دلخواستِ واپسین من
جهانگیر صداقت فر
•
وقتی که عاقبت به جان خستهی من ظلمت جاوید بر نشست
از پرنیان ِ نوازش کالبدم را کفنی کن
و با طراوتِ قطرهی اشکی
زنگار ِ حسرتِ ایام از دلم بزدای...
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۱ اسفند ۱٣۹۰ -
۲۰ فوريه ۲۰۱۲
وقتی که عاقبت به جان خستهی من ظلمت جاوید بر نشست
از پرنیان ِ نوازش کالبدم را کفنی کن
و با طراوتِ قطرهی اشکی
زنگار ِ حسرتِ ایام از دلم بزدای...
وانگاه -
دفتر یاد و خاطرهام را با تًفِ آهی
به شعلهی نسیان بسپار.
سپس دریچهی آرزو دوباره فراز کن
و منظر آفاق ِ بی بدیل را نظری نو بر بیفکن به تامل :
آنک -
هنوز
امتداد ِ بکر ِ فردا ها
آغوش اشتیاق گشاده در انتظار.
برخیز !
سینه از دم ِ خرم ِ سپیده بینبار
و به جادهی صبح ِ نو
قدم بگذار....
وقتی به جان خستهی من ظلمتِ جاوید برنشست
تو در شکوهِ آسمان ِ حیات
دوباره طلوع کن.
*********
لوس آنجلس، ۵ فوریه ۲۰۱۲
جهانگیر صداقت فر
|