خواب در ایستگاه راههای موازی


طاهره بارئی


• در ایستگاه راه آهن
چمدانها زنده تر از مسافرانند
خوش و آب و رنگ تر،
چابک تر
... ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۲۰ خرداد ۱٣۹۱ -  ۹ ژوئن ۲۰۱۲


 
 
در ایستگاه راه آهن
چمدانها زنده تر از مسافرانند
خوش و آب و رنگ تر،
چابک تر
آواز خوان جلو جلو می دوند
و خوابزدگان را
دنبال خود می رقصانند

آیا قطار
درعینک های بی حسَی این مسافران
سوت میزند؟
یا دود درازی ست
سر گشادش در ابر ها
که تّشتک روی در ِچشمشان میچسباند؟

پا گذ اشتن روی رکاب !
سوار شدن!
یا بالا آمدن از چاه وگرفتنِ طناب ؟
دستگیره را بنگرید
و از جا کنده شدن ِ سرعتی
که فریاد های نشنیده شان را درهم می پیچد

خالی کردن ِ دل ِهوا
دست تکاندن به باد
آیا میدانند؟
پس با چشمهای بسته
سکندری خوران
چرا برای بار و بندیلشان ناز میکنند؟

چمدانهائی وفادارتر از با وفا
جون سگهای تربیت شده ی نابینایان
بینوایان را با خود می برند

عصای سفیدی لازم است
برای نوشتن
پیچیدن به پر وپای خواب رفتگان
تا فوران چشمه ای، از سنگ
همه را از بیداری خیس کند