از : شیدا متعجب
عنوان : نا آگاهی در چه حد؟
در تونس مردم بپا خواستند و بدنبال آزادی و عدالت اجتماعی-اقتصادی-سیاسی بودند و کشته ها دادند و سختی ها کشیدند و دست نشانده گان سرمایه چهانی که در اروپا ول میگشتند با ادعای "اسلام دمکراتیک" بقدرت رسیدند و به ریش همه خندیدن و "چپ" و "دمکرات" های ایرانی هم سیل تبریک برای "رسیدن به دمکراسی" را به مردم این کشور روانه کردند. در لیبی بعد از ۷ ماه کشت و کشتار و بمب باران مردم توسط "قدرت های سرمایه جهانی" و کشته شدن ۷۰ هزار نفر (بنا با آمار سازمان های حقوق بشری) عقب مانده ترین و وقیح ترین جناح اسلامی بقدرت رسیدن و همانند همفکرانشان در ایران بمحض بقدرت رسیدن کشتار را شروع کردن که باعث اعتراض و ترک پزشکان بدون مرز که برای مداوای مردم به آنجا رفته بودند شد (فراموش نکنید که تمامی "رهبران" مرتجع رژیم کنونی بیشتر در آمریکا بوده و تعلیم گرفته بودن و مدت کوتاهی قبل از بقدرت رسیدن نماینده گانشان را به ایران فرستادند که حتمن رمز آدمکشی و سکوت داخلی و خارجی را یاد بگیرند) ولی همه اینها باعث نشد که سیل تبریک و تهنیت سازمان ها و افراد "چپ" و "دمکرات" روانه لیبی برای "رسیدن به دمکراسی" نشد. در مصر اخوان المسلمین (همفکران الظواهری نفر دوم القاعده) که هیچگونه شرکتی در بپا خیزی مردم مصر علیه مبارک را نداشتند دو-سوم مجلس و رییس مجلس را از آن خود کردند و کماکان "چپ" و "دمکرات" های وطنی از "بهار عربی" و "گسترش دمکراسی" در دنیای عرب میگویند. ایا جناب بنی طرف همه این واقعیت ها را میبیند و انکار میکند (که شاید ایران هم نه بدست مردم که بدست قدرت های سرمایه جهانی رژیم نکبت اسلامی را سرنگون گردد و خوزستان "عربستان" خوانده شود و کل مردم خوزستان "عرب زبان" خوانده شوند (در حالیکه اکثریت مردم خوزسنان لر زبان هستند و مطمئنن اکثریت هموطن های عرب زبان با تفکرات جدایی مردم بر مبنای زبان یا مذهب و رسم و رسوم آنطوری که جناب بنی طرف خواهانش هست مخالفند) و کسانی که خواهان تکه و تکه شدن ایران و گسترش فقر و تسلط قدرت های سرمایه جهانی هستند به قدرت برسند (همانند تونس، لیبی و مصر و بزودی در سوریه) صد البته در وحشی گری و دیکتاتوری رژیم های خاورمیانه شکی نیست ولی سرنگونی این رژیم ها تنها و تنها میباید بدست مردم باشد و نه غیره آنطوریکه جناب بنی طرف خواهانش هست
مسلمن جناب بنی طرف نا آگاه و در زمینه سیاسی بی سواد نیست و مقاله پشت مقاله در ستایش "بهار عربی" تنها میتواند علاقه وافر ایشان و همفکران به رسیدن حکومت های دست نشانده صد در صدی همچون عراق، افغانستان، تونس، مصر، لییی باشد و رسیدن بقدرت و یا تکه تکه کردن ایران و جدایی ناخواسته مردمی که قرن ها در کنار هم بودند (نمونه یوگسلاوی و دشمنی مردمی که دهها شال در کنار هم بودند، با هم وصلت کردند و در غم و شادی هم شریک بودند و جملگی توسط رژیم های متفاوت استثمار و سرکوب شدند)
۴٣۲۰۰ - تاریخ انتشار : ۹ بهمن ۱٣۹۰
|