از : نیلوفر شیدمهر
عنوان : پاسخ آقای پیروز
آقای پیروز گرامی
با سپاس از اظهار نظر، راهنمایی و پرسش هایتان
من به شما توصیه و از شما خواهش می کنم قبول زحمت فرموده و این مقاله ی طولانی را بخوانید. چون با توجه به هوشمندی که در پرسشهایتان منعکس است متوجه خواهید شد که موضوع مقاله بررسی شخصیت و زندگی خانم زهرا دختر محمد نیست. انتخاب خانم حضرت زهرا در این مقاله به این دلیل بوده است که این نام سمبلی برای مناسبات اندرونی شده جنسیتی در ایران و شکل سامان دهی اجتماعی بعد از انقلاب ۵۷ است. خانم زهرایی که شما نام بردید چنین نقش سمبولیکی از لحاظ فرهنگی ندارد و عامه مردم شاید حتی نام ایشان را هم نشنیده باشند. اما همه خانم حضرت زهرا را به مثابه یک نماد فرهنگی می شناسند.
اما پیش فرض "اشتباهی" هم در پرسش های شما وجود دارد و آن این است که شیوه ی خانم زهرا در این مقاله مطرح شد اگر ایشان در سن هجده سالگی فوت نمی شد و تا پیری ادامه ی زندگی می داد عوض می شد. در صورتی که به نظر من جلوه های سرزندگی و کنش سیاسی و دیگر مواردی که موضوع بحث این مقاله است در این شخصیت حتی در سن میانسالی هم ظهور پیدا نمی کرد چرا که شرایط و مقدمات و انگیزه ها و ظرفیت چنین ظهوری حداقل در ظاهر وجود نداشت. با این همه امکان هیچ ظهوری از لحاظ "پدیدارشناسی صرف خالی از تاریخمندی" صفر مطلق نیست.
پاسخ به بقیه سوال های "به نظر من انحرافی" و "نکته بینانه و ظریفتان تان" را هم شما با "هوشمندی" خاص خود می توانید از خلال این پرسش های من پیدا کنید. قضاوت درباره ی خوبی یا بدی صفات نجابت و عصمت به شکلی که در "فرهنگ امروز ما که فرهنگ سامانه دهی اندرونی بر اساس مدل فاطمه ی زهراست" را به شما موکول می کنم. جواب به "چنین" سوال هایی موضوع این مقاله نبوده است. من به عنوان یک فرد دانشگاهی، اندیشه ورز و متخصص به معمول در نوشته های خود از قضاوت اخلاقی یا همان "مورالیتی" خودداری می کنم. شیوه ی کار من بر اساس "اخلاقیدن" یا همان "اتیکس" است نه "مورالیتی".
۴٣۴۴۹ - تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱٣۹۰
|