از : کاوه اهنگر
عنوان : گزارشی از راه دور
این گزارش مختصر که به کلی گویی مبادرت کرده تا بصطلاح دست خالی به محکمه نرفته باشد بخش بسیار ناچیزی از اعمال جانیان حاکم برایران است که برمبنای دیده و شنیده های تعدادی از هموطنانمان به ایشان ارائه شده اما جای تعجب است که جمهوری اخوندی عضو مجمع عمومی سازمان ملل است و تمامی کنوانسیون های حقوق بشری راهم پذیرفته و انرا امضا کرده و نماینده این حکومت در جلسات سالیانه حقوق بشر و عفو بین الملل هم شرکت میکند اما مشخص نیست این قدرت اجرایی را از چه کسی و از چه مرجعی در دست دارد که حتی به نماینده حقوق بشر سازمان ملل اجازه بازدید از بخشی از انچه برمردم رواداشته را هم نمیدهد پس میتوان گفت دراینجا جای قاتل با قاضی عوض شده و این قاتل بیرحم ضمن انجام جنایات بیشمار قدرت انرا دارد تا قاضی راهم بدار بیاویزد اکنون این سئوال مطرح میباشد اصولا جایگاه این سازمان ملل که نمایندگان ان هفت میلیارد انسان را نمایندگی میکنند کجاست ایا روی این قبری که ما گریه میکنیم کسی دران هست قدرتهای بزرگ که ازحق ناعادلانه وتو برخوردارند وکسی توان مقابله با انان را ندارد کشورهای دیکتاتوری و خونریز هم اهمیتی به حرف و عمل و قدرت اجرایی ان نمیگذارند پس به مصداق مثلی فردی مرتب به کدخدایی پدرش اشاره میکرد روزی کسی از او پرسید که پدرت کدخدا بود ایا کسی به حرفش گوش میداد گفت نه ان فرد گفت پس این چه کدخدایی بود که کسی به حرفش هم گوش نمیداد اکنون سازمان ملل ما شده کدخدای بی اختیار چراکه از اساس ساختار این سازمان را زورمداران گذاشته اند و برای توجیح جنایات خود از همان قدرت و زور استفاده میکنند اگر این سازمان به واقع و طبق انچه ادعا میکند طرفدار حقوق ملتها بود طی سی وسه سال حکومت اخوندهای دستاربند به خاطر نقض اشکار حقوق بشر و جنایت علیه بشریت در ابعاد گسترده تاکنون بیش از پنجاه بار محکومیت گرفته چگونه است از نمایده این حکومت صلب مسئولیت و از مجمع عمومی اخراج نشده است چگونه است سازمانهای وابسته به ان پرونده جنایات ولی فقیه و تروریستهای ادمکش تحت امرش را به دادگاهای ذیصلاح بین المللی ارجاع و مسئولین جانی اش را تحت تعقیب پلیس بین الملل قرار نداده اند ایا سراین مماشات بجایی بند نیست ایا این برنمیگردد به سناریوی شوم استعمارگران و قدرتهای بزرگ و انانی که بر تصلت برمنطقه و غلبه بر رقیبان خود درقرن بیستم امام سازی کردند و انرا از کره ماه برزمین اوردند ایا این دشمنی مستقیم با فرزندان کورش و مصدق کبیر نیست پس اقدام مدافعین دروغین حقوق بشر و دمکراسی علیه چنین حکومتها و حاکمان جلاد چه زمانی به واقعیت میپیوندد حال گیریم اقای احمد شهید هم گزارش مفصلی ارائه داد اولا نتیجه اش چه سودی برای ملت دربند ایران دارد دوما انها قادر به چه اقدامی علیه حکومت ولی فقیه میباشند که بصورت روزانه برجنایات خود می افزاید و به هیچ قدرتی هم جوابگو نیست شاید اقای دبیر کل با این عمل خود خواسته مرهمی برزخمهای عمیق هفتاد میلیون ایرانی بگذارد اما همگان میدانند این زخمها انقدر عمیق است که با این مرهمها شفا و التیام نخواهند یافت.جناب دبیرکل تنها راه نجات ملت ایران پایان تاریخ مصرف حکومت اخوندها درقرن بیست ویکم است البته بزودی تا ملتهای مظلوم و تحت ستم حکومتهای دیکتاتوری باور داشته باشند مرجعی توانا و مستقل و ذیصلاح درجهان وجود دارد که به خواستهای برحق انان گوش فرامیدهد و عمل میکند والی هزاران نفر چون اقای احمد شهید گزارش جمع اوری کنند تاثیری در روند این وضعیت نخواهد داشت.با اخترام کاوه اهنگر فعال کارگری درتبعید.
۴۴۴۱۷ - تاریخ انتشار : ۱٨ اسفند ۱٣۹۰
|