به یاد یداله خسروشاهی
جلیل محمودی
•
ساعت ۵ بامداد روز پنج شنبه ۴ فوریه ۲۰۱۰ (۱۵بهمن ۱۳۸۸)، قلب رفیق یداله خسروشاهی فعال برجسته ی جنبش کارگری از تپش باز ایستاد. اکنون دو سال از فقدان این کارگر از خود گذشته و سازمانگر می گذرد. طی این دو سال جای خالی او، به ویژه در سازماندهی حرکات اعتراضی در خارج کشور در راستای حمایت از جنبش کارگری در ایران محسوس است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۵ بهمن ۱٣۹۰ -
۴ فوريه ۲۰۱۲
ساعت ۵ بامداد روز پنج شنبه ۴ فوریه ۲۰۱۰ (۱۵بهمن ۱٣٨٨)، قلب رفیق یداله خسروشاهی فعال برجسته ی جنبش کارگری از تپش باز ایستاد. اکنون دو سال از فقدان این کارگر از خود گذشته و سازمانگر می گذرد. طی این دو سال جای خالی او، به ویژه در سازماندهی حرکات اعتراضی در خارج کشور در راستای حمایت از جنبش کارگری در ایران محسوس است. یکی از خصوصیات او، قدرت جذب نمودن دیگران، هم صدا کردن صداهای گوناگون و توان سازمان گری و هماهنگ کردن افراد با گرایشات و تمایلات گوناگون بود. چنین ویژگی ای می توانست با توجه به این که طی دو سال اخیر، فشار و سرکوب فعالین کارگری در ایران ابعاد وسیع تری به خود گرفته است و ده ها تلاشگر کارگری دستگیر و زندانی شده اند، اتحاد عمل نیروهای مختلف در حمایت از کارگران ایران را آسان تر کند، و قدرت عمل و تاثیر جنبش همبستگی با کارگران ایران را فزونی بخشد.
یاد یداله خسرو شاهی را با اشاره ای به زندگی و مبارزات او و هم چنین پافشاری او بر استقلال طبقاتی کارگران، گرامی می دارم.
یداله در ۶ آبان ۱٣۲۱ در یک خانواده ی پر اولاد کارگری به دنیا آمد. در نوزادی پدرش را از دست داد. عمویش که کارگر شرکت نفت آبادان بود، سرپرستی خانواده ی او را به عهده گرفت. با ناملایمات فراوانی و در تنگدستی مدرک ششم ابتدایی را گرفت. (۱) در سن چهارده سالگی به عنوان کار آموز وارد صنعت نفت آبادان شد. آن زمان تنها سه سال از کودتای ۲٨ مرداد ۱٣٣۲ گذشته بود. شرایط کار و زندگی کارگران نفت طاقت فرسا بود و آن ها پس از سرکوب های حکومت کودتا پراکنده و غیر متشکل بودند. با این حال در آن زمان، هنوز خاطره ی مبارزات شکوه مند کارگران نفت جنوب و به ویژه کارگران پالایشگاه آبادان زنده بود. هنوز نام و آوازه زنده یاد علی امید، پیشتاز مبارزات کارگران نفت، زمزمه می شد. هنوز از خود گذشتگی علی امید برای احقاق حقوق کارگران نفت بر سر زبان ها بود.
در چنان فضایی یداله وارد محیط کار شد. حدود ۱٣ سال در پالایشگاه آبادان کار کرد. طی این مدت با مجموعه ای از مسائل، مشکلات و مطالبات درون محیط کار در گیرمی شود. زندگی پر تلاطم کارگری و فراز و نشیب های آن بدوتجربه می آموزد و ویژه گی های فردی اش تجارب او را صیقل می دهند. آرام آرام با توجه به امکانات موجود و شرایطی که ایجاد نموده بود، به این فکر می رسد که برای کاهش ناملایمات زندگی کارگران و افزودن لقمه نانی بر سر سفره آنان باید و می توان کاری کرد.
سجایای اخلاقی او باعث می شود عده ای از کارگران مبارز گرد او جمع شوند. وقتی علیرغم میلش از پالایشگاه ی آبادان به پالایشگاه ی تهران منتقل شد، جوان ۲۷ ساله ای بود. در آن جا عده ای از کارگران جوان که از آبادان منتقل شده بودند، در خفا دور هم جمع می شوند و مبارزه برای کسب مطالباتی را در دستور کار خود قرار می دهند. بدین ترتیب شرایط برای هماهنگی میان کارگران مهیا می گردد. در آن زمان دبیرسندیکای کارگری در پالایشگاه تهران با خواسته های کارگران بیگانه بود؛ این سندیکا، با سازماندهی و بسیج کارگران، از درون توسط فعالین کارگری تسخیرمی شود، دبیر آن برکنار و توسط کارگران نماینده دیگری انتخاب می گردد.
سال ۱٣۵۰ سندیکای مستقل پالایشگاه نفت تهران بر پا می شود و یداله خسرو شاهی به عنوان معتمد کارگران دبیر سندیکا می گردد.
اما این تازه گام اول است. قدم های بعدی خیزبلند کارگران پالایشگاه تهران برای ایجاد اتحادیه مستقل نفت تهران است ، یداله در همه این فرایندها و پروسه ها حضور داشت و پیشتاز بود.
یداله فعال کارگری در عرصه محیط کار بود ، این درست ؛ اما او همچنین یک فعال سیاسی هم بود. زیرا می دانست سیاست اقتصادی و قدرت سیاسی حاکم به طور مستقیم و بلاواسطه به منافع کارگران مربوط است. به ویژه در صنایع نفت که دولت خود بزرگ ترین کارفرماست.
یداله پس از ٣ سال کار پیوسته در سندیکا که منجر به کسب مزایای بسیاری برای کارگران شد، دستگیرو زندانی می شود. زندانی سیاسی می شود. این بار در محیط زندان پرورش می یابد. بعد از رهایی از زندان به دست توانای مردم، در گرماگرم مبارزات انقلابی سال ۵۷ و تشکیل شوراهای کارگری به خود آموزی خویش غنا می بخشد. مجددأ و این بار در دی ماه ۱٣۶۰ توسط دژخیمان جمهوری اسلامی زندانی می شود. ۵ سال بعد ناگزیر به خروج از ایران می گردد.
زندگی در تبعید با خود زنجیره ای از مشکلات به همراه دارد، و معمولأ باعث یأس و انزوا می شود. ولی برای یداله چنین نبود. یداله در کنار طبقه اش باقی ماند و در خدمت آن پا بر جا و مقاوم ایستاد. او نه تنها گوشه نشینی پیشه نکرد، بلکه به نحو خستگی ناپذیری عرصه های جدیدی از فعالیت را گشود. جمهوری اسلامی و تبعید نتوانستند ارتباط او را با طبقه اش قطع کنند. به راستی یداله در این میدان رژیم را به شکست کشاند. او از یک سو ارتباطش را با جمع ها و فعالین کارگری در ایران حفظ کرد و گسترش داد، و از سوی دیگر میدان فعالیت با تشکلات کارگری بسیاری از کشورها را گستراند.
او همواره با شوق و دقت هر حرکت کارگری، ایجاد هر جمع کارگری، هر نطفه ای که برای ایجاد تشکل کارگری بسته می شد را پیگیرانه دنبال می کرد. و به هر جمعیتی که فکر می کرد برای منافع و آرمان طبقه کارگر قدمی و قلمی برمی دارد، حساسیت نشان می داد و به استقبال آن می شتافت.
همه ی افرادی که از نزدیک شاهد فعالیت های او بودند، تلاش های پیگیرانه و خستگی ناپذیر یداله برای حمایت از تشکل های کارگری در ایران، از جمله سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه و سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه و نیز نهادها و کمیته هایی که برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری فعال بودند را به یاد می آورند. پشتیبانی از کارگرانی که در جریان اعتراضات کارگری مورد شناسایی رژیم قرار گرفته و اخراج و یا دستگیر می شدند، از جمله فعالیت های معمول او بود. یداله جمع آوری منظم کمک های مالی برای خانواده های این کارگران را جزوه وظایف خود محسوب می نمود.
این جا می رسیم به اساس اندیشه یداله که هم چون ریسمان سرخی نظرات و فعالیت های ارزنده او را به هم متصل می کند. از زمانی که وی به ناچار به خارج از کشور مهاجرت کرد، تاکیدش در صدها سخنرانی ای که ارائه داد، صدها اطلاعیه و اعلامیه ای که نوشت، و ده ها مقاله ای که از او به یادگار مانده است، تشکلات مستقل کارگری است. این تشکلات از دو جنبه برای او اهمیت داشتند.
اولأ کارگران برای به دست آوردن هر بخشی از خواسته های شان نیاز به متحد شدن دارند. تشکل مستقل کارگری ابزاری است در خدمت کارگران برای بهبود شرایط کار و زندگی و رسیدن به دست کم بخشی از حقوقشان، این هدف بلا واسطه و اولیه هر تشکل کارگری – در هر عرصه و زمینه ای که فعال باشد – است.
ثانیأ تشکل مستقل کارگری زمینه ای را فراهم می آورد که کارگران برای وظایف بزرگ تر آینده ، یعنی اداره امور جامعه، آماده شوند . به هر درجه که توده کارگران از هم اکنون با روحیه طبقاتی، با دخالت گری، با اعتماد به نفس و کاردانی وارد فعالیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شوند، به همان نسبت امکان پیشروی آنان در انقلاب آینده بیشتر خواهد شد.
نطفه های سوسیالسم در اندیشه یداله به درستی در سازمان یابی، خرد جمعی و فعالیت آگاهانه کارگران نهفته است. زیرا حرکت به سوی سوسیالیسم روندی است که طی آن قرار است کارگران و توده حقوق بگیران و زحمتکشان بر سرنوشت خویش مسلط شوند، سرنوشتی که البته هم اکنون طبقات دارا و سلطه گر آن را تعیین می کنند .
تمامی وسایل و مکانیزم هایی که پایه مادی جامعه ی طبقاتی را ساخته اند، یعنی مالکیت خصوصی بر وسایل تولید، قدرت سیاسی طبقات دارا، مدیریت سرمایه داری در موسسات، برنامه ریزی سلطه گرانه اقتصادی، وجود خفقان سیاسی، سیستم آموزشی طبقاتی، اقتدار ایدئولوژیک و فرهنگی طبقات سلطه گر و ارتجاعی، اساسأ در خدمت محروم کردن توده های مردم از دخالت گری در سرنوشت خودشان و نیزعلیه فعالیت جمعی و وحدت آنهاست.
تأکید و پا فشاری رفیق یداله روی شعار زنده باد تشکل های مستقل کارگری ، صرفأ ناشی از مرزبندی با سایر گرایشات نبود، بلکه مسئله بر سر این است که چگونه کارگران می توانند قدرتمند تر و موثرترعمل کنند. او سوال می کرد، کارگران چگونه قرار است از هم اکنون – حتی در چهارچوب مناسبات سرمایه داری – برای تسلط بر سرنوشت خودشان آماده شوند؟
آنان چگونه و با چه وسایلی می توانند به آگاهی و توانایی های لازم برای اداره جامعه دست یابند؟ چطور می توانند به جای فرهنگ حاکم با انگیزه های فرد گرایانه و سودجویانه اش، ارزش هایی را مبتنی بر احترام هم زمان به جمع و فرد و روحیه تعاون و همبستگی در خود پرورش بدهند؟
رفیق یداله که بر خودرهایی کارگران پافشاری می کرد، ناگزیر و ناچار بود به دنبال راه چاره ای برای این مهم برآید. و پاسخ او مبارزه جمعی و مشترکت کارگران در تشکل های مستقل خودشان بود.
هنگامی که او با اندیشه ی مستقل و با تجربه منحصر به فرد خودش، که بیش از۴۰ سال در فعالیت های عملی شرکت مستقیم و غالبأ در رأس آن فعالیتها قرار داشت، و نیز با مطالعه تجارب تاریخی جنبش های کارگری به این نتیجه رسید که پاسخ را یافته است و آن تشکل های مستقل کارگری است؛ در جهت و راستای آن با تمام قدرت حرکت کرد.
مهمترین ویژگی هایی که برای تشکلات مستقل کارگری بیان می کرد:
اول استقلال آن ها از دولت است.
دوم استقلال از سرمایه داران، کارفرمایان و مدیریت است.
سوم استقلال سیاسی آن ها است. به این معنا که تشکل کارگری استقلال رأی و اختیار تام داشته باشد تا هر خط مشی و سیاستی که از طریق اراده آزاد و توسط جلسات و نشست های خود تعیین می کند، به پیش ببرد.
یداله به روشنی درباره استقلال سیاسی تشکیلات کارگری می نویسد: «برای کارگران فرقی نمی کند که گردانندگان اتحادیه و تشکل شان دولت باشد و یا رهبری آن دست نیروهای طبقات دیگر باشد، اساس این است که تمامی آموزش به دست خودشان باشد و بتوانند در همه زمینه ها تصمیم نهایی را خود بگیرند. این توازن قوای درون تشکیلات کارگری است که سمت و سو و دوری و نزدیکی آن تشکل را به جریانات سیاسی موجود در جامعه مشخص می کند.» (۲)
خصوصیت دیگری که برای این نوع تشکلات بر می شمرد: پیش بردن هم زمان مسایل اقتصادی و سیاسی است. تشکل مستقل، فقط یک تشکل صنفی نیست، بلکه سیاسی هم است. زیرا ما از زمانی که به دنیا می آییم، خودمان را در جهانی می بینیم که سیاست در آن جاری است، جامعه سیاسی است. و ما ناگریز در سیاست تنفس می کنیم. خود اقتصاد هم از طریق سیاست اقتصادی دولت ها پیش برده می شود. از سیاست های مربوط به تأمین بودجه های عمرانی و اقتصادی و سرمایه گذاری در عرصه های مختلف گرفته تا قوانین کار و امور اجتماعی، شرایط کار، تعیین حداقل دستمزد، قوانین تعرفه و غیره. بنابر این پرواضح است که سیاست اقتصادی کشور و قدرت سیاسی حاکم بر کشور به طور مستقیم و بلا واسطه به تشکل های کارگری مربوط می شود.
ویژگی دیگر این تشکلات، وجود گرایشات مختلف کارگری در درون آنها است. در میان کارگران گرایشات فکری و عقیدتی گوناگون موجود است. تشکل کارگری نیز اگر بخواهد توده وسیعی از کارگران را متحد کند، باید بتواند این گرایشات مختلف را در درون خود بپذیرد و به رسمیت بشناسد. یداله به عنوان یک کارگر کمونیست، دموکراسی را به معنای دخالت وسیع کارگران و محرومان در تعیین و تسلط بر سرنوشت خود می فهمید.
در این میان این تشکلات بستری فراهم می آورند تا کارگرانی که به منافع طبقاتی خود آگاه ترند، ضمن تبادل نظر به یک برنامه ی سیاسی ی راهبردی – از زاویه منافع و آرمان طبقه کارگر- دست یابند وحزب طبقه کارگر را بنیان گذارند. رفیق یداله در پاره ای از مقالاتش به این حزب توجه نشان داده و خصوصیات آن را بازگو نموده است.
گرامی باد یادش
مستمر باد راهش
توضیحات
۱- بعدا هم زمان با کار در صنعت نفت موفق به کسب دیپلم شد.
۲- کارگر تبعیدی، شماره ٣۶، سال نهم، دی ماه۱٣۷۵، مقاله ی "تشکلات مستقل کارگری و ظرف تشکل پذیری کارگران ایران در موقعیت کنونی"
|