پ. ک. ک و خیزش مردم سوریه


ابراهیم کمالی


• برخی تحلیل گران بر این باورند که پس از سفر برهان غلیون به اربیل و دیدار با مقامات کردستان عراق و کنگره ی ملی کردهای سوریه و حصول برخی توافقات عملا هیچ گشایشی در مسئله ی بدبینی کردها نسبت به شورای ملی سوریه حاصل نشده است، از این رو در چنین شرایط حساسی این شورا با اعطای برخی پیشنهادات وسوسه کننده درصدد جلب رضایت پ.ی.د است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۴ بهمن ۱٣۹۰ -  ٣ فوريه ۲۰۱۲


با وجود گذشت ده ماه از آغاز اعتراضات سوریه، هنوز بسیاری از کردهای این کشور با تردید به این خیزش می نگرند و از پیوستن به آن اکراه دارند. برای این مسئله می توان دلایلی چند اقامه کرد، از جمله خاطرات تلخ شورش ناکامشان درسال ۲۰۰۴ و مشارکت عربهای همسایه در سرکوب آنها، استقرار شورای ملی سوریه در استانبول و خودداریشان از شناسایی حقوق کردها. همچنین برخی اظهارنظرهای رهبران اخوان المسلمین سوری در راستای استقبال از دخالت نظامی ترکیه باعث خشم بسیاری از کردها شده است. برای بسیاری از کردهای سوریه، ترکیه در حکم اهریمنی است که با دستیابی کردها به حقوقشان در هر جای جهان سر ستیز دارد. به اعتباری کردهای سوریه مدتهاست که به اعتراضات اخیر پیوسته اند البته با نمادها و شعارهای خاص خودشان. متقابلا بهره گیری از شعارها و نمادهای متفاوت به بی اعتمادی و نگرانی ائتلاف اصلی مخالفان در استانبول دامن می زند. افزون بر دلایل پیش گفته نفوذ سنتی پ.ک.ک در میان کردهای سوریه نیز به شدت بر این بی تفاوتی دامن می زند.
پ.ک.ک برخلاف احزاب قدیمی تر کرد دایره ی کنش سیاسی خود را به سطح فروملی و نهایتا ملی محدود نکرده است بلکه علاقه ی خاصی به ایفای نقش در عرصه ها ی وسیعتر و منطقه ای دارد. سازماندهی هواداران این حزب در بخش های مختلف کردستان و اروپا و نیز برپایی احزاب و سازمان های گوناگون در کشورهای مختلف گویای همین علاقه ی ویژه است. چنین شکلی از کنشگری سیاسی تاکنون در میان احزاب کرد بی سابقه بوده است و دشواری-های آن بارها پ.ک.ک را در مقاطع مختلف ناگزیر به مماشات با دولت هایی نموده است که داعیه دار مبارزه ی با آنهاست، با این حال بخشی از توانایی پ.ک.ک برآمده از همین الگوی کنش-گری چند سطحی است. چند ماه پیش مراد کارایلان در جریان مصاحبه ای با روزنامه ی کردی «روداو» صراحتا اعلام کرد: «درست است که پ.ک.ک یک دولت بشمار نمی رود اما بدون تردید بسان یک دولت قدرتمند است.» چنین اظهارنظرهایی را حتی اگر نوعی گزافه گویی بینگاریم اما نمی توان ذهنیت میلِ در ورای آن را نادیده گرفت که در پی ورود به سطوح و عرصه هایی کلان تر است.
یکی از تاریک ترین سویه های خیزش اخیر مردم سوریه آن است که به آوردگاهی برای تسویه حساب ها و رقابت های منطقه ای تبدیل شده است. ایران، ترکیه، عربستان، قطر و دیگران صرف نظر از خواست مردم سوریه به منظور تحمیل دستورکار خود و رقم زدن آینده ی این کشور وارد مناقشه ی بزرگی شده اند. به قسمی که حل و فصل این بحران تنها با توافق منطقه ای یا بهم خوردن موازنه ی قدرت در منطقه امکانپذیر است. این چنین است که هراس از نقش آفرینیِ فزاینده ی ترکیه و میل به حضور فعال در آینده ی سوریه، پ.ک.ک را نیز در مقیاسی کوچکتر وارد این مناقشات کرده است. گرچه از چشم رهبران پ.ک.ک، این حزب خود را عاملی بیرونی از جنس ایران و ترکیه نمی پندارد، بلکه برعکس برای خود شان «سوژ ی درونماندگاری» را قائل است که از کردستان در کلیت آن برآمده و در درون آن سرگرم کنشگری است.   
پیوند میان پ.ک.ک و کردهای سوریه به دهه ی ٨۰ بازمی گردد یعنی زمانی که پ.ک.ک در بقاع و مناطق تحت نفوذ سوریه بسر می-برد. از ان هنگام به بعد کردهای سوریه به شکل گسترده ای وارد صفوف پ.ک.ک شدند و به مرور بخش مهمی از کادرها و فرماندهان آن را تامین کردند، این روند سالها با رضایت و حتی هماهنگی رژیم حافظ اسد مدیریت می شد. از سال ۱۹۹۹ به آنسو رابطه ی دولت سوریه و پ.ک.ک به تیرگی گرایید اما پیوند میان پ.ک.ک و کردهای سوریه ادامه یافت. در آن هنگام سوریه تحت فشار ترکیه و اسرائیل به رابطه ی استراتژیک خود با پ.ک.ک خاتمه داد. چند سال بعد پ.ک.ک به بازاندیشی تمهیدات و تدابیر خود در کردستان سوریه پرداخت و به ترویج ایده ای پرداخت که بر اساس آن حزب اتحادیه ی دمکراتیک (پ.ی.د) در سال ۲۰۰٣ بنیان نهاده شد حزبی که همتای حزب حیات آزاد کردستان (پژاک) در ایران است. با این تفاوت که در داخل پ.ک.ک واجد جایگاه و منزلت بیشتری است، چرا که کردهای سوریه در تشکیلات پ.ک.ک پرشمارترند و طی سال های اخیر همواره هدایت و رهبری شاخه ی نظامی پ.ک.ک در اختیار آنها بوده است. تا قبل از سال ۲۰۰٣ کردهای ایرانی، سوری و عراقی تنها از کمیته هایی فرعی در داخل پ.ک.ک برخوردار بودند. بنابر برآورد روزنامه ی لوموند اکنون پ.ی.د به قدرتمندترین حزب در کردستان سوریه تبدیل شده است. تاکنون پنج هزار نفر از کردهای سوریه در کسوت گریلاهای پ.ک.ک جان خود را از دست داده اند و شمار فعلی کردهای سوریه در میان چریک های پ.ک.ک بیش از دو هزار نفر تخمین زده می شود، امری که هم حاکی از نفوذ پ.ک.ک در میان کردهای سوریه است و هم بر میزان این نفوذ دامن می زند. برای مثال چند ماه قبل رستم جودی یکی از رهبران سوری الاصل پ.ک.ک در جریان یک حمله ی هوایی ارتش ترکیه در کوه های قندیل کشته شد، پ.ک.ک با برگزاری یک مراسم خاکسپاری وسیع، این ضربه را به فرصتی برای انجام مانور قدرت در کردستان سوریه تبدیل کرد.
تا چند ماه قبل اعضای حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی.د) به شدت سرکوب شده و اغلب با حبس های طویل المدت روبرو می شدند. تنها اندکی پیش از آغاز اعتراضات صدها تن از زندانیان وابسته به پ.ی.د در اعتراض به شرایط زندان دست به اعتصاب غذایی طولانی مدت زدند. اما اکنون فشارها براین حزب به شدت کاهش یافته است. دولت سوریه شکاف عمیق و خونین میان پ.ک.ک ودولت ترکیه را بخوبی مدیریت کرده است. در ماه های اخیر پ.ی.د در کردستان سوریه انتخاباتی برای تعیین اعضای «مجلس خلق کردستان» برگزار نمود که به گفته ی رهبران این حزب ۴۵۰ هزار نفر از کردهای سوریه در آن شرکت کردند. روند رای گیری بدون هرگونه ی ممانعتی از جانب نیروهای امنیتی سوریه انجام گرفت. پ.ی.د همسو با حزب صلح و دمکراسی در ترکیه، خودگردانی دمکراتیک را راهکار شایسته ای برای حل مساله کرد اعلام کرده است و به طور یکجانبه در حال ایجاد نهادهای خودگردان در مناطق کردنشین است. حدود و صغور خودگردانی دمکراتیک بسیار مبهم است و میان یک نظام هماهنگی میان اجتماعات خودجوش و یک خودگردانی سیاسی تمام عیار در نوسان است. به نظر می رسد تقریرکنندگان این الگو به عمد محدوده های آن را مبهم گذاشته-اند تا در آینده بسته به میزان قدرت آن را جرح و تعدیل نمایند.
از سوی دیگر کردستان سوریه از برخی وجوه با کردستان ترکیه پیوستگی هایی دارد و بر همین اساس گاهی در میان کردها «بن خه ت» خوانده می شود یعنی کردهایی که پس از جنگ جهانی اول در آنسوی خط مرزی قرار گرفتند، در حالی که اقوام و زمین-هایشان در آن سوی دیگر مرز باقی ماندند، با وجود گذشت قریب نود سال هنوز پیوندها میان مردمان دو سوی مرز پایدار و پابرجا مانده است. چنین پیوستگی ای باعث شده است تا کردهای سوریه همواره تحت تاثیر روندها و رخدادهای سیاسیِ کردستان ترکیه باشند. برای مثال کردهای سوریه، از الفبای لاتین برای کردی نوشتاری استفاده می کنند، در حالی که در سوریه بر خلاف ترکیه خط و الفبای عربی رواج دارد نه همتای لاتین آن.
اکنون پ.ی.د از سوی اعضای شورای ملی سوریه همچون بخشی از پ.ک.ک تلقی و اغلب به مماشات با حکومت متهم می شود. حتی فراتر از آن پ.ی.د به ترور، ارعاب مردم و ممانعت از تظاهرات اعتراضی علیه حکومت اسد متهم می شود. اتهامی که اعضای این حزب آن را برآمده از دستگاه تبلیغاتی دولت ترکیه و جماعت فتح الله گولن می دانند و برای رد آن به تظاهرات روزانه ی هوادارن خود در شهرهای کردنشین سوریه اشاره می-کنند. در جریان این تظاهرات ها اغلب تصاویری از عبدالله اوجالان، پرچم کردستان[ئالا ره نگین] و گهگاهی پرچم های دوره ی استقلال سوریه حمل می شود. این البته تظاهرات ها تنها نمود شرکت کردها در اعتراضات اخیر نیست و کنگره ی ملی کردها در سوریه –متشکل از ۱۰ حزب کرد- نیز دست اندرکار راه پیمایی هایی جداگانه است در بیشتر موارد در هر شهر کردنشین دو راه-پیمایی جداگانه انجام می شود . این کنگره بیشتر تحت تاثیر روندهای سیاسی کردستان عراق و دو حزب عمده ی آن است. از این رو نباید از نفوذ حزب دمکرات کردستان و اتحادیه ی میهنی کردستان در میان کردهای سوریه غفلت کرد، گرچه این دو حزب به میزان زیادی از روند تحولات در سوریه عقب مانده اند.
برای پ.ک.ک و پ.ی.د هر آنچه نشانی از استانبول و ترکیه داشته باشد هشدار دهنده و انزجارآور است. طی هفته های اخیر و پس از مرگ ده ها غیر نظامی کرد در جریان حمله ی جنگنده های ترکیه، با ابتکار پ.ی.د یکی از جمعه ها در کردستان سوریه «اردوغانکم یقتلنا» -اردوغان شما قاتل ماست- نامگذاری شد. این عنوان بیشتر در حکم پیامی بود برای شورای ملی سوریه و اخوان المسلمین و بخوبی نشانگر حجم اختلاف میان مخالفان است. اردوغانی که برای بسیاری از اعراب سنی در حکم منجی و حتی امیرالمومنین است از نگاه بسیاری از کردها اهریمنی بیش نیست.
اخیرا اخباری منتشر شده است که شورای ملی سوریه به حزب جامعه ی دمکراتیک پیشنهاد کرده است تا در مقابل دریافت ۱ کرسی در هیات اجرائیه ی این شورا و ۲۰ کرسی در مجمع عمومی، به شورای ملی سوریه ملحق شود. پ.ی.د اما در پاسخ اعلام کرد که تغییر مواضعش نسبت به شورای ملی تنها پس از بازبینی مواضع و سیاست های این شورا در قبال حقوق کردها امکانپذیر خواهد بود. برخی تحلیل گران بر این باورند که پس از سفر برهان غلیون به اربیل و دیدار با مقامات کردستان عراق و کنگره ی ملی کردهای سوریه و حصول برخی توافقات عملا هیچ گشایشی در مسئله ی بدبینی کردها نسبت به شورای ملی سوریه حاصل نشده است، از این رو در چنین شرایط حساسی این شورا با اعطای برخی پیشنهادات وسوسه کننده درصدد جلب رضایت پ.ی.د است.
بسیاری براین باورند که پ.ک.ک طی سی سال گذشته کردستان سوریه را به پشت جبهه ی جنگ خود با ترکیه تبدیل کرده و درصد قابل توجهی از نیروی رزمی خود را از میان کردهای سوریه تامین کرده و اکنون نیز با مدیریت اعتراضات این منطقه از طریق حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی.د) به گونه ای دیگر در حال تسویه ی حساب با آنکارا است. هوادارن پ.ک.ک اما این روایت را ساخته و پرداخته ی رسانه های ترک و اخوان المسلمین سوریه می دانند، آنها مداخله ی پ.ک.ک در کردستان سوریه را انکار می-کنند و در عوض بر هم کنشی و سرنوشت مشترک کردها در فراسوی مرزهای موجود تاکید می کنند. صالح مسلم مشهور به ابوولات رهبر پ.ی.د در جریان مصاحبه های گوناگون هرگونه وابستگی به پ.ک.ک را رد می کند، اما در مقابل به وفاداری خود و حزبش به اندیشه های عبدالله اوجالان تاکید می نماید، ابوولات اساسا پ.ی.د را بی نیاز از پ.ک.ک می خواند، ادعایی که شاید تنها مصرف رسانه یی داشته باشد. چرا که وجود پیوندهای سازمانی و فکری میان پ.ک.ک و پ.ی.د انکارناپذیر است. همین چند ماه پیش بود که با اوج گرفتن اعتراضات سوریه تلویزیون ماهواره ای Ronahi TV بعنوان نخستین تلویزیون ماهواره ای کردهای سوریه از سوی پ.ی.د و با حمایت پ.ک.ک آغاز بکار کرد. سوای این هراز چندگاهی مرادکارایلان –یکی از رهبران پ.ک.ک- با ارسال پیام-هایی برای کردهای سوریه علاقه ی شدید پ.ک.ک به روند تحولات در سوریه را آشکار می سازد.
یکی از امتیازات پ.ی.د در مقایسه با سایر احزاب کرد امکان بهره گیری از توان نظامی پ.ک.ک در منازعات احتمالی آینده است. در ماه های اخیر گزارشاتی مبنی بر انتقال هزار نفر از چریک های پ.ک.ک به کردستان سوریه منتشر شد. هر چند در آن هنگام مخالفان پ.ک.ک و پ.ی.د این نقل و انتقالات نظامی را در راستای همکاری با رژیم اسد و سرکوب مردم ارزیابی می-کردند، اما بنظر می رسد که در صورت صحت چنین اخباری هدف اصلی پ.ک.ک و پ.ی.د آمادگی برای مداخله ی نظامی ترکیه در مناطق کردنشین و فراتر از آن کنترل این مناطق در صورت درگرفتن جنگ داخلی تمام عیار یا سقوط رژیم اسد باشد. شاید آغاز روند نهادسازی و تشکیل «مجلس خلق کردستان» نیز در همین راستا باشد.
در کنار مسائل فوق نباید این نکته را به طاق نسیان سپرد که کردستان سوریه به سبب برخی مسائل تاریخی همواره آوردگاه رقابت پ.ک.ک و احزاب کردستان عراق بوده است. بنابراین پ.ک.ک و حزب دمکرات کردستان [عراق] بطور ضمنی و گهگاهی بطور آشکار بر سر اعمال هیمنه ی خود در کردستان عراق به رقابت پرداخته اند. در ماه های اخیر پس از انکه شمار پرچم های کردستان معروف به ئالا ره نگین و تصاویر و نمادهای پ.ک.ک در راهپیمایی های کردستان سوریه به شکل قابل ملاحظه ای افزایش یافت، مسعود بارزانی نیز با بهر ه گیری از نقش منطقه ای و توانمندی های مالیش همایشی از احزاب کرد سوری تدارک دید که در آن پ.ی.د حضور نداشت. گفته می شود که دلیل عدم حضور پ.ی.د امتناع مقامات کردستان عراق از دعوت «مجلس خلق کردستان» و در واقع شناسایی آن بوده است. پس از این همایش پ.ک.ک و پ.ی.د بارزانی را به تفرقه افکنی متهم کردند و وی نیز در مقابل پ.ی.د را به در پیش گرفتن سیاستی ویرانگر و نامسئولانه به سیاق حزب حرکت ملی ترکیه متهم ساخت. گمان می-رود که در روزهای آینده دامنه ی این اختلافات و رقابت ها گسترش یابد و بر تیرگی روابط میان پ.ی.د و کنگره ی ملی کردهای سوریه بیفزاید.
* * *

برای سال های متمادی ناظران ترک تصور می کردند که پ.ک.ک به گروگانی در دست فرماندهان سوری ا لاصلی همچون فهمان حسین –معروف به دکتر باهوز اردال و نورالدین صوفی تبدیل شده است، کسانی که از دیدگاه این ناظران با هرگونه راه حل مسالمت آمیز جهت حل مساله ی کرد در ترکیه مخالفند و بر ادامه ی جنگ تاکید می کنند، در سال های اخیر تقریبا تمام حملات عمده ی پ.ک.ک به مواضع ارتش ترکیه از سوی کارشناسان میت و حتی روزنامه نگاران ترک به باهوز اردال نسبت داده شده است. از نگاه کارشناسان ترک هرگونه سازش یا توافق حداقلی در کردستان ترکیه برای این رزم جویان آرمانگرا در حکم سراب و پایانی دردناک است. در خلال تلاش های چند سال گذشته برای حل و فصل مسالمت آمیز مساله کردها در کردستان ترکیه، همواره واکنش و سرنوشت این فرماندهان محل پرسش بوده است.
اکنون در کردستان سوریه نیز افق ها به روشنی گراییده است و طبیعی است که این فرماندهان در اندیشه ی زادگاه خود نیز باشند و در این زمینه بدون تردید از همراهی کارایلان و دیگر رهبران پ.ک.ک برخوردارند. در چنین وضعیتی استراتژی پ.ک.ک در کردستان سوریه بر دو محور عمده تمرکز نموده است، به حداقل رساندن نقش ترکیه در سوریه ی پس از بشار اسد و به حداکثر رساندن نقش و جایگاه خود و پ.ی.د در آینده ی کردستان سوریه. بر این اساس پ.ک.ک و پ.ی.د تنها به حضور و نقش آفرینی در سطح کردستان سوریه اکتفا نکرده و می کوشند تا به یکی از بازیگران اصلی آینده ی سوریه تبدیل شوند. از این رو پ.ی.د از ارتباط با جریانات و سازمان های عرب نیز غافل نمانده است. این حزب اکنون به انجمن هماهنگی ملیِ تغییر دمکراتیک - تشکل اصلی مخالفان در داخل و رقیب اصلی شورای ملی سوریه- پیوسته است و ابوولات رهبر پ.ی.د در کسوت نائب رئیس به یکی از پرکارترین سیاستمداران انجمن تبدیل شده است. اعضای این جبهه عمدتا سکولار و چپ گرا هستند و فصل مشترک آنها رد هرگونه مداخله ی خارجی همچون راه حلی برای بحران جاری است.
گرچه انجمن هماهنگی ملی با انتشار منشوری «حقوق مشروع کردها» را در نظام آتی مورد شناسایی قرار داده است، اما به ظن قوی مخالفتشان با مداخله ی خارجی برآمده از اصرار آنها بر «عروبیت» است، از همین روست که «هیثم مناع» در طعنه ای آشکار خطاب به رهبران اخوان المسلمین و هواداران مداخله ی ترکیه می گوید: در حالی که هنوز بندر اسکندرون تحت اشغال ترکیه است شما می خواهید ادلب را هم پیشکش شان کنید. با این حساب معلوم نیست همکاری و ائتلاف میان این انجمن و پ.ی.د تا چه زمان تداوم خواهد یافت.
پ.ی.د و پ.ک.ک بخوبی واقفند که سازماندهی و تشکیلات به مثابه ی برگ برنده ی آنها در فردای پیروزی انقلاب نقش تعیین کننده ای ایفا می کند. این نکته ای است که براحتی می توان از تجربه ی انقلاب در سایر کشورها آموخت. فی المثل جماعت اخوان المسلمین مصر علی رغم پیوستن دیرهنگامش به انقلاب مصر، توانست به مدد تشکیلات و سازماندهی عظیم خود پیروزی بزرگی را در انتخابات پارلمانی مصر رقم بزند. البته مشخص نیست که در صورت تکرار وضعیتی مشابه در کردستان سوریه و عروج فرضیِ پ.ی.د در فردای پیروزی، واکنش ترکیه و شورای ملی سوریه در آن هنگام چه خواهد بود. به احتمال زیاد این مساله متاثر از تداوم یا حل و فص بحران در کردستان ترکیه خواهد بود. بنابراین در بدبینانه ترین حالت مردم کردستان سوریه حتی در فردای پیروزی خیزش مردم سوریه همچنان تابعی از تحولات و روندهای سیاسی کردستان ترکیه باقی خواهند ماند.