ایران در باطلاق جمهوری اسلامی ایران! - احمد نوین



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۹ فروردين ۱٣۹۱ -  ۷ آوريل ۲۰۱۲


انبارهای زیر زمینی نفت خام در اعماق زمین در جغرافیای کشور ما، حدود ۱۲% از کُل ذخیره نفت خام جهان را در خود جای داده است. وجود این ثروت بی کران باعث شده است که اکثر کشورهای جهان به این ثروت ایران یا چشم دوخته اند و یا غبطه آنرا میخورند. علاوه بر این، منابع عظیم گاز طبیعی نیز ایران را در رده دوم صاحبان گاز طبیعی در جهان قرار داده است.
در رابطه با عظمت و اهمیت نفت ایران لازم است که بخاطر بیاوریم که در سال ۱۹۰۱ پس از واگذاری امتیاز اکتشاف و استخراج نفت در ایران در زمان مظفرالدین شاه قاجار به ویلیام ناکس دارسی، دولت امپریالیستی انگلستان با دستیابی به نفت خام ایران موفق شد اقتدار خویش در جهان را گسترده تر نماید.
نفت ایران آنچنان پُر اهمیت است که پس از پیروزی جنبش ملی کردن نفت ایران برهبری دکتر محمد مصدق در ۲۹ اسفند ۱٣۲۹ و عدم کُرنش مصدق در مقابل تمناهای سلطه طلبانه دول امپریالیستی، دولت امریکا کودتای ۲۸ مرداد ۱٣٣۲ را با طرح و حمایت مالی و اجرائی سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا و سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) علیه دولت دکتر محمد مصدق بمورد باجرا در آورد. عملیاتی که نام آژاکس (Operation Ajax ) بر آن نهاده شد و موجب سرنگونی دولت مصدق و بازگشت محمد رضا شاه فراری به ایران و دستیابی گسترده دول امپریالیستی به سرکردگی امپریالیسم امریکا به نفت خام ایران شد.

در حالی که کارگران و زحمتکشان ایران، صاحبان اصلی انرژی فسیلی ( نفت خام و گاز طبیعی ) هستند، اما، بعلت سلطه حکومت های سرکوبگر و چپاولگر در ایران و سود جوئی پایان ناپذیر دول غارتگر امپریالیستی، کشور ما همچنان توسعه نیافته و در زمره کشورهای پیرامونی است.
با وجود اینکه نفت خام و گاز طبیعی ایران، سرمایه های هنگفتی است که میتوانند بطور رایگان و یا بسیار ارزان جوابگوی نیازهای ایران در رابطه با کشاورزی و صنایع و ... باشند، اما، جمهوری اسلامی ایران طی ۱٨ سال ماجراجوئی های اتمی پنهان و در چندین سال اخیر ماجراجوئی های اتمی آشکار، نه تنها باعث تشدید ستیز امپریالیست ها و مرتجعین منطقه ای با ایران گشته است، بلکه از آنجا که فضولات حاصل از راکتورهای اتمی تا صد هزار سال پس از انبار شدن در مخازن مخصوص نیز همچنان میتواند محیط زیست را بمخاطره اندازد، بسهم خویش سرنوشت نسل های آینده انسان در کره زمین را با خطرات نابود کننده نشاَت مواد رادیو آکتیو روبرو مینماید.
علاوه بر اینها، از آنجا که حکومت اسلامی ایران با صرف مخارج کمر شکن از ثروت های مردم ایران، ۱٨ سال تحقیقات و غنی سازی اورانیوم را بطور مخفیانه و بدور از نظارت ارگان اتمی سازمان ملل متحد، و بواقع غیر قانونی انجام داده است، همچنان ظن توطئه رژیم ایران جهت دستیابی به بمب اتمی و یا لااقل دستیابی به دانش ساختن بمب اتمی است را در افکار عمومی در ایران، منطقه و جهان تقویت نموده است.
امری که در گسترش خصومت با ایران توسط دول امپریالیستی و دول ارتجاعی منطقه بر علیه منافع مردم ایران و در تشدید محاصره اقتصادی ایران، نقش موثر داشته است. امری که در تیره روزی کارگران و زحمتکشان ایران نیز ایفای نقش نموده است.
حکومت اسلامی ایران مدعی است که جهت دسترسی به انرژی ارزان و پاک و بی خطر، دست بماجراجوئی های اتمی زده است. امری که با توجه به وجود انرژی فسیلی بسیار ارزان در داخل ایران، همه "استدلال" های حکومت اسلامی ایران را بی اعتبار مینماید.
در پاک و بی خطر بودن انرژی اتمی نیز، با توجه به خطر نشاَت زباله های اتمی به طبیعت تا صد هزار سال بعد، که میتواند حیات انسان، موجودات دیگر از جمله گیاهان را به نابودی تهدید نماید، روشن است که "استدلالات" رژیم در این مورد نیز ناپاک و پُر خطر است. علاوه بر انرژی فسیلی، لازم بیادآوری است که در کشور ما امکان تهیه ارزان انرژی خورشیدی و یا انرژی بادی نیز بفراوانی وجود دارد.
با توجه به مطالب فوق الذکر، رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران، بقیمت نابودی ثروت ها و امکانات کشور ما و حتی بقیمت تشدید محاصره اقتصادی ایران و خطر حمله نظامی به ایران، به انرژی اتمی رو آورده است و قصد تعلیق غنی سازی اورانیوم را نیز ندارد.
در چنین موقعیتی حکومت اسلامی ایران برای دیگران هم شاخ و شانه میکشد و با ماجراجوئی هایش زمینه سازِ آینده ای پُر مخاطره برای مردم ایران شده است. واقعیت اینست که ما با حکومت دزدان، چپاول گران و بر باد دهندگان کشورمان روبرو هستیم.
آخرین نمونه ماجراجوئی های رژیم ایران، گفتوگوی اخیر علی اصغر سلطانیه نماینده ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با شبکه فاکس نیوز است. او در این گفتوگو، با تکرار ترجیع بند همیشگی رژیم مبنی بر اینکه " ایران به دنبال سلاح هسته ای نیست" میگوید: " ایران برخلاف قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد توقف غنی سازی اورانیوم در ایران، غنی سازی اورانیوم را تعلیق نخواهد کرد.".
علاوه براین در رابطه با تداوم محاصره اقتصادی ایران و خطرات حمله احتمالی دول امپریالیستی به ایران، علی اصغر سلطانیه اعلام کرده است که "هیچ‌کس جرات حمله به ایران را ندارد و هرگونه تحرک رژیم صهیونیستی با مشت آهنین ایران مواجه خواهد شد.". از یاد نبریم که صدام حسین و معمر قذافی نیز تا قبل از سرنگونی رژیم شان، مرتباً رجز خوانی میکردند.
چند روز پس از اظهارات علی اصغر سلطانیه، به گزارش عصر ایران به نقل از روزنامه الیوم السابع چاپ قاهره، ناوهواپیمابر "اینترپرایز" آمریکا که با سوخت هسته ای فعالیت می کند از دریای مدیترانه وارد دریای سرخ شد تا با عبور از اقیانوس هند ، دریای عمان و تنگه هرمز، در خلیج فارس مستقر شود. طول این شناور ٣۴۲ متر است و ۵٨۲٨ نفر نیز در این شناور جنگی مستقر هستند.
اینترپرایز در بسیاری از جنگ ها از جمله جنگ آمریکا علیه عراق در سال های ۱۹۹۱ و ۲۰۰٣ نیزمشارکت داشته است. ۵ شناور جنگی و یک زیردریایی اتمی نیز "اینترپرایز" را همراهی می کنند.

واقعیت اینست که جمهوری اسلامی ایران در باطلاق تحریم های اقتصادی، تحریم بانک مرکزی ایران، اخرج از انجمن سوئیفت گرفتار آمده است. (سوئیفت، انجمن ارتباط مالی بین بانکی بین‌المللی که مسئول رعایت استانداردهای بین‌المللی در محاورات بین بانکی و جلوگیری از آشفتگی در پرداخت‌های بین‌المللی و افزایش هزینه‌های بانکی در جهان است.).
بایکوت نفت خام صادراتی ایران از ماهها قبل بتدریج شروع شده است و در دو ماه آینده شدت بیشتری پیدا خواهد کرد. در چنین وضعیتی جمهوری اسلامی ایران آنچنان از نفس افتاده است که لااقل برای حفظ حیاتش عاقلانه میبود که از دامن زدن به ماجراجوئی های سیاسی، نفتی و نظامی خودداری نماید و کشور ما را بورطه نابودی نکشاند.
اما رژیم ایران عملاً در یک اتحاد منفی با کارتل های نفتی و تولیدات صنعتی نظامی باعث شده است که هم قیمت نفت خام در جهان بالا برود و هم فروش اسلحه به کشورهای منطقه خاورمیانه توسط تولیدات صنعتی نظامی و دولت های غربی به دول مرتجع منطقه بگونه ای سرسام آور بالا برود.
بالا رفتن قیمت نفت که موجب افزایش سریع قیمت کالاها در جهان میشود و هم تشدید فروش اسلحه در منطقه در شرایط فعلی بضرر مردم زحمتکش و تحت ستم ایران و منطقه است.
توجه کنید : وضعیت اقتصادی- اجتماعی در ایران هر روز که میگذرد وخیم تر میشود. کشورهای خریدار نفت خام ایران یکی بعد از دیگری خرید نفت از ایران را در ماههای اخیر کاهش داده اند. خریداران اروپایی، از جمله توتال فرانسه، خرید نفت از ایران را متوقف کرده‌اند.
چین، خرید نفت خام از ایران را کاهش داده است. تعدادی از کشور دیگر هم خرید نفت از ایران را کاهش داده اند. علاوه بر این دو مقام رسمی مجموعه بیمه «پی اند آی کلاب» چین روز پنجشنبه در گفت‌و گو با خبرگزاری رویترز تأیید کرده‌اند که این شرکت عظیم ارائه دهنده خدمات بیمه که بیش از هزار کشتی متعلق به شرکت‌های عمده حمل و نقل دریایی در چین را تحت پوشش خود دارد، قصد دارد از ماه ژوئیه از ارائه خدمات به کشتی‌های حامل نفت ایران خودداری نماید. این نخستین مجموعه بیمه در چین است که از قطع همکاری خود با کشتی‌های حامل نفت ایران خبر می‌دهد.

آخرین کشورهائی که به تهدیدات ایالات متحد امریکا در این رابطه عکس العمل نشان داده اند، آفریقای جنوبی و یونان هستند که بنابر گزارشات منتشر شده، خرید نفت از ایران را متوقف کرده اند.
حتی دولت ترکیه هم ۱۰% از واردات نفت خویش از ایران را کم کرده است. وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه روز جمعه ۱۱ فروردین برابر با ٣۰ مارس اعلام کرد که ترکیه خرید نفت از ایران را کاهش داده و در عوض از لیبی نفت میخرد. شرکت ملی نفت ترکیه، توپراس، هم اعلام کرد خرید نفت خام از ایران را به میزان ۲۰% کاهش داده است.
علاوه بر این ها دولت ترکیه بر سر قیمت گاز از ایران به دیوان داوری بین‌المللی شکایت کرده است. این بدین معنا است که فروش گاز ایران به ترکیه هم آینده اش نامعلوم شده است.
در حالی که صادرات نفت ایران بر اثر سیاست های ارتجاعی و ماجراجویانه حکومت اسلامی ایران مرتبا سیر نزولی را طی مینماید، در مقابل علی نعیمی وزیر نفت عربستان سعودی روز سه‌شنبه ۲۰ مارس اعلام کرد که صادرات نفت عربستان، روزانه ۲ میلیون بشکه افزایش یافته و به ۹ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه در روز رسیده است. مقامات عربستان صعودی وعده داده اند که صورت نیاز، تولید نفت را تا سقف ۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه در روز هم افزایش خواهند داد.
هم اکنون بنابر گزارشات منابع مختلف، صادرات نفت ایران از ۲ میلیون و چهارصد بشکه در روز به ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار بشکه در روز تقلیل یافته است. به بیان دیگر ایران به نسبت ٣-۴ ماه قبل، در حال حاضر روزانه ۵۰۰ هزار بشکه نفت خام کمتر صادر مینماید.
به گزارش رویترز، بنابر ارزیابی سازمان بین المللی انرژی، صادرات نفت ایران تا اواسط ۲۰۱۲ ( آغاز بایکوت نفت خام ایران در دهم تیر ماه ۱٣۹۱ ) روزانه ۱ میلیون بشکه کاهش خواهد یافت.

حدود ٣٣ سال است که جمهوری اسلامی ایران، مردم کشور را سرکوب کرده، مخالفانش را زندان، شکنجه و اعدام میکند، زندگی کارگران و زحمتکشان کشور را به نا امیدی و فقر و فلاکت کشانیده، رهبران و فعالان کارگری را زندانی و شکنجه مینماید، زنان کشور را بی حق و سرکوب کرده و آپارتاید جنسی را برقرار نموده است.
جوانان کشور را سرکوب و نا امید کرده، اقلیت های ملی و مذهبی را سرکوب نموده، آزادی قلم و بیان و آزادی های سیاسی را سرکوب نموده است. مسلم است که سالیان درازی این رژیم منزوی، تنها و ذله شده و در نتیجه مدتها است که تکیه اش فقط به سر نیزه است.
لذا در وضعیتی که اکثریت قریب به اتفاق مردم تکیه گاه رژیم نیستند، این رژیم در مقابل امپریالیست ها چاره ای ندارد جز آنکه در سراسر جهان ماجراجوئی نماید تا شاید کسی این رژیم را جدی بگیرد.
حکومت اسلامی ایران، در عین حال که نفرت اکثریت مردم حق طلب و ستمدیده ایران را برانگیخته است، در میان قدرت های صنعتی پیشرفته نیز پشتیبانی ندارد و در هراس از حمله دولت ارتجاعی ناتانیاهو در اسرائیل بسر میبرد، لذا، خود را ناچار میبیند که توسط ولی فقیه از یک طرف به باراک اوباما رئیس جمهور ایالات متحد امریکا نخ بدهد و از طرف دیگر با تهدید به بستن تنگه هرمز و کمک به افزایش قیمت نفت خام در اتحاد منفی با کارتل های نفتی عمل نماید .
حکومت اسلامی ایران در عین حال با تهدید کشورهای صنعتی پیشرفته غربی و برخی از دولت های ارتجاعی منطقه و دست زدن به ماجراجوئی های اتمی و غیره در اتحاد منفی با صاحبان صنایع نظامی نیز همانند دلالی سیه روز، زمینه ساز فروش صدها میلیارد دلار اسلحه تولیدات نظامی کشورهای صنتعتی پیشرفته به دولت های ارتجاعی منطقه شده است و احتمالاً دست آخر نیز، آنگاه که از همه جا رانده و در سراشیب سرنگونی قرار گرفت، در حّد توانش، آینده مردم ایران را نیز قربانی مینماید و برای حفظ رژیم و طبعاَ با حرکت از مصالح نظام، "جام زهر" را احتمالاَ سر خواهد کشید.
جمهوری اسلامی ایران اما تا مقطع سرنگونی، بهر خس و خاشاکی متوسل میشود تا ضعف و زبونی و انزوایش را بپوشاند. اما دولت های دیگر فریب نمیخورند. ضعف و بدبختی رژیم ایران را می بینند، لذا از فرصت استفاده کرده نفت خام ایران را ارزان تر میخرند و جنس خودشان را گران تر میفروشند و یا آنکه از معامله با ایران سر باز میزنند، امری که ضررهای آن بما مردم ایران وارد میشود. در اینجا بعنوان نمونه توجه شما را به چند مورد جلب مینمایم :
محاصره اقتصادی ایران توسط دول امپریالیستی موانع و مشکلات زیادی بر سر راه معامله با ایران بوجود آورده است. ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا در ۲٣ ژانویه ۲۰۱۲ میلادی تصمیم گرفتند ممنوعیت خریداری، انتقال، تامین مالی و بیمه نفت ایران را از ابتدای جولای ۲۰۱۲ (دهم تیر ماه ۱٣۹۱) بمورد اجرا گذارند.
شرکت رویال داچ شل که یک شرکت انگلیسی – هلندی و دومین شرکت وارد کننده بزرگ نفت از ایران به شمار می رود نیز از موقعیت بوجود آمده استفاده نموده و پرداخت بدهی یک میلیارد دلاری خود به ایران - بابت خرید هشت میلیون بشکه نفت خام- را بعلت تحریم "سوئیفت" متوقف نموده است. در صورتی که شرکت نفتی شل راهکاری را برای پرداخت بدهی‌های خود به ایران ارائه نکند، احتمالاً فروش نفت به این شرکت متوقف خواهد شد.
چین نیز به دلیل تحریمهای بین المللی از سرمایه گذاری در احداث خط لوله گاز ایران به پاکستان کنار کشیده است. دولت اروگوئه نیز روزجمعه، ۱۱ فروردین اعلام آمادگی کرد که در برابر دریافت نفت خام از ایران برنج تحویل دهد.
توجه کنید ؛ زمانی ایران بدنیا برنج صادر میکرد. امروز بر اثر سیاست های ارتجاعی حکومت اسلامی کشور ما وارد کننده برنج از چپن و هند و غیره شده است.
در حالی که دولت احمدی نژاد امکانات مجتمع نیشکر هفت تپه را بحراج گذاشته و هزاران کارگر این بنگاه تولیدی را بیکار کرده است، هند قرارداد فروش و صادرات ۶۰ هزار تن شکر خام به ایران را نهایی کرده است. منابع دولتی و رسمی هند تاکید کرده اند که هند آماده است شکر بیشتری به ایران بفروشد. بنابر گزارشات دیگری دولت ایران آماده است که تا ماه سپتامبر سال ۲۰۱۲ ، حدود ٣۲۴ هزار تن شکر خام وارد نماید. با توجه باینکه هند سالانه ۱۱ میلیارد دلار نفت خام میخرد و برای پرداخت بهای آن به ایران با ارزهای بین المللی دچار مشکل شده است، احتمالاً با معامله پا یا پای بزودی اقلام بیشتری از تولیدات داخلی ایران را با ورشکستگی روبرو خواهند شد.
سازمان جهانی شکر که مقر آن در لندن است در گزارشی اعلام کرده است که؛ ایران در سال ۲۰۱۰ میلادی حدود ۱.٨ میلیون تن شکر و مواد شیرین کننده وارد کرده است و انتظار می رود در سال ۲۰۱۲ میلادی نیز به حدود ۱.۶ میلیون تن شکر خام نیاز داشته باشد.
این امر در باره بسیاری از کالاهای مصرفی ایران صادق است. یک زمانی شایع بود که ایران کشوری کشاورزی است. امروز از "برکت" برادران قاچاقچی سپاه پاسداران، حتی تخم مرغ را هم از چین وارد میکنند.
اخیراً بهرام پاکزاد دبیر انجمن صنفی مرغ‌داران استان اصفهان در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در اصفهان گفته است که: " در حال حاضر ٣۰% از واحدهای مرغ‌داری ها تعطیل شده‌اند و در صورت ادامه این شرایط احتمال تعطیلی سایر واحدها نیز وجود دارد." او اضافه کرده است که " در آغاز هدفمندی یارانه‌ها، قانون منع واردات تصویب و قرار بر این بود که هزینه یارانه‌ها برای امر تولید بازگردانده شود که این امر میسر نشد. در همین راستا واردات صورت گرفت و این در حالی است که واردات فرصت‌های شغلی موجود را از بین می‌برد.".
ایران طی ماههای اخیر گندم زیادی از کشورهای روسیه استرالیا و پاکستان وارد کرده است . ایران در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰٨ میلادی نیز بیش از هشت میلیون تن گندم وارد کرده بود. حتی قزاقستان نیز با صدور ۱۰ هزار تن گندم که اخیراً وارد بندر امیرآباد شده است، به خیل وارد کنندگان کالا به ایران پیوسته است. معضل واردات بی رویه کالا به کشور، بارها مورد اعتراض تولید کنندگان داخلی و مردم ایران قرار گرفته است.
شواهد و قرائن بسیاری حکایت از این دارد که بعد از آغاز تاریخِ رسمیِ تحریم های شدید تر ایران در ۲٣ ژوئن ۲۰۱۲ (دهم تیر ماه ۱٣۹۱ )، ورشکستگی بنگاههای تولیدی ایران شدت بیشتر خواهد یافت. آمار صادرات ۴٣ میلیارد و ٨۰۰ میلیون دلاری و واردات ۶۱ میلیارد و ٨ میلیون دلاری ایران در سال ۱٣۹۰ سند گویائی است که ناقوس ورشکستگی تولیدات داخلی را بصدا در آورده است.
محمود احمدی نژاد زمانی گفته بود که نیمی از کالاهای مصرفی ایران از خارج وارد میشوند. این آمار نشان میدهد که اکنون ۶۰% کالاهای مصرفی ایران از خارج وارد میشوند.
وضع آنچنان بحرانی است که وابستگان به رژیم اسلامی ایران نیز نمیتوانند اثرات مخرب محاصره اقتصادی ایران و سیاست های مخرب دولت احمدی نژاد را انکار نمایند. در جمهوری اسلامی ایران هرکس که به ارزهای معتبر خارجی و ارزانی که تحت کنترل دستگاه رهبری، دولت احمدی نژاد و سپاه پاسداران است دسترسی داشته باشد، جهت سوجوئی و چپاولگری، هر چه دم دستش باشد به ایران وارد میکند. حتی اگر آن کالا، دسته بیل باشد. مصداق این ادعا، واردات ۵۴ هزار دسته بیل نو از اندونزی و از طریق امارات به بندرعباس است.
هادی ابوی سخنگوی کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران وابسته به رژیم، اعتراف کرده است که هم اکنون بخش عمده‌ای از واحدهای تولیدی ایران نیمه تعطیل هستند و قرارداد کارگران فعال در این واحدهای تولیدی به رغم دائمی بودن فعالیت آن‌ها همچنان معلق است. وی تاکید نموده است که طی سال گذشته ٣۰% از یارانه واحدهای تولیدی کشور پرداخت نشده است و واردات بی رویه موجب ورشکستگی واحدهای تولیدی شده و ورود بی‌رویه کالاهای چینی به بازار ایران هم اکنون موجب شده است که بسیاری از کالاهای واحدهای تولیدی کشور از عرصه رقابت خارج شوند.

دستگاه رهبری و شخص ولی فقیه و فرزندش مجتبی خامنه ای، باند احمدی نژاد- مشاعی، فرماندهان فاسد سپاه پاسداران و بقیه کسانی که در ٣٣ سال گذشته هر چه توانسته اند از ثروت ها و سرمایه های کشور ما به تاراج برده اند، در اثر محاصره اقتصادی ایران ضربه های جانکاهی نخواهند خورد. اما کارگران و مزد و حقوق بگیران تحت ستم کشور ما در زیر فشار این تحریم های غیر انسانیِ دولت های امپریالیستی صدمات جانکاهی را متحمل خواهند شد.
با توجه به ورشکستگی ۵۰% از بنگاههای تولیدی ایران و اینکه بقیه بنگاههای تولیدی ایران هم با ظرفیت ٣۰% تا %۵۰ کار میکنند و با توجه به اینکه محاصره اقتصادی ایران هم تداوم کار این بنگاههای تولیدی در ایران را با مشکلات جدی روبرو کرده است، امکانِ افزایش تولید در ایران، در این مقطع، غیر ممکن است. بنابراین مسلم است که با توجه به افزایش تورم و بالا رفتن بیشتر بهای کالاهای ضروری و مصرفی، کارگران و زحمتکشان ایران بشدت متضرر خواهند شد.

آغاز دوره دوم پرژه " هدفمند کردن یارانه ها" نیز باعث افزایش قیمت کالاهای ضروری مردم میشود. در دوره دوم فاز "هدفمند کردن یارانه ها"، میزان افزایش ماهانه یارانه نقدی به ازای هر ایرانی ، حداقل ۱۴ هزار تومان و حداکثر ۲٨ هزار تومان خواهد بود.
احتمال اینکه این مبلغ بصورت دوماه یکبار پرداخت شود وجود دارد که در اینصورت مبلغ یارانه به ازای هر ماه ۱۴ هزار تومان خواهد بود. سر در گمی در این مورد بحدی است که حتی یکی از مقامات دولتی اظهار داشته است که خود او نیز نمیداند که مبلغ ۲٨ هزار تومان مربوطه به یک و یا دو ماه است.
در کشوری که چاغاله بادام کیلویی ٣۰ تا ۴۰ هزار تومان، و زردآلو کیلویی ۲۰ هزار تومان و ...است، ۱۴ هزار تومان ماهانه دوره دوم فاز " هدفمند کردن یارانه ها" چه دردی از مردم را دوا خواهد نمود.؟ اجرای پروژه " هدفمند کردن یارانه ها" توسط محمود احمدی نژاد، از یک طرف پروسه ورشکستگی بنگاههای تولیدی ایران را تسریع خواهد نمود و از طرف دیگر نقش موثری در تشدید تورم و بالا رفتن قیمت کالاهای ضروری و مصرفی مردم ایران خواهد داشت.
عضو هیات رئیسه کمیسیون اقتصادی مجلس، نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی اخیراً در گفتگوئی ناچار شد که اعتراف نماید : " ۷۰% درصد مردم با درآمدی که در وضعیت فعلی دارند تنها می‌توانند خوراک و پوشاک خود را تامین کنند، به خصوص در چند ماه اخیر تقریبا با افزایش ۱۰۰ درصدی قیمت‌ها روبرو شده ایم.".
این به معنای اینست که قدرت خرید یارانه هر فرد بمبلغ ۴۵۵۰۰ تومان در ماه اکنون به نسبت چند ماه قبل، به نصف یعنی حدود ۲٣۰۰۰ تومان تبدیل شده است. با همین محاسبه نیز قدرت خرید یارانه ماهانه ۱۴۰۰۰ تومان اخیر هم در صورتی که پرداخت شود، به نسبت چند ماه قبل، حدود ۷۰۰۰ هزار تومان خواهد بود. لذا اکنون قدرت خرید مجموع یارانه های فاز اول و فاز دو پروژه "هدفمند کردن یارانه ها" به نسبت چند ماه قبل، حدود ٣۰۰۰۰ تومان است.!
در وضعیت کنونی از یک طرف بالا رفتن قیمت کالاها و خدمات، نفس مردم تحت ستم ایران را گرفته است و از طرف وضعیت مشقت بار مردم تحت ستم ایران کمترین رنجی برای جناح های رنگارنگ رژیم بوجود نیاورده است، لذا، تمام تلاش های رهبر و صاحب منصبان رژیم اینست که از درگیری های فی مابین پیروز خارج شوند.
احتمالاً باند احمدی نژاد- مشاعی که از مدتها قبل امکان خروج از حاکمیت را یکی از احتمالات میدانسته است، اکنون با توسل به مردم فریبی گسترده تر و با آغاز عملی اجرای دوره دوم فاز پروژه "هدفمند کردن یارانه ها" ( در حالی که نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز در باره چگونگی تصویب آن اظهار بی اطلاعی میکنند و آنرا غیرقانونی اعلام نموده اند) قصد داشته و دارد که در صورت پیروزی رقبایشان، آنچنان صحنه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در حکومت اسلامی ایران را پیشاپیش مهندسی کرده باشند، که اثرات فاجعه بار آن و بمیدان آمدن مردم گرسنه و بجان آمده، در آینده ولی فقیه و اعوان و انصارش را مجبور نماید که دو باره به باند احمدی نژاد- مشاعی روی آورند.
برای باند احمدی نژاد- مشاعی و دیگر جناح های حکومتی و رهبر نظام و فرماندهان سپاه پاسداران مهم نیست که برای پیروزی بر رقبایشان، کشور ما را به ورشکستگی کامل بکشانند.
دولت احمدی نژاد در ۶ سال گذشته، ۶۰۰ میلیارد دلار امریکائی ( درآمدهای نفتی ایران) بباد داده است و لذا اکنون خزانه کشور خالی است، علاوه بر این بگفته رئیس سازمان بازرسی کل کشور، دولت احمدی نژاد به بانک های ایران نیز معادل ۴۷ میلیارد دلار بدهکار است.
در چنین وضعی- پس از آنکه مجتبی خامنه ای با مراجعه به بانک مرکزی ایران ۱ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار امریکائی را بطور غیر قانونی از بانک مرکزی خارج کرد - برای خالی کردن زیر پای رقبایش و تحکیم موقعیت خویش در هفته گذشته، با استقراض حدود ۹ میلیارد دلار امریکائی دیگر از بانک مرکزی ایران، خودسرانه و عملاً دوره دوم فاز پروژه "هدفمند کردن یارانه ها" را آغاز و بدهی دولت به بانک مرکزی را به ۵۶ میلیارد دلار امریکائی رسانیده است.
این در حالی است که "بخش خصوصی" نیز در این مدت بیکار ننشسته است و بسهم خویش معادل ۵۰ میلیارد دلار امریکائی از بانک های ایران وام گرفته است. عملکرد سرمایه داران و نمایندگان آنها – اعم از دولتی و "خصوصی"- نشان میدهد که کوچکترین برنامه ای برای بازپرداخت این بدهی ها در آینده را ندارند. مسلماً بنابر تجربه بار تمام این بدهی ها نیز بر گرده کارگران و زحمتکشان ایرانی سنگینی خواهد کرد.

در چنین هنگامه ای دولت های امپریالیستی و ارتجاعی و لابی های ایرانی آنها مدعی هستند که با تشدید محاصره اقتصادی ایران، آنچنان فشاری به جمهوری اسلامی ایران وارد خواهند نمود که عاقبت رژیم ایران دست از ماجراجوئی های اتمی اش برخواهد داشت. طرح صورت قضیه بهمین صورت نشان میدهد که دفاع صوری دولت های صنعتی قدرتمند از حق بشر، ابزاری و در خدمت پیشبرد سیاست های سلطه طلبانه خود آنها است.
اما در رابطه با اینکه خسارات و خرابی های محاصره اقتصادی ایران، عمدتاً حکومت اسلامی و یا مردم ایران را مورد هدف قرار داده است، توضیحات ذیل ضروری است:
در حال حدود ۶۰% از کالاهای مصرفی در ایران از خارج از کشور وارد میشود. بنابر این با بالا رفتن قیمت دلار و ارزهای معتبر خارجی و کمبود کالاهای مصرفی و ضروری مردم، باز هم قیمت این کالاها افزایش خواهد یافت. بنابر این مسلم است که فشار همه این نابسامانی ها، به کارگران و مزد و حقوق بگیران تحت ستم کشور ما منتقل میشود، نه به صاحبان زر و زور در ایران.
آش آنقدر شور شده است که رئیس اطاق بازرگانی ایران و چین، یکی از روسای مافیای قدرت و ثروت در ایران، یکی از سران هیئت موتلفه اسلامی میگوید؛ در آینده نزدیکی ایران دچار قحطی خواهد شد.
لذا، تحریم اقتصادی ایران تحریم نفت ایران، تحریم بانک مرکزی ایران، اخرج ایران از پیمان سوئیفت، همپای سیاست های ارتجاعی رژیم، ذره ذره ،نان را از سفره کارگران و مزد و حقوق بگیران تحت ستم کشور ما میدزد.
به بیان دیگر، دول امپریالیستی در یک ائتلاف منفی با حکومت اسلامی ایران، از جانبی درجه بی حقی مردم کشور ما را افزایش میدهند و از جانب دیگر، با همدستی با رژیم ایران در جهت افزایش فقر و تنگدستی مردم در ایران، در مسیر رُشد و تعالی جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه کارگران و زحمتکشان ایران، اخلال ایجاد مینمایند.

اما خسارت هائی که حکومت اسلامی ایران بر جامعه ما وارد میآورد به همینجاها ختم نمیشود. سیاست های ارتجاعی جمهوری اسلامی ایران و عدم وجود برنامه های علمی و اصولی در این رژیم، در همه عرصه ها جامعه را به فساد تباهی و خرابی کشانده است :
بعلت حاکمیت رژیم کنونی و بر اثر سرکوب های متوالی خونین مردم توسط مزدوران رژیم در سه دهه گذشته و سیاست های ارتجاعی و ماجراجویانه جمهوری اسلامی ایران، چند میلیون نفر از شهروندان کشور ما از ایران گریخته و در کشورهای پناهنده پذیر ساکن شده اند. بخش قابل توجهی از این پناهندگان و مهاجرین، از عناصر نخبه ایران هستند که خروج آنها از کشور هزینه ها و خسارات جبران ناپذیری بکشور ما وارد نموده است.
در حال حاضر، بیش از ۶۰% جوانان کشور در معرض قرار گرفتن در مسیر اَعمالِ فساد انگیز نظیر؛ اعتیاد، سرقت، فرار از منزل و غیره را دارند. در سال گذشته بیش از ٨ هزار دانش آموز معتاد و حدود ۴ تا ۵ میلیون معتاد بمواد مخدر داشته ایم. هم اکنون ۵ میلیون جوان افسرده داریم و آمار خودکشی ها از مرز ٣ هزار نفر در سال هم گذشته است.

آلودگی هوا، سلامت مردم را تهدید میکند. دکتر علی اصغر فرشاد عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است بنزین با کیفیت پایین، فرسوده بودن خودروهاو سیستم مهندسی ناقص موتور خودروها، باعث تشدید آلودگی هوا در شهرها می‌شود و به تبع آن موارد ابتلا به سرطان در سطح شهرها افزایش خواهد یافت. یکی از صاحب منصبان جمهوری اسلامی تعداد مرگ و میرهای شهروندان تهرانی بر اثر آلودگی هوا را با کشته شدگان جنگ ایران - عراق مقایسه کرده بود و گفته است که آمار تلفات آلودگی هوای تهران در ٨ سال گذشته بیشتر از آمار جانباختگان دوران جنگ ٨ ساله مذکور است!!
یک مقام مسئول در ستاد محیط زیست شهرداری تهران هم اعلام کرد : ۷۰% مرگ و میرها در تهران ناشی از مشکلات تنفسی و قلبی است و این مشکلات ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با آلودگی هوای تهران دارد .
مرگ و میر در اثر آلودگی هوای تهران در حال افزایش است و تنها در مهر و آبان سال ۱٣۹۰ هر روز ٣۱۰ شهروند تهرانی بر اثر آلودگی هوا بطور مرگ ناگهانی جان باخته است.
باید توجه داشت که کودکان بر اثر آلودگی هوا دچار صدمات بیشتری می شوند. زیرا تعداد تنفس هوای آنها بیشتر است و به این ترتیب میزان آلاینده های بیشتری را وارد سیستم تنفسی خود می کنند.
تصادفات جاده های خراب و یا خارج از استانداردهای بین المللی، هر ساله جان دهها هزار نفر را میگیرد. هر ۲۵ دقیقه یک نفر در جاده های ایران کشته میشود. ایران یکی از بالاترین آمارهای مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی در میان کشورهای جهان را دارد. سالانه به طور میانگین بین ۲۵ هزار تا ۲۷ هزار نفر در ایران بر اثر تصادف جاده‌ای کشته می‌شوند و ۲٨۰ هزار نفر نیز بر اثر تصادفات رانندگی مجروح می ‌شوند.
به گفته اسماعیل احمدی ‌مقدم فرمانده نیروی انتظامی، در ۶ روز اول سال جاری، در سفرهای نوروزی، تصادفات جاده‌ای افزایش ٣۰% افزایش داشته است. احمدی ‌مقدم اعلام کرد که در این شش روز ٣٣٨۵ نفر بر اثر حوادث جاده‌ای مصدوم شده‌اند.
رودخانه ها و دریاچه های متعدد در کشور ما خشک شده اند و یا در حال خشک شدن هستند. جنگل ها می سوزند. باغ ها به کویر تبدیل می شوند. بگفته عباس رنجبر رئیس مرکز ملی خشکسالی، بر اساس شاخص های پایش خشکسالی مرکز ملی خشکسالی کشور، " طی یک ماه گذشته ( اسفند ۱٣۹۰ ) در کل کشور، حدود ۷۰% از مساحت کشور به صورت پراکنده در معرض خشکسالی ملایم، ۲۰% از مساحت کشور خشکسالی متوسط و ٣% از مساحت کشور نیز خشکسالی شدید و بسیار شدید داشته اند.". دولت هیچ برنامه عملی برای مقابله با این فجایع ارادئه نداده است.
بعضی از جوانان کشور ما به علتِ فقر و فلاکت ارگان های بدن خودشان را می فروشند. تن فروشی در ایران بیداد میکند. طبق قوانین اسلامی، میشود با خواندن یک " صیغه موقت " به تن فروشی جنبه رسمی یا لااقل شرعی داد.
مهدی کوچک زاده نماینده مجلس شورای اسلامی و عضو فراکسیون انقلاب اسلامی بنابر گزارش خبرگزاری فارس در جلسه ی علنی مجلس و در جریان بررسی لایحه ی "حمایت از خانواده" در ارتباط با جایگاه ویژه ی صیغه در جامعه میگوید : "صیغه برای لذت بردن است که به شدت مورد علاقه پیامبر اکرم و ائمه اطهار بوده است.". او به واقع، بدون رو دربایستی فحشاء اسلامی و ابزاری بودن زن از دیدگاه اسلامی را تبلیغ مینماید.
عبرت انگیز است که به سخنان او در مصاحبه با خبرگزاری فارس نیز توجه شود: "اگه صیغه شدن خواهران من، کمکی به ترویج این سنت الهی میکنه، من اصلن مخالفتی ندارم و همین جا اعلام میکنم از فردا درب خانه ی ما به روی متقاضیان باز است و هر دو خواهر من آماده ی سرویس دهی به جوانان نیازمند هستند.".

کارگران و زحمتکشان ایران زندگیشان فرسایشی و بواقع مرگ تدریجی است. اکثریت قریب باتفاق آنها در مقابلِ همسران، فرزندان و بقیه افراد خانواده شان احساس شرمندگی میکنند.
فزون بر اینها بعلت قوانین غیر انسانی کار و یا مشکلات ابزار کار، سالانه حدود ۲۵ هزار کارگر دچار سوانح کار میشوند. سالانه بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ کارگر نیز بهمین دلایل کشته میشوند.

مردم آزادیخواه ایران؛ کارگران و زحمتکشان، زنان، جوانان، ملیت های ساکن ایران!
برای دستیابی به آزادی، برابری، رفاه و پیشرفت، چاره ای نداریم مگر آنکه به نیروی لایزال خودمان متکی شویم. نه جمهوری اسلامی ایران و نه قدرت های امپریالیستی و ارتجاعی و کمک های " انساندوستانه" آنها، خواهان رهائی و دستیابی ما به حق تعیین سرنوشت مان نیستند.
راه رهائی ما از ستم های رژیم، امپریالیسم و رهائی از مناسبات استثمار گرانه اینست که خودمان با تعمیق آگاهی های سیاسی و سازماندهی و تلفیق کار مخفی و علنی، با بهره جوئی از همه شیوه های مبارزه به توان خویش در مقابل رژیم بیافزائیم.
در سراسر کشور بمیدان مبارزه وارد شویم و با توسل به نافرمانی مدنی، فرمانروائی فرمانروا را ناممکن کنیم. با اعتصابات در محل های زیست و زندگی مان چرخ های تولید را متوقف نمائیم. در چنین صورتی عاقبت موفق خواهیم شد که رژیم جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کنیم و حاکم بر سرنوشتمان گردیم.
در صورت غفلت و عدم پاسخگوئی به رسالت تاریخ یمان، این خطر محتمل است که قدرت های امپریالیستی با تشدید محاصره اقتصادی و حمله نظامی به ایران، ما را بسرنوشت افغانستان، عراق و یا لیبی، دچار نمایند و یا با مماشات قدرت های امپریالیستی و نوشیدن جام زهر توسط رهبر رژیم، به زندگی بمراتب نکبت بار تری ادامه دهیم.
فراموش نکنید که ملت آگاه، سازمان داده شده و مصمم، غیر قابل شکست و بالاترینِ قدرت ها است.

شنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ برابر با ۷ آوریل ۲۰۱۲