تبهکارِ تحقیر‌کار اعدام باید گردد! - مهدی اصلانی

نظرات دیگران
  
    از : محمد رضا رقابی

عنوان : تو چون خود کنی اختر خویش را بد***مدار از فلک چشم نیک اختری را
اگر در جریان تبلیغات و های و هوی های آخوندهای فاسد و جنایتکار و انقلاب دزدیده در یکی دوسال اخیر در داخل وطن بوده باشید این شعر و خواننده جوان تکفیر شده اش را بیشتر متوجه خواهید شد "کرم از خود درخت است" باور کنید باعث و بانی، همین حاکمان بدون مسئولیت هستند و بس که هر شرارت و جنایتی بنام آن اجابت کنندگان و پذیرفتن و گردن نهادن حق در قرنها پیش: علی و نقی و حسن و حسین ... میکنند تا چند صباحی بیشتر بر خر مراد سوار باشند و اینهم یک عکس العمل طبیعی است:!؟ جوانهای عزیز و پویائی که اهل چون و چرایند و مانند بزان اخوشی که در کنار آخوندهای کثیف به لفت و لیس مشغولند، نیستند...(بیاد آورید تصویر خاوری دزد و مسلمان!!؟ را با "دستمال" فلسطینی در کنار خامنه ای"!؟
از بیت
هشتم هم بسادگی نگذرید
۴۵۶۰۱ - تاریخ انتشار : ۱ خرداد ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : دو صد گفته چون نیم کردار نیست
جناب سالاری ،
ممنون از توجه به عرایض بنده. نکته گفته و نا گفته اینکه با وجود وسعت
نفوذ شعر در بین ما ایرانیان و تذکرات مکرر شعرا ، ما در این دام افتادیم و
تنها رفتار و کردار این رژیم بود که چشمها را - انشاالله - باز کرد و پرده از
چهره آنها برگرفت. چیزی که نمیفهمم هیجان " روشنفکران " در باره " فتوای
ارتداد " کسانی ست که در چشم خلق دیگر آبرویی ندارند و بدون ارتداد آدم
میکشند.
۴۵۵٨۵ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : رضا سالاری

عنوان : بحثی نیست که نجفی اولین هنرمند منتقد دین و مذهب نمی باشد.
‫جناب پیروز،
‫‫‫باسپاس، دقیقاً موافق نظر شما هستم که
‫« ‫اما گمان من اینست که عملکرد دستاربندان در سی و سه سال گذشته در " شکستن متحجرات پوسیده گذشته " بسیار موثر تر بوده و خواهد بود. »

‫و بهمین دلیل باید والیان و ولیان و فقیهان و دستاربندان عرف و تجدد ستیز را مدام در فشار قرار داد و تحریک کرد تا ناخودآگاه ‫پلید و ضد اخلاق و عرف خود را عریان تر کنند و اینچنین واکنشها و فتواهای تعصبی و احمقانه تولید کنند.
۴۵۵٨٣ - تاریخ انتشار : ٣۱ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : ضد مار

عنوان : از مار کشیدن بجای مار نوشتن بپرهیزیم
از آقا اصلانی نقل میکنم این جملات را:
شما آقایان اگر باورمند به تقدس هستید این تقدس باید همه‌گانی و شامل همه‌ی اندیشه‌های انسانی شود. هیچ اندیشه‌ای به خودی خود نسبت به هیچ اندیشه‌‌ی دیگری برتری ندارد. شما با نگاهی تبعیض‌آمیز که به نوعی(((((((

بله؟ چیه چیه چه خبره هان؟
یعنی همه‍ی عقاید مقدسند یا حداقل برابرند؟ مثلاً عقیده آنهائی که نژاد پرستی را ترویج میکنند برابر است با آنکه به یگانگی انسانها باور داند و می اندیشند؟
آنها که سوئ استفاده جنسی از کودکان را امری طبیعی دانسته تازه اوقاتشان هم تلخ میشود که بابا اینهمه علیه این عقاید سر و صدا راه نیندازید، با کسانی که میگویند از کودکان حتی برای کار در کارگاه ها و کارخانه ها نباید استفاده شود، یکی هستند؟
نه جانم مهدی جان، عقاید همه با هم برابر نیستند. آنهائی که زیادی اوقاتشات از تبعیض علیه خودشان ناراحتند و دلشان میخواست بجای مذاهب، این عقاید آنها باشد که مقدس شمرده شوند، نگاهی بکنند به بدبختی هائی که سر سران این ادیان آمده و زیاد غصه نخورند که محروم از شهرت و تقدس مانده اند
۴۵۵۶۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : ایرج رشتی

عنوان : شرم هم خوب چیزیست
"او (اصلانی)غافل از آن است که بنام اسلام کاری را انجام دادن لزوما دلیل نمی شود تا نفس و اساس اسلام را محکوم کرد. آن هم در شرایطی که قرائت های دیگری از اسلام مقابل قرائت رسمی حاکم ایستاده و مخالفت کرده است. اگر این منطق غلط پذیرفته شود پس باید هر کمونیست و مارکسیستی را الی ابد برای جنایات استالین مورد شماتت قرار داد! "(افشاری در گویا نیوز)
شما می خواهید کتاب سرمایه مارکس را که یک پژوهشی علمی است با قران که کتابی غیر علمی است مقایسه کنید؟
قرآن کلی توحش و تناقض در محتوایش نهفته است. برای مثال بریدن دست و پای یک دزد و مسائل شرم آور و تحقیر آمیز در باره زنان .
حالا شما در کتاب سرمایه مارکس چنین چیزی می بینید. ارزش اضافی با شیوه مارکس هنوزم تولید می شود. البته مارکس در کتابش هنوز نتوانست صنعتی شدن و آلودگی محیط زیست را ببیند. ولی برای این گفته هیج کسی دستور اعدام مرا نخواهد داد. ولی اگر کسی جرات داشته باشد و بگوید اینجا و یا آنجای قران مزخرف است, سرش در ایران میرود بالای دار.
شما طوری می نویسید که انگار شما سر دمدار مبارزات با استالینسم بوده اید. در حالی که در داخل خود بلشویک ها افرادی مثل ترتسکی جانشان را هم برای افشاگری استالینسیم از دست دادند. اینها فقط تذکر است و نه طرفداری.
بهر حال این مقایسه ها نشانه نفهمیدن تفاوت هاست و مسائلی را طوطی وار و بدون فکر کردن, تکرار کردن. جان انسان مقدس است نه یک کتاب قران که ضد انسانیت عمل می کند. جان نجفی در خطر است . اگر کمکی در این راه می توانی بکنی انجام ده و گرنه سنگ پراکنی و با اسم بردن یک عده اسلامیست های منحرف دردی را دوا نمی کند . با این قران ودفاع از "مقدسات" فرمان قتل صادر شده. شرم هم خوب چیزی است اقای افشاری.
۴۵۵۵٨ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : " شکستن متحجرات پوسیده گذشته "
" این نمودی از یک ‫‫هنرمندی بسیار شجاع و توانا و نوآور و پویا میباشد −
این همان شعر و ترانه ای است که در تاریخ ماندگار و اثرگذار میشود و نسلهای
آینده از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ جهش های هنری سیاسی ایرانیان در
شکستن متحجرات پوسیده گذشته تحلیل و یاد خواهند کرد!".

نمیدانم چند نفر در ایران آهنگ های رپ را گوش میکنند و چند در صد از آنها
کلمات آنرا در می یابند. گمانم آنست که فقط در صدی از نسل جوان و در شهرهای
بزرگ. و این نسل جوان به سرعت از ایران به بیرون رانده میشود. سالها در خارج
بوده ام و هرگز هرگز به این تعداد ایرانیان جوان و تحصیل کرده ندیده ام که هیچ یک
خیال برگشتن به ایران را هم ندارند.

اما " هنرمند بسیار شجاع و توانا و نو آور و پویا " در ایران کم نبوده و نیست.
از حافظ شروع کنیم که نه تنها تمام صفات فوق شامل او میشود بلکه کسی تاکنون
چون او در قلب ایرانیان نفوذ نداشته و بعد از قران کتاب حافظ در هر خانه ای
یافت و بر عکس قران خوانده و فهمیده میشود. اشعار حافظ پر است از مذمت واعظان و عابدان و وای اگر از پس امروز بود فردایی.

و عبید زاکانی که این زمان پنج پنج میگیرد. چون شده عابد و مسلمانا.

و ملک الشعرای بهار که
ترسم من از جهنم و آتش‌فشان او ------- وان مالک عذاب و عمود گران او
.................................................................................................
جز چند تن ز ما علماء ، جمله کائنات--- هستند غرق لجه‌ی آتش‌فشان او
جز شیعه هرکه هست به عالم خداپرست ----در دوزخ است و روز قیامت مکان او
مشکل بجز من و تو، به روز جزا کسی -------زان گرز آتشین بجهد مادیان او

و ایرج میرزا که :
زن قحبه چه می کشی خودت را ----دیگر نشود حسین زنده
کشتند و گذشت و رفت و شد خاک----خاکش علف و علف چرنده
حالا دگر این کتل متل چیست---------وین دسته خنده آورنده
آیا تو سکینه ای که گویی------------سو استمیرم عمیم گلنده
تو زینب خواهر حسینی ------------------ای نره خر سبیل گنده
خجلت نکشی میان مردم ------------از این حرکات مثل جنده
.................
که بدن حسین خاک شد و خاکش علف و علف بدن حیوان.

و علی دشتی و کتاب بیست و سه سال او .

و بسیار بسیار بسیار دیگر.

امید که خوشبینی جناب سالاری بجا باشد و این ترانه " در تاریخ ماندگار و اثرگذار ... و نسلهای آینده از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ جهش های هنری سیاسی ایرانیان در شکستن متحجرات پوسیده گذشته تحلیل و یاد کنند".

اما گمان من اینست که عملکرد دستاربندان در سی و سه سال گذشته در " شکستن متحجرات پوسیده گذشته " بسیار موثر تر بوده و خواهد بود.
۴۵۵۵۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : ‫رضا سالاری

عنوان : ‫خودسانسوری مهلکتر از دگر سانسوری، رواداری و اندازه داری ‫پیش شرط سکولاریزم و دموکراسی
‫آفرین بر این نسل جدید و جوان و خردمند!
ما ایرانیان همچون اروپائیان ‫باید از این پل احترام احمقانه به متعصبات، مقدسات و مهملات و خرافات برساخته و من درآوردی اجداد و گذشتگان ناآگاه و بیسواد خود عبور کنیم. تا از این افکار و عقاید و باورهای غلط و اشتباهات فاحش پدران و مادران و اجداد و پیشینیانمان تقدس زدایی نکنیم، این محیط بسته و خفقان آور همواره و تا ابد برجامعه حاکم میماند، چنانکه ۱۴ قرن احترام مردم ایران به جعلیات آخوندی حاصلی که نداد هیچ بلکه به خاک سیاهمان هم نشانده. اتفاقاً اینها اکنون از مهمترین و مشکلترین مسائل امروز ماست. اگر جنبش سبز شکست خورد علتش همین فضای بسته ایست که ما خودمان با بهانه احترام به خرافات و جعلیات دروغ نهادینه شده در مردم بیسواد به آن دامن میزنیم! خمینی ظهور کرد و پیروز بیرون آمد چون احترام به خمینی بر هر نحله دیگری از اندیشه و باور اجتماعی مردمان ما غالب بود. باید همچون نجفی تابو شکنی کرد! باید آنقدر این قبیل گفت و نوشت و خواند تا اینها برهمه ما عادی شود و تا دیگر رگ گردنی از خشم بیرون نجهد. برای عادی شدن باید مبارزه کرد نه سانسور. سانسور یعنی عدم تغییر. تغییر با شکستن سنت ها و تابوهای غلط اثبات شده آغاز میشود!

اگر ‫کلاه وجدان شخصی را قاضی کنیم، براحتی میتوان درک کرد و پذیرفت که هیچ دلیلی برای اهانت انگاشتن و یا توهین به مقدسات قلمداد کردن این چند خط شعر بسیار عادی وجود ندارد! هرکاری که دکان آخوندهای متعصب را کساد کند در نهایت گرفتار گردنه توهین به مقدسات آنها میشود.

این نمودی از یک ‫‫هنرمندی بسیار شجاع و توانا و نوآور و پویا میباشد − این همان شعر و ترانه ای است که در تاریخ ماندگار و اثرگذار میشود و نسلهای آینده از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ جهش های هنری سیاسی ایرانیان در شکستن متحجرات پوسیده گذشته تحلیل و یاد خواهند کرد!
و این هم…متن آهنگ نقی :
نقی تو رو قسم به شوخ طبعیت
به این بیرون از گود تو تبعید
به آلت بزرگ زندگانی
که پشت ما نشسته رو به تهدید
نقی تو رو به طول و عرض تحریم
دلار رو به رشد و حس تحقیر
نقی تو رو به امام مقوایی
به طفل علی گوی توی رحم گیر
به درس فقه تو اتاق عمل بینی
به آقا و تسبیح و جا نماز چینی
نقی تو رو به انگشت شیث رضایی
به دینی که اوت شده و فوتبال دینی
آی نقی…حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
نقی تو رو قسم به عشق و ویاگرا
تو رو به لنگ های هوا شده و چاکرا
تو رو به سنگک و مرغ و گوشت و ماهی
سینه سلیکونی و بکارت راه راه
نقی تو رو به ممه های گلشیفته
به آبروی نداشته که از ما ریخته
نقی تو رو به نژاد آریایی
به پلاکی که به گردن آویخته
نقی جون من تو رو به شوشول فرنود
۳ هزار میلیارد زیر گنبد کبود
خلیج فارس و ارومیه هم قصه بود
راستی اسم رهبر جنبش سبز چی بود؟
آی نقی…حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
آی نقـــــــــــی ای نقــــــــی آی نقـــــــــــــی
آی نقـــــــــــــــی آی نقــــــــــــــی آی نقــــــــــــــــــــــــــی
به رحلت جان گوز امام امت
به سیاسیون فسیلی تو غربت
به بیوه های با کلاس پلاس دیسکو
به بحث های روشن فکری تو چت
به غیرت مرد های اون کاره
به زنان مدافع حقوق مرد
به انقلاب رنگی از تو تلویزیون
به ۳ جمعیت کتاب خون
تو رو به شعار های آبکی و توخالی
نقی تو رو به این جماعت حالی به حالی
صبح زنده باد میگن و شب مرده باد
به قهرمان های قصه های خیالی
آی نقی…حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم آی نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
حالا که مهدی خوابه ما تو رو صدا میزنیم ای نقی
تو ظهور کن که ما آماده تو کفنیم آی نقی
آی نقـــــــــــی آی نقــــــــی آی نقـــــــــــــی
آی نقـــــــــــــــی آی نقــــــــــــــی آی نقــــــــــــــــــــــــــی
واااااااااااااااااااااااااااااااااااااای نــــــــقــــــــــــــی

‫خودسانسوری مهلکتر از دگر سانسوری، رواداری و اندازه داری ‫پیش شرط سکولاریزم و دموکراسی
۴۵۵۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : باخته

عنوان : برای خندیدن تفسیر خبر را نگاه کنید
محمد سهیمی , نوری زاده و فرهودی(تفسیر خبر) در صدای آمریکا نظرات مختلف در باره علی نقی دادند. فرهودی گفت علی نقی امام چهارم شیعیان, نوری زاده گفت امام دهم شیعیان و محمد سهیمی که خیلی سعی داشت خودش را یک مسلمان زاده و معتقد معرفی کند گفت علی نقی امام یازدهم شیعیان.
یک مسلمان زاده دیگری بنام علی افشاری در سایت گویا نیوز شروع به فحاشی این مقاله شما کردند. اینها میخوان بحث را منحرف کنند و خودشان را نماینده جنبش سبز جا بزنند که اصلن چنین چیزی مسخره است.
سئوال اینست که بعد از جدائی دین از دولت باید آخوند ها با همین لباس ها در جامعه ظاهر شوند؟ یا باید مثل کسانی که با لباس هیتلری و صلیب شکسته اجازه ندارند در ملاء عام ظاهر شوند ,قدغن کرد. یک قصاب و یک پزشک هم بعد از قصابی و عمل جراحی با لباس خونین در جامعه ظاهر نمی شود.در مساجد خودشان میتوانند از عمامه و عبا استفاده کنند ولی در ملاء عام بنظرم باید قدغن کرد. کسانی که بی شرمانه فتوا میدهند و دستور قتل یک شهروندایرانی را صادر می کنند و باید حد اقل دستگیر و در زندان بمانند. این مسائل باید در قانون اساسی نوین بنظرم در نظر گرفته شود.
۴۵۵۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : الف پرسشگر

عنوان : آقای اصلانی، راستی چرا؟
دنیای ما ایرانی ها شده غریب و غریب. موافق و مخالف!! ولایت اسلام عزیز بیک رفتار عمل میکنند ولی همدیگر را قبول ندارند. فرزندان امام راحل که حالا چماق و تیغ موکت بری را فروخته اند و کت و شلوار به تن کرده و با پول های غارت شده به اروپا و آمریکا آمده اند از ترس اقول بیضه اسلام از بیغ و بن مخالف آدمکشی های ۳۳ ساله اسلام عزیزند. و آندسته از مخالفان که با یک تاخیر ۵ ساله و در کنار برادران بودن، به صف مخالفان پیوسته اند تاریخ آدمکشی اسلامیون ناب محمدی را از تاریخ ۶۷ شروع میکنند و یک سر منکر میشوند که در زمان همراهی با امام امپریالیست از سال ۵۷ تا ۶۷ دهها انسان آزاده روز و شب اعدام میشدند (کسی چه میداند، شاید اینان هنوز در این باورند که اعدام شده گان بخصوص سالهای بین ۶۰ تا ۶۷ از عاملین امپریالیست بوده و قتل آنان واجب بود)
اقای اصلانی براستی چرا قلم شما و همانند شما یک سر قتل عام های ۶۰-۶۷ را خط میزند؟ ایا دعوای شما با بقول شما اصلاح طلبان (گرچه شما خودتان میدانید که درک فرزندان امام راحل از اصلاح طلبی یعنی اصلاح ریش و پشم اسلامی آنزمانشان هست) فقط در این هست که آنها کلا منکر قتل عام اسلامی میشوند و شما منکر قتل عام ها نمیشوید ولی مبنا را از سال ۶۷ میدانید.
به امید اینکه نور الهی نصیب فرزندان امام شود و نور واقعیت ها نصیب شما
به یاد هماره یاران به خاک خفته سالهای ۶۹ تا ۶۷ که غریبانه نام شان و یادشان مرتب قلم میخورد
۴۵۵۴۷ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : پروی کرد

عنوان : شاهین نجفی را از تیررس قاتلین مقدس دور کنیم
سومین وچهارمین فتوی قتل شاهین نجفی ازطرف آیات جذام نوری همدانی و جعفر سبحانی صادر شد واین درحالیست که موج اعدامهای دسته جمعی درزندانها ازسرگرفته شده ۱۶ نفر دریزد /۷نفر درکرمانشاه و ۳نفردر اردبیل .از طرف تشیع مقدس ۱۰۰هزار دلارجایزه برای سر نجفی تعیین شده و پلیس آلمان هم که مدعی حفاظت از جان این هنرمند شده بود از اوخواسته است که فقط شهر محل سکونت اش را ترک کند ! شاهین هم مانده است کجا برود ؟ او گفته است از کشته شدن میترسد / مسلمآ حق هم دارد . آیا بهتر نیست بجای اتلاف وقت و انرژی و سربه سر گذاشتن بیحاصل با مقدسین تقدس درا بکمک شاهین شتافت واورا از تیررس سربازان گمنام حکومت دینی دورکرد ؟اروپا راحتترین قتلگاه برای اوپوزیسیون حکومت اسلامی بوده وخواهد چرا که قاتلان قدسی پس از انجام عمل خیر درکنف حمایت پلیس همین کشورها بسوی کشوراسلامی پرواز کرده اند وآب هم ازآب تکان نخورده /درمورد دارابی هم دیدیم که حلقهء گل برگردنش آویختند. اما ازآنجائیکه تقدس سبب خنگی وخشک مغزی هم میشود / منتقدان بخون تشنهء شاهین حتئ زحمت خواندن این (طنز بی پرده )را در دستگاه شور(( رپ))بخود نداده یا داده اند و اما غیرت /تعصب/ و تقدس خشک یا شاید هم ((تزئینی مصلحتی)) مانع از آن شده که بفهمندش: شاهین نجفی سی ساله / بچه شیعه /بزرگ شده در حکومت دینی(تا بیست و سه سالگی درایران)همان گله وانتقادرا از اوضاع واحوال ودرهم ریختگی اجتماعی وارزشها و گذار ا ز تقدس را دارد که این حضرات درتلویزیونهای خوارج نوع سیاسی عبادی اش رادر دردستگاه همایون(خاص روضه خوانها) رابرابر دستمزد سرمیدهند / شاهین نجفی اما که از خواب ابد زمستانی مهدی نومید شده /امام نقی رابرای (پاکسازی کفز) بظهور میطلبد/ بی هیچ توهینی . تنها جملهء درد آوریکه آتش بدون دودبر به هیزم خشک مقدسین سبز ومصلح انداخته است این است: (راستی اسم رهبر جنبش سبز چی بود)؟یکی دیگر از این حضرات درهمین سایت بدون درک کلام شاهین /سعی در برانگیختن احساسات فمینیستی با دستمایه قراردادن ( عشق و ویاگرا و لنگ هوا و ((چاکرا))؟؟)فرموده اند / ازایشان باید پرسید جناب زمایکه حکومت مقدس دینی درایران بیش ده زن را بدلایل واهی زنا سنگسار فرمود حضرتتان کجا تشریف داشتید ؟وانگهی حضور مبارکتان عرض میشود زنان و دختران در ایران دیرزمانیست از خود تقدس زدائی کرده و بریش کل حکومت دینی خندیده اند ! باورنمیکنید ؟ به سایت خبرنامهء گویا رجوع فرموده و(روابط فرا زناشوئی تهدیدی ویرانگر برای خانواده ) و افاضات و نظرات پزشکان و روانپزشکان دولتی را مطالعه فرمائید !
۴۵۵۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۹ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : نظر

عنوان : توهین به مقدسات
زمانی در قلب اروپا کلیسای کاتولیک نظام انگیزاسیون را برپا کرده بود و هر آزاد اندیشی را مشابه رژیم ارتجاعی جمهوری اسلامی و به بهانه "توهین به مقدسات" شکنجه و محاکمه و اعدام می کرد. این مورد جدیدی نیست و مرتجعین مذهبی برای حفظ نظام ستمکار و تبهکار خود که هدفی جز ثروت و قدرت برای آنها در همین دنیا ندارد از این شیوه ها برای سرکوب هر فکر مخالفی استفاده کرده اند. اصلاح طلبان حکومتی و امامزاده های سبز پوشی که عمری را در خدمت همین مرتجعین فاسد مذهبی بوده اند به غیر از این رفتار شرم آور توجیح تحت سپر دفاعی "توهین به مقدسات" رفتار دیگری را انجام نمی دادند. آنها خادمان رژیم تبهکاری بوده و هستند که وجودشان به بودن این فساد مذهبی وابسته است. ننگ همکاری و خدمت به ملاهای شیاد را نمی توانند پنهان کنند و باز به اشکال مختلف به دفاع از انگیزاسیون اسلامی در قرن ۲۱ می پردازند. محفلی که سالها چشم امید به این امامزاده ها داشته است و حتی مدعی بود که در خط آنها بوده و همراه نظام تیره آنها بوده است نیز هنوز در خود افرادی را دارد که از ایادی پرت شده مرتجع این نظام در مراسم بزرگداشت جنبش چریکی که خود نیز اعتقادی به آن ندارد دعوت می کند و این نیز باز ناشی از طمع فرصت طلبانه می باشد که هنوز چشم امید به این امامزاده ها دارند. این محفل رسوا نیز عمله های دسته دوم سکولار حمایت از فتوا می شوند تحت توجیح اینکه نباید بهانه به برادران تمایت خواه امامزاههای محبوب انها داد چرا که شاید امیدی اندکی که آنها برای بازگشت امازادههای سبز پوش دارند از دست برود!
دست مهدی اصلانی درد نکند که با نوشته های زیبای خود آب به لانه این مورچگان رذالت می ریزد!
۴۵۵٣۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : حیدری نعمتی
جناب اکبر رادی،
دورانی که دو میلیون نفر - من جمله بعضی از همین ها که مقاله و کامنت
مینویسند - مسیر فرودگاه تا مدرسه را فرش کرده و جلو پنجره از حال میرفتند
گذشته است. امروز حتی تاکسی برای اینها - که خیلی هایشان بنز و پژو دارند -
هم توقف نمیکند. اینها مانند اکثر رژیم ها برای کشتن احتیاج به فتوا ندارند ،
مامور ویژه دارند. اینها خر را زده و برده اند ولی هر چند وقت یکبار بامبولی
تازه میزنند و آتش آنها را که هنوز جهت خر خیالی در جنگند تیز تر میکنند.
امروز سه میلیون نفر خودجوش به انتخابات اعتراض میکنند و کشته میدهند.
اگر از این جنبش ها پشتیبانی نشود لابد باید منتظر شاهزاده و یا خانم رییس
جمهور باشیم تا مانند کرزای و نوری المالکی برای ما از خارج وارد کنند.
اگر منظور آنها باز کردن زخمهای کهنه هم نبوده همین تکرار اتهامات به یکدیگر و کسانی که کاری به فتوا نداشته اند و حیدری نعمتی کردن روابط برای صدمین بار، ما را از پرداختن به موضوعات بسیار مهمتر حیاتی باز میدارد.
۴۵۵٣۲ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : اکبر رادی

عنوان : دفاع از آزادی بیان همیشگی و همه جا ضرورت اول
جناب پیروز
اگر فکر می کنید جریان فتوا و ...پوست خربزه است( که شاید هم باشد) چرا به آن دامن می زنید و چرا دوستان اصلاح طلب به جای چند کلمه در دفاع از آزادی بیان، به محکوم کردن و غر زدن و بی مقدار کردن افراد، تحت عنوان همیشگی"توهین به مقدسات" پرداخته اند. فتوادهندگان که تکلیف شان روشن است. موضع گیری کسانی اهمیت دارد که خود را زخم خورده نبود آزادی بیان و اندیشه می دانند
اگر شصت سال دیگر هم اوضاع به همین قرار باشد ذره ای در دفاع از آزادی بیان نباید تردید کرد. و الا دوستان زیادی در دفاع از موقعیتشان به دیگران تهمت "توهین به مقدسات" می زنند و کسانی چون شما به بهانه دیگری می خواهید از کنار آن بگذرید.
۴۵۵۲۵ - تاریخ انتشار : ۲٨ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : peerooz

عنوان : یکبار فریبم دادی لعنت بر تو ، بار دوم لعنت برمن
الهی، هر که را عقل دادی، چه ندادی؟ و هر که را عقل ندادی، چه دادی؟
خواجه عبدالله انصاری

عقل چیزی مرادف ، مشابه ، جزء و یا کل هوش ، فهم ، قوه درک و خرد است
که جهت حفظ منافع خود و بستگان و نزدیکان و شرکا و غیره بکار میرود.
به جنبه اخلاقی آن کاری نداریم یعنی آنکه بی عقلآن الزاما صاحب پایگاه بالا تر
اخلاقی نیستند.

سی و سه سال است که گروهی " عاقل " منافع خود را حفظ کرده و مخالفان را یا
از بین برده و یا به انواع حیل تار و مار کرده و مخالفان در تمام این مراحل رودست خورده اند.

بیست سال پیش ژاپن ، چهار سال پیش امریکا ، یک سال پیش اروپا دچار بحران
مالی شده اند که هنوز ادامه دارد و امروز گفتگوی ورشکستگی یونان و دیگر کشور های اتحادیه اروپاست. جمهوری اسلامی نه تنها از این توفان برکنار نیست بلکه فساد مالی و اخلاقی آن و تحریم ها مشکلات را بسیار بیشتر کرده و گرانی مردم را عاصی
نموده است. غارتگران مذهبی - سپاهی - بازاری این بارنیز حیله ارتداد را برای
سی و سومین بار( سال ) علم کرده اند و ما یکی دو هفته است که در زیر آن سینه میزنیم.
آخرین سینه زن جناب مصداقی ست که مهمترین موضوع قابل بحث امروزی دنیا را
همراهی " اصلاح طلبان " با این ارتداد میدانند. در اینجا مثلی است شبیه اینکه یکبار فریبم دادی لعنت بر تو ، بار دوم لعنت برمن.
۴۵۵۱۹ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : جنبش شکست نخوردگان

عنوان : نقوی شدن شما را تبریک می گویم
آقای اصلانی ، از اینکه اهمیت دفاع از آزادی بیان و عقیده و دفاع از شاهین نجفی را در این برهه از زمان مهم تشخیص دادید و به قول امام نقی، به نقویون پیوستید، از شما تشکر می کنم و اما چند نکته:
۱. کمپین شناسایی امام نقی که تقریبا یکسال پیش آغاز شد، بدنبال سخنرانی یکی از اخوندها بود که گفته بود امام نقی حقش از همه بیشتر خورده شده است. چون همه از علی و حسن و حسین و غیره صحبت می کند و کسی امام نقی را نمی شناسد. کمپین با لبیک گفتن به این فراخوان آغاز بکار کرد و تعداد نزدیک به ۱۹۰۰۰ نفر روی صفحه فیس بوکی خود دارد که به همان اسم کمپین شناسانده امام نقی معروف است و اخیرا ویدیوی حلول آغاز دومین سال ظهور امام نقی را منتشر کرده است.
۲. از آنجا که به این موضوع علاقمند شده اید و قلم خوبی نیز دارید، ایکاش می توانستید از صدر مشروطیت تا کنون تاریخچه ای از این احکام ارتداد و قتل و کشتار ها برای خاموش کردن صدای منتقدین و در کنار آن سکوت آخوندهای مکلا و کرواتی میدادید که برای کسانی که سکوت و توجیهات مکلاها و کرواتیهای فعلی را می بینند، بتوانند با تاریخ حداقل یک صد ساله اینها آشنا شوند تا بدانند که روی کار آمدن خمینی اتفاقی غیر منتظره در تاریخ نبود. خمینی بر شانه این مکلاها و کرواتیها که ما همان جنبش ملی اسلامی می نامیم به قدرت رسید.
۳. در خاتمه همانطور که خود میدانید ، اگر در مقابله با حمله این ایلغار ایت الله ها ، مقاومتی سازمان داده نشود و بهای صدور این فتواها را زیاد نکنیم، این آیت الله ها بازهم جری تر شده و خواهان آن هستم که حالا که به ضررورت حمایت از شاهین نجفی نوشتید، از فراخوان تظاهرات سراسری به پشتیبانی از وی و در دفاع از آزادی بیان و عقیده و محکوم کردن صدور فتوای قتل که روز شنبه ۲۶ ماه می می باشد، پشتیبانی کنید.

فقط در تند پیچهای تاریخ است که میتوان سره را از ناسره تشخیص داد. در مواقع معمولی حرافی در مورد آزادی بیان و عقیده خرجی ندارد.
۴۵۵۱٨ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۱       

    از : یک خواننده

عنوان : اجازه هست من هم تعبیر و تفسیر خودم را از هدف شما بنویسم؟
آقای مهدی اصلانی!
شما سعی کرده اید که به تعبیر و تفسیر خودتان، حرف اصلی چند نفری را که اسم برده اید توضیح دهید.

با توجه به آن دو نوشته مشترک شما با دوست مخصوصتان، و جعل و تحریفی که در اولی شده بود تا موضوعی ساده و بسیار کم اهمیت را تبدیل به یک تراژدی بزرگ کند، و عذر بدتر از گناهی که در نوشته مشترک دوم آورده بودید...

با توجه به ناراحتی بسیار زیادتان از توهین به «مقدسات» به دلیل حضور یکی از اصلاح طلبان در مراسم بزرگداشت سیاهکل...

با توجه به نگرانی برای من قابل فهم شما و دوست شما از نزدیک شدن نیرو های سیاسی واقعاً موجود (نه خیالی یا بدل شده به زائده امپریالیسم) در صحنه مبارزه با دیکتاتوری حاکم...

و با توجه به موارد دیگری که واردشان نمی شوم...
من که با قاطعیت تمام مخالف هرگونه آزرده کردن شاهین نجفی دردمند و عزیزمان هستم، همانطور که شما در مورد دیگران کرده اید، به خودم اجازه می دهم که به تعبیر و تقسیر خودم از مقاله شما بپردازم.
به نظر من، شما حرف اصلی خود یا هدف اصلی خود را در این قسمت پایانی این نوشته توضیح داده اید:
« گفتن این‌که جنبش سبز رنگین‌کمان است و متکثر و چه و چه دیگر به کار سیاست امروز نمی‌آید. چون از اولش هم سبز متکثر نبود و نیست. از همان آغاز همه باید به سبز می‌پیوستند، سبز با کسی ائتلاف نداشت و ندارد.»

قضاوت در مورد درست یا نادرست بودن ادعایتان را به این همه مبارزانی می سپارم که داخل ایران در عین تکثر و اختلاف نظر های اساسی با هم، و در عین تضاد های عقیدتی و سیاسی و فرهنگی با هم، و در حالی که بسیاری از آن ها به همه گونه حمایت از شاهین پرداخته اند خود را جزو «جنبش سبز» می دانند.
۴۵۵۱۷ - تاریخ انتشار : ۲۷ ارديبهشت ۱٣۹۱