اعلامیه ی انجمن کارگری جمال چراغ ویسی به مناسبت اول ماه مه



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ٣ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۲۲ آوريل ۲۰۱۲


اول ماه می روز همبستگی جهانی کارگران را به طبقه
کارگر و همه محرومان جهان و ایران تبریک میگویم.

اول ماه می روز جهانی کارگر را در شرایطی برگذار میکنیم که بورژوازی جهانی بحران ساختاری بی نظیری دامن گیرش شده است. بحران اقتصادی که دسامبر سال ۲۰۰۷ از امریکا شروع شد به مرور و با سرعتی چشمگیر به همه کشورهای سرمایداری جهان سرایت کرد. جفری فرانکل (Jeffrey Franke) همان موقع در کنفرنس مطبوعاتی که به همین خاطر برگزار شده بود گفت: "این عمیق ترین و طولانی ترین بحرانی است که پس از جنگ جهانی دچارش شده ایم و ما هنوز نمیدانیم تا کی ادامه خواهد داشت". اکنون بیش از پنج سال از شروع بحران گذشته و تا به حال نه تنها راه حلی برای پایان بحران نداشته اند بلکه شرایط آن عمیق تر شده و بیکاری و خانه خرابی را بر میلیونها کارگر و اقشار تهی دست جهان تحمیل کرده است. در همین رابطه در گزارشهای که از ارزیابی از بحران در نیمه دوم سال ۲۰۰۹ آمده بود همین اقتصاد دان بورژوای اقرار کرده است که از سال ۱۹٣۰ تا به حال کاپیتالیسم چنین بحرانی را به خود ندیده است.
با اینکه در اوایل شروع بحران دولتهای وقت و بعضی از اقتصات دانان بورژوازی وعده میدادند که طول عمر بحران دو سال خواهد بود و پایان این بحران را شش ماهه دوم ۲۰۰۹ اعلام میکردند، اما اوایل سال ۲۰۱۰ بحران با شرایطی بدتر از دو سال قبلش ادامه داشت. بیل واتکین (BillWatkins) مسئول مرکز تحقیقات اقتصادی عمق بحران را در شش ماه اول سال ۲۰۱۰   %۲۵ پیش بینی کرده بود. اما بعد از شش ماه اول سال اکثر اقتصاد دانان و از جمله خود این مرکز تحقیقاتی ازعان داشتند که در مقایسه با دوسال اولش شدت بحران دوبرابر بوده است. "double dip recession ". آقای بیل واتکین در ادامه گذارشش نتیجه این بحران را بیکاری و بی خانمانی دراز مدت پیش بینی کرده اند. (البته برای خانواده های کارگران و زحمت کشان) طبق همین گزارشات در سالهای ۱۰/۲۰۱۱ حدود ۱۰ درصد به تعداد بیکاران اضافه شده است.

بحران ساختاری سرمایه داری اخیر که بنا به اعتراف خود اقتصاد دانان بورژوازی در طول حیاتش بی نظیر بوده، با خود سوزی محمد بویزدی در ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰ و در اعتراض به مصادره امکاناتش شروع و سکوت سه دهه محرومان کره زمین را شکست. بعد از سرنگون کردن رژیم دیکتاتور تونس در ۱۴ /۰۱/۲۰۱۱ مردم کارگر و زحمتکش در دیگر کشورهای عربی شمال آفریقا و خاور میانه دست به اعتراض زدند. این حرکتها الگویی برای کارگران و مردم به تنگ آمده از این بحران خانمان بر انداز شد. اعتراض و راه پیمائی در چندین کشور همزمان شکل گرفت. اشتغال وال استریت در ادامه همین اعتراضات جهانی علیه نظام پوسیده سرمایه داران بود. پانزده اکتبر ۲۰۱۱ میلیونها نفر در یک حرکت جهانی بی سابقه در ٨۲ کشور دنیا که ۹۵۰ شهر را در بر میگرفت به خیابانها آمدند. به گفته مسئولین اتحادیه های کارگری اسپانیا ٨۰ درصد از کارگران و کارکنان در سراسر کشور در این اعتراض شرکت کرده بودند. در شهرهای بارسلونا و مادرید نزدیک به دو میلیون نفر در تظاهرات خیابانی شرکت داشتند. تمامی اعتراضات یک سال گذشته ماهیت زد سرمایه داری داشته و نظام پوسیده و استثمارگر سرمایه داری را به چالش کشیده است. در یک سال گذشته چندین دولت و حکومتهای دیکتاتور در کشورهای عربی شمال آفریقا و خاور میانه در برابر قیامها و اعتراضات کارگران و مردم زحمتکش و آزادیخواه دست به دست شده اند. اعتراضات جهانی علیه این نظام ستم و استثمار همچنان ادامه دارد. نظام سرمایه داری جهانی که در این سه دهه اخیر ابدیت خود را با بوق و کرنا تبلیغ میکرد. در یک سال اخیر صلاحیت سیاسی و اجتماعی خود را برای اداره جامعه از نظر اکثریت شهروندان جهان از دست داده. خود این بانیان فقر و نابرابری به زبانهای مختلف آنرا اعتراف میکنند. راه حل تئوریسینها و سیاستمداران برای نجات نظام استثمارگران ریاضت کشی اقتصادی یعنی فقر و تهی دستی بیشتر یعنی بیکاری بیشتر و سر شکن کردن مضرات نظام پوسیده اشان بر گرده کارگران و مردم محروم جامعه است. در کشور اسپانیا که جزء پنجمین کشور اتحادیه اروپا است ۲۷ بیلیون یورو از بودجه سال ۲۰۱۲ را قطع کرده اند. برای جبران این کاهش از حقوق کارگران، کارکنان ادارات، بیمارستاانها، آموزش و پرورش کاسته اند، خدمات عمومی کاهش یافته شامل تعدیل نیرو در همه این مراکز شده است. کمیسیون اتحادیه اروپا شرایط بدتری را برای کشورهای اسپانیا، ایتالیا، یونان، بلژیک، قبرس، هلند و اسلونی در سال ۲۰۱۲ پیش بینی کرده است. این کمیسیون به هم قطاران اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای سرمایه داری برای جلوگیری از همپاشیدن شیرازه نظام سیاسی اقتصادی کشورهای نامبرده هشدار داده است.

در ایران که شرایط سیاسی و اقتصادی دو چندان بد تر است، حکومت جمهوری اسلامی در دو سال اخیر و بعد از اعتراضات مردم که بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱٣٨٨ ایران را به حالت یک پادگان نظامی در آورده است. تمامی شئون زندگی جامعه را میلیتاریزه کرده است. این یک حقیقت است که حکومت جمهوری اسلامی با اتکا به سره نیزه خود را سر پا نگه داشته. حکومت شبه نظامی حاکم بر ایران با تمام تلاشهای سرکوب گرانه اش در این چند سال اخیر نتوانست موقعیت خود را تحکیم کند و ما شاهد اعتراضات و مبارزات کارگران و اقشار مختلف در یک سال گذشته در ایران بودیم.

دستگیری، شکنجه، اعدام و حکمهای واهی و طولانی مدت برای فعالین کارگری و دیگر فعالان سیاسی، تاثیری در روحیه اعتراضی کارگران و مردم معترض و حتا کوتاه آمدن خود دستگیر شدگان در زندان هم نداشت، این فعالین بر خواسته های خود همچنان پا فشاری میکنند و به دستگیری و زندانی بودن خود اعتراض کرده اند. در یک سال گذشته شاهد اعتراضات و اعتصابات کارگری در اکثر شهرهای ایران بودیم. اعتصابات کارگران صنایع پتروشیمی و اعلام پشتیبانی و دفاع از این اعتصابات به شیوه گسترده از طرف مراکز مختلف دیگر قابل ملاحظه بود. تجمع کارگران صنایع مخابرات شیراز، تجمع کارکنان هتل آزاد، کارکنان تالیا، تجمع اعتراضی علیه قانون کار در مقابل مجلس، کارگران فولاد سازی و دها مورد دیگر در اعتراضات کارگری و دیگر اقشار مختلف در سراسر ایران را میشود بر شمرد.

حکومت سرمایه داری جمهوری اسلامی یک حکومت نظامی در کنترل سپاه پاسداران است در یک سال گذشته به جای تحکیم سیاسی و تشکیلاتی که برایش در تلاش بود با تشدد و ناکامی روبرو بوده است. علاوه بر بحران سیاسی و اقتصادی که سرا پای رژیمهای سرمایه داری جهان را در هم تنیده و جمهوری اسلامی ایران هم تافته جدا بافته ای از این سیستم سیاسی اقتصادی نیست. تناقضات و مشکلات منطقه ای، انزوای جهانی، تشتت در نظام سیاسی حاکم بر ایران، مضاف بر مشروعیت و کارائیهای از دست رفته برای اداره جامعه، شرایطی هستند که جمهوری اسلامی ایران در آن بسر میبرد.
تحریمهای اقتصادی بر ایران که ناشی از تناقضات و مناقشات در بین کشورهای بزرگ سرمایه داری جهان و منطقه وجود دارد و با کد سلاح هسته ای در جریان هست، بیشترین مصیبتها را به مردم کارگر و زحمتکش جامعه ایران تحمیل کرده و خواهد کرد. تبلیغات بیگانه ستیزی در تقابل با تحریکات جنگی از سوی امریکا و هم پیمانانش در جهان و منطقه تنها امکانی در دست سردمداران حاکم بر ایران خواهد بود برای ساکت کردن و سرکوب اعتراضات و مبارزات کارگران و مردم ایران.

"جنبش اشغال" در آمریکا، مردم سراسر جهان را به اعتراض جهانی فراخوانده. از کارگران و مردمی که نفعی در نظام سرمایه داری ندارند خواسته که به خیابانها بیایند و با تعطیل تمامی مراکز کاری یک بار دیگر در اول می نشان بدهیم امکانات این جهان ساخته دست ما است و میبایست از آن ما باشد. بحران ساختاری سرمایه داری و بن بست هلاک کننده ای که در مقابل این نظم استثمارگر قرار گرفته، اعتبار و آبروی برای دفاع از این نظم وارونه باقی نگذاشته است. این واقعیت حاشا نا پذیر امروز یک بار دیگر شانس تغیر بنیادی را در مقابل بشریت جهان برای خلاصی از این نظام پوسیده، که بر نابرابری اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بنیان شده، قرار داده است. این امر طبقه کارگر است، که وضعیت و جایگاه طبقاتی، اجتماعیش آن را در این موقعیت گذاشته است. این کار تشکلهای سیاسی طبقاتی است که به دست کارگران آگاه و سوسیالیستهای درون طبقه کارگر تشکیل میشود. این کار حزب سیاسی است که به دست خود کارگران ساخته میشود. تجارب تمام انقلابها و شورشهای که از کشورهای شمال افریقا و خاورمیانه تا اعتراضات سراسری در امریکا و اروپا عدم وجود آن تشکل لازم را به اثباط رسانده است. پیوستگی و استمرار اعتراضات کارگران و محرومان جهان، نشانه گرفتن نظام سرمایه دای در اکثریت شعارها در قیامها و حرکتهای اعتراضی که تا به امروز در جهان روی داده گواهی بر وجود نیروی بالقوه آن را به ما نشان میدهد.
شرایط و اوضاع سیاسی، اقتصادی منطقه جایگاه ایران در خاورمیانه و حساسیت افکار عمومی جهان به مسئله ایران مسئولیت والایی را بر دوش فعالین سوسیالیست درون جنبش کارگری گذاشته است. با پتانسیلی که در حال حاضر بالقوه در جنبش کارگری ایران هست، انتظار بجایی است که همگام با تلاش برای بسیج حرکتهای کارگری، اجتماعی و محوری کردن خواسته های طبقه کارگر و دیگر اقشار جامعه و ایجاد تشکل طبقاتی سیاسی خود بکوشد. "شورای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر سال ۹۱" در راستای این وظایف واقعی تاکید دارد.

زنده باد همبستگی جهانی طبقه کارگر
زنده باد "اول ما می" روز جهانی طبقه کارگر

انجمن کارگری جمال چراغ ویسی
توفیق فرجی – یدی عزیزی- ارسطو شعبانی – علی خدری