چشم در چشم در جهت تنویر افکار


مارال سعید


• واضح است که یک حزب سیاسی میتواند طرفدار حقوق بشر باشد ولی وظیفه اش آن نیست که یک NGO حقوق بشری انجام میدهد و همینطور برعکس یک NGO وظیفه اش دخالت در سیاست نیست. لیک سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) سعی نموده و مینماید معجونی از همه ی اینها باشد و آنچه کمتر باشد و هست، بودن یک حزب سیاسی است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ٣۰ تير ۱٣۹۱ -  ۲۰ ژوئيه ۲۰۱۲


ضمن تشکر از نشریه "اخبار روز" که با درج گفتگوی آقای بهروز خلیق مسئول هیئت سیاسی – اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت، چنین امکانی را فراهم ساخت تا همگان چشم در چشم مسئول اول این سازمان بدوزند و از او در مورد روند سیاستهای جاری سازمان متبوعش سوآل نمایند.
جناب آقای خلیق، بیلان کار عملی هر حزب و سازمان سیاسی بیانگر میزان فعالیتهای آن است که بر سر در آن حزب باید آویزان باشد. البته اینکه مسئولین این جریانات خود مسرور از فعالیتهای خویش باشند کافی نیست، بایست که نگاه نقاد منتقدین نیز پاسخی درخور بیابند. از ای زاویه، انتظار گفتاری فدایت شوم را از من نداشته باشید.
باری، اگر چه یک جریان سیاسی را نمیتوان از تاریخ آن جدا ساخت لیک علیرغم اینکه شما و دیگر مسئولین سازمان متبوعتان به کرات گفته اید که، ما با مسائل گذشته به حد کافی برخورد نموده ایم و اسناد آن در آرشیو سازمان موجود است، لیک نمیتوانید انتظار داشته باشید که از آن زخم ناسور، هر از چند و به حق خون نچکد. اما موضوع بحث من وضعیت حال و روند جاری در س/ف/خ/ا/ا و بخصوص مصاحبه! اخیر شما مندرج در نشریه "اخبار روز" است.
همانطور که میدانید اصولا ً منظور از تشکیل یک حزب یا سازمان سیاسی، شرکت در چگونگی ساخت و سازهای اجتماع و پیشبرد ایده ها و راهبرد های آن تشکل است. در نتیجه نمیتوانیم اعلام نمائیم که ما یک جریان سیاسی هستیم ولی نگاهمان معطوف به کسب و یا شرکت در قدرت نیست. از این منظر س/ف/خ/ا/ا نیز موجودیت و ادامه ی حیاتش جدا از این مقوله نبوده و نیست.
اما از روند حرکت تا کنونی س/ف/خ/ا/ا در خارج کشور میتوان به این نتیجه منتج شد که این سازمان در شکل عام خود، بیشتر یک جریان آگاهگر است تا یک جریان سازمانگر و یا حتی در شکل ایده آل، تلفیقی از هر دو.
البته شکل کنونی س/ف/خ/ا/ا با تشکلهایی که اعضای سابق و بعضا ً کنونی این سازمان در اینجا و آنجا برپا داشته اند و در مقام خود جای بسیار قدردانی دارد، علیرغم تطابقهای ماهوی با هم همخوانی ندارد و این همانی نیستند. مثلا ً واضح است که یک حزب سیاسی میتواند طرفدار حقوق بشر باشد ولی وظیفه اش آن نیست که یک NGO حقوق بشری انجام میدهد و همینطور برعکس یک NGO وظیفه اش دخالت در سیاست نیست. لیک س/ف/خ/ا/ا سعی نموده و مینماید معجونی از همه ی اینها باشد و آنچه کمتر باشد و هست، بودن یک حزب سیاسی است.
دور نشویم سوآلاتی که برای من پس از خواندن مصاحبه ی! شما پیش آمد، برآمده از همین درهم آمیزیست. امیدوارم با طرح این سوآلات و پاسخهای خلاقانه و شفاف شما، دری بر روی افکار عمومی بازشود.   

۱- شما در پاسخ سوآل اول گفته اید: "سازمان ما با مدافعین رژیم ولایت و سلطنت مرز دارد"
این سخن، تفسیر به رأی همان فاکتیست که شما در مقدمه، از سند سیاسی کنگره ١٢ س/ف/خ/ا/ا آورده اید. شما بر اساس کدام تجربه ی عملی در نیم قرن اخیر سکولار دمکراتها را به جمهوری خواه و سلطنت طلب و یا دین باور تقسیم میکنید؟ آیا صرف باور داشتن به هر کدام از این نحله ها، بیانگر دیکتاتور یا دمکرات بودن شخص و اشخاص و احزاب خواهد بود؟ اگر پاسخ شما منفی است، پس چگونه شما بر اساس یک فرمول ساده، طرفداران سلطنت را در کنار طرفداران ولایت فقیه نشانده اید؟ در ثانی هر گردی که گردو نیست و هر سلطنتی که سلطنت مطلقه نیست، همانطور که هر دین باوری طرفدار ولایت مطلقه ی فقیه نیست!
۲- سازمان متبوع شما با تعریف نوینی از "حقوق و وظایف اعضا" در میان جریانات سیاسی ایران شاخص است. این تعریف، آزادیهای فرد در درون س/ف/خ/ا/ا را تا بدانجا گسترش می دهد که، افراد مجازند حتی در نشستها، کنفرانسها و ... که اهداف آنها با اهداف سند سیاسی کنگره سازمان همخوانی ندارد (از جمله کنفرانس بروکسل) شرکت نمایند، بدون آنکه از طرف هیچ مرجع صلاحیتدار سازمانی مورد سوآل واقع شوند. آیا به نظر شما این تعریف بی در و پیکر و این برخورد اعضا، مغایرتی با پرنسیبهای حزبی ندارد؟ اگر پاسخ مثبت است شما بعنوان مسئول هیئت سیاسی – اجرائی برای آن چه تمهیداتی اندیشیده اید؟ در ثانی، اینکه شما میفرمائید ما به صورت رسمی در این یا آن کنفرانس شرکت ننموده ایم، دردی را دوا نمی کند. چرا که در فحوای عمومی س/ف/خ/ا/ا در شخص آقای خلیق خلاصه نمی گردد. همگان اگر نه رسما ً ولی تلویخا ً حضور دیگر اعضای هیئت سیاسی در این مجامع را شرکت س/ف/خ/ا/ا می بینند. آیا این حضور و آن عدم حضور بیشتر شبیه به یک بازی قایم باشک در عرصه ی سیاست ایران نیست؟
٣- شما در پاسخ سوآل سوم گفته اید: "در حال حاضر امکان همکاری و اتحاد بین برخی نیروها به جهت نزدیکی و اشتراک در برنامه ای، استراتژی سیاسی و اعتمادهای شکل گرفته وجود دارد. با توجه به این امر، سازمان سیاست تشکیل بلوکهای اتحاد را در حال حاضر امکان پذیر میداند. طبعا در این بلوکها، برخی جریانها مشترک خواهند بود." آیا ممکن است شفاف تر این موضوع را توضیح دهید، و بیلانی از فعالیتهای س/ف/خ/ا/ا ارائه نمائید و بگوئید چند سال است که این پرژه آغاز گشته، شرکت کننده گان کدامند و تا بحال به چه نتایجی رسیده اید؟
۴- آیا سازمان متبوع شما آماده گی این را دارد که با دیگر نیروهای سرنگونی طلب (جدا از آنان که خواهان حمله ی نیروهای نظامی کشورهای دیگر به ایران هستند) در زمینه ی ایجاد «جبهه ی واحد ضد دیکتاتوری» وارد گفتگو و تعامل سیاسی شود؟ اگر پاسخ مثبت است لطفا ً بفرمائید چگونه؟
در پایان خواهشمندم در صورت تصمیم به دادن پاسخ، سر و دم بریده و کلیشه ای سخن نگوئید و بر ابهامات نیفزائید.

با سپاس از شما
مارال سعید