جشن ۱۹ بهمن
و سیاستهای ائتلافی سازمان اکثریت
- احمد آزاد

نظرات دیگران
  
    از : peerooz

عنوان : Jonathan Schell
اکنون که گفتگو در باره عملیات چریکی و واقعه سیاهکل در این سایت رو به
پایان است بد نیست از جوناتان شل Jonathan Schell نیز ذکری بمیان آید.

جوناتان شل ۶۹ ساله نویسنده و خبر نگاریست که فعالیت های او اصولا در باره
سلاح های اتمی و کوشش در باره محدود و معدوم کردن آنست.
شل مقالات و کتاب های زیادی هم در باره جنگ و جنبش ها نوشته و به
این نتیجه رسیده است که جنبش های فاقد خشونت قوی تری نیرویی ست که حتی
قادر است بزرگترین امپراتوری ها را از پا درآورد. ایشان منشاء و شروع این جنبش
را اقدامات گاندی در سال ۱۹۰۶ در آفریقای جنوبی میدانند. در مصاحبه ای که با
tomdispatch.com دارد به بررسی این جنبش ها از آن زمان تا کنون میپردازد و
معتقد است که این جنبش ها ناگهانی و ظاهرا بدون مقدمه و علت ظاهر میشوند. آخرین نمونه آن بهارعربیست.
تمامی مصاحبه را میتوان در تم دیسپچ دوت کام مطالعه کرد.

Tomgram: Andy Kroll, The Unlikely Oracle of Occupy Wall Street

http://www.tomdispatch.com/post/۱۷۵۵۱۰/tomgram۳A_andy_kroll۲C_the_unlikely_oracle_of_occupy_wall_street/#more

اگر لینک فوق بعلت تبدیل اعداد فارسی به لاتین مشکل است میتوان تم دیسپچ دوت کام را از طریق گوگل یافت.
۴۴۲۷۵ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : مترجم لازم
جناب بهروز خان،
دادند دو چشم و یک زبانت
یعنی دو ببین و یک بیش مگوی
عرض شد " مگر مصر و لیبی و امارات خلیج فارس و ده ها حکومت دیگر " تلفیق دین
و حکومت " داشتند ؟ " یعنی تلفیق دین و حکومت نداشتند و سکولار بودند و به " آزادیخواهی و دمکرات منشی " رسیدند؟ که یعنی نرسیدند.
شهریار شعر خوبی دارد که : باز .....را مترجم لازم است.
۴۴۲۷۰ - تاریخ انتشار : ۱٣ اسفند ۱٣۹۰       

    از : بهروز الف

عنوان : ابکی شدن بحث ها
آقای احمد آزاد، یک مرور کوتاهی کرده در مورد اینکه هر "گردی، گردو نیست" و به نیکی هم با چند مسال این امر را بوضوح نشان داده. اما، کسانی که هنوز در تفکر "حرف مرد یکی است" سرسختانه با هر تفکری که رو به تعالی دارد به ستیز برخواسته اند و در این راه آنقدر بحث ها را ابکی کرده اند که انسان جیران میماند. یکی بحث را خانوادهگی کرده و از طرف فردی از خانواده به آقای آزاد دستور میدهند که سخن نگوید و تنها میتواند برود در سازمان متبوعش سخن بگوید. (دیکتاتوری عریان در تفکر - بی حهت نیست که نظر دهنده اینپنین شیفته حکومت اسلامی هست- تشابه فکری و گفتاری)
نظر دهنده دیگری که گویا پایه ای با خواندن اخبار جهان ضدیت دارد، ادعا میکند که دمکراسی در لیبی، مصر و "امارات خلیج فارس" برقرار هست. یعنی حکومت آدمکشان در لیبی که حتی سازمان پزشگان بدون مرز بخاطر وحشی گری های این حکومت دست نشانده، لیبی را ترک کردن، از نطر این "نظر" دهنده آیینه تمام نمای دمکراسی هست. حال از مصر و "امارات" (راستی کدامیک آن؟ امارات شامل چندین حکومت قبیله ای بدوی هست و در هیچ کدام هیچ خرکتی بوقوع نپیوسته-بی خبری محض)
چنین به نظر میرسد که این همفکران اقای سیامک فرید حتی از "اصلاح طلبان داخل رژیم" هم در حمایت از رژیم جان سخت ترند.
کل بحث این هست که ایا یک دشمن سرسخت و قسم خورده ازادی و حکومت انسانی نه اسلامی که در سرکوب کسانی که ادامه دهنده گان راه سیاهکل مستقیما دست داشته حق شرکت در جشن سالگرد سیاهکل را دارد یا نه؟ جای سرکوبگران انسان ها طبق قوانین حقوق بین الملل در دادگاه ها و زندان هست نه سخنرانی در یک مراسم بزرگداشت یک حرکت انسانی و ازادی خواهانه.
دوم اینکه کسانی که ۳۶ سال هست که با آرمان های سیاهکل وداع کرده و با آن به مخالفت برخواسته اند (بسیار محکم و استوار) حق برپایی این جشن را دارد یا خیر. همین و بس
۴۴۲۴٨ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۰       

    از : شهلا فرید

عنوان : آقای آزاد اعمال نیرویتان را به شکل دیگری بکنید
آقای احمد آزاد می نویسد: "سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت بدهکار مردم ایران و چپ است. در این سی سال این سازمان نه تنها تلاش نکرده تا از بار این بدهی خود بکاهد، بلکه هر بار با سیاست‌هائی از همان دست سیاست‌های سال‌های نخست، بر بار این بدهی افزوده است. ترس از آن است که این بدهی چنان سنگین شود که کسی را توان بازپرداخت آن نباشد و این جای تاسف بسیار دارد." این نهایت بی انصافی و متاسفانه یک تبلیغات ارزان است. سیاست های سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت به جز در دوره کوتاهی کاملا در خدمت جنبش بوده و اگر کسانی در این سازمان علاقه ویژه ای به سیاست های آن دوره داشته اند هیچ گاه نیروی غالب نبودند. این که اقای آزاد این چنین آگاهانه متاسفانه دروغ می نویسد این عمل به هیچ وجه در خدمت نیروهای مترقی جنبش نیست. اگر آقای آزاد با سیاستی که در سازمانشان در مورد نزدیکی با سازمان اکثریت وجود دارد مشکل دارد بهتر است در همان سازمان خودشان برای به کرسی نشاندن نظرشان مبارزه کنند به جای این که در رسانه ها تبلیغات دروغ بگویند. شما نیروی خود را جور دیگری اعمال کنید آقای آزاد
۴۴۲۴۲ - تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱٣۹۰       

    از : سعید

عنوان : همچنان در خم کوچه
گویی قرار است ما همچنان «درخم کوچه» اطراق کنیم. دیوانه ای سنگی در چاهی می اندازد و جمعی دنبالش می گردند. یک عالمه مسائل مهم ریز و درشت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی در مملکت بحران زده مان وجود دارد که ناگهان یکی پیدا می شود حضور شخصی در مراسمی را عمده می کند و بقیه هم حدود دو هفته این مسئلهً دست چندم را تعقیب می کنند. این انحراف مسائل و عمده کردن مسائل فرعی چیز تازه ای نیست و معمولأ توسط افراد و جریاناتی پاسیو پیش کشیده می شود و جنجالی ژورنالیستی به پا می شود. این فرهنگ خاله زنکی مربوط به افرادی است که علم سیاست را فقط تا نوک بینی خود می بینند و می فهمند، و نمی دانند هر مسئله ای را کی و کجا مطرح کنند. این فرهنگ گیر دادن و ایرادگیری های غیر سیاسی بلای جان اپوزیسیون خارج از کشور بوده که هر کس در کمین آن دیگری نشسته تا به اصطلاح یک نقطه ضعفی از طرف بگیرد و مثلأ مچ اش را باز کند. پس چرا رژیم از این تشتت و به هم ریختگی اپوزیسیون که هرکدام قصد نابودی آن یکی را دارد استقبال نکند؟. کی قرار است مسائل را در جای خودش مطرح کنیم و امور قضایی و حقوقی را در موقع خود و براساس مدارک و قوانین حقوقی پیش ببریم؟. کی قرار است از این همه تفرقه و واگرایی و انتقام کشی و ایرادگیری دست بکشیم و به سوی همگرایی برای انجام افدامات مشترک حرکت کنیم؟....
۴۴۲٣۱ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۰       

    از : هوشنگ فرخجسته هوشنگ فرخجسته

عنوان : در ایران هیچ چیز ما حساب و کتاب ندارد.
دوستان ارجمند در باره ی مقوله ی [اپوزسیون] ما ایرانیان باید خیلی محتاط باشیم تا در بحث ها «گرفتار» ابهامات بیشتر نشویم و اتفاقا بنظر من مقوله ی [اپوزسیون] موضوع بسیار مهمی ست .

در دمکراسی ها ی پارلمانی تکلیف مردم روشن ست. با رای مردم و بر طبق قانون اساسی قدرت بین احزاب تقسیم میشود و بر اساس نتایج انتخابات، دولت تشکیل می شود و [اپوزیسون] هویت پیدا می کند و بقیه ماجرا.
پس مقوله ملت ، دولت و [اپوزیسیون] دینامیکی ست و مدام در حال تغییر و دگرگونی ست. مقررات و استثنائات در هر کشور وجود دارد ولی در اساس بسیار شبیه هم عمل می کنند.
قوانین دادگستری نیز ناظر بر حسن انجام قوانین و مقررات ست و متخلفین و مجرمین نیز بدون استثناء تحت تعقیب و مجازات قرار میگیرند. امروز حزب کارگر انگلستان [اپوزیسیون] ست. در آلمان سوسیال دمکراتها ، سبزها و چپ ها و در فرانسه سوسیالیستها می باشند.
در ایران هیچ چیز ما حساب و کتاب ندارد.
[اپوزیسیون] در ایران کیست؟ نظر مردم در باره ی [اپوزیسیون] چیست ؟ حکومت در باره ی [اپوزیسیون]چه میگوید ؟ قوانین موجود در باره ی [اپوزیسیون] چه میگویند ؟ [اپوریسیون] در باره ی [اپوریسپون ] چه می گویند؟
و مهمتر از همه ی اینها ؛ بنظر من، اگر فرض کنیم در ایران موضوع تخلف اعم از جنحه ، جزائی و جنائی میخواهد بهمین بی در و پیکری وبال گردن مردم بماند و هیچگاه مردم صاحب دادگستری مستقل نخواهند شد که به داد آنها برسد. خب ، نگارنده می پذیرد که حتی جنایتکارانی چون پرویز ثابتی در آن حکومت و میراث خواران آنها در این رژیم، جرات خواهد کرد آفتابی شده و در فعالیت های سیاسی شرکت نمایند.

ولی اگر شما هم به آینده امیدوارید و به ایران آباد و آزاد فکر میکنید. بنا نیست که که هر جانی حرفه ای آنهم از نوع شناخته شده اش بیاید و در انتخابات شرکت کند یا «مخالف خوانی » کند. البته شناته نشده هایش نیز باید شناخته شوند کما اینکه نازی های جنگ دوم و جانیان حکومت نظامیهای آرژانتین و پینوشه ی شیلی هنوز تحت پیگرد قرار میگیرند و تحویل قانون داده میشوند.

در کشور های غربی هم که راسیست ها و بیگانه ستیزان به پارلمانها ها راه میابند. بسیار حساب شده ست. افرادی کاندید میشوند که سابقه ی جنحه و جنائی ندارند و بدون مانعی با رای بخشی از شهروندان مطابق مقررات به پارلمان راه میابند. پیروز باشیم .
در این زمینه بحث کنیم
۴۴۲۲۷ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۰       

    از : ح . کمالی

عنوان : آنکه نآموخت از گذاشت روزگار ..... هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار !
تجربه ی رفتن زیر بیرق سبز خمینی با شعار های عوامفریبانه به نیروهایی که مدعی داشتن شعور اجتماعی اند باید آموخته باشد که دوبار از یک سوراخ گزیده نشوند . از گذشته ها باید آموخت و تن به همکارئ با عناصر حکومت اسلامی نداد . در شرایطی که مردم ایران از هرچه دینِ در حکومت و ملایان با عمامه و بی عمامه منزجر و متنفر هستند ، این عمل جز ایستادن در مقابل خواست آنان نیست .
آنکه ناموزد از گذشت روزگار
هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار .!
۴۴۲۱۴ - تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : سکولار دموکراسی
جناب نظر،
نمیدانم شما ، وکیل قضائی در غرب تحصیل کرده ، چرا دور و بر مطلب ساده سکولار دمکراسی که سالهاست جناب نوری علا بر کوس " نو " آن کوبیده اند اینقدر پشتک و وارو میزنید؟

مثل اینکه باید از الف نقطه ندارد شروع کرد که سکولار دموکراسی " نو" هم مساله تبعیض در مورد زنها و اقلیت زبانی ، نژادی و قومی و جنسی را حل نمیکند و پس از متها کشمکش بالاخره طرفداران سکولار دموکراسی هم ، حقوق بشر را به دنباله آن چسباندند.

فرمودید " اما احزاب می توانند مذهبی باشند و در روند سیاسی شرکت کنند مانند احزاب مسیحی یا اسلامی ولی حق برپا کردن یک نظام غیر سکولار و انحصاری را ندارند ".

بهتر بود میفرمودید که احزاب میتوانند حتی حکومت هم بکنند اگر منشور جهانی حقوق بشر را بر طبق روح آن و بدون دخل و تصرف اجرا نمایند. در آن صورت دیگر مجبور به انشاء نویسی نمیشدیم.
کمی در این باره فکر بفرمائید.
۴۴۱۹۵ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : نظر

عنوان : نکات مهم
با تشکر از آقای احمد آزاد که نکات مهمی را بیان کردند. همانطور که اشاره کردند:

"مشکل اصلی جامعه ما تلفیق دین و حکومت است و اولین گام برای رهائی از این مخمصه، جدائی دین از حکومت و سامان دادن به یک جمهور مردم است. این به این معنی است که اولین شرط آزادیخواهی و دمکرات منشی در پذیرش جدائی دین از حکومت است. کسی که هنوز بر تلفیق دین و حکومت پای می‌فشارد و به بهانه «مردم مسلمان ایران» درپی اصلاح نظام دینی حاکم بر ایران است، را نمی‌توان یک انسان آزادیخواه و دمکرات تلقی کرد."

دقیقا مشگل اصلی جامعه ما {نه سوریه یا اردن یا ... } تلفیق دین و حکومت است و البته می دانیم که در سراسر دنیا حکومتهای جمهوری سکولار دیکتاتوری نیز بوده و هستند نظیر رژیم سابق مصر به ریاست حسنی مبارک و تونس به ریاست بن علی و غیره.

دمکراسی نظامی می باشد که در آن تمامی احزاب و گروههای سیاسی با هر عقیده و مرامی تا آنجا که به مردم و شهروندان صدمه وارد نکند حق شرکت در انتخابات آزاد را دارند. البته اگر خواسته یک حزب برقراری دیکتاتوری یا فاشیستی از نوع هیتلر و ولایت فقیه باشد که نتیجه آن از بین رفتن خود همان دمکراسی باشد نمی توان به آن حزب یا گروه سیاسی اجازه فعالیت داد.

اولین شرط یک نظام دمکراتیک اعتقاد عملی به خود دمکراسی می باشد و این ناشی از یک قانون اساسی دمکراتیک می باشد. از آنجا که ادیان برخوردی تبعیضانه با دیگران دارند و حق عموم را در داشتن هر اعتقاد یا مرامی به رسمیت نمی شناسند در قوانین اکثر کشورهای دمکراتیک بنیادهای مذهبی مانند کلیسا یا مساجد از شرکت در روند سیاسی محروم هستند اما احزاب می توانند مذهبی باشند و در روند سیاسی شرکت کنند مانند احزاب مسیحی یا اسلامی ولی حق برپا کردن یک نظام غیر سکولار و انحصاری را ندارند و حق نفی شرکت احزاب مخالف خود را مطلقا ندارند.

اگر حزب و سازمان یا محفل سیاسی کمک به سرکوب و پایمال کردن حقوق شهروندان نیز داشته باشد باز آنها فاقد صلاحیت سیاسی شناخته خواهند شد که این البته بعد از طی کردن پروسه قضائی و اثبات اعمال تبهکارانه آنها خواهد بود.

در ایران احزاب و گروهای که در حاکمیت ولایت فقیه شرکت داشتند به چند دسته تقسیم می شوند. از نهضت آزادی تا موتلفه اسلامی و مجاهدین انقلاب اسلامی.

واضح است که نهضت آزادی حتی زمانی که دولت را در اختیار داشت در آن زمان تقریبا تمام اعمال ضد بشری و جنایات خارج از دایره قدرت آنها توسط اعضا حزب جمهوری اسلامی و موتلقه و مجاهدین انقلاب و افراد وابسته به آنها انجام می شد.

تفاوت نهضت آزادی با این احزاب اسلامی تبهکار قابل مقایسه نیست و بعید است که در یک نظام دمکراتیک بطور مثال نهضت آزادی خواهان نابود کردن بنیادهای دمکراتیک باشد اما سابقه این احزاب دیگر به خوبی نشان داده است که آنها نه تنها خواستار آن بودند بلکه عملا آن را انجام دادند.
با هیچ مقیاسی نمی توان این تبهکاران را نه در آن زمان دمکرات دانست و نه اکنون که باز خواهان بازگشت به دوران خفقان و پلیسی و جنایتکارانه "طلائی امام راحل" شان دانست و بدون بررسی قضائی و حقوقی سابقه آنها به آنها اجازه شرکت در پروسه دمکراتیک را داد.
در هیچ جامعه دمکراسی واقعا موجود افراد تبهکاری را که به اذیت و آزار شهروندان و فعالین سیاسی (از جمله منتظری و قطب زاده و امیر انتظام و انوشیروان لطفی و سلطانپور و کیانوری و ...) پرداختند را نمی گذارند در پروسه سیاسی شرکت کنند.

متاسفانه دست اندکاران سازمان اکثریت با ابتدای ترین اصول دمکراسی حتی بعد از سالها زندگی در غرب آشنائی ندارند و آماده هستند که با کسانی که دست در خون مردم ایران داشته اند همکاری سیاسی بکنند. نمونه شرکت همین مزروعی در مراسم شان می باشد.
مطمنا این رفتار ناشایست از دید عموم مردم ایران و فعالین سیاسی مخفی نمی ماند و اینگونه رفتار هر چه بیشتر به اعتبار و حیثیت سیاسی این سازمان لطمه زده و خواهد زد. بهرحال حتی اگر این سازمان نیز به این روش خود ادامه دهد مردم ایران حق دارند که در زمان مناسب با دشمنان حقوق انسانی و شهروندیشان برخورد قانونی بکنند. مزروعی و سازمانی که او بدان وابسته است هیچ مصونیت سیاسی یا حقوقی در ایران دمکرات ندارند و مطمنا پاسخگو به جرائم خود خواهند بود.
۴۴۱۹۲ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : یاران آحمدی

عنوان : آقای احمد آزاد! لطفا مسائل را قبل از نگارش مطلب مطالعه فرمائید
آقای آزاد عزیز خوب است که شما قبل از نوشتن مطلب کمی مسائل را تعقیب کنید. چنین به نظر می رسد که شما اصلا نه روند تحولات این جریانات را تعقیب می کنید و نه حتی به سخنان آقای مزروعی در جشن سازمان گوش فرا دادهاید. شما نوشتهاید: "رجبعلی مزروعی تا اکنون سخنی در لزوم جدائی دین از حکومت بیان نکرده است وهیچیک از اصلاح طلبان چنین نکرده‌اند" در حالیکه مزروعی در سخنانش دقیقا از این مسائل صحبت می کنند.
۴۴۱٨۱ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰       

    از : peerooz

عنوان : هر کس و ناکس
" لازم به یادآوری نیست که مشکل اصلی جامعه ما تلفیق دین و حکومت است و اولین گام برای رهائی از این مخمصه، جدائی دین از حکومت و سامان دادن به یک جمهور مردم است. این به این معنی است که اولین شرط آزادیخواهی و دمکرات منشی در پذیرش جدائی دین از حکومت است. ".

قربان ، این بیانات " شعارگونه " چیست که میفرمائید ؟ مگر مصر و لیبی و امارات خلیج فارس و ده ها حکومت دیگر " تلفیق دین و حکومت " داشتند و به " آزادیخواهی و دمکرات منشی " رسیدند؟

دیگر آنکه بفرض ما دین را از دولت جدا کردیم ؛ در کدام کشور " آزاد و دمکرات " کسی همه غیر خودی ها را " هر کس و ناکس " مینامد و در عین حال خود را نماینده همه ایرانیها میداند که بگوید " سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت بدهکار مردم ایران و...." است. کی شما را نماینده " مردم ایران " کرده است؟
۴۴۱۷۷ - تاریخ انتشار : ۱۰ اسفند ۱٣۹۰