جوان کیست؟ اتحادیه چیست؟ اتحادیه جوانان چگونه هویت پیدا می کند؟ - آرش لرستانی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۶ مرداد ۱٣۹۱ -  ۲۷ ژوئيه ۲۰۱۲


با توجه به تنشها و بحرانهای احزاب اپوزیسیون و قدرتهای حاکم در جهت کسب و حفظ برتری سیاسی، محیط فعالیت این جریانات که همان جامعه نامیده میشود، اساسی ترین عاملی است که در آن تحقق برتری سیاسی تنها با حمایت و پشتیبانی اکثریت جامعه و یا سرکوب نیروهای کنشگر و فعال اجتماع صورت می پذیرد.
جامعه با توجه به بافت انسانی خود که از دوره های سنی مختلف تشکیل شده و نیازهای اساسی که بصورت هنجار تعریف می گردد همواره در تلاش و تکاپو برای بدست آوردن و تحقق این خواسته ها به سمت و سوهای مختلفی سوق داده می شود و به هر میزان ، جهت دهی با شمار بیشتری به سوی نقطه خاصی متمایل گشته و هم رایی گسترده تری برقرار گردد، این روند دارای تداوم و استحکام بیشتری خواهد بود.
افراد جامعه از سنین ۱۵ الی ٣۵ تا ۴۰ سالگی، طی مراحل مختلف دوران پر نشیب و فراز یادگیری و تجربه را سپری کرده و با توجه به میزان نیازها و آگاهی به تحقق این نیازها، شخصا و یا گروهی در جهت بدست آوردن هدف مذکور تلاش می کنند. از سنین بالای ۴۰ سال انسان با توجه به شرایط و توانایی و نیازهای خود رفته رفته حالت محافظه کاری و تثبیت جایگاههای موجود را برگزیده و حفظ دستاوردها عموما برای این گروههای سنی در اولویت قرار گرفته و البته باز تاکید میگردد که میزان نیاز ، رفاه نسبی و آگاهی عوامل تعیین کننده شروع دوران محافظه کاری و تثبیت کنندگی است.
بدیهی است هر قدر تعداد افرادی که در دوران و سنین فعالیت و تکاپو هستند بیشتر باشد، متعاقبا اثر گذاری آنها بر سیر اقتصادی، فرهنگی و نهایتا سیاسی موجود بیشتر شده و لذا جریانات حاکم و یا نیروهای اپوزیسیون دائما در حال تلاش برای اقناع و جذب حداکثری این طیف که در اصطلاح به آن جوان گفته می شود، هستند و برنامه ریزی های خود را با توجه به نیازها و تمایلات این قشر حساس و تاثیر گذار دائما تغییر داده و دگرگون می کنند.
پراکندگی نیروی جوان در جهت های مختلف بطوری که هدف دار و تاثیر گذار نباشد به ناچار نه تنها کیفیت اجتماع را کم کرده بلکه شرایط را برای نیروهای فرصت طلب که عموما جریانات ارتجاعی و حکومتهای فاسد و دیکتاتوری هستند ، مهیا نموده و خود جوان سد راه ارتقا و تحول جامعه در جهت مثبت میگردد، لذا هماهنگ کردن و همسویی نیروی جوان در جهت مشخص و مطبوع، تحت عنوان اتحادیه نامگذاری شده و بدیهی است به میزانی که این همگرایی و تعامل بیشتر گردد نیروی جوان هدف دارتر میشود و انرژی وی میتواند در جهتی که به عنوان ارزش برای وی معرفی شده به حرکت درآید و باز نیز ناگفته پیداست که جوان و اتحادیه در جامعه سالم و پویا، اگر نقش برجسته خود را دائما ایفا کرده و همیشه این ساختار تجدید حیات گردد و از حالت تک بعدی و کم سوادی وی کاسته شود نتیجتا اثرات مطلوب جوان و اتحادیه باعث پیشرفت و شکوفایی اجتماع و حتی آینده میشود.
اتحادیه جوانان (لاوان) یکی از مراکز مدنی – سیاسی احزاب اپوزیسیون(بطور اخص) است که با هدف فعالسازی و هماهنگ کردن و جهت دهی به نیروهای موثر درون کشور و نیروهای کارآمد برون کشوری در شرایط مبارزه بوجود آمده و هدف آن القای بار مدنی – سیاسی به نیروهای موثر داخلی و خارجی است. اتحادیه جوانان با توجه به هدف شکل گیری و اصولا فلسفه حیات خود مهم ترین و حساسترین رابط بین نیروهای ترقی خواهی است که تمایل به اصلاح و یا انقلاب در جامعه واپسگرا دارد و این اتحادیه در صورتی که به خوبی نهادینه گردد (در جامعه تحت ستم) می تواند پل ارتباطی نیروهای مبارز و جامعه گردد و پس از برکناری جریان ارتجاعی و واپسگرا نیز نه تنها نقش خود را از دست نمیدهد بلکه به مراتب دامنه فعالیت آن گسترده تر شده و به عنوان یکی از موثرترین اهرمهای تقویت اجتماع میتواند به کار برده شود.
بررسی عملکرد و فعالیت و نقش تعریف شده اتحادیه جوانان در احزاب و جریانات ترقی خواه شرقی، علیرغم سابقه نسبتا طولانی این جریانات نه تنها مثبت و چشمگیر نیست بلکه میتوان گفت که این اتحادیه ها هنو روند و رویه علمی به خود نگرفته و کاملا هویداست که این اتحادیه ها هیچ کمکی به اصل جهت دهی و مشارکت مدنی – سیاسی نیروهای مبارز نکرده و تنها فرم و شکل غیر علمی آنها به صورت سمبول مورد تقدیر قرار میگیرد.
قشر جوان که موثرترین نیروی اجتماع است وقتی که جایگاه خود را نتواند بشناسد و استعداد و انرژی اش بلقوه باقی بماند بدون شک نیروهای غالب که از نظر اقتصادی و نیروهایی تئوریسین و فضای گسترده ای که در اختیار دارد، می تواند به راحتی در جهتی که می خواهد قشر جوان را هدایت کرده و از انواع روشهای غیر اصولی و غیر انسانی چون فقر، بیسوادی، اعتیاد، جنگ روانی، تهاجم فرهنگی و هزاران اهرم فشار دیگر پیوسته با سرکوب و تحمیق و تطمیع این طیف موثر و حیاتی اجتماع، کلیت جامعه را در جهت ادامه حیات خود سوق دهد و عملا با هر روزی که زمان بیشتری به این جریان ارتجاعی داده شود ضربات و صدمات جبران ناپذیری را به کل اجتماع وارد کرده و نسل های سوخته و سردر گم را همواره به عنوان بزرگترین معضل و عامل بازدارنده پیش روی نیروهای ترقی خواه قرار میدهد.
آیا زمان آن نرسیده که جوان و اتحادیه جوانان بصورت علمی تحلیل گردد و پیوندهای احزاب سیاسی با این اتحادیه و سایر اتحادیه هایی مانند اتحادیه زنان، دانشجویان و ... دوباره بر بستر علم، تجدید شده و با باز تعریف اصطلاحات قدیمی که شاید اکثر آنها تنها جنبه سوری داشته و با اصول و تجربیات علمی منطبق بر جامعه موجود با توجه به بازه زمانی گذشته، حال و آینده باز تعریف گردد و ما نیز بتوانیم بصورت صحیح و منطقی با ایجاد این پیوند حیات تازه ای به جریان مبارزه بخشیم؟
بدون شک آغاز صحیح و علمی این راه مستلزم انرژی و نیروی زیادی است اما پر واضح است که نیروی اپوزیسیون با توجه به انتخاب خود، هویت خود را تعریف میکند و ما چه مطلوبمان باشد و چه نباشد در تاریخ مبارزات ملت های جهان بطور اعم و مبارزات ملت کرد بطور اخص شناخته شده ایم و نمی توان با سهل انگاری و یا کم کاری از زیر بار مسئولیت گریزان بود، زیرا که قلم تاریخ بیطرفانه و دقیق عملکرد ما را مکتوب میکند و فردا جای هیچ گونه اعتراض و عذر و بهانه ای نیست.

"آرش لرستانی"