سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران
برای ایجاد جنبش کارگری ضروری است


گروه پژوهش کارگری


• به جرات می توان گفت که اعتراضات کارگری در ایران بیشترین فضای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی حال حاضر را نسبت به اعتراضات سایر اقشار جامعه گرفته است ، منتهی بدلیل در اختیار بودن فضای سایتهای داخلی و خارجی انعکاس اخبار کارگری کمتر از مخالفتهای سایر اقشار دیده می شود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۵ تير ۱٣۹۱ -  ۲۵ ژوئن ۲۰۱۲


* به مناسبت طومار اعتراضی ده هزار کارگر ایران و دستگیری فعالین کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری

به جرات می توان گفت که اعتراضات کارگری در ایران بیشترین فضای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی حال حاضر را نسبت به اعتراضات سایر اقشار جامعه گرفته است ، منتهی بدلیل در اختیار بودن فضای سایتهای داخلی و خارجی انعکاس اخبار کارگری کمتر از مخالفتهای سایر اقشار دیده می شود . این موضوع حتی در مقایسه با نسبت اخبار منتشر شده در مورد کارگران در چند ماه پیش نسبت به گذشته در سایتهای گوناگون نیز بآسانی مشاهده می گردد ، چراکه بخشی از اخبار اکثر آنها را مسائل کارگری پر کرده است . بطوریکه نه تنها گروههای چپ حجم اخبار کارگری خود را بیشتر کرده اند ، بلکه سایتهای سایر گروههای سیاسی و حتی گروههای مذهبی و از جمله اصلاح طلبان نیز به انتشار این اخبار پرداخته اند . ناگفته نماند که سایتهای وابسته به دولت و حکومت همچون ایلنا و سایرین نیز چه بدلیل جنگ قدرتی جناحها و بدلیل جذب کارگران توسط تشکلات وابسته و چه واقعیت افزایش اعتراضات ، بیشتر از سایر سایتها به انتشار اخبار اعتراضات کارگران بپردازند ، هرچند بیشتر نقل قولهای اخبار از طریق نمایندگان زرد کارگری است . اکثر گروههای سیاسی باور داشته و دارند که اعتراضات و اعتصابات کارگران می تواند نقش مهمی در تغییر یک رژیم داشته باشد همانطور که این نقش را در سالهای ۵۶ و ۵۷ داشتند ، اما همواره گمان کرده و می کنند که پس از شکل دادن و گسترش خود و احیانا ایجاد آلترناتیو ، آنگاه براحتی خواهند توانست از کارگران بعنوان لشگر پیاده استفاده کنند . اما توقف تظاهرات خیابانی و سرکوب شدید دانشجویان و گروههای سیاسی و اجتماعی بهمراه اوج گرفتن تظاهرات گسترده کارگران ، همه گروهها را وادار کرده که به مسائل کارگران بیشتر بپردازند . حکومت به دلیل گسترش اعتراضات کارگران و مخصوصا دو موضوع طومار اعتراضی ده هزار کارگر به وزیر تعاون و کار و همچنین دستگیری فعالین کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری در روزهای اخیر موجب گردید تا بخش چهارم مقاله به این دو موضوع اختصاص یابد که هردوی آنها نقش مهمی در آینده سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران دارند .
اعتراضات کارگران چه بطور خود جوش و چه تحت تاثیر برخی از فعالین کارگری در ابعاد مختلف ، در واحدهای صنعتی ، صنفی و در اکثر شهرها در جریان است و کارگران آگاه در این پروسه و با توجه به نیروهای امنیتی که مراقبند تا به این حرکتها برچسب سیاسی زده و آنرا همچون اعتراضات دموکراتیک سایر اقشار سرکوب کنند ، بدنبال راه حلهای گوناگونی برای نتیجه گرفتن هستند . زمانیکه برخی از کارگران واحدهای نساجی بیش از دوسال حقوق خود را دریافت نکرده اند ، با توجه به بیکاری و قراردادهای موقت و گرانی سرسام آوری که درگیر آن هستند ، دیگر اکثریت کارگران قادر به ادامه زندگی حتی زیر فقر نبوده و ناچارند که مبارزات صنفی خود را گسترش دهند . برخلاف وعده های ایجاد دو میلیون کار توسط مسولین درسال گذشته ، اکنون بعضی از مسولین از بیکاری حداقل صد هزار نفری کارگران در بخشهای صنعتی در سال پیش سخن گفته و تورم را بالای ۲۰ درصد اعلام می دارند . بخشی از سرمایه داران چه بدلیل بهانه تحریم و عدم امکان واردات مواد اولیه و قطعات مورد نیاز و چه بدلیل واردات پرسود و نداشتن دردسر کارگری ، بدون اینکه تکلیف کارگران را از نظر حقوق عقب افتاده و نحوه بازخریدی و تمدید بیمه آنها روشن کنند ، کارخانه های خود را تعطیل کرده اند . مسولین نظام از دفتر رهبری ، فرماندهان سپاه ، روحانیون ، وکیلان مجلسها ، گروههای سیاسی همچون موتلفه و جبهه پایداری و سایر اصولگرایان ، وزرا و مسولین رده بالای نظام همه در راه پرکردن کیسه های خود چه از قراردادهای پروژه ها ، چه از واردات قانونی و غیرقانونی ، چه استفاده از طریق رانتهای بانکی و بودجه کشور هستند . کارگران که با اعتراضات پراکنده خود گمان می کردند که بالاخره نظام فکری بحال آنها خواهد کرد و حتی مدتی با یارانه سوراخهای زندگی خود را پوشش می دادند ، سرانجام دریافتند که باید درفکر گسترش اعتراضات و تداوم آن با راه حلهای گوناگون و جدید باشند .
مهمترین حرکت سازماندهی شده مربوط به اعتراضات و اعتصابات گسترده و مداوم کارگران پیمانکاریهای پتروشیمی های منطقه بندر امام بود که با پایداری کارگران در خواسته های خود که مهمترین آنها تبدیل قراردادهای پیمانکاری به رسمی و حذف پیمانکاران بود ، با بخشنامه دولت مبنی برانجام اینکار به نتیجه موقتی رسید . دلیل این امر معطلی بیش از حد مسولین دولت با وجود گذشت چند ماه از صدور بخشنامه می باشد که ترفندی برای خسته کردن و جدا کردن کارگران و سپس کنترل کارگران آگاه در تداوم اعتراضات و اعتصابات آینده است . در این میان مسولین دولت ترفندهایی در رسمی کردن کارگران همچون داشتن سابقه بیشتر ، بررسی مهارت و تخصص کارگران ، امتحان شرعی و نکاتی همچون تحویل و تحول از پیمانکار را برای کش دادن این تغییر و کنترل دامنه اعتراضات بکار گرفته است . اما حرکت کارگران پیمانکاری پتروشیمی بندر امام موجب گردید تا سایر کارگران پیمانکاریها که برای بخشهای دولتی کار می کنند و برخی از آنان نیز همچون کارگران پیمانکاریهای پتروشیمی تبریز ، تهران ، سایر پتروشیمی ها ، پالایشگاهها ، نیروگاهها ، شهرداریها و برخی از پیمانکاریهای سایر وزارتخانه ها خواستار رسمی شدن خود و حذف پیمانکارهای وابسته گردند که در نتیجه بخشنامه کلی دولت در این مورد صادر گردید . اما بدلیل وابستگی صاحبان پیمانکاران به مسولین نظام که حاضر به از دست دادن درآمد مفت خود نیستند ، زیرا کارگران این پیمانکاریها در واحدهای دولتی و با استفاده از امکانات آنها کار کرده و برای کنترل اینکار شرکت بزرگی با هزینه های سرسام آور لازم نبوده و تنها کافیست چند نفر ترتیب مسافرتها و بخش مالی را انجام داده و چند برابر حقوق هرکدام از کارگران را از دولت دریافت کنند . از طرف دیگر دولت نیز با اینکار باید برخلاف مصوبه مجلس در کاهش بوروکراسی دولت عمل کرده و از طرف دیگر با رسمی شدن کارگران قادر نخواهد بود حقوق و مزایای کارگران را نپردازد ، کاریکه توسط کارفرمایان در زمان توقف پروژه و کار اجرایی براحتی انجام می گرفت .
اعتراضات کارگران بصورت راه پیمایی بسمت ادارات وزارت کار منطقه و فرمانداریها و ادارات دولتی و بستن جاده ها که مدتی متوقف شده بود ، با تجمع ۵۰۰ کارگر ساختمانی جلوی مجلس شکل تازه ای یافت . این حرکت موجب حرکت جدیدی در کارگران اصناف ایجاد خواهد کرد که بیکاری ، قراردادهای موقت در آنها بمراتب بیشتر از کارگران کارخانه ها و پروژه ها بیداد می کند . محدودیت بیمه کردن کارگران ساختمانی طبق پیشنهاد نمایندگان مجلس که در حقیقت منتخب حکومت هستند و نسبت دادن بیمه تعداد محدودی از کارگران ساختمانی هر استان در هر سال به تعیین بودجه امریست که با هیچ قانون کاری مطابقت ندارد . قانونی که در مجلس در حضور کسانی همچون محجوب و سایر نمایندگان دروغین کارگر تصویب شده ، آنان که خانه کارگر و حزب کار را ناندانی خود کرده و از طریق رانت و اینکه قادر به کنترل اعتراضات کارگران هستند به مجلس امسال راه یافته اند و حتی تلاش دارند تا همپالکی دیگر خود کمالی را کاندید ریاست جمهوری آینده کنند . آنها بعنوان حافظ حقوق کارگران ساختمانی بمیان آنها در جلوی مجلس رفته و قول می دهند که بودجه ای مناسب برای بیمه شدن کارگران ساختمانی را تصویب کنند ، نه اینکه این قانون ضد کارگری را که حق طبیعی هر کارگری برای بیمه شدن است را لغو کنند . این موضوع دو جنبه را روشن می کند ؛ اول کمبود کارگران آگاه که این نمایندگان زرد وابسته را افشا کرده و کمکاری فعالین کارگری که باید با حضور خود ضمن افشای این مساله به سازماندهی کارگران معترض بپردازند و دوم اینکه چنین تجمع هایی از کارگران در مقابل ادارات دولتی و مجلس کاربرد دارد . بیکاری افزاینده و زندگی زیر خط فقر با گرانی روزافزون که به اعتراضات متعدد کارگران انجامیده در فضای جنگ قدرتی جناحهای حاکم در برهه جلسات مسولین نظام در مورد انرژی هسته ای با قدرتهای بزرگ ، می باید به گسترش سازماندهی کارگران منجر گردد .
سالهای ۸۳ ببعد که پس از اعتراضات کارگران ، جمع آوری هزاران امضا برای تشکیل سندیکا و شورا و کمیته و بطور کلی تشکلات مستقل کارگری به توسط کارگران آگاه و فعالین کارگری انجام گرفت ، در فضای شرکت دولت در سازمان جهانی کار ، در ادامه به ایجاد سندیکاهای شرکت واحد و نیشکر هفت تپه و تعدادی کمیته های کارگری منجر گردید . هرچند آن تشکلات بدلایلی همچون منیت ها و اختلافات تئوریکی با سرکوب شدید دولت ، ضربه سنگینی خورده و فعالیت بیشتر آن فعالین بسیار محدود شده و شدیدا تحت کنترل نیروهای امنیتی بوده و یکپایشان در زندان و پای دیگرشان در دادگاههای فرمایشی هستند ، و هزاران کارگری که امضایشان در این میانه خشک گردید . نامه ای که اخیرا با ۱۰،۰۰۰ امضای کارگران چند استان به وزیر تعاون و کار جهت پیگیری ارائه گردید ، گام مثبت و جدید دیگری در ادامه حرکتهای پیشین است که علاوه بر اینکه کارگران مناطق و واحدهای گوناگون را بهم پیوند می دهد ، گسترش اعتراضات سراسری کارگران را نیز افزایش می دهد . این امضاها که در واحدهای صنعتی و مجتمعهایی همچون پتروشیمی های بندر امام و کارون ، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران ، شرکت راه آهن یزد ، صنایع فلزی شماره ۱ ، کارخانه صنایع فلزی شماره ۲ ، کارخانجات شهید قندی ، پروفیل یزد ، فرنخ و نازنخ ، شرکت ایران چوب ، لاستیک البرز ، کاشی کویر یزد ، شرکت ایران ریسه ، تک تاز موتور ، ریسندگی یزدباف ، فرش پارس ، ایرساکو ، نخ البرز ، شرکت فرآوری نسوز پارس ، کارگران ساختمانی ، پرسنل و پرستاران برخی بیمارستانهای تهران ، دارو شیشه ، مهرام ، هفت الماس و همچنین کارخانه های دیگری در شهرستان ساوه در استانهای تهران ، قزوین خوزستان ، مرکزی و یزد جمع آوری شده اند . چنانچه اخبار حاکیست که امضای کارگران در سراسر کشور در جریان بوده و هر مرحله با ۱۰،۰۰۰ امضا به وزارت کار تحویل خواهد گردید ، اهمیت این موضوع چنان بود که انتشار و بازتاب این خبر در تمام سایتهای دولتی و وابسته و همچنین بیشتر سایتهای کارگری و فعالین کارگری داخل منتشر گردیده و اکثر گروههای چپ و دیگر گروههای سیاسی خارج کشور نیز به انتشار وسیع آن پرداختند . ضرورت دارد که تشکلات مستقلی همچون سندیکای واحد و هفت تپه ، اصناف مستقلی همچون خباز، نقاش ، فلز کار و مکانیک و سایر تشکلاتی همچون کمیته هماهنگی و مدافعان حقوق کارگر با توجه به شرکت برخی از کارگران در امضای نامه ، به کار بیشتر در احیا و یا گسترش تشکلات خود کوشیده و موجب ایجاد سایر تشکلات مستقل کارگری گردند .   
متن نامه ای که به وزیر تعاون و کار و رفاه اجتماعی تحویل شد حاوی مطالب مهمی است که بسادگی آنچه گرانی و یارانه و اصلاح قانون کار برسر کارگران آورده است را بازگو می کند که متن کامل آن بدلیل اهمیت آورده می شود ؛ همانطوری که همگان می‌ دانیم و بر آن آگاهیم از یک سال و نیم پیش با آغاز فاز اول طرح قطع یارانه‌ ها اقلام و کالاهای اساسی زندگی چندین برابر افزایش قیمت داشته‌ اند . این در حالی است که در طول این مدت میانگین دستمزد کارگران بر روی هم در سال ۹۰ و سال جاری ، نسبت به سالهای قبل از اجرای فاز اول قطع یارانه‌ها حتی کاهش نیز پیدا کرده است و علاوه بر آن در طول این مدت با اعمال ۴ و سپس ۵ در صدی (مالیات بر) ارزش افزوده بر روی کلیه کالاهای مصرفی ، عملا حدود ۵ درصد از دستمزد روزانه زیر خط فقر ما کارگران به خزانه دولت سرازیر شده است . عدم پرداخت بموقع دستمزد زیر خط فقر کارگران بیداد می‌کند . توام با چنین وضعیت اسفبار و غیر قابل تحملی در مورد دستمزد‌ها ، اصلاحیه‌ ای بسیار ضد کارگری بر روی قانون کار که امنیت شغلی و معیشت کارگران را نشانه رفته است تهیه شده و قرار است بزودی به مجلس ارائه شود . مبنای میانگین حقوق دو سال آخر کارگران برای تعیین حقوق بازنشستگی به میانگین حقوق ۵ سال آخر آنان تغییر پیدا کرده و باعث افت شدید حقوق بازنشستگان شده است . بیمه میلیون‌ها کارگر ساختمانی علیرغم ثبت نام و تحمل هزینه هنوز به سرانجامی نرسیده است و شرکتهای پیمانکاری همچنان مشغول چپاول دسترنج کارگران هستند و نا‌امنی شغلی ، ‌اخراج سازی و تعطیلی کارخانه‌ها در بد‌ترین وضعیت نسبت به سالهای پیش قرار دارد . بدون تردید نه تنها ما کارگران بلکه هیچ انسان شریف و منصفی تحمل چنین شرایطی را بر میلیون‌ها کارگر و خانواده‌های آنان بر نمی‌تابد . لذا ما کارگران امضا کننده این طومار بعنوان اقداماتی بسیار مبرم و عاجل برای پایان دادن به وضعیت مشقت بار موجود مصرانه خواهان افزایش حداقل دستمزد‌ها براساس تورم واقعا موجود و تامین شرافتمندانه سبد هزینه یک خانوار چهار نفره با دخالت نماینده‌های منتخب مجامع عمومی کارگران بر مبنای میانگین دستمزد ۲ سال آخر پای می‌فشاریم . ما کارگران خواستار اجرای فوری بیمه کارگران ساختمانی و مصوبه هیئت وزیران مبنی بر حذف شرکتهای پیمانکاری و عقد قرارداد مستقیم و دائمی با کارگران و ایجاد ساز و کار قانونی قاطع برای پرداخت بموقع دستمزد‌ها و تعقیب قضایی کارفرمایانی که کارگران را بدون قرارداد و یا با قراردادهای سفید امضا و دستمزدهای معوقه وادار به کار می‌کنند .
چنانچه محمود صالحی کارگر مبارز در مصاحبه ای اعلام کرد که طرح این نامه در جریان تدارک راهپیمایی روز کارگر که با عدم پذیرش مسولان روبرو شد ، ریخته شد و استقبال از نامه توسط کارگران روشن می سازد که کارگران درد مشترک خود را درک کرده اند . در صورتی که همه کارگران آگاهان و فعالین کارگری دست بدست همدیگر بدهند ، با بستری که از کارگران معترض آماده شده خواهند توانست علاوه بر سراسری کردن امضای این نامه در میان کارگران تمام صنایع و اصناف ، فضای ایجاد تشکلات مستقل کارگری را در بیشتر آن واحدها ایجاد کنند . محور خواسته های صنفی نامه برگرد مشکلات امروز کارگران همچون لغو قراردادهای موقت و سفید امضا ، حذف پیمانکاران وابسته و رسمی شدن قراردادها ، افزایش حدقل دستمزد براساس تورم واقعا موجود و پرداخت بموقع حقوق ، توقف اصلاح قانون کار و طرح هدفمندی یارانه ها است که می توانند پایه اصلی خواسته های کارگران قرار گرفته شوند . اهمیت ایجاد تشکلات مستقل و سازماندهی اعتراضات پراکنده کارگران بر محور این نامه موجب شناخت کارگران واحد های گوناگون نسبت به ماهیت طبقاتی آنان گشته و در نتیجه اقدام مشترک و همزمان تعدادی از این واحدها در هرمرحله ، امکان گسترش و تداوم مبارزات کارگران را فراهم می سازد . زیرا زمانی که اعتراضات کارگران در بسیاری از واحدهای تعطیل ، نیمه تعطیل و یا در حال کار کامل موجب نگشته که کارگران حداقل حقوق خود را در موقع مناسب دریافت کنند ، حتما چنین نامه هایی اگر پیگیری مداوم و اعتراضات سازماندهی بدنبال نداشته باشد ، در دفتر وزیر و وکیل خاک خورده و گم خواهد گشت ، مگر آنکه در آن واحدها ، شهر ، منطقه و سرانجام کشور سازماندهی کارگران صورت پذیرد . طبیعی است که بسته به آگاهی و شناخت کارگران هر واحد و یا مجموعه واحدهای هر منطقه ، امکان تشکل مستقل کارگری در اشکال سندیکا ، مجمع عمومی ، شورا ، صنف ، اتحادیه و یا هر نام دیگر امکان پذیر بوده و نباید موجب تفرقه و منیتهای فردی و گروهی قرار گیرد . در این میان همکاری گروههای سیاسی چپ که باور در تشکلات مستقل کارگری دارند بسیار پراهمیت بوده و امید است که دعواهای جناحی و گروهی خود را در این زمان حساس وارد نکرده و اگر کمکی به گسترش این حرکت نمی کنند ، حداقل فضای سایتهای خود را تنها در حمایت و انتشار اینگونه حرکات قرار داده و در جلب حمایتهای بین المللی بکوشند .
حمله نیروهای امنیتی به فعالین کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری که تنها در پی تشکیل مجمع عمومی خود برای رسیدگی به اوضاع کارگران بودند ، موضوع مهم دوم این بخش از مقاله است . این کمیته هماهنگی که در سال ۸۴ ایجاد گردید ، یکی از تشکلات مستقل کارگری و فعالین آن بود که در پی ضرورت سازماندهی کارگران توسط تعدادی از آگاهان بوجود آمد . مسول کمیته هماهنگی تاکید دارد که براساس مقاوله نامه های ۹۸ و ۸۷ سازمان جهانی کار که به امضای مسولین وزارت کار رسیده ، ایجاد تشکل مستقل کارگری نیاز به اجازه مقامات نداشته و برای ابتدایی ترین مطالبات صنفی و اقتصادی کارگران که خواهان افزایش دستمزد ، حق اعتصاب ، لغو قراردادهای موقت و سفید امضا ، داشتن بیمه مکفی و موارد دیگر می تواند تشکیل گردد . بخشی از خبر مربوط به حمله نیروهای امنیتی به فعالین کمیته هماهنگی از سایت کمیته به این شرح است ؛ از آنجا که "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" عقیده دارد که تمامی امکانات موجود در جامعه و از جمله سالنهای همایش و تجمع و همچنین تمامی امکانات رفاهی جامعه به دست کارگران و از محل نپرداختن دستمزد واقعی کارگران ساخته شده است ، در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ نامه ای به اداره تشکل های کارگری و کارفرمایی "وزارت تعاون ، کار و رفاه اجتماعی" ارسال کرد و درخواست کرد تا محلی برای برگزاری مجمع عمومی سالیانه در اختیارش قرار بگیرد . این نامه در تاریخ ۱۷ اسفندماه ۱۳۹۰ در اداره ی مذکور شماره شد و جواب به صورت شفاهی عنوان شد که "خیر ، هیچ مکانی به شما تعلق نمی گیرد" . از سوی دیگر و از آنجا که کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ، تشکلی خودساخته است که برای ایجادش از هیچ کس اجازه نگرفته و همچنین به دلیل اینکه طبق اساسنامه باید هر سال یکبار مجمع عمومی برگزار کند ، اعضای این تشکل در دیداری حضوری با هم قرار گذاشتند که جمعه آخر خرداد ماه را در منزلی در کرج گردهم آیند و پس از برگزاری مجمع در منزلی که بسیار کوچک و نامناسب بود ، فردا صبح یعنی شنبه به اتفاق تمامی افراد حاضر در جلسه به وزارت کار بروند و نسبت به عدم اختصاص مکانی مناسب برای مجمع عمومی شان اعتراض کنند . اما هنوز نیمی از مجمع نگذشته بود که نیروهای امنیتی یورش بردند و مجمع ناتمام ماند . حدود ۶۰ نفر را به همراه ضرب و شتم و به همراه توهین و ناسزا و تیراندازی هوایی بازداشت کردند . پس از ۲۴ ساعت حدود ۵۰ نفر آزاد شدند اما هنوز ۹ نفر در زندان بسر می برند و نگرانی ها از وضعیت این عزیزان بسیار زیاد است و بنا بر برخی از خبرها ۶ تن از این ۹ نفر به اطلاعات رشت تحویل داده شده اند و ۳ تن باقیمانده همچنان در کرج هستند و هیچ توضیحی درباره وضعیت آنان داده نمی شود . اسامی کلیه دستگیر شدگان و همچنین نام ۹ نفری که هنوز در زندان هستند در بیانیه کمیته هماهنگی منتشر شده که در پیوست آورده شده اند ، البته این خبر تنها در سایت سندیکای واحد انعکاس نیافت که امید است هرچه سریعترمنتشر گردد .
شکی نیست که این ۶۰ نفر جزو کارگران آگاه و فعالین کارگری هستند که با وجود فضای شدید سرکوب و ممنوعیت نشست مجمع ، بازهم برای پیگیری مبارزات کارگران دور هم نشسته و به تبادل افکار و راه حلها پرداختند . این امر حاکیست که هم کارگران نیاز جدی به تشکل مستقل برای هماهنگی خواسته های خود دارند و هم اینکه نیروهای امنیتی شدیدا مواظب اینگونه حرکات بوده و آنرا درجا سرکوب میکنند ، لذا بدلیل هر دو واقعیت ضروری است که راه حل سنجیده در پروسه مبارزاتی پیدا شوند . موضوع سرکوب تجمع برای شرکت در مجمع در بخش سوم این مقاله پیش از آنکه دستگیریها صورت گیرند ، پیش بینی شده بود و بنظر نمی رسد که فعالین کمیته نیز چنین باوری نداشتند که جمع ۶۰ نفری آنها دور از چشم نیروهای امنیتی رخ داده و آنها دست به مقابله نزنند . شکی نیست که شهامت این عزیزان بسیار بالا بوده و برای پیشبرد اهدافشان حاضر به فداکاری هستند ، اما موضوع اینستکه سالها طول کشیده تا چنین فعالینی به این درجه از آگاهی و شهامت برسند و درنتیجه نباید چنین ساده نه تنها خود را در معرض خطر دستگیری ، اخراج و زیر چشم نیروهای امنیتی قرار دهند ، بلکه موجب گردند که این حجم کارگران معترض از وجود آنها کمتر بهره ببرند . در سالهای قبل نیز بخشی از کارگران آگاه و فعال کارگری مجبور به فداکاری شده تا کارگران شرکت واحد و هفت تپه را به مبارزه سازماندهی شده بکشانند ، اما اسیر نیروهای امنیتی شده و اکنون بدلیل متعرض شدن دائم نیروهای امنیتی نه تنها کارشان را از دست داده و در زندان و دادگاهها اسیرند ، بلکه بدلیل تحت تعقیب بودن کمتر قادرند توانایی های خود را در سازماندهی کارگران بکار گیرند . از طرفی شهامت کارگران آگاه و فعالین کارگری برای بحرکت درآوردن جنبش کارگری یک ضرورت بوده و از طرف دیگر سرکوب آنها موجب کند شدن سازماندهی کارگران می گردد ، بنابراین دیالکتیکی برای پیشبرد کارها همچون کادر سازی ، تشکیل جلسات با نفرات کمتر و رعایت مورد امنیتی ، کار علنی بیشتر در داخل کارخانه ها و واحدهای مربوطه و موارد دیگر لازمست تا مبارزه همچون سالهای قبل متوقف نشده و تداوم داشته باشد . انتخابات نمایندگان کارگران در شکل تجمع وسیعتر حتما به انتخاب درستر منتهی می گردد و اگر نمایندگان گردشی انتخاب گردند موجب تحول و کادر سازی می گردد ، اما شرط نکات امنیتی نیز ضروری است . نمونه مبارزه کارگران پیمانکاری پتروشیمی های منطقه بندر امام یک نمونه از حرکات صنفی تقریبا موفقی است که موجب شد نیروهای امنیتی قادر به دستگیری آنها نشده و دولت مجبور به بخشنامه حذف پیمانکار و رسمی شدن کارگران بدهد ، هرچند مبارزه آنها باید تداوم داشته و با مبارزات سایر واحد های صنعتی هماهنگ گردد . طبیعی است مبارزات کارگران در اشکال مستقل و متنوع در واحدهای صنعتی و صنفی موجب رشد تشکلات کارگری می گردد و اگر این تشکلات بتدریج به دور از محفل سازی به گروههای نیمه علنی به فراگیری دانش مبارزات طبقاتی برای لغو سرمایه داری نروند ، مشکلات اقتصادی آنها نیز حل نخواهد شد ، اما همانطور که کمیته هماهنگی همچون سایر تشکلات مستقل دریافته اند ، اکنون الویت زمانه مبارزه برای سازماندهی پراکنده کارگران جهت گرفتن حقوق صنفی است و باید همزمان و بتدرج و با توجه به آگاهی کارگران مراحل بعدی را نیز مهیا نمود .
نامه کمیته هماهنگی به وزارت کار جهت درخواست محلی برای جلسه اقدام درستی است ، چراکه این کمیته تشکیلات خود را علنی خوانده و برای پیگیری خواسته های صنفی کارگران ناچار است که به مسولین دولتی رجوع کند . اما روشن است که وزارت کار و مسولینی که به تشکیلات زرد وابسته کارگری اجازه تجمع جهت روز کارگر را نمی دهند ، به تشکلات مستقل کارگری همچون کمیته هماهنگی و سندیکای کارگران را که غیر قانونی می دانند ، نیز نه تنها مجوز محل تجمع را ندهد ، بلکه جلوگیری هم از دستگیری کارگران فعال انجام نخواهند داد . در واقع کارگران ایران تقریبا هیچ مدافعی در داخل و خارج کشور در جهت احقاق حق خود ندارند ، مگر آنکه بعنوان شعار ایدئولوژیکی و یا سیاهی لشگر بخواهند از آنها استفاده نمایند . نگاهی ساده به مهاجرین ایرانی در خارج کشور بخوبی حضور همه اقشار را در کشورهای غربی گواهی می دهد جز کارگران که وضعیت آنها طوریست که هرچه کار کنند هنوز زیر خط فقر بوده و در نتیجه نه امکان مالی و نه تسهیلات سایر اقشار را برای خروج از کشور دارند ، و این موجب می گردد که همچون سایر اقشار حمایت خارجی کمتری از آنها صورت گیرد . زمانی که گروههای چپ و سیاسی علاقمند برای حمایت از کارگران زندانی با سایر اتحادیه های خارجی همچون فرانسویها در ژنو قرار تجمع می گذارند ، در تجمع تنها ۸۰ نفر ، باور کردنی نیست فقط ۸۰ نفر گرد میآیند و آنرا موفق می نامند . شاید این بیشترین تعداد شرکت کننده در تظاهرات بسود کارگران در خارج کشور بوده است و روشن نیست که اینهمه گروه چپ در خارج کشور چه می کنند که حمایتی گسترده دیده نمی شود و چرا آنها از خود سوال نمی کنند که چرا بجای افزایش نیروها مدام تجزیه می شوند ! اگر اختلافات ایدئولوژیکی و عدم پذیرش سندیکای کارگری خارجی را دلیل بر عدم گردهمایی مشترک اعلام کنند ، پذیرفته نیست ، چراکه همین گروهها بهمراه سایر گروههای سیاسی و حقوق بشری در مورد کشتار سالهای ۶۰ و ۶۷ ، حمایت از زندانیان سیاسی صرفنظر از تفکر آنها ، حمایت از هنرمندان صرفنظر از اینکه در داخل کشور هستند و یا خارج کشور ( که امنیت آنها برقرار است ) ، در مورد دانشجویان و اساتید صرفنظر از وابستگی سیاسی آنها ، حمایت از دادگاههای سمبولیک صرفنظر از بانیان آنها ، تجمع زیر پرچم سازمانهای حقوقی و بین المللی برای حمایت از اقشار دیگر صرفنظر از نوع تشکیلات آنها ، حمایت از جلوگیری از اعدام زندانیان سیاسی صرفنظر از ماهیت طبقاتی آنها و خلاصه هر نوع تجمع دیگر در جهت حمایت از اقوام و مذاهب ، تعداد بیشتری گرد میآیند . این حمایتها گاها طولانی و مستمر می باشند و حتی صفحات سایتها پر از چنین حمایتهایی از افراد مختلفند ، هرچند لازمند اما چرا برای کارگران بدرستی صورت نمی گیرند !
کارنامه اتحادیه های کارگری بین المللی در حمایت از کارگران ایرانی نیز بسیار کمرنگ است ، بطوریکه نمایندگان وابسته زرد کارگری به اجلاس سازمان جهانی کار رفته و در مورد مشکلات کارگران ایران ، نامه ۱۰،۰۰۰ کارگر حرفی نزده و هیچ خبر یا دفاعی از زندانیان کارگر ، دستگیری فعالین کمیته هماهنگی ، عدم ایجاد تشکل مستقل و حق اعتصاب نمی کنند که با نیروهای امنیتی در سرکوب حرکت کارگران نیز نقش دارند . نمایندگان کارفرمایان نظام جمهوری اسلامی از طرف نمایندگان آسیایی انتخاب شده و وزیر ( ضد ) کار نظام در دیدار با دبیر کل سازمان جهانی کار چنین می گوید ؛ شیخ‌الاسلامی با اشاره به اقدامات صورت گرفته برای ارتقای سه جانبه گرایی در جمهوری اسلامی ایران از مدیرکل جدید خواست تا همکاری بیشتر با ایران را در دوران تصدی خود مورد توجه قرار دهد . عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر تعاون ، کار و رفاه اجتماعی که برای شرکت در یکصد و یکمین نشست سازمان بین المللی کار به ژنو سفر کرده است با گای رایدر ، مدیرکل جدید سازمان بین المللی کار ملاقات و پیرامون مسائل مورد علاقه دو طرف گفتگو کرد . در این ملاقات گای رایدر نقش جمهوری اسلامی ایران را به عنوان عضو مهم سازمان بین المللی کار مورد ستایش قرار داد و ابراز امیدواری کرد که در دوران تصدی خود از حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران برخوردار باشد . شیخ الاسلامی نیز با اشاره به اهمیت سازمان بین المللی کار تاکید کرد ایران بعنوان یکی از پایه گذاران سازمان یاد شده از هیچ کوششی برای تقویت آن دریغ نمی کند . او با اشاره به اقدامات صورت گرفته برای ارتقای سه جانبه گرایی در جمهوری اسلامی ایران از مدیرکل جدید خواست تا همکاری بیشتر با ایران را در دوران تصدی خود مورد توجه قرار دهد . وزیر کار جمهوری اسلامی در نشست وزرای کار جنبش عدم تعهد و در حاشیه برگزاری ۱۰۱ مین اجلاس کنفرانس بین المللی کار بدون اینکه از کارگران ایرانی و وضعیت سخت آنها و عدم آزادی برای اجرای مقاوله نامه ۹۸ و ۸۷ بکند از سرکوب کارگران فلسطینی سخن می گوید ! آری بیجهت نیست که فعالین کارگری ایران علاقه ای برای جواب دادن و شرکت در جلسات سازمان جهانی کار و اتحادیه های آنان ندارند ، مگر اینکه ضمن تکذیب این مطالب ، جایگزین کردن نمایندگان واقعی کارگران ایران ، حمایتهای علنی و مستمر از کارگران زندانی و فشار برای اجرای مقاوله نامه های ۹۸ و ۸۷ و موارد دیگر سابقه گذشته و خراب خود را ترمیم کنند .
موجب خوشحالیست که برای زندانیان اقشار گوناگون حمایتهای خارجی وجود دارد ، اما سوال اینستکه مگر کارگران با خانواده های خود حداقل یک سوم جمعیت کشور را تشکیل نمی دهند ، نباید مورد حمایت ایرانیان مقیم خارج کشور و سازمانهای بین المللی حقوقی و کارگری قرار گیرند ! چگونه است که اینهمه گروه چپ که شعارشان کارگر است ، حاضر نیستند با یکدیگر و جلب حمایت سایر گروهها و ایرانیان مقیم و سازمانهای بین المللی همچون حمایتهای نامبرده در پی تظاهرات با تعداد زیاد و مستمر برای آزادی زندانیان سیاسی کارگر ، بازگشت بکار کارگرانی که مدت زندانشان را طی کرده و یا در دادگاهها سرگردان بوده و خانواده آنها هزینه زندگی و وکیل را ندارند ، دفاع از خواسته های کارگران از لغو قراردادهای موقت و سفید امضا ، حذف پیمانکاران و رسمی شدن کارگران ، امکان بیمه شدن برای همه کارگران ، دستمزد مناسب برای زندگی ، حق تشکل مستقل و حق اعتصاب ، جلوگیری از کار کودکان ، تساوی حقوق زنان کارگر با مردان ، جلوگیری از آزار جنسی کارگران زن و کودکان کار ، پرداختن بموقع حقوق کارگران و موارد دیگری از مشکلات کارگران که حتی در سایت وابسته ای همچون ایلنا روزانه منتشر می گردند ، شرکت کنند ! مگر رضا شهابی ، بهنام ابراهیم زاده ، شاهرخ زمانی ،    محمود صالحی ، رضا نجاتی و سایر کارگران مبارز چگونه باید از درون زندانها شرح حال خود را بنویسند که تکان عمده ای در تفکر کسانی داده شود ! کسی خبری از زندگی منصور اسالو ، رضا مددی ، رضا رخشان و سایر کارگران مبارز دارد که پس از آزادی چگونه زندگی و امرار معاش می کنند و آیا حمایت مقطعی از کارگران که توسط گروههای چپ گاهی بنابر تفکر گروهی گزیده می گردند ، تنها برای مطرح شدن و تبلیغات گروهی است ؟ شاید لازم است که کارگران آگاه و مبارز و فعالین کارگری بیشتری از داخل کشور به خارج کشور سفر کرده و فضای کارگران داخل کشور را برای جلب حمایت ایرانیان مقیم خارج و سایر سازمانهای بین المللی سیاسی و حقوقی و همچنین اتحادیه های کارگری روشن نمایند ، سفر محمود صالحی نمونه موفقی بود و تنها لازمست گروه دعوت کننده مواظب حواشی بوده و نگذارد خطری برای دعوت شونده پیش آید .
دو موضوع مهمی که در این بخش پرداخته شد ، بحث ضروری امروز کارگران را تشکیل میدهد ، باید مساله اصلی کارگران آگاه و فعالین کارگری و همه کسانی باشد که بنوعی به طبقه کارگر و حتی به دموکراسی علاقمند هستند . پیگیری امضاهای کارگری و سازماندهی کارگران واحدهای صنعتی و صنفی در جهت حمایت مستمر و فشار دائمی بر مسولان برای تحقق بخشیدن به حداقل برخی از خواسته ها ضرورت امروزی است . این امر ساماندهی کارگران واحدهای صنعتی و اصنافی که امضای نامه را انجام داده اند ، آسانتر نموده و گسترش سازماندهی کارگران آنها را میسر می سازد ، در تداوم مبارزه ایجاد تشکلات مستقل نیازبه مجوز مسولین ندارد . امضای بخشهای خدماتی همچون پرستاران و پرسنل بیمارستانها حاکیست که باید مزدبگیران بیشتری همچون کارگران موقت ، کارمزدهای خانگی ، معلمان ، کارمندان واحدهای صنعتی و ادارات و سایرین را در جرگه امضا بگیران وارد کرد که در حداقل حقوق ، افزایش بیکاری ، عدم دریافت حقوق عقب افتاده ، عدم بیمه شدن ، حقوق بازنشستگی ، یارانه و موارد دیگر با کارگران مشترک هستند تا مخالفتها ابعاد وسیعتری را در مقابل کارفرمایان و دولت داشته باشد و طبیعی است نیروهای امنیتی قادر به دستگیری تعداد زیادی که بدنبال حقوق صنفی هستند ، نخواهد بود . همچنین میبایست حمایت وسیع چه داخلی و چه خارجی از کارگران و فعالین زندانی آنها بهمراه خواسته های کارگران صورت گرفته تا حداقل دولت و نیروهای امنیتی به آزادی تشکلات مستقل وادار گردند و این قدم بسیار مثبتی خواهد بود که جذب بسیاری از کارگران را در زمان کوتاه میسر خواهد نمود . در پروسه چنین کاری که زمان بسیاری خواهد برد و تحمل ، شامات و استقامت بیشتری را طلب می کند که بسیار سختتر از دستگیر شدن آسان است ، می باید نکات امنیتی رعایت شده و کادر سازی صورت گیرد تا با دستگیری برخی از فعالین که حتما غیر قبل اجتناب است ، سایرین امکان تداوم مبارزاتی را میسر سازند .

گروه پژوهش کارگری تیر ۱۳۹۱

پیوستها :
www.ilna.ir
www.syndicavahed.asia
www.etehadeh.com
www.ilna.ir
www.ilna.ir
www.ilna.ir
www.ilna.ir
www.etehadeh.com
www.khamahangy.com
www.khamahangy.com
kanoonmodafean1.blogspot.ca
www.etehadeh.com
asre-nou.net