان : همسو با جمهوری ولایت
در اولین روز از انتشار ترور معاون بازرگانی نیرو گاه نطنز با اشاره به سوابق و دلائل که برداشت خودم بود اشاره نمودم که هیچ کس جز خود رژیم ولایت از این ترورها سود نمیبرد !و ما نباید جو زده شویم و همسو و همزبان با رژیم شویم که طوطی وار فریاد بزنیم دانشمند هسته ای ، موساد ، اسرائیل ! اول از اینکه آقای ایرج مصداقی هر آنچه که واقعیات ملموس و با مدرک عینی لازمه اثبات جنایتکار بودن خود رژیم باشد در امر ترورها بسیار بیشتر از من طرح کردند و کاملتر دوم اینکه در مقابل مدرک و سند اینکه عده ای با تحریف و گرد و خاک کردن سعی میکنند نوشته های با سند و منطق امثال آقای مصداقی را تخطعه کنند یا باید به ماهیت کارشان شک برد یا اینان را دچار نوعی روان پریشی دانست که در مقابل آفتاب فریاد میزنند که الان مهتاب است ! کسانیکه اصرار دارند این ترورها را بزور چسب به اسرائیل بچسیانند نا خود آگاه عمله بی جیره و مواجب قدر قدرتی اسرائیل را تبلیغ کردن شده اند . رژیم ولایت برای نجات و حفظ نظامش اگر لازم شود درب مساجد را بسته و درب عرق فروشیها و کازینو را هم باز میکند و خود ولی فقیهه هم فتوا صادر میکند در ثواب قمار و شراب ووو چه برسد به اینکه هر از چند گاهی برای خدعه و فریب چند نفری را هم بکشد تا بساط ننه من غریبم خود را در جهان و آژانس راه انداخته و ادعای طلب هم بکند . این رشته سر دراز دارد و باز هم در شکلهای دیگر تکرار خواهد شد .
۴۲٨٣۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰
|
از : - خانی
عنوان : خانم کرد کردها تا کنون کسی را نکشتهاند؟
خانم کرد یادتان رفت از کشتار حزباللهیها و پاسداران توسط احراب کردی حرفی بزنید. شما که خود را کرد معرفی کردهاید. یادتان نیست هیچ کسی به دست کردها کشته شده باشد؟ یا هرچه کردها کردهاند نیکو کرده اند.
یادتان رفت از کشتن تیمسار فرسیو و پاسبانهای کلانتری قلهک و ژاندارمهای سیاهکل و سرمایه دار ایرانی که توسط فداییها ترور شدند حرفی بزنید. یادتان رفت از ترورها محمد مسعود و .. حزف بزنید. چطور لاجوردی و صیاد شیرزای یادتان مانده است. ترور این دو خیلی به شما فشار وارد کرده که یادتان هست؟ نویسنده کجای این مطلب جنایات سی سالهی آخوندها را به گردن حزب توده انداخته است؟ به یک مورد خاص اشاره کرده است که آیتالله منتظری هم به آن اشاره کرده. موضوع قطب زاده را هم کیانوری اعتراف کرده است. شما چرا کاسه داغ تر از آش شدید.
در مقاله که به اندازه کافی طولانی هست بحثی از محکومیت ترور به میان نیامده است. فقط توضیح داده که این ترورها به دست حکومت انجام گرفته است. شما چرا ناراحت شدید؟
۴۲٨۲٨ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰
|
از : پروین کرد
عنوان : واز جمله بخاطرداریم ترورهائ (مقدس) موسوم به ((مجازات انقلابی))را! چرا ترور درهمه فرمش محکوم نمیشود؟
جناب مصداقی :اینرا باید بدانیم که اگر ما (آدمها) چشم را بر ترور( لشگر کشی /بمبباران/کشتار وتجاوز به ملتها در خاک وخانهء خودشان) توسط تروریسم دولتی بینالمللی ازنوع ارتش کثیف ناتو و اسرائیل هار وهمچنین تروریسم نوکران آدمخوارش در رآس حکومت دینی ایران برضد ملت ببندیم : خودرا به عمد /فقط به خریت زده ایم ! اما اگربمب بخود بستن و(عاشقانه) درآغوش کشیدن رقبای (برندهء)کودتای اسلامی درنماز جمعه ها با خود منفجر کردنرا وظیفهء رقابتی ونه ترور بدانیم: ترور صیاد شیرازی و تئوریسین دم و دستگاه شکنجهء اسلامی /سعید حجاریان و وو تا آدمخواری از نوع اسدالله لاجوردی هلهله کرده انگشتان (پیروزی)بالا بریم و ترورراازکلام صریح خودحضرتعالی (مجازات انقلابی) نامگذاری کنیم !آیا میتوان انتظاری دیگر از رقبای آدمخوار حاکم داشت که ترور تحصیلکردگان جوان ایرانی را که گناهشان جز درکشورماندن نیست به گردن رقبای دینی مطرود و سرگردان و امروز ملعبهء دست بزرگ آدمخواران جهانی نیآندازند؟؟ کدام آتو بهترازین که قتلهای بین خودیها ی حکومتی را (پیروزی خوددر قتل )بحساب آوردن وهورا کشیدن الکی / در دست حکومت؟میفرمائید "درسال ۶۱ سیستم با( هدایت حزب توده) صحنه آرائی کودتائی را توسط قطب زاده ترتیب داد و سپس به (کشف) آن همت گمارد و درنتیجه قطب زاده اعتراف کرد و اعدام شد و آیت الله شریعتمداری هم با میلیونها (مقلد) وسینه چاک از صحنهء رقابت خارج شد "! جناب مصداقی :اگر این گریز به ۳۰سال پیش از این شما /انداختن کل جنایات وآدمکشیهای حکومت دینی ازطریق تعیین نرخ خون مصطفی احمدی روشن (جوانقتل) بر گردن حزب تودهء ایران که(خود بیش از ۷۰ سال است مورد زندان و شکنجه و قتل و تبعید است )نمیباشد پس چیست ؟ اگرچه ۳۳سال پیش کل نیروهای باصطلاح سیاسی مخالف شاه (علیرغم پخش جلسات تصمیمگیری های مجمع گوادلپ)برای انتقال قدرت ازشاه به شیخ شعار هیجانی بر شعور سیاسی اشان غالب شد وریش ونعلین وچادررا برطرحی نو ارجح دانستندو بانگ نوکر بی اختیارسردادندتا کشور باین روزسیاه بیافتاد که افتاد/ اما فرق فاحش بین حزب توده و مجاهدین را نمیشود نادیده گرفت وگذشت.مجاهدین خودرا مسلمان خوب و شیک و ضدامپریالیسم هم میدانستند قبلآ هم که جنگ چریکی (مدروز) بود ۳ تیمسار ینگه دنیائی را ازخیابان به قبرستان فرستاده بودند پس خودرا محق ووارث انقلب اسلامی (دموکراتتک)میدانستند ازین رو تاب تحمل رقیب اخفش واحمق را نداشتند وبا او به مقابله برخواستند و میلیشیا ترور و بگیر و ببند وزندان واعدام فرار وتا این روز که برای تحریم وتنبیه ملت ایران به گدائی ( در جانان) روانند و سرگردان. حزب ملحد توده اما از هول هلیم با خیل عظیم نمازگزاران یهو ۱۴۰۰سال به عقب برگشت بلکه از دریای بیکران عدل امام علی یک قطره سوسیالیسم نصیب ملت شود که نشد /پعداز آنهمه زندان کشتار وآوارگی ابدی طفلکی سر پیری دلش سخت بگوشهء چادر سیاه بانوان حبس خانگی شده گرهء کور خوررده بازهم نمیشود! و درین وانفسای جنگ روانی تحمیلی ترور ووحشت پرزیدنت احمدی نژاد درگمال گشت امریکای لاتین فریاد سرمایه داری محکوم به نابودی است سرمیدهد و با فیدل کاستر عکس مکش مرگ ما یادگاری میگیرد وبه زمین وزمان میخندد !آخوندها هم هراز گاه یک نذری سر میبرند میکنند تا خداوند ازچشم زخم نگاهشان دارد چیزیکه کم نیست
۴۲٨۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰
|
از : جنبش شکست نخوردگان
عنوان : مقاله مستند بسیار خوبی بود.
به نظر من مسایل جاسوسی را بیشتر در سایه شواهد میتوان تحلیل کرد. خصوصا که با امکانات کم و محدود اپوزیسیون نمی توان به مقابله با جاسوسی های رژیم پرداخت. اما چند نکته مشخص است:
۱. رژیم توانسته است تعداد زیادی از جناحهای مختلف خود را در بعد از سال ۲۰۰۹ در خارج کشور به اسم اپوزیسیون و به کمک سازمانهای سیاسی که ۳۰سال است به حفظ ان کمک کنند جا بیندازد. در این کار چنان استاد است که حتی عناصر خود را توی دستگاههای خبری غرب نیز جا انداخته است و عده ای از انها پولهای کلان نیز بعنوان جایزه برده اند.
۲. رژیم تمام تلاش خود را انجام می دهد که با ایجاد تشتت در میان اپوزیسیون واقعی خود از طریق اپوزیسیون قلابی مانع یک مبارزه متشکل گردد. رژیم با ترویج شایعه ، دروغ و اخبار جعلی سعی دارد مردم را از هر گونه مبارزه متشکل نا امید ساخته و از ترس آینده ای نا معلوم به تسلیم به شرایط فعلی وادارد.
به نظر من بایستی به تمام عناصری که از درون باندهای رژیم به بیرون پرتاپ شده اند با دیده شک نگریست و تا سرنگونی رژیم و دسترسی به اسناد درونی رژیم به این افراد اجازه نداد که در میان اپوزیسیون مورد توجه قرار بگیرند. اینها اگر ادعای مخالفتی دارند فعلا بایستی به خاطر شریک بودن در یک حکومت جنایتکار به افشای جنایات ان دست بزنند تا بعدا به وضعیت اینها رسیدگی شود. در خاتمه از آقای ایرج مصداقی علیرغم اینکه از نظر سیاسی با ایشان اختلاف دارم به خاطر کار تحقیقاتی بسیار خوبشان تشکر می کنم. با مدارک مستند خود سوالات بسیار خوبی را ایجاد می کنند که پاسخ به انها میتواند نوری به این تاریکخانه اشباح بیفکند.
۴۲۷۹۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰
|
از : چلنگر
عنوان : نقش رژیم در ترورهای داخلی را نباید کم اهمیت داد
آقای مصداقی به نکات بسیار مهمی اشاره کرده است و تمام مواردی را که اشاره کردند صحت دارد. رژیم جنایتکار خمینی در مظلوم نمایی سابقه چندین دهه دارد و برای اینکه بتواند به عوامفریبی بیشتری دست یابد بعید نیست که متخصصین یا افرادی را که می خواهد از بین ببرد را ترور کند و سعی کند به گردن دشمنان خود بیندازد و با این کار مردم ایران را باز فریب دهد و حس ناسیونالیستی آنها را تحریک کند. البته نمی شود کاملا مطمن شد که حتما کار خودشان بوده باشد اما با سابقه ننگین آنها باید این احتمال را قبول کرد. انفجار در حرم امام رضا نمونه بسیار کثیفی بود که مزدوران رژیم بعدها اعتراف به انجام آن کرده بودند و تلاش کردند به گردن مجاهدین بیندازند. رژیمی دین فروش که حاضر است دست به چنین کاری بزند به هر کاری ممکن است برای مظلوم نمایی و عوامفریبی دست بزند. این رژیم هزار چهره دارد و در فریبکاری و تزویربی همتا هست. رژیم جنایتکار خمینی مار خطرناکی می باشد که هیچ تردیدی در ماهیت زهرآگین آن نباید داشت. نابودی رژیم تنها راه نجات مردم ایران از خطر جنگ می باشد.
۴۲۷۹۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱٣۹۰
|
از : الف گلستانی
عنوان : تحلیل کاملا جانبدارانه آقای مصداقی
جزییاتی در مورد رژیم ج-ا نمانده که آقای مصداقی به ان اشاره نکند. اما تحلیل او عوامل خارجی را به کلی تبرئه می کند و این همه سماجت او شک برانگیز است. تردیدی نیست که ج-ا جنایات بزرگی علیه مخالفان خود کرده است که نمونه ای از ان قتلهای زنجیره ای علیه روشنفکران ایرانی بود. اما ج-ا این جنایت ها را با نام خود انجام داده است. کشتار دانشمندان هسته ای اما توسط عوامل خارجی درون حاکمیت است. چه، آنان که برنامه ریزی می کنند و فتوا می دهند و اجرا می کنند، همه ایرانی اند، اما آنها عواملی اند که به گفته ی آقای شیری، در طول تاریخ ج-ا در درون سازمانهای گوناگون حکومتی رخنه کرده اند. ج-ا به نام حکومت (نه عوامل نفوذی) چرا باید کسانی را بکشد که آن را در مهمترین استراژی اش یعنی برنامه ی اتمی ایران، کمک می رسانند. نخستین ترور، ترور دکتر مسعود علی محمدی، نگاهها را متوجه حکومت کرد زیرا او هوادار آقای میر حسین موسوی بود. این در واقع زیرکی برنامه ریزان خارجی نشان داد. اما تکرار این جریان به شکلهای مشابه آن هم در جایی که برخی مقامات اسراییلی تلویحاً مسوولیت این ترورها را به عهده می گیرند، جای تردید باقی نمی گذارد که انجام این ترورها به دست عوامل خارجی در درون ارگانهای ج-ا صورت می گیرد. بارها در نشریات بین المللی آمده است که جنگ امریکا و اسراییل و ... با بلندپروازی های اتمی ایران تنها بمباران احتمالی مراکز هسته ای ایران نیست، بلکه از راههای گوناگون دیگر هم است، از جمله ویروسی کردن سیستمهای کامپیوتری و سفارش ارسال قطعات معیوب برای تجهیزان مربوطه. (انفجار پایگاه موشکی ملارد خیلی بارز بود!) شرم آور است که آقای مصداقی با همان احساسی نظر می دهد که برخی مقامات اسراییلی سخن می گویند. فراموش نکنیم که همکاران آقای مصداقی بارها با افتخار از کشفیات اتمی ایران و "اطلاع رسانی" آنها به "جامعه ی جهانی" سخن گفته اند. حساب این دانشمندان ولو اینکه آگاهانه و به خاطر منافع شخصی در خدمت رژیم ایران باشند با حساب مجموعه ی نظام سرکوبگر ایران جداست و ترور آینان به هر بهانه ای محکوم است.
۴۲۷۹۲ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰
|
از : باخبر
عنوان : حرفی ندارم
درجه سقوط باید خیلی بالا باشد تا سازمانی شناخته شده، توسط فردی شناخته شده، کارش به این جا رسیده باشد که وظیفه پاک کردن دست های اسراییل را به عهده بگیرد.
خوشبختنانه این نوشته، مثل بقیه نوشته های ایشان، غیر از سایت خودشان، فقط در سایت دیگری که مدت ها آگهی رسمی استخدام فارسی زبانان برای سازمان سیا را در بالای صفحه اول خود منتشر می کرد، جزو مطالب برگزیده سایت منتشر شده است، و هیچ سایت مترقی چپ ایرانی حاضر به سهیم شدن در تشجیع اسراییل به ادامه ترور های سرمایه های علمی ایران نشده است به جز سایت شما.
کامنت قبلی مرا که کاملا دقیق و مبتنی بر اطلاعاتی بود که مو لای درزشان نمی رود و از موثق هم موثق ترند منتشر نکردید.
مهم نیست که این را هم منتشر نکنید، که به احتمال بسیار قوی همین طور خواهد بود. تا همین حالا این چنین چیز هایی برایم مهم بودند. اما با توجه به انتشار مطالب متعددی در مورد خواص حمله به ایران، و فواید اسراییل و مضرات کسانی که به جنایات اسراییل اعتراض می کنند، و آن سلسله مقاله های آن همکار و هم تشکیلاتی آقای مصداقی در تطهیر اسراییل و متجاوز نشان دادن اعراب و ضد یهودی خواندن منتقدان به سیاست های اسراییل، و... در سایت شما، فکر می کنم که در ارزیابی های خودم از این سایت واقعا اشتباه می کردم، ولی نمی خواستم و توان این را نداشتم که با واقعیتی تا این حد تلخ روبرو شوم و آن را بپذیرم.
چرا حرص و جوش بخورم؟ برای مردم؟ دست مردم را ایرج مصداقی ها و سازمانی که او براش می نویسد نمی توانند در دست های خونین اسراییل بگذارند.
برای خوانندگان سایت های اپوزیسیون؟ اغلب آن ها آن انداره آگاه هستند که نیاز چندانی به کامنت من نداشته باشند.
برای سایت شما؟ پاسخش را چند سطر بالا تر دادم.
این روز های سیاه می گذرند. خوب یا بد. من و شما هم به پایان عمر خود می رسیم، و هم امروز و هم فردا مورد قضاوت مردم خودمان قرار خواهیم گرفت.
حدیث نیک و بد ما نوشته خواهد شد
زمانه را قلمی دفتری و دیوانی است
۴۲۷٨٨ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰
|
از : آشنا ....
عنوان : پنجمین دانشمند هسته ای ایران ترور شد...
ا. م. شیری
http://eb۱۳۸۴.wordpress.com/۲۰۱۲/۰۱/۱۳/
۲۲ دی ۱۳۹۰
بگزارش منابع خبری، مصطفی احمدی روشن، یکی دیگر از دانشمندان هسته ای ایران، معاون بازرگانی مرکز هسته ای نطنز و یکی از همکارانش صبح روز چهارشنبه، ۲۱ دی ۱۳۹۰ ترور شدند . یادآوری می شود که ترور این دانشمند جوان، پنجمین مورد از سری ترورهای فعالین عرصه هسته ای ایران طی دو سال گذشته می باشد که منهای یک مورد آن- حادثه ترور نافرجام دکتر فریدون عباسی دوانی- با موفقیت اجرا شده است.
محمد رضا رحیمی، معاون رئیس جمهور ایران، از جمله یکی از اولین مقامات رسمی ایران بود که بلافاصله آمریکا و اسرائیل را مسئول ترور این دانشمند هسته ای دانست.
تا کنون جامعه جهانی (بخوانید آمریکا و متحدانش) و همچنین پادوهای ایرانی آنها ترور این دانشمند ایرانی را محکوم و یا تقبیح نکرده اند. دلیل این امر هر چه باشد، طبیعتا هیچ مفهومی جز پشتیبانی و تأئید اقدامات تروریستی ندارد. البته از جامعه جهانی مورد نظر، هیچ انتظاری غیر از این نمی رفت و نمی رود. چرا که ترور، ربودن و سر به نیست کردن فرهیختگان و نخبگان حوزه های علم و فناوری، سیاسی و غیره همواره یکی از اصلی ترین بخش سیاست امپریالیستهای آمریکا و اروپا را تشکیل داده و می دهد. ترور و کشتار در حدود شش هزار نفر از روشنفکران و استادان دانشگاههای عراق در همان سالهای اول اشغال نه ساله این کشور، نمونه مشخص این مدعاست.
صرفنظر از صحت و سقم همه ادعاها و مهتم سازی های مقامات رسمی ایران و همچنین، سکوت «جامعه جهانی» در مورد علل و عوامل این ترور و ترورهای مشابه دیگر، بی تردید، قبل از هر دولت و یا هر گروه تروریستی، قبل از هر سازمان جاسوسی- تروریستی مثل سازمان «سیا» و «موساد»، رژیم جمهوری اسلامی ایران بدلایل روشنی، از جمله، بخاطر علنی کردن نخبگان علمی و فناوری کشور و ناتوانی در تأمین امنیت زندگی آنها، مسئول و پاسخگوی مستقیم همه این ترورها شمرده می شود.
کاربرد متدهای مشابه در ترور مصطفی احمدی روشن و دیگر دانشمندان ایرانی نشان می دهد که بدون همکاری، همدستی و گرادهی عوامل بیگانه، بخصوص، اعضای فراماسونری در میان روحانیت حاکم و نفوذ وابستگان سنتی انگلیس مثل لاریجانی ها در نهادهای سیاسی، نظامی و امنیتی کشور، چنین عملیات تروریستی نمی توانست و نمی تواند به وقوع بپیوندد. به همین سبب، عوامل ترورها را قبل از همه، باید در داخل نهادهای قدرت ایران جستجو کرد نه در جای دیگر.
رژیم جمهوری اسلامی ایران در طول قریب ۳۳ سال سلطه اختاپوسی و چنگ اندازی بر میهن ما، با تحمیل فجایع و مصایب کم سابقه ای بر مردم و کشور ایران و با ترور، کشتار جمعی و تارومار کردن وقیحانه اکثریت عظیم میهندوستان صادق و آزدادیخواهان فرهیخته ایران، توان دفاعی کشور و مردم را در مقابل حملات تبلیغاتی، سیاسی، فرهنگی، تروریستی و احتمالا در آینده، نظامی امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین الملل بشدت تضعیف کرد و راه ورود عوامل بیگانه بر نهادهای قدرت کشور را هموار ساخت.
امروز درست در شرایط اوجگیری فشاریهای تبلیغاتی، سیاسی و اقتصادی ارتجاع امپریالیستی علیه کشور و عامه مردم ایران و درست در شرایطی که رژیم ولایت فقیه مشروعیت خود را در نزد عموم مردم ایران از دست داده است، ترور دانشمندان ایرانی را می توان پیش در آمد تهاجم نظامی استعمارگران غرب بر کشور ما تلقی کرد. در چنین شرایط نگران کننده ای اگر احزاب و سازمانهای ترقیخواه و میهن پرست، نخواهند وظیفه ملی و میهنی خود را درک نموده و نخواهند در اتحاد مستحکم و پایدار با هم در جهت دفع حملات «بشردوستانه» امپریالیسم جهانی برعلیه میهن و مهار زدن به خیره سریهای رژیم جمهوری اسلامی ایران حرکت کنند، لزوما بایستی در انتظار بازگشت ایران به شرایط قبل از انقلاب بهمن سال ۱۳۵۷، یعنی دوره حاکمیت رژیم نواستعماری سابق باشند.
۴۲۷٨٣ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰
|
از : داریوش مرادی
عنوان : ترور دانشمندان هسته ی ایران محکوم است
امروز در کمتر خبرگزاری هایی نقش سازمان های اطلاعاتی غرب و به و یژه موساد اسرائیل در خرابکاری ، بمب گذاری و ترور دانشمندان هسته ی انکار می شود ، اینکه در مواردی هم سرویس های امنیتی رژیم اسلامی در این ترورها با انگیزه های معین دسته داشته باشد را هم نمی توان بطور قاطع رد کرد . اصل بر محکومیت اقدامات ضد انسانی ( ترور ) و مسئولیت در دفاع از جان و حقوق انسانی است .
۴۲۷۷۷ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰
|
از : peerooz
عنوان : صد حجاب از دل بسوی دیده شد - مولوی
نمیدانم چقدر از فرمایشات جناب مصداقی درست است ولی نظری به واقعه اخیر دیگر در ایران چشم باز کن است.
چندی پیش جوان ۲۸ ساله ایرانی- آمریکایی در دادگاه ایرانی به اتهام جاسوسی و لابد خیانت محکوم به اعدام شد و احتمال اجرای این حکم بدلایل سیاسی بسیار بعید است. بیاد آوریم که روزنبرگ ها بجرم جاسوسی و خیانت در فرستادن اسرار اتمی
به روسیه با ادعای خدمت به نوع بشر در امریکا اعدام شدند.
پس از صدور حکم اعدام تعدادی از هموطنان که سابقا جزء دستگاه بودند لب به اعتراض مبنی بر بیگناهی او گشودند منجمله خانم محجبه ای که در تلویزیون
از لج محبوب مرد یا زن خود قبلا حجاب از سر بر گرفته بود در روز آنلاین بیاد بی گناهی و مصیبت های خود در زندان ناله سر داد.
اتهام جاسوسی این جوان شدیدا از طرف اوباما و دولت امریکا تکذیب شد. سپس سپس معلوم شد که ایشان در ایالت آریزونا از پدر مادری ایرانی بدنیا آمده و در
ایالت میشیگان بزرگ شده و طبق روایت آسوشیتد پرس ایشان از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵
در Marines ( تفگداران دریایی امریکا ) خدمت کرده و زبان عربی را در مدرسه زبان ارتش امریکا آموخته ( ایشان به زبان فارسی تسلط کامل دارند ) و از آپریل تا نوامبر ۲۰۰۴ طبق گزارش در سازمان اطلاعات در عراق خدمت نموده اند. بعدا در ۲۰۱۰ برای سیستم BAE مشغول کار میشوند. این سیستم شعبه ای از شرکت کنتراکتور انگلیسی است که در سایت خود، خود را کمپانی دفاعی و امنیتی جهانی معرفی مینماید و در اطلاعات و جاسوسی نظامی شدیدا فعالیت دارد. پس از مدتی کوتاه ایشان در قطر برای شرکتی که در خدمت مارین است کار کرده و در خدمت امریکا
بوده است. قطر بزرگترین پایگاه نظامی امریکا در خلیج فارس و مرکز حمله احتمالی
به ایران است.
نویسنده نتیجه میگیرد که گرچه سیستم قضائی ایران فاسد است و این جوان ممکن است که جاسوس نباشد ولی با این شواهد , انکار شدید امریکا با سوابق دروغ گویی های او خنده داراست.
جهت طولانی تر نشدن کامنت ، میتوان به رفرانس زیر رجوع کرد .
An American Spy in Iran?
http://www.counterpunch.org/۲۰۱۲/۰۱/۱۱/an-american-spy-in-iran/
۴۲۷۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ دی ۱٣۹۰
|