هنر آفرینش جامعه خوب ۱
هانس اینگور روت
- مترجم: رباب محب
•
برخلاف اینکه همه دولت ها اساس کارشان را بر اِعمال قدرت پایه ریزی می کنند و می کوشند تا فرهنگ و اجتماع را بنا به سلیقه و اندیشه خود سمت و سوی دهند، این دو پدیده است که همواره راه به سوی تعالی و پیشرفت داشته و ضامن تحکم دولت ها نیز هست. اگر در روزگاران قدیم داشتن رهبر خوب شرط اصلی حیات یک جامعه بود، امروز این سازمان های سیاسی هستند که نقش اساسی را در ساختن یک جامعه خوب بازی می کنند.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
٣ مرداد ۱٣٨۵ -
۲۵ ژوئيه ۲۰۰۶
برخلاف اینکه همه دولت ها اساس کارشان را بر اِعمال قدرت پایه ریزی می کنند و می کوشند تا فرهنگ و اجتماع را بنا به سلیقه و اندیشه خود سمت و سوی دهند ، این دو پدیده ا ست که همواره راه به سوی تعالی و پیشرفت داشته و ضامن تحکم دولت ها نیز هست. اگر در روزگاران قدیم داشتن رهبر خوب شرط اصلی حیات یک جامعه بود ، امروز این سازمان های سیاسی هستند که نقش اساسی را در ساختن یک جامعه خوب بازی می کنند.
در قصر پوبلیکو واقع در شهر سی ینا در شمال ایتالیا دو تابلو نقاشی از آمبروگیو لورنزتی (۱٣۰۰) و جود دارد. تابلوی اول تمثیلی از جامعه خوب و دولت عادل است. در میانه ی ِ تابلو مردی خوش لباس و مطمئن به خود، حلقه شده در میان مردانی که نماینده ی ِ شجاعت، عدالت و اعتدال هستند، مظهر جامعه خوب آنزمان است. تابلوی دوم رهبر شیطانی حلقه شده در میان مردانی که نماینده ی ِ زشتی ، حرص و آز و تکبر هستند، به نمایش گذاشته شده است. و بدین وسیله آمبروگیو لورنزتی امید خود را به داشتن رهبری خوب برای سرزمینش سی ینا به تصویر کشیده است. علاوه بر این او کوشیده است تا نقش و اهمیت رهبر خوب را در سلامت زندگی یک ملت به نمایش گذارد. این ، سیاست ِ صحیح است که آمال والای انسانی را تحقق می بخشد ، زندگی اجتماعی را پر بار می کند و برای شهروندش کار و مشغله معنی دار می آفریند.
اما با کمال شگفتی زندگی شخصی لورنزتی و حکومت سی ینا، پس از خلق این دو اثر رنگ تیره ای به خود گرفت. طاعون شهر را فراگرفته و زندگی را بر مردم سیاه کرد. لورنزتی همراه با چند تن از افراد خانواده اش به مرض طاعون دچار شده و دار فانی را وداع گفت. حمله فلورنسی ها به شهر سی ینا نیز به نوبه خود روزگار شهر سی ینا را سیاه کرد.
بسیاری از متخصصان علوم سیاسی توجه خاصی به این دو اثر نقاشی کرده و می کنند. در بسیاری از کتاب های درسی رشته علوم سیاسی و فلسفه سیاست از این دو تابلو به عنوان الگو هائی که جامعه خوب یا بد را مشخص می کند، یاد شده است. یکی از کسانی که به آثار فوق توجه ویژه داشته است گِاوف مولگان محقق و سیاستدان انگلیسی است که در کتابش
Good and bad power – The ideals and betrayals of gavenment (Allen Lane ٣۷۴ page)
تعریف خود را از جامعه خوب ارائه داده است.
اوف مولگان مشاور سابق تونی بلر نخست وزیر انگلستان، امروز رئیس یانگ فاندیشن – انجمنی که تحقیق در باره مسائل اجتماعی ، یکی از وظایف آن است. از آنجائیکه مولگان هم در سیاست دستی داشته است و هم تحصیلات آکادمیک دارد ، به مسائل سیاسی از دریچه دیگری می نگرد . همکاری مولگان با تونی بلر و نقشی که او در تحقق بخشیدن اندیشه" راه سوم " بازی کرده است، بُعد تازه ای به کتاب می دهد. همانطور که مولگان خود می گوید شرکت او در دستگاه دولتی یک مزیت بود. او می گوید در بطن قضایا بودن ، نگاه دیگری به ما می دهد و دنیای آکادمی دنیائی ّبی نها یت آبستره و غیر ملموس است و با زندگی واقعی ما فاصله دارد.
مولگان کمتر به افشا ی دولت تونی بلر و نقش او در حمله ی ِ امریکا به عراق می پردازد و اگر اشاره ای می کند ، کلامش بسیار محتاطانه و در لفافه است.
وجه مشخصه این کتاب بحث بر پیرامون جامعه خوب و الگوهای آن و تمایز آن با جامعه بد است. به عبارت دیگر مولگان در صدد زیر سوال بردن دولتی یا دولت ها ی خاصی نیست و تصویری که از دولت ها بدست می دهد بیشتر مدافعه ای است تا انتقادی. به نظر او همه پدیده های اجتماعی ، از قتل عام ها و استعمار ، اختناق و یا تبعیض نژادی گرفته تا تخریب محیط زیست - وابسته اند به نوع شکلگیری دولت ها. ریشه و سرچشمه مسائل و معضلاتی که دولت های امروزی با آ ن دست و پنجه نرم می کنند ، به واقع همانی است که در طول تاریخ بشر بوده و هست. و حتا اگر دولتی یا دولت هائی حکومتشان را با "جنگ و خونریزی" آغاز کنند ، باز هم این امور فرهنگی – اجتماعی است که پیشرفت و استحکام دولت ها را تضمین می کند. سومری ها ، مصری ها ، چینی ها و مردم شبه قاره هند با این پیش فرضیه که در سود حاصل از کشاورزی سهیم باشند ، دولت ها ی خود را به رسمیت می شناختند و دو لت ها در عوض مسئول کنترل جامعه و پیشگیری و حل اختلافات و اجرای عدالت بوده اند.
مولگان برای اثبات نظراتش به گذشته عطف می کند و به سیصد سال قبل از مسیح باز گشته و از کاُتیلیا مشاور حاکم موریتانی شبه قاره هند نقل قول می آورد. " آرتاشاسترا " نماد ارزش ها ، دُرست به همان ترتیبی عمل می کرده، که امروزمی کند. بر قراری صلح ، امنیت ، عدالت ، دادن رفاه اجتماعی ، بهداشت ، آموزش و پرورش از وظایف دولتی بود ه و هست.
نا گفته نماند که صلح و عدالت و مفاهیمی از این قبیل دارای یک معنای مشخص و معین نیستند . ارزش هائی از ایندست ، همواره در طول تاریخ به گونه های مختلفی تعبیر و تفسیر شده اند.
دولتهای امروزی نیز بر آنند تا ارزش های پایه ای فوق را تحقق بخشند، ولی گاهی در عمل ارزش ها با هم در تناقض قرار گرفته و دولت ها را مجبور به حق تقدم دادن به یکسری ارزش ها می کنند. مثلا گاهی دفاع فیزیکی از شهروندان و تأمین امنیت آنها با صلح و حقوق فردی در تناقض می افتد. مثال صادق این مدعا مبارزه با تروریسم است. و اینجا این پرسش به میان می آید : چرا کلمه آزادی در لیست کلمات مولگان وجود ندارد و چرا اساسأ او به اختلافاتی از این دست نمی پردازد.
ادامه دارد. استکهلم / بیست و پنجم جولای دوهزار وشش
مطلب بالا به تاریخ بیست و چهارم ماه جولای دو هزارو شش در روزنامه سونسکا داگ بلادت ( اس و د) به چاپ رسِده است .
ا سامی :
Pubblico – Siena – Ambrogio Lorezetti – Florens – Geoff Mulgan – Tony Blair – Young Foundation - Kautilya – Srthashastra -
|