پرسش های از چپ
به کسانی که خود را لیبرال می نامند
- آرمین نیکنام

نظرات دیگران
  
    از : آشنا ...

عنوان : دنباله...
"...آلمانها چنین استدلال میکنند که برای دادن چنین وعده هایی به دولت اسرائیل در محذوریت اخلاقی‌ قرار داشته اند. زیرا در جنگ اول خلیج،صدام حسین اسرائیل را با موشک‌های اسکات خود مورد حمله قرار داد و در آنجا خسارتی ببار آورد . دولت صدام حسین در آن روزها دارای گاز سمی خردل بود که با دست آلمانها و تایید آمریکایی‌ها ساخته شده بود و بر خلاف پیمان‌ها و تعهدات جهانی،در جنگ از آن علیه سربازان ایرانی‌ استفاده کردند.وجدان هیچکدام از این "بشر دوستان"حرفه‌ای معذب نشد.بر عکس در اخبار به دروغ می‌گفتند که هر دو طرف از گاز‌های سمی در جنگ استفاده میکنند تا افکار عمومی را فریب دهند.در آنزمان صهیونیستها براه افتادند و با فریاد‌های "ننه من غریبم" از آلمان تقاضا ماسک‌های ضد گاز کردند ، تا جلوی "هولوکاستی" را که صدام حسین میخواست بوجود آورد و مجددا یهودیها را گاز کش کند ، بگیرد. البته هولوکاستی در اسرائیل بوجود نیامد، بلکه برعکس، هولاکاست در عراق با دست اسرائیل بوجود آمد. اسراییلی‌ها به ادعای رسانه‌های آلمانها،در آن تاریخ با آلمانها تماس میگیرند و تهدید میکنند که اگر آنها زیر دریایی در اختیارشان قرار ندهند،ترجیع بند" گاز،آلمان،یهودی،هولاکاست" را راه خواهند انداخت. آلمانها که از این لولو خور خوره بشدت می‌ترسند ، به این کار تن‌ در میدهند و زیر دریایی‌ها را در ابتدا یک جفت و سپس با یک عدد دیگر اضافی به اسرائیل صادر میکنند و بخش مهمی‌ از مخارج آنرا نیز بعهده میگیرند . امروزه نمایندگان آلمان به حضرت عباس سوگند میخورند که از نوع استفاده این زیر دریایی‌ها خبری نداشته اند . آنها گویا نفهمیده اند که تغییرات ساختمانی در اصل نقشه‌ها که کارشناسان اسراییلی در همکاری با آلمانها در نصب استوانه‌های پرتاب موشک در داخل زیر دریایی‌ها انجام داده اند،استفاده نظامی دارد. آلمانها خودشان را به کوچه علی‌ چپ میزنند که تحویل زیر دریایی به خودی خود جرم نیست، زیرا ما از تجهیزاتی که اسراییلی‌ها روی آن میگذارند و از آن استفاده دیگر میکنند بی‌خبر بودیم.کالاهای ارسالی‌ ما زیردریایی بوده و نه‌ زیردریایی اتمی‌.ولی‌ همین امپریالیسم آلمان از تحویل کالاهای دو منظوره به ایران حتی در حجم کم نیز خودداری می‌کند . آنها از ارسال چند کیلو داروی بیهوشی در موقع سزارین بانوان به ایران جلوگیری کردند،گویا این درارو میتواند مورد سؤ استفاده قرار گیرد و از آن با دو منظور استفاده شود...

وضعیت کنونی‌ بهانه خوبی‌ است تا امپریالیست‌ها منطقه را به انبار باروت بدل کنند و افکار و انظار را از سمت فجایعی که توسط اسرائیل صورت می‌گیرد منحرف نمایند.در پس فریاد‌های خطر بمب اتمی‌ موهومی ایران به صهیونیسم یاری رسانند تا اهداف خویش را در فلسطین اشغالی تا حد مطلوب به پیش برد.بمب اتمی‌ موهومی ایران، در اسرائیل به هزاران دلیل نمی‌تواند کار آرایی داشته باشد،ولی‌ بمب اتمی‌ واقعی‌ اسرائیل میتواند ایران را نابود کند.بمب اتمی‌ موهومی ایران میتواند تمام فلسطین و اماکن مقدس مسلمانان را از بین ببرد،سوریه و لبنان را را قربانی کند،اردن را به خاک سیاه بکشاند،برای عراق و مصر ایجاد اشکال کند،ولی‌ استفاده از بمب اتمی‌ اسرائیل علیه ایران چنین فاجعه‌ای برای اسرائیل بوجود نمی آورد ، بویژه اینکه ماشین دروغ و دغل سازی و جعل اخبار نیز در دست آنهاست. ایرانی‌ که اسرائیل را نابود کند،خودش نمیتواند دیگر چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی در میان خلق‌های جهان ، خلق‌های عرب و بویژه مسلمانان جایی داشته باشد.بمب اتمی‌ ایران تنها میتواند به زندگی‌ ایران خاتمه دهد و نه‌ موجودیت صهیونیسم و امپریالیسم.حکومت ایران که در یکی‌ از بحرانی‌ترین نقاط جهان،بیش از سی‌ سال است که بر سر کار است آنقدر به اعتراف خود اسراییلی‌ها و غربی‌ها خردمندی و قوه تعقل دارد که به این خطر خریدنها نپردازد.

بمب اتمی‌ موهومی ایران و فشاری که از این بابت به ایران وارد میکنند، تنها نقض حقوق قانونی ایرانی‌ نیست،آنها در پی‌ نظارت و تسلط بر منطقه هستند و بمب اتمی‌ موهومی ایران که خودشان از همه بهتر میدانند که این بمب موهومی است ، در دست آنها اسلحه‌ای برای فشار بیشتر و مهار کردن جمهوری اسلامی است تا آنها را در مجاری‌ای بجریان بیاندازند که برای منافع امپریالیسم مشکلاتی در منطقه خلق نکنند.آنها به تسلیم بی چون و چرای ایران در تمام زمین‌ها نیاز دارند.بمب اتمی‌ موهومی بهانه‌ای بیش نیست تا ریاکاری جهانی خویش را برای فریب افکار عمومی ادامه دهند. آنها به منطقه امن برای صدور بی‌ مانع نفت نیاز دارند.آنها به سرکوب خلق فلسطین و لبنان نیاز دارند ،آنها به تسلط اسرائیل بر منطقه نیاز دارند،آنها به پایگاه ایران برای محاصره روسیه و چین نیاز دارند ، آنها به بازار فروش ایران،به مواد اولیه آن نیاز دارند این نیاز هاست که بمب اتمی‌ موهومی ایران را هیولا می‌کند.
بر مردم ایران است که از حقوق مسلم کشور ایران حمایت کنند.این حقوق ربطی‌ به جمهوری اسلامی نداشته و در آینده نیز نخواهد داشت.هر نوع حکومتی که در ایران بر سر کار آید نباید مانعی برای دفاع از حقوق حقّه مردم ایران ایجاد کند.برای حفظ این حقوق باید مبارزه کرد و هشیار بود که ایران به مستعمره قدرتهای جهانی تبدیل نشود."
۴۶۵۱۶ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۱       

    از : آشنا ...

عنوان : برای کسانی‌ که خود را لیبرال می‌نامند...
"..سازمان جهانی انرژی هسته‌ای که مدعی نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای و کمک به کشورهایی است که علاقه مند به دستیابی به این فناوری هستند،سفری به اسرائیل برای کنترل فعالیت‌های اتمی‌اش نمیکند و بهانه‌اش این است ،که اسرائیل بر خلاف اکثریت ممالک جهان قرارداد منع گسترش سلاح‌های اتمی‌ را امضا نکرده است. استدلال عجیبی‌ است.آنها که این قرارداد را امضا کرده اند باید مجازات شوند و آنها که به تمایل عمومی وقعی نمی گذارند،مجازند تا بمب اتمی‌ بسازند . دارا بودن بمب اتمی‌ که پرتابش میتواند مانند فاجعهٔ هیروشیما و ناکازاکی به نابودی صد‌ها هزار نفر و امروزه به نابودی میلیونها انسان پر تلاش بانجامد ، یک امر حقوقی نیست که بتوان با اتکا به یک امضا و یا خودداری از آن ، از این امر گذشت . اگر امپریالیستها و صهیونیستها کوچکترین تمایلی در این عرصه داشتند،می‌توانستند با بسیج افکار عمومی و فشارهای مالی و تحریمهای اقتصادی، هم اسرائیل و هم پاکستان و هند را به امضا و احترام به این قراردادها مجبور کنند.

سازمان جهانی انرژی هسته‌ای اساسا بروی خود نمی آورد،که در تاسیسات کره جنوبی،برزیل و آرژانتین ...فعالیت هائی صورت می‌گیرد که شبهه برانگیزند و گاه گداری به بیرون درز میکنند.تو گویی سازمان جهانی انرژی هسته‌ای را تنها برای نظارت بر تاسیسات هسته‌ای ایران خلق کرده اند.سازمان جهانی انرژی اتمی‌ در حقیقت به ابزار دست تبلیغات امپریالیستها و به سازمان جاسوسی آنها تبدیل شده است ، وگرنه چگونه ممکن است، که سازمانی که فقط وظیفه‌اش یک وظیفه فنی‌ است و نه‌ سیاسی ، در گزارش‌های خویش همواره به موضع گیریهای جانبدارانه سیاسی بپردازد ؟ وگرنه چگونه ممکن است که دبیر کّل این سازمان نظیر البرادعی، بعد از مذاکره با ایران برای دادن گزارش و دلجویی از اسرائیل به آن کشور سفر کند و با کسانیکه قرارداد منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نکرده اند و مرتب تصمیمات سازمان ملل را زیر پا میگذارند در مورد سطح پیشرفت فناوری هسته ای در ایران صحبت کند تا آنها نگرانی نداشته باشند ؟ چه کسی‌ چنین حق ویژه‌ای رابرای صهیونیستها قائل شده است ؟ یهوه یا حضرت موسی‌ ؟!

مضحک است که در آستانه هر مذاکره هسته‌ای با ایران صهیونیست‌های اسرائیل که خود به معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای تن‌ در نداده و آنرا امضا نکرده اند ، برای روند مذاکره با ایران شرط و شروط میگذارند . ممالک امپریالیستی طرف مذاکره ایران نخست نظر یک کشور خاطی و گردنکش را در مورد مسیر مذاکرات و نتایج قابل قبول و مطلوب برای آنها پرس و جو میکنند.

این وضعیت که صهیونیست‌ها حق دارند نتایج مذاکره را از قبل بپذیرند یا نپذیرند به امری کاملا طبیعی در جهان و در افکار عمومی بدل شده است . امپریالیسم و صهیونیسم معیارهای تعیین ارزش‌ها را رقم زده اند و به شستشوی مغزی مشغولند. صهیونیسم به آیت الله صهیونیسم بدل شده است که سایرین مقلدان وی هستند.

دولت آلمان که جزٔ دول ۱+۵ است ، بموجب قانون مصوبه مجلسش،حق ندارد تسلیحات نظامی چه برسد به تسلیحات اتمی‌ ، به مناطق بحرانی و متشنج صادر کند .آیا منطقه‌ای متشنج تر از از منطقه خاورمیانه در جهان وجود دارد ؟ ولی‌ دولت "بشر دوست" آلمان هم به ترکیه که به سرکوب کردها مشغول است،و هر چند وقت یکدفعه با تایید و رضایت ممالک پر مدعا و "بشر دوست"،با نقض منشور ملل متحد، به حریم کشور همسایه خود عراق تجاوز می‌کند،اسلحه می‌فروشد و هم به دولت عربستان سعودی که در بنیاد گرایی و ارتجایی بودن در تمام جهان بی‌ همتاست.

هم اکنون منطقه خلیج فارس از تجهیزات نظامی ممالک امپریالیستی که به عربستان ،امارات متحده عربی‌،کویت و عمان فروخته اند پر است.در میان تسلیحاتی که به اسرائیل فروخته اند چندین زیر دریایی اتمی‌ وجود دارد.تحویل این زیر دریایی‌ها توسط آلمان به اسرائیل با نقض آشکار مصوبات مجلس آلمان صورت گرفته است. معذالک هیچکس صدای اعتراضش بلند نمیشود.تنها گونتر گراس نویسنده مشهور آلمانی‌ بود که به این امر معترض شد و صدایش را خاموش کردند. آخر این چگونه مجلسی است که ظاهرا از نمایندگان ملت در یک جامعه تکثیر گرا انتخاب شده و باید به مصوبات خودش احترام گذارده و بر قوه مجریه نظارت داشته باشد،ولی‌نمایندگان‌ اش بنا بر مصلحت"شورای مصلحت نظام" لب از لب باز نمیکنند !... لحظاتی در سیاست فرا می‌رسد که پرده‌های تئاتر پارلمانتاریسم به خوبی‌ بالا میروند و منظره چرک و خون از آنها پیداست.

اسرائیل قرارداد منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نکرده است و معذالک دولت آلمان برای تجاوز به ایران و ایجاد تشنّج در منطقه به آنها ، ۳ تا ۷ زیر دریایی اتمی‌ میدهد که امکان پرتاب موشک‌های "هوشمند" تا فاصله ۱۵۰۰ کیلومتر و در شرایطی تا ۲۵۰۰ کیلومتر را دارا میباشند.دولت آلمان نه‌ تنها مصوبات مجلس خود را زیر پا میگذارد و نشان میدهد که وقتی‌ پای منافع سیاسی در میان است،هیچکدام از این مصوبات و "دلداری‌های کتبی‌" ارزشی ندارند،بلکه قرارداد‌های جهانی را نیز بزیر پا میگذارد و برای آنها تره‌ای هم خورد نمیکند.این نقض قرارداد‌های جهانی توسط آلمان مورد تایید سایر ممالک امپریالیستی و صهیونیستها نیز هست.هیچکس به این نقض قرارداد اعتراضی ندارد و بر خلاف فشاری که به ایران به بهانه فقدان صداقت میآورند، در مورد آلمان برای شرکت در مذاکره " راست آزمایی و اعتماد سازی" تکیه نمیکنند. حقیقت این است که اعتماد نیز یک امر طبقاتی است ،چاقو دسته خودش را نمیبرد. ولی‌ آنجا که پای ایران بمیان می‌‌آید همه این ممالکی که قرارداد های جهانی را نقض کرده اند با مصوبات غیر قانونی در شورای امنیت که محصول زورگویی است از دولت ایران میخواهند که به این مصوبات استعماری تن‌ در دهد و به آن احترام بگذارد. آلمانی‌ها چنین استدلال میکنند که...."
۴۶۴٨٨ - تاریخ انتشار : ۲٣ تير ۱٣۹۱