از : الف باران
عنوان : گر بخواهی که بجویی دلم ، امروز بجوی..ورنه بسیار بجویی و نیابی بازم...
با درود فراوان به مبارز خستگی ناپذیر جامعه بیدار ایران آقای دکتر ملکی.مقام شما زیبده نمایندگی از مردم ستمدیده ایران است تا زمانیکه دیگران خوابند و یا خود را بخواب زده اند!تا کی،این مردم محنت زده انتظار بیداری از خواب رفتگان باشند،تا کی؟ این مردم مصیبت زده به هر ندای امید دهندهای پاسخ مثبت داده اند .در انتخابات گذشته این صداقت مردم بود که با یک ندای تحریم اکثریت آنها در انتخابات شرکت نکردند و این رهبران پشیمان شده بودند که پس از "تحریم نمودن" ، شرکت نکردن ولی "رای دادن"، ایمان و صداقت خود را به حکومت نشان دادند.اینان که نماینده مردم نیستند. در زمانی زندگی میکنیم که که دفاع نمودن از متهمان ,روانه زندان ،مطالبات دستمزد عقب افتاده کارگران , توطعه علیه امنیت ملی ,کوچکترین ندای حق طلبانه, شکنجه و اعدام انتظار دارد . بیماران سرم وصل شده زندانی دستبند زده به تخت بیمارستان با زنجیر بسته میشوند ( این رفتار از همان سالهای ۶۰ برای زندانیان سیاسی انجام میشد)،سئوال اینجاست این وضعیت تا چه زمانی امتداد خواهد داشت ...
" در جستجوی لاله های به خون نشسته ایران زمین
در کدامین باغچه،
در کدامین خاک،
با کدامین آب روئیده ای؟
خون کدام فرزند این دیار را
روئین تنانه به دیده سرخاب کرده ای؟
بر کدام برکه چشم باز می کنی- صبح گاهان
هنگامی که گلبرگهای جوان تو
به اعدامیان شب سلام می گویند !
کدام غوک می گشاید حنجره را
نالان
بر آهنگ شعر تو
در سوگواری بی پایان نیلوفران این مرداب ؟
کدام شاپرکِ عاشق می سراید
درد زخم تو را
با خرمنِ آتشِ تنش
بر قیر سیاه این شب دراز ؟
در کدامین بهار
کوه و دشت سرزمین مرا
دوباره آواز می کنی به شور
…به رنگ
… به زیبایی
… به عشق
و به شروع ! "
۴۵۲۰٣ - تاریخ انتشار : ۷ ارديبهشت ۱٣۹۱
|