حکم ارتداد و هزار شرط و شروط
چرا اصلاح طلبان مسیر وارونه می روند؟



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۲ ارديبهشت ۱٣۹۱ -  ۱۱ می ۲۰۱۲


یادداشت سیاسی اخبار روز
صدور دستور قتل یک خواننده ی ایرانی نه اولین و نه آخرین دستور از این نوع است. هم اکنون نه فقط در ایران که در سرتاسر جهان هر روزه، عده ای علم و کتل بلند می کنند و به بهانه ی «توهین به مقدسات»، حق آزادی بیان و زندگی آزادانه ی دیگران را به خطر می اندازند و اگر زورشان برسد، جان آدم ها را هم می گیرند.

محکوم کردن مخالفین به ارتداد، در طول قرن ها یکی از هولناک ترین شیوه های دستگاه روحانیت برای بقا و دفاع از دستگاه ظالمانه ی خود بوده است و از وقتی که این روحانیت در ایران به حکومت رسیده است، ارتداد را جزو قوانین ایران کرده و به نام آن خون های فراوانی را بر زمین ریخته است.

علاوه بر دستورات قانونی اعدام و زندان، هر چند وقت یک بار یکی از روحانیون و مراجع تقلید با صدور حکمی چند خطی فرمان به مرگ می دهد و پیروان حکومت دینی، قران بر سر نیزه می کنند و دلارهای بادآورده را به کسانی وعده می دهند که به فرمان قتل و غارت این روحانیون کهنسال جامه ی عمل بپوشانند و «اقتدار» اسلام و حکومت دین را در این جا و آن جا و در سراسر جهان به نمایش بگذارند. هدف از صدور این احکام نیز جز نمایش این «اقتدار» و ترساندن مخالفین و مردم عادی که از دین و گفته ی روحانیون سرپیچی نکنند، نیست.

فتوای قتل شاهین نجفی از طرف دستگاه روحانیت، در چند روز اخیر خوشبختانه با واکنش اعتراضی نسبتا گسترده ای مواجه شده است. این اعتراض ها صرف نظر از آن چه شاهین نجفی گفته و خوانده صورت گرفته است. بسیاری از کسانی که در صف مدافعان حق آزادی بیان ایستاده اند حتما با هر چه او خوانده موافق نیستند، شرط دفاع از آزادی بیان نیز جز این نیست، که برای دفاع از نظر مخالف و برای دفاع از حق او در ابراز نظرش، در صف دموکراسی و دفاع از آزادی بیان ایستاد.

اما افسوس، که هر چه به دایره ی اصلاح طلبان – چه مذهبی و چه حتی غیرمذهبی – نزدیک می شویم، از دامنه ی این واکنش ها کاسته می شود و در مرکز این دایره سرانجام اعتراض به صفر می رسد، و گاه راه عکس می پیماید!

سایت هایی نظیر جرس و کلمه، در این مورد هنوز ساکتند. هنوز به روی خود نیاورده اند که در این کشور رسما دارند برای قتل یک هنرمند دگراندیش جایزه تعیین می کنند.

از این طرف و آن طرف پیغام می رسد که «ماجرا را بزرگ نکنید»، «به خشونت دامن نزنید»، و زیر لبی گفته می شود «شاهین نجفی بیخود کرده است به اعتقادات مردم توهین کرده است» ... نگران آن شده اند که شاهین نجفی در ترانه ی جدیدش «دوستان اصلاح طلب» را رنجانده است، می نویسند و می گویند که توطئه، توطئه ی خبرگزاری فارس بوده و فتوا قبل از پخش ترانه ی مورد بحث صادر شده است! گویی وظیفه دارند بار گناهان آیت اله را کاهش دهند.

این ها نشانه هایی از تردیدها و زبان الکن در دفاع بی قید و شرط از آزادی بیان است که متاسفانه بسیاری از ما هنوز گرفتار آن هستیم.

چه فرقی می کند که حکم فتوا (قتل) قبل یا بعد از ترانه ی اخیر شاهین نجفی صادر شده باشد، چه فرقی می کند که حکم مستقیما با هدف قتل او صادر شده باشد یا حکم قتل دیگری؟ مهم آن است که آیت الهی فتوایی صادر کرده است که به استناد به آن خبرگزاری فارس و شیعه نیوز و «افسران جنگ نرم» و دیگران توانسته اند و می توانند حکم قتل صادر کنند و برای کسی که سر مقتول را به بارگاه خلافت بیآورد، جایزه صدهزاردلاری هم تعیین کنند. «حکم» در «سایت آیت اله» پیدا نشده است؟ در خبرگزاری فارس که آمده است. این بهانه جویی ها برای چیست؟ هر اتفاق ناگواری در این مورد روی دهد، نه ذره ای از مسئولیت جنایتکارانه ی آیت اله صافی گلپایگانی کم می کند، نه از مسئولیت حکومتی که در روز روشن در آن فرمان قتل و غارت صادر می شود و صادرکنندگان چنین فرمان هایی نه تنها در برابر دادگاه قرار نمی گیرند و بازخواست نمی شوند، بلکه آشکار و پنهان تشویق می شوند.

مدافعین واقعی دفاع از آزادی و از جمله آزادی بیان، اتفاقا در این وضعیت های بحرانی است که امتحان پس می دهند. آن ها که در این میانه نگران «دوستان اصلاح طلب» خود شده اند و خشونت آشکاری را که فرمان به قتل شاهین نجفی داده است، رها کرده و از «خشونت کلامی» شاهین نجفی به «دگر اندیشان» گله و انتقاد می کنند، آیا جزو مدافعین آزادی به شمار می آیند؟*

همواره گفته ایم و باز هم می گوییم، بخش بزرگی از اصلاح طلبان ایرانی (چه از نوع مذهبی و چه از نوع غیرمذهبی) به آزادی و دموکراسی اعتقاد درست و محکمی ندارند و در سر هر بزنگاه، تردید و تزلزل را خود به نمایش می گذارند و همین تردید و تزلزل است که یکی از دلایل ناکامی جنبش های اعتراضی در دو دهه ی اخیر در ایران بوده است.
اگر غیر از این است جرس و کلمه و سحام نیوز و دیگران به سکوت خود پایان دهند و اصلاح طلبان آشکارا فرمان قتل شاهین نجفی را محکوم کنند!




* در این توصیف هیچ اغراقی به کار نرفته است. این جملات عینا از سایت یکی از همین اصلاح طلبان (غیرمذهبی) کپی شده است:
«اقدام سخیف شاهین نجفی، اهانت به اعتقادات میلیونها انسان، از جمله بخش زیادی از هم میهنانش است که در زندانهای همین حکومت به سر می برند و مسلمان هستند و شیعه. این حرکت نوع مرسومی از خشونت نیز هست که متضمن توهین به باور دگراندیش است و یکی از انواع تعرضاتی است که استبداد در ایران علیه دیگر اندیشان به کار می برد وقتی اعتقادات و باورهای سیاسی آنان را به سخره می گیرد و آنها را به هر فسادی متهم می کند. تفاوت فقط در این است که آنهاف آنجا تریبون دارند و ما اینجا! آنها دادگاه دارند و ما خوشبختانه نه!»
صفحه ی ایشان در فیس بوک را گشتیم، (تا به حال) کلامی که در آن، آن یکی نوع خشونت - فرمان قتل شاهین نجفی – محکوم شده باشد، پیدا نکردیم!