آیا آمریکا در جنگی ناخواسته درگیرخواهد شد؟


علی کبیری


• مانوورهای دولت اسرائیل چنین نشان میدهد که این کشور حداکثر سعی خود را برآن قرارداده است تا آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند. فشار بر دولت اوباما، رئیس جمهور آمریکا و وزیر دفاعش را وادارکرده است تا در چند هفته‍ی گذشته مرتباً سخن از تأمین امنیت اسرائیل به میان آورند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ فروردين ۱٣۹۱ -  ۲۲ مارس ۲۰۱۲


مرور بیانیه های پی درپی از سوی روشنفکران وفعالان مدنی در مخالفت با حمله ی نظامی آمریکا واسرائیل به تأسیسات اتمی ایران، نشان از این واقعیت دارد که کلیه‍ی گروهها وافراد بالا نگران جنگی هستند که اگر شروع شود، ممکنست تا سالیان متمادی ادامه داشته و موجب تلفات انسانی وخسارتهای مالی فراوانی شود. این نوشته، سه امکان زیر را مورد بررسی قرارمیدهد:
1- اگر ایران یا هر کشور دیگری در ردیف ایران دارای صدها بمب اتمی هم باشد، با آنها چه خواهد کرد؟
2- اگر ایران مورد حمله ی نظامی یا بمباران هوائی قرار بگیرد، چه وضعیتی در منطقه و سایر کشورهای جهان ایجاد خواهد شد؟
3- چرا اسرائیل و لابی آن درآمریکا، بر طبلهای جنگ میکوبند؟
پاسخ به سئوال اول اینست که ایران یا هر کشوری نظیر ایران که دارای بمبهای اتمی باشد، چنانچه از آنها شروع به استفاده کند، نابودی و نیستی کشور خود را رقم زده است. در مقابل این سئوال هم مطرح میشود که زمامداران همچه ممالکی باید عقلشان پاره سنگ ببرد که ابتدا به ساکن دست به همچه عمل احمقانه ای بزنند. ولی آیا زمامداران جمهوری روضه خوانها عقلشان پاره سنگ میبرد یا آنها نیز جزئی از مردم این مملکت میباشند منتها با شکل و شمایلی متفاوت؟ آنانی که جماعت آخوند را مشتی بی عقل و لاشعور جلوه میدهند، بهتر است توجهی نیز به این واقعیت کنند که این رژیم 33 سال است با توسل به هرگونه سیاست ونیرنگی، به حکمروائی مشغول بوده ونه تنها روشنفکران ومردم ما را به بازی گرفته، بلکه توان هرگونه حرکت سیاسی درراستای آسیب رساندن به آن را از اینان سلب کرده است. با اتکاء به این واقعیت باید اعتراف نمود که این رژیم که جزئی از ما و جامعه ی ما است، برای حفظ و حراست ازمقام و موقعیت خود ماهرانه و سیاستمدارانه عمل میکند.
موضوع دیگری که باید مدنظر قرار گیرد، یادآوری این نکته‍ی بااهمیت است که هنوز ثابت نشده است که اینان بمب اتمی ساخته اند یا درمسیر بمب سازی دارند گام برمیدارند. بنا بر اظهارات چند ماه قبل رابرت کلی (Robert Kelley) یکی از بازرسان پیشین آمریکائی آژانس بین المللی اتمی و عضو ارشد "موسسه‍ی تحقیقات صلح بین الملل در استکهلم،" آخرین گزارش آژانس بسیار قدیمی و مربوط به سال 2005 میلادی بوده واز آن سال تاکنون بازرسهای آژانس مرتباً تأسیسات اتمی ایران را مورد بازرسی قرارداده و چیزی هم پیدا نکرده اند. این مصاحبه را میتوانید درنشانی زیر مطالعه کنید.
www.informationclearinghouse.info
موضوع دیگر مربوط به این ادعای دول غربی و آژانس است که بر اساس اطلاعات بدست آمده، یکی از دانشمندان اتمی روسی برای ساختن چاشنی بمبهای اتمی به ایران کمک کرده است. این اتهام برای اولین بار از سوی روزنامه‍ی واشنگتن پست در نوامبر 2011 مطرح شد. متقابلاً، شخصی به نام ولادیمیر رادیوهین (Vladimir Radyuhin) با اشاره به نام وی، ابراز کرده است که برطبق بررسیهای رسانه های روسی، دانشمند مربوطه تخصصی درامور فیزیک اتمی نداشته و تنها متخصص در تولید مواد روغنکاری ولاستیک به طریق نانو دایموند میباشد. نشریه ی دیلی کومرسانت روسیه (Daily Kommersant) از وی به نام ویاچسلاو دانیلنکو (Vyacheslav Danilenko) که دو سالی در ایران مشغول به کار بوده است، نام برده است. این مقاله در نشانیهای زیر قابل دسترسی است:
www.thehindu.com
www.informationclearinghouse.info
در 10 نوامبر 2011، دانشمند نامبرده در مصاحبه ای با روزنامه‍ی گلوبال پست (Global Post) اتهام وارده از سوی روزنامه‍ی واشنگتن پست را بی اساس دانسته و منکر همکاری با ایران در ساخت چاشنی بمبهای اتمی شده است. این مصاحبه در نشانی زیر قابل دسترسی است:
www.globalpost.com            
مدرک بی اساس دیگری که دال بر گزارش غیرواقعی دول غربی وآژانس میباشد، ادعای آنها مبنی براینکه ایران در پارچین مبادرت به احداث یک محفظه به منظور آزمایش انفجاری تسلیحات اتمی، کرده است. این مدرک نیز از سوی رابرت کلی بی پایه تشخیص داده شده است. برای اطلاع بیشتربه مقاله‍ی مورخ 22 نوامبر 2010 در نشریه‍ی تایمز آسیا به نشانی اینترنتی زیر مراجعه شود:
www.atimes.com
و در نهایت، در تاریخ 18 مارس 2012 روزنامه‍ی اسرائیلی جروزالم پست از قول خبرگزاری رویترز گزارش میدهد که مقامات جاسوسی دوکشور اسرائیل و آمریکا به این نتیجه رسیده اند که جمهوری اسلامی ایران از ساختن بمب اتمی منصرف شده است. این گزارش در سایت زیر قابل دستریست:
www.jpost.com
بنابراین ملاحظه میشود که ادعای آژانس یک ادعای دروغین بوده و بیشتر جنبه ی سیاسی دارد تا واقعیت. شاید این ادعای دروغین برای آنست تا شاید غرب با ترساندن دولتهای عربی از اتمی شدن ایران، بازار فروش تسلیحات کارخانجات غربی را رونق داده و از این راه کمکی به خروج ازبحران اقتصادی بکند.
بنابراین، تاکنون آمریکا و اسرائیل نتوانسته اند تولید سلاحهای اتمی از سوی ایران، را ثابت کنند.
سوأل دوم اینست که اگر ایران مورد حمله‍ی نظامی قرار بگیرد، چه وضعیتی در منطقه و سایر کشورهای جهان ایجاد خواهد شد؟ شک نیست که جمهوری اسلامی از موجودیت خود و کشوری که برآن حکمروائی میکند، با تمام قدرت دفاع خواهد کرد. مضافاً به اینکه حمله‍ی ناگهانی هر کشوری به ایران بدون آنکه خطری از جانب ایران متوجه آن کشورشده باشد و صرفاً براساس شواهد یا مدارک ساختگی، تجاوز آشکاری به تمامیت ارضی ایران بوده و بهمین جهت زمامداران ایران حق دارند تا متجاوز را به سزای اعمال تجاوز آمیزش، برسانند.
از سوی دیگر باید به این واقعیت هم توجه کنیم که ایران امروز دیگر ایران دوران نخست وزیری مصدق نیست. ایران اکنون به یکی از کشورهای تولیدکننده ی سلاحهای سبک و سنگین مختلف تبدیل شده وبه بیش از 35 کشور دنیا اسلحه صادر میکند. این کشور دیگر ایران زمان اواخر حکومت شاه نیست که تنها دارای یک کارگاه تعمیر تانک در مسجد سلیمان بوده و فقط سازنده ی تفنگهای ژ3 باشد. از این نظر باید به حکومت روضه خوانها با نظر مثبت نگریست که اکنون دیگر برای آمریکا و انگلیس امکان ندارد تا با صرف یک میلیون دلار درایران کودتا راه بیاندازند. آنها بخوبی میدانند که ایران امروز دیگر ایران سال 1332 نیست. ضمناً از نفوذ ایران در کشورهای اطراف نیز نباید غافل شد. در واقع، ایران با مشاهده ی محاصره ی آمریکا از شرق و غرب و جنوب و قسمتی از شمال، بجای گرفتن آرایش دفاعی در محدوده ی جغرافیائی خود، اقدام به احداث مواضع دفاعی درماورای مرزهای خود کرده است. حمله به ایران سبب خواهد شد که کلیه ی مواضع دفاعی ماورای مرزهای ایران آرایش تهاجمی به خود گرفته و منطقه را دستخوش آشوب و ناآرامیهای غیرقابل تصوری کنند.
موضوع دیگر بررسی وضعیت سایر کشورهای جهان بعداز حمله به ایران است. باتوجه به اینکه 40 درصد نفت مورد نیاز دنیا از کشورهای حوزه ی خلیج فارس تأمین میشود، به محض نخستین حمله، کلیه ی داد وستدهای اقتصادی با کشورهای این منطقه دستخوش رکود شده و بهای نفت در بازارهای جهانی بطور بی سابقه ای ترقی خواهد کرد. شک نیست که وقوع همچه پیش آمدی دنیا را با فاجعه ای غیرقابل پیش بینی مواجه خواهد کرد که عواقب آن مشخص نیست. ضمناً توجه به این نکته هم ضروریست که اقدام به حمله ی نظامی و اعلام جنگ دادن به طرف مقابل، آخرین حربه ایست که میتواند مدنظر قراربگیرد. به همین سبب اوباما هنوز هم امیدوار است تا از راه مذاکره بتواند زمامداران ایران را متقاعد به همکاری نماید. البته این مذاکره و همکاری بشرط آنست که ایران دست از رقابت با آمریکا و متحدانش در منطقه برداشته و به اصطلاح سر به زیر شود. اما زمامداران ایران بخوبی میدانند که کنار آمدن با آمریکا به معنی تسلیم منافع آن شدن بوده و آمریکا سر سوزنی از آن کوتاه نخواهد آمد. در واقع، مشکل غرب و اسرائیل با ایران نه موضوع اتمی شدن ایران است و نه تهدید فیزیکی اسرائیل از سوی ایران. مشکل برسرآنست که غرب واسرائیل تحمل وجود یک رقیب قدرتمند را درمنطقه نداشته وبهر راهی متوسل میشوند تا این رقیب را از سرراه خود برداشته ویا آنرا تضعیف ومال خود کنند. از سوی دیگر، زمامداران ایران نیز با درس گرفتن از تاریخ وسوابق سیاه دول غربی طی 150 سال گذشته درایران، اعتمادی به برقراری روابط نزدیک با آمریکا نداشته و حتی بخاطر شعارهای حقوق بشری اوباما که نتایجش درکشورهای منطقه قابل مشاهده بوده و درمجموع این شعارها با مبانی اسلامی که حکومت براساس آنها شکل گرفته وبه موجودیت خودادامه میدهد، در تعارض آشکاراست.
موضوع قابل توجه دیگر، تردید درامکان دارا بودن بمبهای اتمی یا کلاهکهای اتمی از سوی ایران است. این تردید از آنجا سرچشمه میگیرد که چند سال قبل رفسنجانی اظهارداشته بود که "یک بمب اتمی کافی است که تمامی اسرائیل را کاملا منهدم کند." با توجه به تهدید رفسنجانی، شاید اسرائیلیها وغرب هم از این واهمه دارند که طی هرج ومرج حاکی از بهم ریختن اوضاع اتحاد جماهیر شوروی و احتیاجات مادی نظامیان ودانشمندان اتمی آن کشور براثر فقدان بودجه، تعدادی از تسلیحات اتمی آن کشور به ایران قاچاق شده باشند.
مشکل دیگر، مسأله ی تشعشعات اتمی بعد از بمباران تأسیسات اتمی ایران است که میتواند تمام منطقه را تا سالیان دراز آلوده کرده و در دراز مدت براقتصاد منطقه وبهای نفت اثرات جبران ناپذیری بگذارد.
بر اساس دلائل بالا، امکان حمله ی نظامی به ایران وبخصوص تأسیسات اتمیش بسیار کم میباشد. درنهایت، اگر جمهوری روضه خوانها به کار تولید بمب اتمی هم دست زده باشد، غرب واسرائیل به وجود یک ایران اتمی تن درخواهند داد. همانطور که در بالا هم استدلال شد، رهبران جمهوری روضه خوانها بخوبی میدانند که استفاده پیش گیرانه از بمب اتم همان ونابودیشان همان وآمریکا وشرکایش نیز آگاهند که حمله ی نظامی به تأسیسات اتمی ایران زیانها وخسرانهای جبران ناپذیری برای منافع آنها درپی دارد. پس هردوطرف دروضعیت آچمز قرارگرفته ومرتب به رصد کردن یکدیگر خواهند پرداخت. ولی در این واقعیت نباید شک کرد که وجود یک ایران اتمی، فرصت بزرگی برای استقرار نیروهای آمریکا در منطقه وتسلط مطلق به منابع آن، برای سالیان طولانی فراهم خواهد کرد. شاید بهمین دلیل باشد که آمریکا ته دلش از اتمی شدن ایران غنج میزند.
از سوی دیگر اختلاف نظر بین رهبران آمریکا واسرائیل و در نتیجه، مانوور سیاسی اخیر رهبران اسرائیل در آمریکااست. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، در نطقی که درتاریخ 5 مارس امسال در نشست سالیانه "کمیته روابط عمومی آمریکا واسرائیل"         ( AIPAC ) ایراد کرد، هشدار داد که
«...کشور یهود به آنهائی که قصد نابودی آنرا دارند، اجازه ی انجام خواسته هایشان را نخواهد داد. ایران مجهز به سلاحهای اتمی باید متوقف شود. مایه ی تعجب است که عده ای از تأئید این واقعیت گریزانند که هدف ایران ساخت تسلیحات اتمیست. ایران مدعیست که هدف از غنی سازی اورانیوم به منظور تجسسهای پزشکی میباشد. واقعاً که. کشوری که اقدام به ساخت تأسیسات اتمی زیرزمینی کرده، موشکهای قاره پیما تولید کرده، هزاران سانتریفوژ ساخته و مورد تحریمهای فلج کننده قرارگرفته است...تمام این کارها را به خاطر تجسسهای پزشکی میکند. بنابراین، هنگامی که موشکهای قاره پیمای ایران روی سر ما پرواز میکنند، نباید از آنها هراس به دل راه دهیم. آنها دارند ایزوتوپهای پزشکی حمل میکنند.
خانمها وآقایان، اگر موجودی شبیه اردک بوده، مانند اردک گام بردارد، و صدای اردک از خود درآورد، به این موجود چه نامی میتوان نهاد؟ خب، این موجود یک اردک است - اما این اردک، یک اردک اتمیست...»
درمقابل، اوباما، رئیس جمهور آمریکا معتقد است که تحریمها دارند آثار خودشان را ظاهر میکنند وهنوز امید به حل این مشکل از طریق دیپلماسی، وجود دارد. رئیس جمهور آمریکا به آنهائی که سیاست وی درمقابل ایران را مورد انتقادقرارداده اند، خاطر نشان میکند که "جنگ افروزی یک بازی نیست." در واقع، اوباما کوشش میکند تا آمریکا را در جنگ دیگری در خاورمیانه درگیر نکند.
ولی مانوورهای دولت اسرائیل چنین نشان میدهد که این کشور حداکثر سعی خود را برآن قرارداده است تا آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند. فشار بر دولت اوباما، رئیس جمهور آمریکا و وزیر دفاعش را وادارکرده است تا در چند هفته‍ی گذشته مرتباً سخن از تأمین امنیت اسرائیل به میان آورند. بطوریکه در سخنرانی اوباما در مقابل حاضرین در آیپک، رییس جمهوری آمریکا اظهار داشت که «...اسرائیل باید همواره با قدرت بر‌تر بتواند از خود در برابر خطر‌ها دفاع کند...» این سخن دوپهلو، به جای آنکه زحمت اسرائیل را از سرِ آمریکا کم کند، میتواند مستمسکی برای اسرائیل باشد تا با حمله به تأسیسات اتمی ایران و واکنش متقابل ایران در مقابل حمله ی مزبور، آمریکا را به حمایت از اسرائیل، وارد جنگ ناخواسته ای در برابر ایران کند. ولی همانطور که قبلاً توضیح داده شد، عواقب این جنگ میتواند خسارتهای سنگینی به ایران، اسرائیل، کشورهای منطقه و آمریکا وارد کرده و دنیا را با مشکلات فراوانی مواجه سازد.