ما شاهدان شکنجه ایم! - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : شادی امین

عنوان : ایالات متحده این عهدنامه را امضا نکرده است
دوستان گرامی
ایالات متحده امریکا این عهد نامه را امضا نکرده و موضف به اجرای مفاد آن هم نیست.
این اشتباه در متن را اصلاح کنید.
۴۴٣۴۷ - تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱٣۹۰       

    از : همنشین بهار

عنوان : حقیقت نباید در بند این پرسش باشد که به نفع کیست.
اینکه پیش از «پرویز ثابتی» و بعد از او شکنجه زندانیان سیاسی رواج داشته است و حتی یکی از سازمانهای سیاسی ضد شاه و شیخ، در موارد معدودی مخالفین خودش را شکنجه کرده است، (هیچکدام) جنایات ساواک و مسئولیت مستقیم پرویز ثابتی را که همه کاره و مسئول اول اداره کل سوم ساواک بود، توجیه نمی‌کند.

در سالهای آغازین دهه ۶۰ که در زندانهای ایران از کشته پشته می‌ساختند بر میرحسین موسوی و نیز امثال حجت الاسلام کروبی یار غار اسدالله لاجوردی مثل روز روشن بود که در اوین و زندان توحید (کمیته مشترک سابق) و... فقط نام شکنجه با «تعزیز» عوض شده است . می‌دانستند که (منهای شوک الکتریکی)، شکنجه های دیگر دهها بار بیشتر از زمان شاه بر زندانیان سیاسی اِعمال می‌شود.
این اخبار تلخ متاسفانه واقعی است اما هیچکدام دروغهای پرویز ثابتی را که برای ماست مالی کردن شکنجه های ساواک، ری و روم و بغداد را بهم بافت، توجیه نمی کند و مسئوّلیت وی در اداره سوم ساواک که کمیته مشترک ضد خرابکاری زیرمجموعه آن بود، تردید برنمیدارد.
همنشین بهار
۴۴۱۷۶ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : اصغر ایزدی

عنوان : توهین به یک انقلاب
بخش فارسی صدای آمریکا یک دادگاه نیست که بتوان در آن شهادت داد. و مساله این نیست که مصاحبه ای یک طرفه بوده و حالا باید دو طرفه باشد؛ پرسش این است اما، که چرا با یک جنایتکار مصاحبه می شود و میکروفون در اختیار ش داده می شود تا وجود شکنجه را انکار کند.
۴۴۱۰۵ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : دوست

عنوان : شکایت
با دورد به عزیزانی که این متن را با نام خود منتشر کرده اند و با آرزوی سلامتی و موفقیت برای همه آنها. شاید این دوستان آگاه باشند که پرویز ثابتی رئیس شکنجه گران آریامهری در حومه شهر اورلاندو فلوریدا مقیم می باشد و اگر این دوستان مایل باشند می توانند یک پرونده حقوقی علیه او در دادگاه فدرال آمریکا در ایالت فلوریدا درست کنند و او را به محاکمه بکشند. حداقل می توان تقاضای پرداخت خسارت مالی کرد و او را به محاکمه کشید. برای این کار لازم است که اول از همه با یک وکیل حقوق بشر که سابقه دفاع از قربانیان شکنجه را داشته است را پیدا کرد و با او تماس گرفت که البته لازم نیست این وکیل حتی مقیم ایالت فلوریدا باشد زیرا پرونده فدرال است و چون این وکیل ها قبول می کنند که کارمزد خود را از خسارت مالی که دادگاه قبول کرد برداشت کنند می توان شروع به دادگاه کشیدن این شکنجه گر کرد. لازم است دوستان یک نفر را نماینده خود کنند و با فرستادن جزئیات دستگیری و شکنجه و شاهدان این پرونده را شروع به جریان بکنند. می توان با همان وکلای که نمایندگی قربانیان شکنجه در آمریکای مرکزی را نمایندگی کردند تماس گرفت. لطفا نگذارید این نکبت شکنجه گر دوباره از عدالت فرار کند.
با درود به تک تک شما عزیزان.
۴۴۰۹۹ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : داریوش

عنوان : آوازه خوان نه آواز
با درود، چه خوب بود این خانمها و آقایان که شاکی بوده ودرذیل این نوشتار نام خود را گذاشته اندصادقانه قدری به مردم توضیح میدادند،که چرا و بچه دلیل شکنجه شده اند؟
۴۴۰۹۱ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : احمد

عنوان : چگونه می توان با شما همراه شد
دوستان دست همگی را می فشارم
من هم به عنوان زندانی شکنجه دیده دوران پهلوی و تعدادی از رفقای دیگرم که مورد آزار و شکنجه دستگاه تحت سرپرستی بزرگ جنایتکار ثابتی قرار گرفته ایم تمایل داریم با شما همراه شویم . آیا ممکن است ایمیلی برای این منظور تعیین کنید تا افراد مشابه من هم که در اروپا یا مشخصأ در المان ساکن نیستند هم بتوانند با شما همراه شوند.
۴۴۰۹۰ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : کاوه اهنگر

عنوان : درود بر انانی که درمقابل ظلم سکوت نکردند
هموطنان گرامی درود و سپاس این زخم خورده از شاه و شیخ را پذیرا باشید اولا چقدر برایم باعث خرسندی شد که پس از گذشت سالها به یکجا نام های شما را رویت کردم دوما عزیزانم مثلی ساده که میگوید شکایت ابوالفضل به خدا میکنی شکایت خدا را به چه کسی میکنی اتفاقا مهره های سوخته ای همچون پرویز ثابتی به پاس همین اعمال ضد انسانی و ضد اگاهی توده ها که توانستند از دست ملت پس از پیروزی قیام بگریزند چنین در خمره ارباب خوابانده شده اند و برای ادامه همان سناریوی شوم استعماری گهگاهی سرش را از سوراخی بیرون می اورند و نمک بر زخمهای کهنه ما می ریزند و از طرفی اورا وا میدارند تا به ساحت بزرگانی چون تختی و صمد بهرنگی اهانت کند چون امریکا و همپیمانش استعمار پیر انگلیس هم با پیروان مصدق و همفکرانش دشمنی دیرین داشته و دارد هم با گروه ها و سازمانهای ترقی خواه و ضد امپریالیسم و اگاهی بخش که ازمیان توده های تحت ستم چون کارگران و کشاورزان و سایر طبقات محروم جامعه برخاسته بودند به همین لحاظ پس از کاشانی و بهبهانی که با همکاری انان دولت ملی دکتر مصدق را سرنگون کردند مناسب ترین مهره را برای زمان مقتضی و قراردادن عکسش درماه در صندوق ذخیره نگهداری کردند و یکباره اورا تحت نام امام خمینی با ایرباس بر زمین ایران فرود اورد و از زمان ورودش تا به امروز شاهد دستاورد این سناریوی شوم هستیم که اولین ماموریتش کشتار کسانی بود که سالها در زندانهای شاه و تحت سرپرستی همین مزدور و شکنجه گر چه که برانها روا نداشته بود و ماموریت دومش اغاز و ادامه جنگی خانمان سوز که هم کشتار داخلی را توجیح کند و هم کیسه اربابانش از دلارها و بدینگونه توانستند ضمن برهم زدن معادلات سیاسی جهان پیدیده ملاتاریسم و طالبانیسم را انچنان نهادینه کنند که هرندای ترقیخواهی و ایراندوستی و میهنپرستی را در گلو خفه کنند چراکه انها هنوز پس ازگذشت نزدیک به شصت سال از فریاد های بزرگ مرد تاریخ معاصر ایرانزمین و رهبر کبیر ما شادروان مصدق هراس دارند که نکند فرزندان و نوادگان و پیروان او باز بپا خیزند و بساط ارتجاع و دجالیت را به لجنزار بریزند و دکان انها را تعطیل کند ما ملت ایران انچه از دخالتهای خسارتبار انها در حافظه تاریخ داریم هرگز برانها نخواهیم بخشید اما دررابطه با قاتل فراری و مهره مزدور اجنبی پرویز ثابتی از مقامات امریکا میخواهم تا اورا بجرم قتل و شکنجه با گواهی نام افرادی که دراین لیست امده اورا به یک دادگاه صالح و مستقل تحویل تا پس از محاکمه به سزای اعمال ضد انسانییش برسد.با احترام کاوه اهنگر فعال کارگری درتبعید.
۴۴۰٨۹ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : علی کبیری

عنوان : آفرین بر همت بلند شما!
بیائید تا با یاری یکدیگر، شکنجه گران ساواک و جمهوری پلید اسلامی را در کشورهای محل سکونتمان، به دادگاههای جنائی برده و برایشان تقاضای اشد مجازات کنیم. از این طریق، به دست اندرکاران حکومت اسلامی نشان دهیم که ترازوی عدالت در هر نقطه ی جهان در انتظار آنهاست. آمران و شکنجه گران حکومت اسلامی بدانند و آگاه باشند که اعمال جنایتکارانه ی آنان بی پاسخ نخواهد ماند.

درود بر همت بلند شما آزادزنان و آزادمردان ایرانزمین
۴۴۰۷٨ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰       

    از : رضا فانی یزدی

عنوان : چرا فردی چون ثابتی را بروی صحنه آورده اند
با سلام به دوستان عزیز و تشکر از شما که این نامه را نوشتید ، به نظرم در شرایط کنونی باید دید که چرا فردی چون ثابتی را بروی صحنه آورده اند و چرا آقای شهریار آهی میدان دار شده و در این جلسات اخیر همه جا ایشان جزو برگزارکنندگان و یا دعوت کندگان هستند ، سوال اصلی این است که :

چرا افرادی مثل ثابتی پیدا شده اند؟ آیا با توجه به اوضاع جدید نیاز به وجود افراد اطلاعاتی و امنیتی لازم آمده؟ آیا قرار است در آینده افراد دیگری از همکاران ایشان هم کم کم پیدا شده و به جلوی صحنه بیایند؟

تفاوت ثابتی با ری شهری و یا تائب و پور محمدی و دیگر جنایتکاران در نظام اسلامی چیست؟ آیا فردا قرار است تائب هم مدعی شده و در رسانه ای خارجی مدعی باشد؟

آیا تقابل غرب و اسرائیل با حکومت اسلامی وارد مرحله ای شده است که لازم است شخصیت های جدید امنیتی و اطلاعاتی مثل ثابتی وارد صحنه شوند؟

همه ما می دانیم و بر این اعتقادیم که مخالفت سیاسی با حکومت اسلامی در انحصار هیچ گروه خاصی نیست، همه به یک اندازه حق دارند که در مبارزه برای تحول و تغییر دمکراتیک در ایران شرکت کنند، اما آیا جنایتکارانی که دستشان به خون آغشته است و مسولیتهای اطلاعتی وامنیتی دارند هم این حق را دارند؟ آیا رعایت حقوق دمکراتیک و بشری افراد به معنی این است که جنایتکاران و امنیتی ها که در قتل مخالفین سیاسی دست داشته و هنوز در هیچ دادگاهی از آن رفع اتهام نشده هم حق استفاده از تریبیون های سیاسی را دشته و می توانند از جنایت گذشته خویش دفاع کنند و یا آنها را توجیه نمایند ؟ آیا در مهد دمکراسی های اروپایی به طرفداران احزاب فاشیستی و تروریست ها امکان فعالیت می دهند ؟ پس چرا صدای آمریکا به او این امکان را داده است ؟ آیا این فقط یک اتفاق ساده بوده است و یا تستی بوده برای اینکه ببینند وجدان سیاسی و حقوق بشری ما چگونه عکسالعمل نشان می دهد تا بقیه سناریو هم به دنبالش بیاید .
من در گفتگو که لینک آن در زیر آمده به این موضوع از جهت تغییر شرایط سیاسی نگاهی انداخته ام که امیدوارم از نظر مسولین سایت اخبار روز نشر آن اشکالی ندشته باشد.

http://www.youtube.com/watch?v=YHNAqGazbkw

از ابتدا تا دقیقه ۴۰
۴۴۰۷۶ - تاریخ انتشار : ٨ اسفند ۱٣۹۰