گفتگوی سازمان یافته و هدفمند
تاکتیک مرحله ای اپوزیسیون برونمرزی
- احمد هاشمی

نظرات دیگران
  
    از : بهزاد کریمی

عنوان : رهجویی مسئولانه
دوست ارجمندم، آقای احمد هاشمی گرامی، درود می فرستم به تلاش، همت و ابراز مسئولیت شما در رهجویی تان برای تامین تفاهم و توافق ملی پیرامون استراتژی انتخابات آزاد. من ضمن موافقت با اساس و خطوط کلی رویکرد شما در این نوشته تان، تصور می کنم که: ۱) لازم است تا تاکتیک "گفتگوی سازمان یافته و هدفمند" مد نظر شما، با تاکتیک "سازمان دهی و جهت دهی به گفتگوهای موجود" تکمیل شود؛۲) و فکر می کنم که اگر بجای "اتفاق نظر و اتحاد در هدف" از "اتفاق در مشی استراتژیک و اشتراک در تاکتیک ها" استفاده کنیم جلو این سوء تفاهم گرفته خواهد شد که گویا ماها در پی یکسان سازی نظر ها هستیم، که شما و من و مانند های ما نیستیم. دست شما را به گرمی می فشارم.
۴۴۵۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ اسفند ۱٣۹۰       

    از : شاهین انزلی

عنوان : گفتگوی سازمان یافته و هدفمند تاکتیک مرحله ای اپوزیسیون برونمرزی
در پاسخ به دوست ارجمند آقای احمد هاشمی
شاهین انزلی
۲۰۱۲-۰۳-۱۰
دوست گرامی من آقای هاشمی در نوشته خود به نام گفتگوی سازمان یافته و هدفمند تاکتیک مرحله ای اپوزیسیون برونمرزی به نکات جالبی اشاره کردند از آن جمله نوشته اند که تفاق نظر و اتحاد در هدف " ممکن نیست. و برای این منظور باید گفتگوی سازمان یافته و هدفمندی که شفاف و علنی باشد ، آغاز شود و شرط موفقیت آن شرکت مستقیم احزاب و سازمان های سیاسی برون مرزی و شخصیت ها و روشنفکران، نهاد های مدنی و شهروندان ایرانی خواهد بود. این یعنی دموکراسی مشارکتی و دخالت کردن نیروها و افراد مختلف فکری در پیش برد هدف میباشد انجای که صحبت از شفافیت در گفتگو میکنند
بایستی گفت که نبایستی مرز کشید و در های گفتگو را با اما و چراها نبایستی بست و مسیر همکاری را فقط برای خودی ها نبایستی خواست اگر صحبت از گفتگو و شفافیت و ائتلاف و اتحاد است پس سوال این است جایگاه نیروهای دیگر اندیش در این گفتگو کجاست ایا میتوان به نام دموکراسی مرز خودی و غیر خودی کشید و دیگران را راند و دوستان هم اندیش را برای خود در تحت پوشش دموکراسی نکه داشت . روند تحول دموکراتیک پیش شرط ان مشارکت همه شهروندان در تعیین سرنوشت خود میباشد و ازادی اندیشه وبیان در قاموس گفتگو و شفافیت نخستین شرط پیدایش تکثر اندیشی است.حذف دیگران در هر حالتی نفی دموکراسیست و افتادن در تنگناهای تاریخیست . اقای هاشمی بدرستی این نکته را عنوان میکند که برای اینکه همبستکی ملی به اراده ملی فراروید باید فرایند هم اندیشی و همگامی و هماهنگی تعمیق داده شود. راستی چرا تا حالا این امر صورت نگرفت و جواب آن این است که ما مدعی دموکراسی بودیم اما شعار دموکراسی را با شعور آن جابجا کردیم و زبان گفتگوی شفاف و باهم بودن را برای عده ای بریدیم و مرز ها کشیدیم و قبول نداشتیم که بیان ازادی اندیشه وبیان و اتحاد ائتلاف برای هدف اصلی بی هیچ حصر و استثنا حق همگان است و میتوان از کفتگو و دیالوک نتایج بهتری بدست آورد و استثنای در آن قایل نشد و شرایط را به خودی و غیر خودی نکشاند چیزی که تا امروز متاسفانه اتفاق افتاد . امید است که همه گروها و اقشار اجتماعی برون مرزی ایرانی از هر دست و از هر نحله اندیشگی بدون دست یازدگی به هر پیش داوری گا می بلند در راه تحول اتحاد و همبستگی ملی بردارند و از مرز گذاری برای گفتگو کردن خودداری کنیم وراه را برای دیگران باز بگذاریم. واقعیت این است که ما به دیگران هم نیاز داریم و با غیر خودی های دیگر اندیش در چارچوب اتحاد کامل میشویم ما برای این ائتلاف و این اتحاد برای رسیدن به دموکراسی و شفافیت در عمل و گفتگو به نیرو های مختلفی احتیاج داریم که از جنس مانیستند . هر چند این مطلب دوست گرامی چند سال دیر نوشته شد ولی ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است ..
۴۴۴۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۰ اسفند ۱٣۹۰