شعرهایی از سر دل تنگی


مجتبا کولیوند


• شب از آرامش لبریزست
شب آرامش دنیاست.

با این حال
بغض های من همه
در شب می ترکند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۶ خرداد ۱٣۹۱ -  ۲۶ می ۲۰۱۲


 
۱
شب از آرامش لبریزست
شب آرامش دنیاست.

با این حال
بغض های من همه
در شب می ترکند.

۲
باران و عطش
خاطره های ابدی کویری اند
خاطره های ابدی مادرم
انتظار و دل تنگی است.

٣
ترق ترق ترق
عبور اسبی بی سوار
بر کوچه سنگ فرش
ترق ترق ترق
ضرب آهنگٍ پایان شومٍ یک انتظار.

۴
سنگ را
با آب آشتی می دهم
ماهی ها
دسته جمعی کوچ می کنند.

۵
امشب دریا جوشان است
دریا خروشان است.

بر ساحلٍ چشم انتظار
زنی و کودکی خفته اند
در افق دوردست
بلمی سرگردان است.

۶
تنهایی و باران
باران وتنهایی

در روزهای بارانی
دریچه های متروک
چه غم سنگینی دارند.

۷
بر دیوار نمایشگاه
در جنگلی پاییزی
خفته است جنگل بان.
آرامش او را حتا دیگر
شلیک شکارچی نیز برهم نمی زند.

٨
از چه بگویم،
از رود یا خیال؟
یا ز افکار بیدٍ مجنون
که همواره
آشفته است در باغ.

۹
این بار هم ملاقاتی نه،
دیداری نه.

انتظار به سرآمد و
از لیوان شیر سرریز کرد.

۱۰
بوسه ی آفتاب
بر لب بام…

خواب خوش
نرگسی های باغچه است.

***