از : حافظه تاریخ
عنوان : هر چریکی چپ نیست و هر چپی هم چریک نیست و هر طرفدار جبهه ملی ایران هم مثل گردنندگان این «اجلاس» خودفروش نیست
هر چریکی چپ نیست و هر چپی هم چریک نیست. مضافآ برآن هرمدعی بدون شاسنامه و وارث ناخلف جریانات سیاسی گذشته را نتوان جدی گرفت. تا آنجا که آشنا از داده های تاریخی استنباط میگردد، نویسنده مقاله بالا از دیر زمانی برای آزادی و اعتلای وطن، استقلال و حکومت قانون در حد امکانات ناچیز خود همقدم و همراه نهضت ملی بود و بسیار پیشتر از زمانهائیکه رفقای سیاهکل حماسه بزرگ برعلیه قدرقدرتی مطلق رژیم وابسته آریامهری آفریدند. اینکه بعد از وقایع سیاهکل بوی باروت بمشام خیلی از فرصت طلبان روشنفکری از جمله حسن ماسالی خورد و با قیافه های بعاریت گرفته و با ژیست انقلابیون کوباو با پشتیبانی عطیم نام جبهه ملی مشغول داد و ستد در عراق با متجعین شد،گمانه کردن اینکه وی از دست بوسی خمینی در نجف بدست بوسی ربع پهلوی در آنطرف اقیانوسیه خواهد رسید،مشکل نبود. حتی از این قبیل روشنفکران «چراغ نفتی» در دوران نهضت ملی سالهای سی شمسی هم داشتیم. کاشکی بعضی از وارثان قلابی جریان چریکهای چپ فقط بدست بوسی خمینی میرفتند و بعد از انقلاب عامل عمده بثمر رساندن این جمهوری جنایتکار اسلامی نیمشدند( آثار قلمی و عملی این وارثان در نشریات دوره انقلاب محفوظ مانده است). اکثر روشنفکران جامعه ایران دوران دوآلیستی را گذراندند از انقلابی دوآتشه تا طرفداری راست ترین جناح ارتجاع در نوسانند. این برآورد شخصی نیست این داده های تاریخی با فاکت است.اینکه آدمهائیکه خود را بغلط »اپوزیسیون» رژیم ملاها میدانند تا دیروز استقلال، آزادی، حکومت مردم برمردم را عامل اصلی حرکت اجتماعی خود میپنداشتند، امروزه بر سر پرجم سه رنگ ایران (با شیروخورشید و بدون تاج;این فرم پرجم را در بیش از سی سال پیش گروهی که آغازگر بنیان «سازمان» جمهوری ایرانی بودند، مطرح ساختند) مظهر یکپارچگی و هنوز نماد جمیع مردم ایران است، مشاجره «بینشی» در گرفت. این بی خبران و وادادگان سیاسی بیمقدار با هر تشکل وابسته صیهونیستی و امپریالیستی برای تجزیه و اضملال و احتمالآ مشغول تهیه و فرستادن «دعوتنامه» برای پلیس بین المللی جهت «دخالت بشردوستانه» ناتو بسبک لیبی، عراق، افغان و…بایران هستند. این زید(شروین) بدون اطلاع و جویای نام «رگ غیرتش» بخاطر اینکه گویا به «چپی های چریک» گفته شد بالای چشم تو ابرواست باد کرده و گره بابرو انداخته و پرخاشگرانه و از دید وارث «خلف» چریکبازی، قلم به جفنگ از برقرای "اجلاس همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران" دفاع از آنرا بعهده گرفته، این زید حتی علت مبارزه اجتماعی ایرانیان برای آزادی و حرمت انسانی که موجودیت ایران باشد راهم بفراموشی سپرده است. واین قبیل افراد هستند که زندگی دوآلیستی را پیشه نموده اند. جنایتکاران از درون و بی خبران از همان قماش از خارج در صدد از بین بردن استقلال و تمامیت ارضی ایران هستند و برای پیاده کردن خواست صیهونیسم جهانی مبنی بر تقسیم و تجزیه ایران برای کنترول راحت تر در اینجا و آنجا با پولهای استعمارگران مشغولند. شرکت کنندگان در این نوع مجالس حاملین توپ و تانک ناتو برای کشتار و خرابی بایران هستند. اگر حمله نظامی بایران در بگیرد این کسان شاه ـ، قوم ـ و نوکرپرست جاده صاف کن برای دادن هزینه سنگین انسانی از ایرانیان هستند. گردانندگان این قبیل «کنفرانسها» خطرناکتر از عمله های پست سیاست جنایتکارانه و ضد ایرانی حاکمان در ایرانند. رژیم وحشی حاکم درایران لااقل در ظاهرهم شده درمقابل حملات فاشیستی صدام حسین مردم را «بسیج» کرد در حالیکه این قبیل واماندگان مزدور هر روز بنوعی دعوتنامه برای کشتار هموطنان ایرانی را میفرستند. مبارزه با حکومت جابر و عقب مانده در ایران، جدا از مبارزه با پس ماندگاندگان جنایتکار رژیم پهلوی و مزدوران رنگارنگ وطنی نمیتواند بثمر برسد.
۴۲۹۵٣ - تاریخ انتشار : ٣۰ دی ۱٣۹۰
|