پیکر یک کودک، همچون عروسکی پارچه یی و مندرس
سمبل جنگ اخیر لبنان
رابرت فیسک
- مترجم: محمدعلی اصفهانی
•
چند کودک دیگر باید همچنان در حملات هوایی اسراییل، مثل آدم های تئاتر، به نمایش گذاشته شوند، تا ما اصطلاح وقیح "احساس تأثّر همسان و همسنگ" را کنار بگذاریم و شروع به سخن گفتن از تعقیب و تنبیه "جنایت علیه بشریّت" کنیم؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۲ مرداد ۱٣٨۵ -
۲۴ ژوئيه ۲۰۰۶
پیکر یک کودک، همچون عروسکی پارچه یی و مندرس: سمبل جنگ اخیر لبنان
چند کودک دیگر باید همچنان در حملات هوایی اسراییل، مثل آدم های تئاتر، به نمایش گذاشته شوند، تا ما اصطلاح وقیح "احساس تأثّر همسان و همسنگ" را کنار بگذاریم و شروع به سخن گفتن از تعقیب و تنبیه "جنایت علیه بشریّت" کنیم ؟
رابرت فیسک
٭ اسراییلی ها پی درپی یاوه هایی سرهم می کنند از قبیل عملیات "جرّاحی"، یا بمباران های "دقیق". خوب، اگر حرف آن ها واقعیّت دارد، پس باید بگوییم که قتل عام این همه شهروند عادّی، در حمام خون لبنان ، همه فقط حوادث اتّفاقی است.
ولی به این دلیل که امروز، لیست های اهداف مورد نظر اسراییل، به گونه یی روشن و آشکار، شامل هدف های شهری هستند، بیش از پیش، به روشنی ثابت می شود که:
حمله های هوایی اسراییل، با اراده ی از پیش تعیین شده ی کشتن بی گناهان انجام می پذیرند.
محمّد علی اصفهانی
تا به کی ما باید همچنان اصطلاح "جنایت جنگی" را به کار ببریم ؟
چند کودک دیگر باید همچنان در حملات هوایی اسراییل، مثل آدم های تئاتر، به نمایش گذاشته شوند، تا ما اصطلاح وقیح "احساس تأثّر همسان و همسنگ" را کنار بگذاریم و شروع به سخن گفتن از تعقیب و تنبیه "جنایت علیه بشریّت" کنیم ؟
کودکی که پیکر بی جانش، مثل یک عروسک پارچه یی کهنه ی مندرس، در کنار اتوموبیلی، پخت و پلا شده است که قرار بود او و فامیلش را به نقطه یی امن برساند سمبلی است از جنگ اخیر لبنان.
دخترک، از ماشینی که خود و خانواده ی او با آن، مطابق فرمان خود اسراییل، از جنوب لبنان فرار می کردند به بیرون پرتاب شد.
چون پدر و مادرش هم گویا در همان حمله ی هوایی اسراییل کشته شده اند، او گمنام خواهد ماند.
نه یک سرباز گمنام.
یک کودک گمنام.
قصّه ی قتل او امّا برعکس، قشنگ سندسازی شده است:
شنبه، ساکنان شهرک کوچک مرزی "مروحین"، فرمان نیروهای اسراییلی را از طریق بلندگو دریافت کردند. به آن ها فرصت داده شده بود که تا ساعت ۶ بعد از ظهر، خانه هاشان را ترک کنند. چرا که "مروحین"، در نزدیکی محلّی قرار دارد که در آن، جنگاوران حزب الله، یک هفته پیش، دو سرباز اسراییلی را دستگیر کرده بودند؛ و سه سرباز اسراییلی دیگر را به قتل رسانده بودند...
ساکنان "مروحین"، فرمان اسراییل را اطاعت کردند، و به ابتکار خود، به ساختمان محلّی سازمان ملل رفتند.
امّا سربازان سازمان ملل، در پیروی از دستورالعمل تعیین شده ی این سازمان در سال ۱۹۹۶ اجازه ندادند که مردم عادّی، در پایگاه آنان، پناه بگیرند.
این دستورالعمل سازمان ملل، بعد از ماجرایی در سال ۱۹۹۶ صادرشد:
در آن سال، ۱۰۶ نفر از مردم عادّی لبنان، که بیش از نیمی از آنان را کودکان تشکیل می دادند، به یک اردوگاه سازمان ملل پناه برده بودند. و اسراییل آن ها را در همانجا بمباران و قتل عام کرد...
مردم " مروحین"، با کاروانی از چند اتوموبیل در حرکت بودند.
چند دقیقه بعد، در نزدیکی شهرک " تل حرفا"، یک F -۱۶ اسراییل به آن ها حمله کرد.
هواپیمای اسراییلی، بر سر تمام اتوموبیل ها بمب ریخت؛ و در جریان این بمباران، دستکم بیست شهرک نشین را کشت. انسان هایی که بسیاریشان زنان و کودکان بودند.
دوازده نفرشان، زنده زنده درون اتوموبیل ها آتش گرفتند؛ و بقیّه هم بر اثر انفجار، جان دادند. از جمله، دخترکی که مثل یک عروسک پارچه یی مندرس، در کنار کاروان اتوموبیل های ذغال شده دیده می شود؛ و عکس اورا یک عکّاس AP به نام ناصر ناصر، با پذیرش ریسک بسیار تهیّه کرده است.
هیچ عذر خواهی یی، و یا حتّی هیچ اظهار تأسّفی از طرف اسراییل ابراز نشد.
دیروز هم، همچنان مرگ بی گناهان ادامه داشت. در حمله های هوایی همه جانبه ی اسراییل بر فراز لبنان.
نیروهای اسراییلی، خانه یی را در نزدیکی "نبطیه، ویران کردند و پنج نفر را به قتل رساندند.
سه نفر از خانواده ی "حامد، به همراه خدمتکار زن سریلانکاییشان هم کشته شدند.
در شهرک "سریفا"، حملات اسراییل ۱۵ خانه را که در آن ها حدّ اقل ۲۳ انسان زندگی می کردند، زیر و رو کرد. امّا از آنجا که هیچ اتوموبیل کمک رسانی یی نمی تواند در این قسمت کشور وارد شود، هیچ وسیله یی برای نجات کسانی که احتمالاً هنوز در زیر آوار ها زنده مانده بودند وجود نداشت.
در آنچه به یک شهرک در درّه ی "بقاع" بر می گردد، مقامات لبنانی، به هر حال، توانستند نام کشته شدگان حمله ی هوایی اسراییل را به این صورت اعلام کنند:
ـ علی سلیمان
ـ داوود هزیمه، خدیجه موسوی، و فرزندان آن ها: تلال، بلال، و یاسمین.
ـ موفق دیاب
ـ احمد، و خیرالله معاود
ـ مصطفی جرود
ـ بشری شوکر
چهار شهروند عادّی دیگر هم، در یک حمله ی هوایی اسراییل به شهرک "لوسی" در شرق لبنان کشته شدند...
اسراییلی ها پی درپی یاوه هایی سرهم می کنند از قبیل عملیات "جرّاحی"، یا بمباران های "دقیق".
خوب، اگر حرف آن ها واقعیّت دارد، پس باید بگوییم که قتل عام این همه شهروند عادّی، در حمام خون لبنان ، همه فقط حوادث اتّفاقی است.
ولی به این دلیل که امروز، لیست های اهداف مورد نظر اسراییل، به گونه یی روشن و آشکار، شامل هدف های شهری هستند، بیش از پیش، به روشنی ثابت می شود که:
حمله های هوایی اسراییل، با اراده ی از پیش تعیین شده ی کشتن بی گناهان انجام می پذیرند.
این، درست است که [موشک های] حزب الله شهروندانی را در اسراییل می کشد. امّا موشک های حزب الله، دقیق نیستند.[برخلاف موشک ها و بمب ها و تکنولوژی اسراییلی که دقیقند، و به دقّت، مردم عادّی را نشانه می گیرند.]
و غرب که هیچ نکرده است به جز آن که به نرمی، حملات اسراییل را غیر قابل تأیید دانسته است، باید توقّع استاندارد های پیشرفته تری را از نیروهای اسراییلی داشته باشد تا از کسانی که "تروریست" نامیده شده اند.
برای چه ـ مثلاً ـ اسراییلی ها بزرگترین کارخانه ی آماده سازی شیر را در لبنان، مورد حمله قرار داده اند و ویران کرده اند ؟
برای چه اسراییلی ها، کارخانه ی واردکننده ی مواد غذایی و دارویی به لبنان، Proctor and Gamble ، را بمباران کرده اند ؟
برای چه اسراییی ها یک کارخانه ی جعبه ی مقوّایی سازی را در حومه ی بیروت متلاشی کرده اند ؟
و برای چه اسراییلی ها دیروز [احتمالاً ۱۹ و یا ۱۸ ژوئیه] با هواپیماهاشان به کاروان آمبولانس های نوی که از طرف سوریّه به لبنان می آمد، و کمک مقامات پزشکی امارات عربی بود، حمله کردند ؟
آمبولانس ها، به روشنی و وضوح، به عنوان کاروان کمک های انسانی، معرّفی شده بودند و اطّلاع داده شده بودند.
آیا همه ی این ها هدف های تروریستی بودند ؟
آیا دخترک کوچولو در اتاقی در شهرک "تل حرفا" یک هدف تروریستی بود ؟
ونمونه هایی دیگر به عنوان مثال:
اسراییل، چهار موشک به پارکینگ متروکه یی در منطقه ی مسِح نشین بیروت، در اشرفیّه پرتاب کرد. هدف، دو کامیون آبرسانی بودند. چه کسی می تواند باور کند که حزب الله، سلاح های پرتاب موشک را در آنجا پنهان کرده باشد ؟ در منطقه یی که حزب الله معتقد است که بسیاری از جاسوسان لبنانی اسراییل در آن زندگی می کنند...
وزیر اقتصاد لبنان، جهان آزور، اعلام کرده است که [تا زمان نوشتن مقاله] چهل و پنج پل در لبنان ویران شده اند؛ و نیز شست هزار فامیل ـ پانصدهزار شهروند عادی ـ مجبور به ترک محلّ زندگی خود شده اند.
هزار ها خارجی، که بسیاری از آن ها ملیّت دوگانه دارند، از جمله چند صد انگلیسی، همچنان مشغول ترک لبنان هستند. با اتوبوس و قایق.
آمریکایی ها از طریق دریا خارج می شوند. گزارش می شود که آمریکایی ها خدمات یک موسّسه ی فرانسوی محافظ امنیّتی راخریداری کرده اند. به ازای سه هزار دلار برای هر یک نفر.
این ها کسانی هستند که ـ البتّه ـ شانس دارند تا سفر خود را در دمشق یا قبرس به پایان برسانند، نه در یک کاروان ذغال شده در "تل حرفا".
www.ghoghnoos.org
منبع: ایندیپندنت ۲۰ ژوئیه ی ۲۰۰۶
|