بیست وپنجم بهمن و ضرورت های از جنس دیگر - سجاد نیک آیین



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۴ بهمن ۱٣۹۰ -  ٣ فوريه ۲۰۱۲


با اصل شورای هماهنگی راه سبزامید، عملکرد ویا ترکیب آن موافق باشیم یا نباشیم ومواضع ورویه‍ی عمل آنرا بپذیریم یا نپذیریم، یک چیز اما دراین میان مسلم است وآن اینکه، نیازهای حضور گسترده درفراخوان راهپیمایی بیست وپنجم بهمن امسال ضرورتهایی ازجنس دیگر است. وضعیت ایران ومنطقه وجهان را اگر با بیست وپنج بهمن سال گذشته بسنجیم، شناخت این ضرورتها وعمل کردن براساس آنها آسان تر خواهد بود. دراین نوشتار بطور بسیار گذرا به مهمترین این ضرورتها اشاره خواهد شد.

ضرورت فعال سازی زندگی سیاسی

ازبیست وپنجم بهمن سال گذشته تا کنون، لحظه‍ی نگارش این نوشتار، رهبران نمادین جنبش فراگیر ملت ایران هنوز وعلیرغم تمامی محدودیتها ازابتدایی ترین امکانات زیست انسانی یعنی برقراری ارتباط با همنوعان خود محروم مانده اند تنها به جرم اینکه پیگیر مطالباتی ملی بوده اند که بخشی ازهویت مبارزاتی ملت ایران درطول یکصد سال گذشته را تشکیل می داده اند. این رهبران با تمام ملاحظات موجود پیرامون عملکردشان، بهرصورت پس ازسالیان دراز رخوت وبی عملی، حاضر به معامله ومصالحه برسر مطالبات ملی نشدند. بازگشت این رهبران، می تواند رنگ سبز حیات برچهره‍ی افسرده‍ی سیاست پاشیده وحضور گسترده‍ی مردم وهزینه زا نمودن این واکنشها برای حاکمیت، حاکمان را برای آزادی این عزیزان وادامه‍ی مسیر مجاب خواهد نمود.

آمار روزافزون وسرسام آور زندانیان سیاسی، عقیدتی، مذهبی وهمجنین روزنامه نگاران هم که آنقدر گفته اند وگفته ایم وآمار واسناد موجود است که نیازی به دوباره گویی وپرگویی نیست. روز به روز وگاه ساعت به ساعت برتعداد این زندانیان افزوده می شود. این زندانیان نیز گناهی جز پیگیری حقوق هموطنان خود نداشتند.

زندانیان سیاسی

برای ما ایرانیان که تجربه‍ی کشتار زندانیان سیاسی درتابستان ۶۷ را در دوران حاکمیت جهموری اسلامی ازسر گذرانده ایم، شناخت این ضرورت نباید چندان پیچیده باشد. هرچند بسیاری مقایسه وسنجش شرایط امروز ایران وجهان را با آنچه درآن روزگار جریان داشت، قیاس مع الفارق می دانند، اما عملکرد نظام جمهوری اسلامی بویژه درمقطع پس ازانتخابات نشان داد که نظام برای حفظ بقای خود از هیچ عمل غیراخلاقی وخلاف شأن انسانی رویگردان نیست. زندانیان سیاسی وعقیدتی امروز همانند گروگانهایی هستند که دردست یک گروگان گیر محاصره شده توسط پلیس، اسیر هستند. با تنگ تر شدن حلقه‍ی محاصره ورسیدن گروگانگیر به آخر خط، احتمال رسیدن به مرز جنون وبه خطر افتادن جان گروگانها بیشتر خواهد شد.

بیست وپنج بهمن دست کم فرصتی خواهد بود برای گوشزد نمودن این مسأله که ما هنوز زندانیانمان را فراموش نکرده ایم وآنان پدران، مادران وخواهران وبرادران همه ایرانیان اند. حضور گسترده‍ی بیست وپنجم بهمن ماه، دمیدن دوباره‍ی روح امید درکالبد زندانیانی است که تنها جرمشان دفاع از حقوق انسانی مردمان سرزمین شان بوده است.

وضعیت داخلی کشور

وضعیت داخلی کشور از جنبه های گوناگون غیرسیاسی هم نه تنها مطلوب نیست بلکه خبر ازفروپاشی قریب الوقوع تمامی ساختارهای اجتماعی- اقتصادی کشور می دهد. فقر فزاینده، تورم، بیکاری، خشونت، نا برابری های اجتماعی، اقتصادی وحتی مذهبی وقومیتی محصول حاکمیت طولانی استبداد بویژه استبداد مذهبی درپس ازانقلاب سال ۱٣۵۷ هستند. چنین چالشهای بشدت وحدت اجتماعی وحتی وحدت ارضی کشور را درمعرض تهدید قرار داده اند ودرمقطع کنونی وبواسطه‍ی یکه تازی رهبری جمهوری اسلامی تشدید شده اند. سقوط شدید ارزش پول ملی طی چند هفته‍ی اخیر وآشفتگی وضعیت اقتصاد کشور از مهمترین نمودهای عینی این عملکرد فاجعه بار بوده است. ازاین زاویه ضرورت حضور فعال دربیست وپنجم بهمن امسال بیش ازهمیشه مهم وضروری به نظر می رسد.

وضعیت بین المللی

یکی ازپیامدهای غیرمستقیم، تهی شدن خیابانها ازحضور ملموس جنبش سبز بویژه پس از بیست وپنجم بهمن ماه گذشته، ادامه‍ی بی پروایی های حکومتگران ایران درعرصه‍ی سیاست خارجی وافزایش فشارهای بین المللی درقالب تحریم وتهدید به حمله‍ی نظامی به کشورمان بوده است. روند کنونی بی عملی ورسیدن به انسداد ونا امیدی از تغییر داخلی، جهان را به تنگ تر نمودن حلقه‍ی محاصره برای مجاب کردن جمهوری اسلامی به تغییر رفتار خود سوق خواهد داد. حضور فعالانه درعرصه های گوناگون مخالفت با رژیم ایران، از حضور ومشارکت درراهپیمایی ۲۵ بهمن گرفته تا تحریم فعال انتخابات، حامل این پیام مهم برای جامعه‍ی جهانی خواهد بود که صدای اعتراض داخلی همچنان بلند است وناقوس های جنگ وبرگه های تحریم نباید زمینه های خاموش وبه حاشیه رفتن این صدا را فراهم آورند.