رهبران کُرد عراقی و خواست استقلال


فواد حقیقی


• در صورت عدم پذیرش استقلال کردستان عراق از سوی بغداد، کُردها با مشکلاتی عدیده روبرو خواهند شد و تنها راه حل آنها جهت برونرفت از مشکلاتشان به رسمیت شناختن آنها از سوی یکی از کشورهای همجوار است. در زمان حال اینکه یکی از این کشورها آنقدر انعطاف پذیر باشد که وجود یک دولت کُردی را به رسمیت بشناسد، انتظاری در حد صفر است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ فروردين ۱٣۹۱ -  ۲۲ مارس ۲۰۱۲


نوروز امسال بهانه‌ای شد تا رهبران کُرد عراقی بر خواست استقلال و رسیدن به مطالبات کُردها در چارچوب این کشور تأکیدی دوباره کنند.
خواست استقلال هم بهانه‌ای بود تا این رهبران اهداف و شعارهای خود را در لابلای پیام‌های نوروزیشان مطرح نموده و افکار عمومی کُردها را بسوی سیاست‌های خود جلب کنند.
مسعود بارزانی حکومت مرکزی عراق را خطاب قرار داد و گفت که اگر مطالبات آنها به فراموشی سپرده شود راهی دیگر در پیش خواهند گرفت.
انوشیروان مصطفی، رهبر جنبش اعتراضی کردستان عراق، می‌گوید باید اوضاع کنونی اقلیم کردستان را سروسامان داد و دست از تعصبات صرف حزبی برداشت، آنگاه بسوی استقلال گام نهاد.
جلال طالبانی هم گرچه هیچ سخنی از استقلال به میان نیاورد، اما سخنانش در مورد سیاست‌های دولت نوری مالکی، نخست وزیر عراق، تشابهاتی با آقای بارزانی داشت.

مسئله استقلال کُردهای عراق
کُردهای عراق زمانی که رژیم صدام حسین همچنان در عراق برمسند قدرت قرار داشت به‌دلیل خصومت‌های شدید میان آنها، نپذیرفتن خودمختاری کُردها از سوی رژیم بعث سابق و قطع رابطه آنها با دولت مرکزی وقت، از آزادی عمل بیشتری برخوردار بودند.
برکناری رژیم بعث و تدوین قانون اساسی جدید که کُردها هم در تدوین آن مشارکت فعال داشتند آنها را ملزم به اجرا و پایبند بودن به آن کرد.
محدود نمودن آزادی عمل کُردها و لزوم پاسخگویی اقلیم، بعنوان یک حکومت خودمختار، به حکومت مرکزی و پایبند بودن به مبادی قانون اساسی جدید عراق که کُردها را به بغداد پیوند می‌دهد و از مرکز گریزی آنها ممانعت بعمل می‌آورد، از مشخصه‌های دورانی تازه در حیات سیاسی عراق می‌باشد.
اما اکنون نه نبود رابطه میان حکومت مرکزی و کُردها، بلکه ضعف حکومت مرکزی و تنش‌های مداوم در صحنه سیاسی عراق که به بی‌ثباتی حکومت مرکزی انجامیده است، این فرصت را برای آنها (کُردها) مهیا نموده تا آزادی عمل نسبی خود را همچنان حفظ نمایند و از سرکشی‌های گاه و بی‌گاه در مقابل حکومت مرکزی ابایی نداشته باشند.
ضعف حکومت مرکزی موجب شده است تا کُردها از به میان آوردن خواست استقلال و جدایی از این کشور، چه بعنوان یک اهرم فشار و چه بعنوان یکی از راه‌های حق تعیین سرنوشت، هیچ ترس و واهمه‌ای به دل راه ندهند.
اما خواست استقلال اگر بعنوان حربه‌ای در صحنه سیاسی عراق مطرح می‌شود، در تحولات سیاسی داخلی کُردستان عراق کاربرد دیگری پیدا می‌کندو بیشتر جنبه شعاری به خود می‌گیرد.
اظهار نظرهای رهبران کُرد عراقی در نوروز امسال این واقعیت را بیشتر نشان می‌دهد.
استقلال کردستان عراق مسئله‌ای نیست که تأثیرات آن فقط در مرزهای عراق محصور بماند و تأثیرات آن به دیگر کشورها ـ به‌ویژه کشورهای همجوار ـ سرایت نکند.
استقلال کردستان عراق مسئله‌ای است که بر امنیت ملی کشورهای همجوار این اقلیم که اقلیت‌های کُرد در آنها زندگی می‌کنند، تأثیر مستقیم خواهد گذاشت و این برای کشورهای مذکور مسئله‌ای نیست که به سادگی قابل هضم باشد.
استقلال هر کشوری نیاز به وجود زمینه‌ها و فاکتورهای مختلفی دارد که حداقل آنها برای استقلال کردستان عراق موجود است.
مسعود بارزانی و خواست استقلال
در میان رهبران کُرد عراقی مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق، نماد ناسیونالیسم کُردی است و معمولا سخنان وی در این زمینه در میان کُردها بیشترین حساسیت‌ها را بر می‌انگیزد. زیرا وی در سخنانش ثابت قدم‌تر، کمتر اهل شعار و بیشتر فردی عمل گراست.
وی چند روز قبل در کنفرانسی که برای "جوانان چهار بخش کردستان" در اربیل کردستان عراق تشکیل گردیده بود، گفت: در سال نو مژده‌ای خوب و بزرگ را به کردها خواهد داد.
گرچه او اشاره‌ای به مژده خود نکرد، اما کُردها آنرا بعنوان اعلام استقلال کردستان تعبیر کردند.
اما چندی از این وعده نگذشت که آقای بارزانی در پیام نوروزی خود آنرا به فرصتی مناسب موکول کرد.
آقای بارزانی در پیام خود می‌گوید: "با اطمینان به شما می‌گویم که روزی‌ که خبرخوشی به شما داده شود فرا خواهد رسید، اما باید در فرصتی مناسب باشد، اما اطمینان دارم آن روز فرا خواهد رسید."
نوروز سال گذشته نیز زمزمه‌هایی مبنی بر استقلال کردستان در میان کُردهای عراقی به گوش می‌رسید. اعزام شمار زیادی نیروی پیشمرگ به مناطق کرکوک و سفر آقای بارزانی به اروپا و استقبال مقامات اروپایی و به‌ویژه ناتو از وی، در آن زمان به این شایعه بیشتر دامن زد.
اما وقتی امیدها به اعلام استقلال رنگ باخت، انگشت اتهام بسوی "جنبش تغییر" به رهبری انوشیروان مصطفی نشانه رفت. این جنبش در آن زمان کردستان عراق را با چالشی جدی روبرو کرده بود و همه نگاه‌ها متوجه این جنبش بود. لذا احزاب حاکم در کردستان عراق از هر فرصتی برای فرونشاندن این جنبش استفاده می‌کردند.
مسعود بارزانی همواره از خواست استقلال بعنوان کارت فشار در مقابل حکومت مرکزی عراق به منظور تن دادن بغداد به خواسته‌هایشان استفاده کرده است. ترفندی که شاید دیگر برای دولتمردان عراقی هم تکراری شده و کاربردش را از دست داده باشد.
وی در سخنانش با برشمردن اختلافات میان اقلیم کردستان عراق و حکومت مرکزی تهدید می‌کند که در صورت اجرای نشدن خواسته‌های کُردها به افکار عمومی مردم کُردستان رجوع خواهد کرد و هرآنچه که آنها تعیین کنند، همان را انجام خواهد داد.
منظور او این است که مردم کُرد خواهان استقلال هستند و در صورت عدم پایبندی دولت مرکزی به قانون اساسی عراق و اجرایی نکردن وعده‌های داده شده به کُردها، تمایل آنها به استقلال را عملی خواهد کرد.
به گفته آقای بارزانی اختلافات میان کُردها و حکومت مرکزی از این قراراند: عدم پایبندی به قانون اساسی عراق، مسئله کرکوک و دیگر مناطق کُردنشین خارج از محدوده اقلیم، بودجه پیشمرگ، مسئله نفت و گاز و به قول آقای بارزانی عدم تمرکز قدرت که هم اکنون نوری مالکی آنرا در دست خود قبضه نموده است.
آقای بارزانی گرچه با صراحت لهجه بیشتری سخن می‌گوید اما در پشت این صراحت لهجه نیز منافع و مصالح حزبی نیز نقش ایفا می‌کنند. اتحادیه میهنی کردستان گرچه هم اکنون با حزب متبوع آقای بارزانی همپیمان و متحد هستند، اما همواره با هم در رقابت نیز بوده و هستند. جلال طالبانی، رهبر اتحادیه میهنی، هیچ گاه به صراحت مسعود بارزانی از استقلال سخن نگفته است.
خواست استقلال بیشتر به شعاری می‌ماند که در بده و بستان‌های سیاسی از آن استفاده می‌شود، و جنبه اجرایی آن از شانس بسیار کمی برخودار می‌باشد.

رهبر جنبش اعتراضی: برای استقلال باید زمینه‌ها را فراهم آورد
انوشیروان مصطفی، رهبر جنبش اعتراضی تغییر، هم به بهانه نوروز نخواست از قافله به جا بماند و در مقابل شعارهای مسعود بارزانی، وجود زمینه‌هایی ضروری برای اعلام استقلال را لازم دانست.
انوشیروان مصطفی بدون آنکه از هیچ شخص و گروهی اسم برده باشد، نخست وعده عمل نکرده مسعود بارزانی و سیاست‌های مسئولین حکومت اقلیم کردستان عراق را به باد انتقاد گرفت و در پیام خود باز اهداف و دورنماهای جنبش اعتراضی‌اش را یادآور شد.
آقای مصطفی می‌گوید: "هدف اعلی و غایی ملی ما استقلال کردستان و تأسیس دولتی کُردی است،" اما وی در ادامه تأکید می‌کند که "نمی‌توان کردستانی مستقل را با حرف تأسیس نمود."
وی در ادامه پیام نوروزی خود نکاتی را برای ایجاد کردستانی مستقل متذکر می‌شود که جنبش اعتراضی‌اش هم در اعتراض به آنها شکل گرفته است.
انوشیروان مصطفی سعی می‌کند شعار استقلال طلبی مسعود بارزانی را به چالش بکشد و از تأثیر گذاری آن به نفع آقای بارزانی در افکار عمومی کُردها بکاهد و افکار عمومی کُردها را باز به بسوی شعارهایی جلب نماید که آماج انتقادهای جنبش تحت رهبری وی می‌باشند.
البته پیام نوروزی انوشیروان مصطفی تنها به انتقاد از وعده بارزانی برای استقلال کردستان محدود نمی‌شود، بلکه نوروز بهانه‌ای بود تا وی نکاتی را که جنبش تغییر سعی در از میان بردن آنها دارد، متذکر ‌شود.
مواضع انوشیروان مصطفی به‌ نوعی هم می‌تواند به انتقاد از مواضع جلال طالبانی تعبیر شود. آقای مصطفی پیشتر در اتحادیه میهنی کردستان معاون آقای طالبانی بود و یکی از نکاتی که موجب جدایی آنها از اتحادیه میهنی شد، موضع رادیکال‌تر جنبش تغییر در ابعاد میهنی است.

جلال طالبانی با موضعی میانه‌رو
جلال طالبانی، رئیس جمهوری کُرد عراق، که با مواضع میانه‌روانه خود شهره است، در پیام نوروزی‌اش بسیار محتاطانه به مسائل کُردها پرداخته است و در آن اشاره‌ای به استقلال کردستان عراق به میان نیامده است.
وی از سوی از تثبیت دمکراسی در عراق سخن می‌گوید و از دیگر سو ناخرسندی خود را از عدم اجرای قانون اساسی عراق و عدم الحاق مناطق محل اختلاف به اقلیم کردستان ابراز داشته است.
وی حتی ابراز امیدواری می‌کند که کُردهای دیگر بخش‌های کُردستان (کشورهای همجوار) نیز به حقوق خود دست یابند.
البته نباید انتظار داشت که جلال طالبانی بعنوان سیاستمداری با تجربه به این آسانی‌ها خود را آماج حمله‌های انتقادآمیز جریان‌ها و گروه‌های سیاسی عراقی و یا حتی کشورهای همجوار قرار دهد. و از سویی دیگر اگر جلال طالبانی از استقلال کردستان سخن گوید، بدان معنی است که تجربه عراق شکست خورده و این موجب خواهد شد تا کُردها حتی در کشورهای همجوار هم با مشکلاتی روبرو شوند. چرا که شکست تجربه عراق این کشورها را در رابطه با کُردها دچار شک و نگرانی بیش از پیش خواهد کرد.
جلال طالبانی پیشتر در رابطه با استقلال کردستان گفته بود: این مسئله تنها در میان اشعار شعرا قابل جستجو است. این بدان معناست که استقلال کردستان چیزی جز یک خیال نیست.

استقلال تنها یک خیال
نوروز بهانه‌ای شد تا سه رهبر تأثیرگذار کُرد عراقی مواضع خود در مورد مسائل ملی کُردها را مطرح کنند و از سویی دیگر مواضع رقیبانشان را به چالش بکشند.
بنابراین استقلال کردستان نه سیاستی عملی، بلکه به ابزاری برای سیاست‌ورزی‌های جناح‌های سیاسی کُرد تبدیل شده است.
اعلام استقلال کردستان عراق نه فقط برای هیچ یک از کشورهای همجوار، بلکه برای حکومت مرکزی این کشور نیز، قابل هضم نیست.
خودمختاری اقلیم کردستان عراق براساس توافقات دوجانبه ـ میان کُردها و حکومت مرکزی عراق ـ به حیات خود ادامه می‌دهد، بنابراین استقلال این منطقه هم به توافق دو طرف بستگی دارد و بعید است دولت مرکزی عراق به چنین توافقی گردن نهد.
در صورت عدم پذیرش استقلال کردستان عراق از سوی بغداد، کُردها با مشکلاتی عدیده روبرو خواهند شد و تنها راه حل آنها جهت برونرفت از مشکلاتشان به رسمیت شناختن آنها از سوی یکی از کشورهای همجوار است. در زمان حال اینکه یکی از این کشورها آنقدر انعطاف پذیر باشد که وجود یک دولت کُردی را به رسمیت بشناسد، انتظاری در حد صفر است.