از : خواننده
عنوان : هر گردی گردو نیست
۱) خانم نعیمه اشراقی اگرچه با یکی دو تن از کسانی که به نوعی در بخشی از جنبش سبز که متکثر است حضور دارند نسبت خانوادگی دارد (نسبت سببی با محمد رضا خاتمی) تا جایی که من می دانم خودشان ربطی به جنبش سبز ندارند و از این جنبش هم دفاع نکرده اند. تازه اگر هم جز این باشد فرقی در اصل قضیه نمی کند. در هر صورت، حرف های ایشان را نمی توان به حساب جنبش سبز نوشت. حتی اگر به نفع کسانی تمام شود که سعی می کنند با زبان همان اصولگرایان مانع فشار های بیشتر بر زنان ایران شوند، و از این طریق، به جنبش مدنی و جنبش سبز یاری برسانند.
۲) جنبش سبز، سرکوب نشده است و کاملاً در کل جامعه ایران، جا افتاده است و نمود های آن را هم هر روز می بینیم. تظاهراتش را سرکوب کرده اند و توانسته اند مانع برگزاری تظاهراتش شوند. این به معنای سرکوب شدن نیست.
۳) جنبش سبز به طور بی وقفه در حال تأثیر گذاری نه فقط در میان مردم، بلکه در ساختار حاکمیت است. در اولی، یعنی در میان مردم، تأثیر مثبت. و در دومی، یعنی در ساختار حاکمیت، تأثیر منفی.
۴) جنبش سبز، هرگز خواهان استقرار نظامی شبیه نظام زمان خمینی نبود و نیست. کسانی هم که از حرف بی ربط «دوران طلایی امام» که مهندس موسوی بر زبان راند، سوء استفاده می کنند تا وانمود کنند که او و جنبش سبز خواهان همان بند و بساط زمان خمینی هستند، نمی توانند انسات هایی صادق به حساب بیایند. تضاد ها میان خواست های جنبش سبز، و همچنین شخص مهندس موسوی با بند و بساط شکنجه و کشتار و خفقان زمان خمینی آن قدر آشکار هست که نیازی به توضیح ندارد.
۵) حرف من کلی بود و خود را وارد نکات مختلف این نوشته نمی کنم.
۴۶۹۵۷ - تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱٣۹۱
|