عنوان : گسترش وتعمیق طبقه کارگر
مینویسید....در این تعریف از طبقه‍ی اجتماعی در شرایط کنونی جهان و ایران، دارائیها و منابع نامشهود یعنی کار فکری؛ نقشی برجسته دارد، و آن را از تکیه یک جانبه بر نیروی بدنی، متمایز میکند. چیستی دانش بنیادی ایجاد ثروت و ارزش افزوده، حد و مرزهای طبقاتی را در گذر زمان، کمرنگتر و سیالتر کرده و میکند. کمرنگ شدن مرزهای طبقاتی بر پایه دانش اجتماعی و جدایی روزافزون مالکیت از مدیریت در نظامهای پیشرفته ی سرمایهداری، میتواند شرایط لازم برای رسیدن به جامعه سوسیالیستی استوار بر دموکراسی را در آینده، فراهم سازد. سوسیالیسمی رها از دیکتاتوری.
دقیقا نکته اینجاست و سردرگمی از اینجا اغاز میشود.
سرمایه داری در جریان تعمیق خویش عناصر خود کارفرمای سابق،معلمی که در استخدام کسی نبود و به اصطلاح خود کارفرما بود،روزنامه نگاری که شریک موسسه روزنامه بود ،دانشمندی را که علم سرگرمی او بود وزمینداری مایه معاش او، پزشکی که مطب خصوصی خود را داشت، و... را در موسسات بزرگ به صورت مزد بگیر استخدام میکند تا برای صاحبان انها سود تولید کنند.این کمرنگ وسیال شدن مرز طبقات نیست بلکه گسترش وتعمیق ان است.این برخلاف نظر شما در مقاله قبلی هضم طبقه کارگر توسط اقشار میانی نیست بلکه کارگر شدن اقشار میانی سابق است و بدینسان وزن پرولتاریا در جامعه نوین نه تنها کاهش نمی یابد بلکه افزون تر هم میشود.برزویه طبیب.
۴۴۲۹۶ - تاریخ انتشار : ۱۴ اسفند ۱٣۹۰