نامه به رئیس جمهور ونزوئلا
جمعی از دانشجویان دانشگاههای ایران


• بنیادگرایی اسلامی در قرن گذشته بسیاری از دولتهای چپ را فریب داد. حمایتهای اتحاد جماهیر شوروی از دیکتاتوری های سیاه خاورمیانه لکه ننگی برای آن به بار آورد و هیچ سودی نیز برایش در بر نداشت. ظاهر ضدآمریکایی بنیادگرایی اسلامی اگر در قرن بیستم برخی را فریب داد، اما امروز تفاوت آنها با نیروهای ضدامپریالیست واقعی بر همگان واضح است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱۱ مرداد ۱٣٨۵ -  ۲ اوت ۲۰۰۶


اخبار روز: گروهی از دانشجویان دانشگاه های ایران، همزمان با سفر رئیس جمهور ونزوئلا به ایران و تاکید او بر اتحاد با جمهوری اسلامی ایران، نامه ی سرگشاده ای خطاب به وی منتشر کردند، که متن آن در زیر می آید:
 
رئیس جمهوری بولیوار ونزوئلا
عالیجناب هوگو چاوز
با درود
همزمان با سفر جنابعالی به ایران، به عنوان مدافعین انقلاب ونزوئلا می خواهیم راجع به روابطتان با رژیم ایران نکاتی را با شما در میان بگذاریم.
کارگران و زحمتکشان ایران همچون هم طبقه ای های خود در سراسر جهان تحولات ونزوئلا را به دقت نگریسته و نگران سرنوشت انقلاب ونزوئلا هستند. پس از شکست کودتای امپریالیسم در ونزوئلا که جنبش انقلابی را یک گام به جلو سوق داد، چشمان تمامی توده های رنج و کار به سرنوشت ونزوئلا دوخته شده است.
کارگران و زحمتکشان ایران در سال ۱۹۷۹ رژیم شاه را سرنگون کردند اما متاسفانه در حکومت جمهوری اسلامی نتوانستند سهمی داشته باشند. در دهه ۱۹٨۰ تمامی اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری برچیده شد و فعالان کارگری و احزاب چپ بدون استثنا سرکوب و هزاران نفر از فعالان آنها اعدام شدند. حذف گسترده نیروهای چپ که نقطه اوج آن را می توان در اعدامهای گسترده ۱۹٨۹ بیان کرد، با سکوت کامل بنگاههای خبری امپریالیسم و سازمانهای به اصطلاح "حقوق بشری" آن همراه بود. این مساله هنگامی اهمیت خود را نشان می دهد که آن را در کنار برنامه بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برای تحمیل نسخه های نئولیبرالی برای ریشه کردن اقتصاد اجتماعی ایران قرار دهیم. از این پس بود که سیاست تعدیل ساختاری در ایران به اجرا در آمد و مصیبتهای ناشی از آن گریبانگیر زحمتکشان ایران شد.
 
آقای رئیس جمهور
مبارزات زحمتکشان ونزوئلا با نسخه های تحمیلی نئولیبرالی بنگاههای امپریالیستی زمینه ساز شعله ور شدن آتش انقلاب در آنجا گشته و جنابعالی به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم بارها بر وحدت جنوب در برابر نئولیبرالیسم تحمیلی امپریالیسم تاکید کرده اید.
بر خلاف آنچه شما می خواهید، در ایران پس از قتل عام چپ، هر روز که می گذرد تهاجم سرمایه داری علیه طبقه کارگر فزونی می گیرد. روزی نیست که صدا و سیمای دولتی ایران "کارشناسان اقتصادی" خود را -که همگی در راستگرایی دست امثال میلتون فریدمن را از پشت بسته اند- در مدح خصوصی سازی به صحنه نیاورده و داستانسرایی نکند. جمهوری اسلامی نص صریح اصل ۴۴ قانون اساسی خود را که منابع طبیعی، معادن و نیز بانکداری و صنایع مادر را در در انحصار دولت گذاشته بود تعطیل کرد. اینک پرسش زحمتکشان ایران از شما آنست که چگونه می خواهید با یکی از سرمایه سالارانه ترین دولتها در برابر نئولیبرالیسم متحد شوید؟
 
در ایران تحمیل خصوصی سازی و پایمال کردن حداقل های اقشار محروم، همراه با سرکوب خشن صورت می گیرد. نمونه هایی را از همین چند سال اخیر برای اطلاع خاطر نشان می کنیم:
 
- در سال ۲۰۰٣ که رژیم ایران برنامه خصوصی سازی دانشگاه ها را در پیش گرفته بود، دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور دست به تظاهرات وسیعی زدند و حکومت بدون کوچکترین عقب نشینی در این زمینه، تمامی نیروهای سرکوبگر خود را برای سرکوب جنبش دانشجویی به کار گرفت. هزاران دانشجو در سال ۲۰۰٣ به خاطر مقاومت در برابر خصوصی شدن دانشگاهها دستگیر شدند.
 
- در سال گذشته، سندیکای کارگران شرکت واحد به منظور اعتراض به بازداشت رئیس هیات مدیره سندیکا – منصور اسانلو - دست به اعتصاب زد. شب قبل از آغاز اعتصاب، گماشتگان امنیتی رژیم به منازل فعالین سندیکا هجوم برده و زنان و کودکان خردسال آنان را ضرب و شتم و دستگیر کردند. از آن زمان تاکنون منصور اسانلو بدون هیچ حکمی در زندان اوین به سر می برد و بسیاری از فعالین سندیکا نیز اخراج شده اند.
 
- در ایران هر گونه اتحادیه و یا سندیکای کارگری غیر قانونی است و فقط "خانه کارگر" و "شوراهای اسلامی کار" که ابزارهای حکومت برای کنترل کارگران هستند اجازه فعالیت دارند. هر صنفی از کارگران قصد داشته باشد تا یک تشکل صنفی مستقل به وجود آورد سر و کارش با دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی رژیم خواهد بود. در ایران حتی حق اعتصاب برای کارگران به رسمیت شناخته نشده است و هرگونه اعتصابی که کارگران برای منافع خود انجام دهند جرم محسوب می شود.
 
عالیجناب
طبقه کارگر ونزوئلا با کارگران جهان و بویژه با طبقه کارگر جهان سوم هم سرنوشت است. نمی توان در عین حال هم مدافع طبقه کارگر ونزوئلا بود و هم به طبقه کارگر ایران دهن کجی کرد. این اشتباه در وهله اول به ضرر انقلاب ونزوئلا و توده های زحمتکشان ونزوئلایی تمام می شود که نیازمند اتحاد با هم سرنوشتان خود هستند. انقلابی نشان دادن رژیم ایران –اشتباهی که شما مرتکب شده اید- فریب دادن مردم ونزوئلا و محروم ساختن آنها از پشتیبانی حامیان اصلی شان در ایران، یعنی طبقه کارگر ایران است.
 
آقای چاوز
بنیادگرایی اسلامی در قرن گذشته بسیاری از دولتهای چپ را فریب داد. حمایتهای اتحاد جماهیر شوروی از دیکتاتوری های سیاه خاورمیانه لکه ننگی برای آن به بار آورد و هیچ سودی نیز برایش در بر نداشت. ظاهر ضدآمریکایی بنیادگرایی اسلامی اگر در قرن بیستم برخی را فریب داد، اما امروز تفاوت آنها با نیروهای ضدامپریالیست واقعی بر همگان واضح است. در شرایطی که چشمان میلیاردها نفر انسان که قربانی سرمایه داری هستند بر ونزوئلا دوخته شده، چه هدیه ای برای امپریالیسم بهتر از این می تواند باشد که نام ونزوئلا در کنار سوریه و ایران بر زبانها جاری شود؟ به این خوراک تبلیغاتی رسانه های سرمایه داری که برای یکی نشان دادن شما و احمدی نژاد در تلاشند پایان دهید.
 
با آرزوی پیروزیهای بزرگتر برای انقلاب ونزوئلا
جمعی از دانشجویان دانشگاههای ایران