این جنگ، جنگ ماست
سرمقاله روزنامه کیهان در مورد جنگ در لبنان



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ٣ مرداد ۱٣٨۵ -  ۲۵ ژوئيه ۲۰۰۶


روزنامه ی کیهان در سرمقاله ی روز سه شنبه خود تحت عنوان «جنگ ما»، نوشت جنگ در لبنان، «جنگ ماست». متن یادداشت روز کیهان در زیر آمده است:
 
هر بحثی درباره نسبت ایران و نبردی که اکنون در لبنان در جریان است، خیلی زود توسط رسانه های غربی به بیراهه کشانده می شود. گاهی ادعا می کنند ایران در حال حمایت اطلاعاتی و عملیاتی از مبارزان لبنانی است و گاهی هم می گویند در واقع این تهران بود که آتش جنگ را برافروخت تا توجهات را از پرونده هسته ای خود منحرف و به سمت دیگری معطوف کند.
این خبرها چندان اهمیتی ندارد و در واقع تکرار ملال آور حرف هایی است که هرگز نه اسناد قابل اعتنایی برای اثبات آنها ارائه شده و نه اساساً یک تحلیل قانع کننده وجود داشته است که آنها را معقول و خردپذیر سازد. با این حال در آنچه دیپلمات های غربی در این باره می گویند و رسانه هایشان هم همان ها را تکرار می کنند، حقیقتی هست که ما هیچ مخالفتی با آن نداریم و آن حقیقت این است:
«این جنگ، جنگ ماست». این حقیقتی است که همه طرف ها به خوبی به آن واقفند و به میزانی که بتوانند عمق و معنای آن را دریابند و با آن ارتباط برقرار کنند، خواهند توانست در این بحران به ایفای نقش بپردازند و بر تأثیر خود در جهت دهی به آن بیفزایند. جنگ لبنان به هر شکلی خاتمه یابد، تأثیری مستقیم، بزرگ و بلندمدت بر سرنوشت، امنیت و منافع ما خواهد گذاشت. نبرد لبنان، صرفاً درگیری میان یک نیروی شبه نظامی در کشوری همواره بحران زده با یک قداره کش منطقه ای نیست بلکه منازعه ای است بر سر اینکه قدرت برتر و قطب امنیتی و استراتژیکی منطقه کیست. اگر اسرائیلی ها بتوانند از عهده حزب الله برآیند، آن وقت دیگر به زحمت بتوان جلو زیاده خواهی و توسعه طلبی شان را در منطقه گرفت. همین اعرابی که اکنون برای اسرائیل نامه فدایت شوم می نویسند و به آن یادآوری می کنند که فرصت را برای نابود کردن حزب الله مغتنم بشمارد، در چنان وضعیتی خود اولین قربانیان نظم اسرائیل محور منطقه خواهند بود و دیده ایم البته- تاریخ جنگ های عربی - اسرائیلی را در ۱۹۴٨، ۱۹۶۷ و ۱۹۷٣ بخوانید- که در دفاع از خود و نشاندن دشمن بر سر جایش چه ید طولایی دارند! در مقابل اما برتری حزب الله دورانی از آرامش و ثبات را برای تمامی دولت ها و ملت های منطقه به ارمغان خواهد آورد. اسرائیل اگر یک بار سرجای خود نشانده شود، دیگر به این آسانی ها توان برخاستن و روی پای خود ایستادن نخواهد داشت. درست مثل آن لات بی سر و پایی که تا وقتی هماوردی پیش روی خود نبیند و کسی جوابش را چنانکه باید ندهد، هر روز در کوی و برزن راه را بر اهل و عیال مردم خواهد بست و بر سر این و آن عربده خواهد کشید اما همین که جوانمردی پیدا شود و جلو چشم خلایق یک بار حقش را کف دستش بگذارد، می توان دید که بی سر و صدا به جانوری بی آزار و دم بریده تغییر ماهیت خواهد داد. حملات حزب الله به صهیونیست ها همان ضربه سیلی جوانمرد است بر صورت ناشسته لات قداره بند؛ خائنان محل اگر بگذارند!
اسرائیل نمی تواند درست بجنگد. ماشین جنگی صهیونیست ها آشکارا علیل و ناتوان می نماید و این فرصت بزرگی است. حملات هوایی ارتش اسرائیل این روزها هیچ ارزش نظامی ندارد، بیابان ها را می زنند و ساختمان های مخروبه ای را که طی هفته گذشته چند بار دیگر زده بودند. از نبرد دریایی یا عملیات آبی- خاکی هم تقریباً خبری نیست. از وقتی حزب الله ناوچه اسرائیلی معروف را تبدیل به آهن پاره ای کرد و با همه سرنشینانش به قعر آب فرستاد، یگان های دریایی اسرائیل دیگر حتی دور و بر بندر حیفا هم پیدایشان نشده چه رسد به آب های لبنان. آنچه می ماند فقط نبرد روی زمین است که ظاهرا به اذن آمریکایی ها یک هفته ای تداوم خواهد داشت. (کاندولیزا رایس یکشنبه گذشته وارد بیروت شد، از آنجا قرار است به رم برود و با نمایندگانی از کشورهای عربی درباره طرح های آتش بس مذاکره کند، بعد سفری به مالزی خواهد داشت و از آنجا دوباره روز یکشنبه آینده به بیروت بازمی گردد؛ این بازی و گردش هم البته هیچ مقصودی ندارد الا اینکه یک هفته آتش بسی را که جامعه جهانی یکپارچه خواهان آن است به تعویق بیندازد و به اسرائیل مجال «جنایت تا سرحد ممکن» را بدهد.) و روی زمین هم اسرائیلی ها گیج و مبهوتند. دیروز یک فرمانده بلندپایه اسرائیلی به هاآرتص گفته است که خونسردی وتاکتیک پذیری حزب الله، ارتش اسرائیل را کلافه کرده است. علاوه بر او یک وزیر کابینه اولمرت هم با ابراز ناامیدی از ناتوانی ارتش اسرائیل در مقابل حزب الله و بیان این که انتظار بیشتری از ارتش داشته، اعتراف کرده است نابودی حزب الله توهمی بیش نیست. حزب الله سال ها بر منطقه ای که اکنون نبرد در آن جریان دارد اشراف کامل داشته و تمامی آن را وجب به وجب به انواعی از موانع و استحکامات نظامی مسلح کرده است. به همین دلیل خوب می داند که در هر گوشه از آن چگونه باید بجنگند. دیروز دوستانی از صحنه نبرد خبر دادند در مجاورت یکی از روستاهای جنوب لبنان و در حالی که درگیری سخت بالا گرفته بوده، اسرائیلی ها مستاصل از آتش سنگین نیروهای مقاومت پشت بی سیم به هم می گفته اند در این روستا لااقل ۵۰۰ رزمنده حزب الله رویاروی ما ایستاده اند در حالی که در حقیقت عدد رزمندگان حزب الله به چند ده نفر هم نمی رسیده است.
این فرصت بزرگی است؛ فرصتی مهیا برای به خاک سیاه نشاندن اسرائیل یعنی هدم آن عقده ای که سال ها راه تنفس دنیای اسلام را تنگ کرده است و باید آن را دریافت. روی سخن در اینجا البته با ملت های مسلمان است نه دولت ها.جنوب لبنان اکنون دروازه ای گشوده است به بهشت که به هنگام رد شدن از آن می توانید لگدی هم به دشمن ترین دشمنان خداوند بزنید. همه آنها که در دل آرزوی جنگیدن با اسرائیلی ها را می پرورده اند، همه آرزومندان نابودی صهیونیسم، باید به این صحنه به مثابه مهیاترین فرصت ممکن بنگرند. جنوب لبنان باید تبدیل به یک جبهه بین المللی برای همه کسانی شود که خواهان پاکیزه شدن زمین از بدکارترین مردم آنند؛ تا دیر نشده باید جنبید.
بلی می گفتم که این جنگ، جنگ ماست...