نامه زانیار و لقمان مرادی در رد دروغ پردازی روزنامه اطلاعات



اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۹ بهمن ۱٣۹۰ -  ٨ فوريه ۲۰۱۲


شاید تجربه بیش از سی ماه زندان آن هم محکوم به اعدام با آن آغاز سخت سلول انفرادی و فشارهای جسمی ، روحی ، تهدیدات مختلف و سپس دستنکار تلخی محرومیت ازبسیاری ازحقوق قانونی چون ارتباط با خانواده و داشتن وکیل را کمتر کسی داشته است اما پس از این همه مدت شرح پرونده داستان زندانیمان را اینچنین متفاوت میبینیم و دچاربهت شده ایم . بهتی همراه با هراس از اتفاقات غریب و همچنان فقدان صداقت تنها داشته امروزمان امید را نشانه گرفته است .
روز سه شنبه در روزنامه اطلاعات در صفحه سیزده گزارش مختصری ازآنچه شرح پرونده ما بود درج شده بود .که باتوجه به عدم درج منبع خبر و نبود پیشنینه چنین داستان سرایها و دروغ پردازیهای از سوی روزنامه اطلاعات محدودیت فراوانی را در جهت یک اعتراض به چنین گزارشی ایجاد نموده است با این وجود به این دلیل ، چنین وضعیت خاصی که ما به آن دچاریم نمیتوان خود را به این مسائلی که تنها یک اثر روحی میتوان داشته باشد معطوف کنیم ودراین چند سطر به آنچه دروغ پردازیهای این گزارش بدیع وعجیب است میپردازیم درآنچه که در طول نه ماه بازجویهای پی درپی سلول انفرادی زندان اطلاعات سنندج ما گذشت لفافتی ازسفرزانیاربه سلیمانیه عراق و ملاقات پدربودن ، بدونه هیچ عبارت و داستانی به سرویس اطلاعات ویژه اشاره شده بود .
علت عجیب و غریب بودن داستان نقش وحمایت سرویس اطلاعات انگلیس برای چنین تروری که هیچ عقل سلیمی نمی تواند آن را باور کند خود مستندی بر جعل و کذب بودن محتوای گزارش منتشر شده است و خود شاید یاری کنند ما در پاسخ به این دروغپردازیها باشد . متاسفانه در این گزارش در اعتراف ما در دادگاه اشاره شده است آن هم به مسائلی که با مطالعه گزارش بی دقت روزنامه اطلاعات که هرگز از آن خبر نداشتیم چه رسد که پیشتر به آن اقرار کرده باشیم تنها اقرار ما در دادگاه پس از ماهها فشار، تهدیدات فراوان ،شکنجه جسمی ، روحی و جنسی پذیرفتن قتل مورد اشاره بوده است
بدون اشاره ای به سلیمانیه و انگلیس که یافتن مدرکی برای بیان آنها در گزارشهای وزارت اطلاعات هم ممکن نبود سرانجام در این پرونده در غیاب مدارک و اطلاعات تنها اقرار تحت فشارهای جایگزین شده است و شاید همچنین درنبود مدارک و دلیل این بوده است که در همین گزارش عجیب روزنامه اطلاعات به نقل از امام جمعه تعجب و ندانستن علت برای چنین اتفاقی ذکر شده است . حتی در زمانی که ما از سنندج به تهران منتقل شدیم مجددا مورد بازجویی نهادهای اطلاعاتی تهران قرار گرفتیم و درآنجا نیز به دفعات به کذب اظهارات پیشین واقشای روند نادرست غیرانسانی اعترافات پرداختیم و اسرار خود را درادامه دادرسی و بی گناهی و کذب بودن اظهارات پیشین و دست نداشتن و متوجه ساختن مسئولان امربه دلیل مدارک مستندات قرار دادیم
البته در مورد حکم صادره ما نیز حدود یک ماه پیش که حکمی که بیش از هفت ما پیش به ستاد ابلاغ شده بود مطلع شدیم بدون اینکه حکمی به ما ابلاغ گردیده تا حداقل اتفاق قانونی رخ داد باشد بلکه تنها درتلای وضعیت زندانی چنین مسئله ای درج شده است تا ابهام تعلیق قرین به یقین بشود وضعیت مبهمی که اگر خواست قانونی داشتن وکیل در حین مراحل دادرسی اجابت میشد ما از حق داشتن وکیل به خود حربودیم تا فردی آگاه به حقوق قانونی به دفاع از ما میپرداخت شاید امروز نه ما در زندان بودیم و نه اثری از این داستان پردازیها بود
در پایان بار دیگربربی گناهی خود تاکید نموده و خواست اصلی خود را از اعاده دادرسی در یک روند قضای بیان مینمایم.

با تشکر زانیار مرادی و لقمان مرادی
چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱٣۹۰
زندان رجایی شهر کرج

منبع: کمپین لغو حکم زندان لقمان مرادی و زانیار مرادی