درباره اتحاد و همکاری اپوزیسیون


کوروش عنایت


• چهارمین مشکل اتحاد اپوزیسیون، مشکل منفردین سیاسی و خبرنگاران و قلمزنان سیاسی است. اتحاد و همکاری باید میان سازمانهای سیاسی صورت بگیرد. نقش خبرنگاران و قلمزنان سیاسی رساندن خبر، و نقد و تحلیل سیاست و سازمانهای سیاسی است و نه شرکت و دخالت در روند همکاری و اتحاد میان آنها ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣۰ بهمن ۱٣۹۰ -  ۱۹ فوريه ۲۰۱۲


گروهها و جریانهای متفاوت در اپوزیسیون بارها و بارها تلاش ورزیده اند تا جبهه متحدی در مقابله با جمهوری اسلامی فراهم آورند. این تلاشها کمتر موفق بوده اند. چه بسا که نشستها، سخنرانیها، بحثها و گفتگوها اغلب به جای اینکه فاصله گروها و جریانهای مختلف سیاسی را کم کنند بر فاصله میان آنها افزوده اند. عدم اتحاد و همکاری در میان گروههای مختلف اپوزیسیون بر سردرگمی مخالفان جمهوری اسلامی دامن زده است. مردم گله میکنند که چرا گروهها و جریانات سیاسی با هم همکاری نمیکنند؛ چرا در مقابله با ارتجاع جمهوری اسلامی یکی نمیشوند و برای کسب آزادی تلاش نمیورزند؟ در پاسخ به این پرسشها بسیاری به خودمداری و خودبینی گروهای سیاسی اشاره میکنند. به گمان من این پاسخ بسنده نیست. مسائل جنبش سیاسی را نمیتوان به روانشناسی گروهی تقلیل داد. مسائل عینی و شرایط سیاسی مقدم بر فرضیات روانشناسی گروهی هستند. به بعضی از این مسائل اشاره میکنم.

اولین مشکل همکاری میان گروهای سیاسی اپوزیسیون از اینجا ناشی میشود که بسیاری از این گروهها هوویتی مشخص ندارند و جریاناتی سیال و مبهم هستند که از نظم سازمانی و انسجام سیاسی چندانی برخوردار نیستند. این گروهها از هویت سیاسی برخوردار نیستند و برنامه های درازمدت سیاسی برای حل مسائل سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی جامعه ایران فراهم نیاورده اند. بسیاری از گروههای سیاسی اپوزیسیون با تکرار مفاهیم حقوق بشر و دموکراسی از زیر بار تفکر و عمل سیاسی شانه خالی میکنند. هیچ تشکل سیاسی نمیتواند بیتوجه به هویت سیاسی، اهداف استراتژیک، کار مشترک، سازماندهی، و گسترش خود بوده و نقش کلیدی در روند سیاسی جامعه بازی کند.

دومین مشکل همکاری گروهای اپوزیسیون علل بیرونی دارد. در دوران افت مبارزات سیاسی، سازمانهای سیاسی دچار گسستگی درونی میشوند، بر عکس در دوران اوجگیری مبارزات سیاسی بر انسجام آنها افزوده میشود. همین استدلال درباره اتحاد و همکاری جریانهای متفاوت اپوزیسیون نیز صادق است. در دوران افت مبارزات، اتحاد میان جریانهای متفاوت اپوزیسیون چندان ممکن به نظر نمیرسد، و برعکس در دوران اوجگیری مبارزات مردم امکان همکاری و روح همیاری در میان این جریانات رشد میکند. این فرصت در مبارزات خیابانی مردم پس از انتخابات ریاست جمهوری فراهم شد، اما گروههای مختلف اپوزیسیون در ان شرایط مطلوب فرصت اتحاد با همدیگر را از دست دادند. اتحاد ابتدا از مرم به احزاب میرسد و سپس در روند تکوین خود این اتحاد از احزاب به مردم میرسد.

سوم مشکل اتحاد و همکاری اپوزیسیون در شیوه همکاری آنها است. طرحهای بزرگ، انتظارات بزرگ و در صورت شکست سرخوردگیهای بزرگ میآفرینند. به جای طرحهای بزرگ اتحاد باید با طرحهای کوچک و همکاریهای محدود آغاز به کار کرد. پیش از هر چیز باید بین گروههایی که همسایگی فکری و سیاسی دارند همکاری و اتحاد عملی ایجاد کرد، و تنها پس از ان به سراغ اتحاد عملی و همکاری میان طیفهای سیاسی دور از هم رفت.

چهارمین مشکل اتحاد اپوزیسیون، مشکل منفردین سیاسی و خبرنگاران و قلمزنان سیاسی است. اتحاد و همکاری باید میان سازمانهای سیاسی صورت بگیرد. نقش خبرنگاران و قلمزنان سیاسی رساندن خبر، و نقد و تحلیل سیاست و سازمانهای سیاسی است و نه شرکت و دخالت در روند همکاری و اتحاد میان آنها. سیاست حوزه همکاری و مسئولیت است، آنرا نباید به منفردین و چهرهای تلویزیونی و اینترنتی سپرد. قصد من در اینجا کاستن از اهمیت این افراد نیست بلکه توجه به حوزه کار و کنش آنها است. بنای تمدن مدرن بر مبنای تقسیم کار گذشته شده است. هر کس باید به کاری دلمشغول باشد که ان را میداند و با مسائل ان آشنایی جدی دارد. اتمیزه شدن جامعه ایرانی به اتمیزه شدن سپهر سیاسی انجامیده. منفردین سیاسی بیشتر به آوازه گری سیاسی تمایل دارند تا با کار روزانه و منسجم سیاسی.

در خاتمه باید به این اشاره کنم که پیش از هر چیز باید مقدمات همکاری را فراهم آورد و این تنها زمانی ممکن است که گروهای سیاسی ما از هویت سیاسی، انسجام، برنامه و نظم برخوردار شده و پیش از هر چیز تلاش برای همکاری با طیفهای سیاسی مانند خود را فراهم کنند تا به هنگام اوجگیری دوباره مبارزات مردم، جبهه متحدی برای همکاری تمام طیفهای سیاسی آزادی خواه در مقابله با جمهوری اسلامی ممکن و میسر شود.

کوروش عنایت