از : میم نون
عنوان : خیانت و خدمت!
دکتر راهدار چنان صفت خیانت را بر پیشانی خمینی می چسبانند که انگار تعریف استانداردی از مقوله «خیانت» در دست دارند. خیانت و خدمت و هزاران مفهوم مجرد دیگر از این قبیل تعریف فی نفسه و درخود ندارند.
حزب توده را دربار خائن می نامید، توده هم دربار را خائن تلقی می کرد.
نسبیت خدمت و خیانت را نمی توان ندید.
خمینی که بر فراز طبقات اجتماعی شناور نبوده. خمینی نماینده فئودالیسم بوده و لاجرم نماینده روحانیت به مثابه یکی از اجزای طبقاتی فئودالیسم و توجیه گر تئولوژیک فئودالیسم.
خمینی خادم فئودالیسم و ارتجاع بوده است و خائن به خلق. مثل هر کس دیگر که بسان خمینی دیالک تیک خادم و خائن است.
کسی که تهمت خیانت به دیگری میزند، به احتمال قوی یا چنته اش خالی است و خلأ استدلالی را با تهمت پر می کند و یا قصد عوامفریبی و احیانا خودفریبی دارد.
ما ایرانی ها بهتر است طرز متمدنانه ای از چالش فکری را پیش گیریم. اگر قصد روشنگری درایم.
۴۶٨۵۴ - تاریخ انتشار : ۹ مرداد ۱٣۹۱
|