"ستون پنجم"ی های سفارت جمهوری اسلامی در سوئد افشا میشوند
آیا دوران طلایی جاسوسان ایرانی در سوئد رو به افول است؟


برمک بهداد


• آیا زمان آن فرا نرسیده است که به "دیالوگ انتقادی" از طرف حکومت سوئد با جمهوری اسلامی خاتمه داده شود؟ چندین کشور اروپایی چند سالی هست که از دیالوگ با ایران دست برداشته اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲٣ خرداد ۱٣۹۱ -  ۱۲ ژوئن ۲۰۱۲


با انتشار دو گزارش در روز یکشنبه ۲۷ ماه "می" در روزنامه ی "داگنز نی هیتر"، سفارت جمهوری اسلامی ایران بار دیگر و طبق معمول دست به تکذیب و انحراف افکار عمومی زده است.
در سلسله مقالات چاپ شده به تلاشها و حرکات جاسوسی و ستون پنجمی پانزده تا بیست کشور جهان اشاره و پرداخته شده است.
نکته ی حائز اهمیت بخش مخصوص راجع به اقدامات و فعالیتهای جاسوسی و امنیتی رژیم جمهوری اسلامی در سوئد میباشد.
بنا به گزارش "ماتیاس کارلسون"، یکی از نهادهای امنیتی در ایران از طریق شخصی مجهول به اسم "علی" با یک آژانس خصوصی سوئدی تماس گرفته است تا یک دختر دانشجوی ایرانی را تحت نظارت و تعقیب قرار بدهند.
رایزنی ها و تحقیقات دستگاههای امنیتی سوئد آشکار کرده است که این اقدامات به شبکه های جاسوسی رژیم اسلامی ایران در تهران برمیگردد.
برخورد فوری و مضحک سفارت جمهوری اسلامی ایران در این رابطه قابل تامل میباشد.
به راستی تکذیب نامه ی سفارت ایران که برای سردبیر روزنامه "داگنز نی هیتر" فرستاده شده است چه محلی از اعراب میتواند داشته باشد.
در طی دو دهه ی گذشته شماری از فعالان سیاسی کرد و ایرانی بدست عوامل سفارت جمهوری اسلامی ایران به طرز وحشتناکی در سوئد به قتل رسیده اند.
خاطره ی قتل فجیع "عفت قاضی"، "کامران هدایتی" در دهه ی نود میلادی و "غلام کشاورز" و نیز ترور "استاد خلیل عالی نژاد" در ۲۰۰۱ هنوز از اذهان عمومی ایرانیان سوئد محو نشده است.
با وجود این، سفارت ایران طبق روال همیشگی و متعارفش همچنان که دفعات پیشین هم، سفرای سابق این رژیم عمل کرده اند، این بار هم در مقابل جسارت و افشاگری این خبرنگار جسور سوئدی کوتاه نیامده اند و بیشرمانه نقش خویش در سرکوب و تعقیب فعالان سیاسی را در خارج کشور انکار کرده اند و دو قورت و نیمشان هم باقی است!
با نگاه گذرایی به مطبوعات و روزنامه های سوئد در طول یکی دو دهه ی گذشته متوجه میشویم که تنها چندین مقاله و گزارش در رابطه با حجم وسیع عملیات و فعالیتهای عوامل جمهوری اسلامی ایران انتشار یافته است.
روزنامه های صبح مترو، سونسکا داگبلادت، افتون بلادت، ایداگ، نی هترنا، پرولترن، از این زمره اند.
شایان ذکر است که روزنامه ی صبح "مترو" در این میان بیشترین سهم و تلاش را داشته است.
ولی تا جایی که دیده شده است هیچ وقت اقدام قاطع و جدی ای در برابر این گونه افشاگریها از جانب دولت سوئد عملا مشاهده نشده است.
مواردی که هم فرصت چاپ و انتشار یافته اند برای نمونه همین مقالات اخیر، به واسطه ی جسوری و نترس بودن خبرنگاران مذکور بوده است.
یکی از بارزترین نمونه ها در طول سالهای اخیر افشاگری و نوشتن مقاله ای حرفه ای از سوی روزنامه نگاری سوئدی باسم "نوری کینو" بوده است.
در یک مورد در دسامبر ۲۰۰۶ کار به جایی رسیده بود که سفیر وقت جمهوری اسلامی ایران "حسن قشقاوی" در مصاحبه با روزنامه ی صبح "مترو" خواهان عذرخواهی رسمی دولت سوئد از ایران شده بود.
بجز حجم وسیع فعالیت های اقتصادی سوئد با کشور ایران هیچ دلیل و مستمسکی وجود ندارد که چرا حکومت پادشاهی سوئد چشم خود را در طول دو دهه ی اخیر بر روی این نوع وقایع بسته است.
در بعضی موارد خاص که جای هیچ شبهه ای نبوده است عملا با سکوت خود راه را بر محاکمه ی عاملان وآمران بسته بود.
به نقل از روزنامه ی" سونسکا داگبلادت" ۲۰۱۰ پلیس امنیتی سوئد بنا به گزارش سالیانه ی خود در زمینه ی جاسوسی علیه ی پناهندگان در هشتصد مورد تحقیقات کرده است که در چندین مورد مرتکبان لو رفته اند. و در مواردی اداره ی مهاجرت به افراد مظنون ویزا نداده است.
نکته ی جالب توجه دراین است که برخلاف دفعات پیشین این دفعه یکی از مقامات ارشد پلیس امنیتی "سیپو" به نام "ویلهلم اونگه" به وضوح و آشکار پرده از بخشی از فعالیتهای سیستم جاسوسی جمهوری اسلامی ایران بر میدارد و صراحتا از سفارت ایران بعنوان یکی از منابع و کانال های جاسوسی نام برده است.
آیا چاپ و نشر مقالات مزبور میتوانند سرآغازی باشند بر شروع یک دوران جدید از روابط سیاسی حکومت سوئد وحکومت ایران؟
مقطع جدیدی که اصول اولیه ی آن عملا بر رعایت موازین حقوق بشر و ملت ها استوار باشد.
آیا شاهد آن خواهیم بود که برهه ی نوینی از روابط فیمابین بر اساس پرنسیب های دموکراسی و به دور از صرفا منافع تجاری و اقتصادی آغاز شود؟

آیا زمان آن فرا نرسیده است که به "دیالوگ انتقادی" از طرف حکومت سوئد خاتمه داده شود؟ با وجود اینکه چندین کشور دیگر اروپایی چند سالی هست که از دیالوگ با ایران دست برداشته اند.
به نظر میرسد که با وقایع جاری جهان و تحولات خاور میانه و نیز رویدادهای داخلی ایران، ستاره ی بخت ستون پنجمی های جمهوری اسلامی ایران رو به افول گذاشته است.

برمک بهداد - خبرنگار آزاد