انتقاد سازنده - در پاسخ به فراخوان سازمان اکثریت - بهزاد امیدی

نظرات دیگران
  
    از : عیسی صفا

عنوان : سانتر
سازمان فداییان اکثریت ادعا می کند باید شرکت بخشی از اعضای رهبری سازمان در کنفرانسهای ضد ملی ، ضد دمکراتیک برای آلترناتیو سازی با شرکت قدرتهای خارجی را، در چار چوب « دمکراسی و سیع تشکیلاتی و نظرات مختلف» فهمید و ادعا می کند « درک نوینی از دمکراسی تشکیلاتی» را که ایرانیان با آن آشنا نیستند را نمایندگی می کند إ باید به رهبران این سازمان گفت که شرکت بخشی از اعضای این سازمان در کنفرانسهای بیش از حد مشکوک دیگریک « نظر» نیست و آنهاوارد «عمل »شده اند. گزارشات خود این اعضا نشان می دهد که آنها جزو فعالان و سازماندهندگان این کنفرانسها بوده اند. آنچه رهبران سازمان نمی فهمند این است که با وارد عمل شدن بخشی از اعضا در کنفرانس استکهلم و در واقع یک فراکسیون قابل توجه ، حقوق اعضای دیگر سازمان که موافق این روش نیستند، یعنی اکثریت پایمال می شود إ اما در مورد سانترالیسم دمکراتیک. سازمان دارای « سانتر» یعنی کمیته مرکزی و هییت سیاسی است.اضافه بر این « سانتر» یک فراکسیون شرکت کننده در کنفرانسهای ضد ملی و ضد دمکراتیک وجود دارد که حقوق دمکراتیک اعضای سازمان را نادیده می گیرد. بنابرین سوال اصلی این است که کجای این سازمان دمکراتیک است؟
۴۷٣۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

    از : هومن دبیری

عنوان : در باره ی نیروهای ملی و ترقیخواه توضیح بفرمایند که این نیروها کیانند ؟
نوشته ی «پردرد » آقای بهزاد امیدی را با تمام «دشواری های» در درک مضمون آن بپایان رساندم . مرا به یاد ادبیات «کهنه» و «گوشت تلخی» های دوستان انداخت که هنوز در ذهن بسیاری احتمالاً باقی مانده ست. . متاسفانه، متاسفانه بیشتر بر «همذات پنداری » و «خود محوری» یله داده که کاش گورکی آنرا به نقد می کشید. همانطور که در صدر انقلاب اکتبر از پای ننشست در برابر کجروی ها بخود می پیچید.

بعضی از «کلیشه» ها و احکام ِمجرد در بالا و پائین ِاین نوشته واقعاً آزار دهنده ست . کمتر از «فاکت» های مشخص یا مستندات برای مقایسه ی اندیشه های موجود و مورد ِ بحث برخوردار شده ست. با تکیه بر واژه ی «کمونیسم » هر چه خواسته از دل تنگش بیرون ریخته ،تو گوئی اصلاً کارل مارکسی وجود نداشته و شبح «کمونیسم » از «ازل» وجود داشته ست و تا «ابد» لا تیغیر می توان پشت آن سنگر گرفت. در صورت لزوم تک هو این موارد قابل توضیح ست.

امروز، در جهان نسبتا آزاد ؛ چپ ها در باره ی فروپاشی «سوسیالیزم واقعا موجود » واقع بینانه تر از دوستان همفکر بهزاد امیدی می نویسند. حتی در روسیه ی بعداز سقوط «سوسیالیزم» یعنی صاحب خانه ی اولین ساختمان سوسیالیزم چپ ها ی معتقد و مبارز ، یعنی ادامه دهنده گان حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی با وجودیکه بقول معروف صاحب عزا هستند ولی از دوستان ایرانی با انصاف تر هستند . ما همیشه میخواهیم کاسه ی داغ تر از آش باشیم . البته بهزاد امیدی مثل «دیپلمات » ها از گورباچف صحبت می کند می نویسد :« اصطلا حاتی از جنس"سانترالیسم دموکراتیک نو"، "چپ نو ومقولاتی از این دست، مصالح آشی بود که در دیگ گارباچف به این سو طبخ شد.این آش دهان خیلی ها را سوزاند، عراق وافغانستان شاهدان اخیر آنند!» ( نمی دانم چه ربطی بهم دارد ولی بهتر ست همه را به ماجرای جنگهای اتحاد شوروی و افغانستان و ده ها نمونه ی دیگر ربط دهیم ) در حالیکه در ایران مثلا آقای عموئی خیلی صریح فروپاشی را در «خیانت» گورباچف ساده می کند.

تا زمانیکه این دوستان بازخوانی و بازنگری در آموزش های مارکسیسم را جدی نگیرند و با همان شیوه ی «مرضیه » ی قدیمی، بدون توجه و رعایت موازین مربوط به توالی زمان و و مکان ، اختلاط نا میمون نقل قولها را با کاربرد ابزاری قیاس های مع الفارغ توام نمایند تا سایر نیروها را مورد «نوازش » قرار دهند . نتیجه ی سازنده ای در جنبش نخواهد داشت و روال تفرق با همین آهنگ کُند ادامه خواهد یافت.

برای اینکه از تصدیع وقت خوانندگان نتیجه مفیدی گرفته باشم از جناب بهزاد امیدی خواهشمندم حداقل در باره ی پیام پایانی یا جمع بندی نوشته خود در باره ی نیروهای ملی و ترقیخواه توضیح بفرمایند که این نیروها کیانند ؟ و برنامه حداقل ایشان چیست؟

عین نوشته ی آقای بهزاد امیدی: « رفقا نیز تاکید دارند که در شرایط کنونی، آن چه می تواند راه را به سوی آینده ای روشن بگشاید و مسیر پرسنگلاخ کنونی را هموار کند، همکاری کلیه نیروهای ملی و ترقی خواه کشور با یک برنامه حداقلی است از این راهکار غافل نمانیم. »
۴۷۲۷۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : یک خواننده

عنوان : نظرات توده ای دارد می تازد
اخبار روز جولانگاه نظرات توده ای شده است که چه به شکل مقالات و چه در کامنت هایی که پای مقالات می گذارد و خطاب به نیر وهای سازمان اکثریت و یا کسانی که سوسیالیسم واقعا موجودشان را قبول نداشنتد،دائما می گوید دیدی غلط گفتی، پس این چه می شود ...و این که خوب عقب برو، حرفت را پس بگیر، و این چنین دارد می تازد. واکنون جدیدا به آنجا رسیده که از سانترالیزم دمکراتیک دارد دفاع می کند
۴۷۲۷۱ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : ج محسنی

عنوان : نظراتی یک سویه
چرا برخی از رفقا تاثیر فروپاشی فاجعه آمیز اردوگاه سوسیالیستی را بر شکل گیری این نوع گرایش ها نادیده می گیرند؟ آیا در هم شکستن آن ساختار حاکم در بخش بزرگی از اروپا را می توان با تمسخر به پدیده ای به نام سوسیال دمکراسی گورباچفی خلاصه کرد و روی آن خط کشید. چرا بایددوباره انتظار داشت که همه درست مثل همان سال های دور، آن راه ها را بدون هر شک و تردیدی حرف اول و آخر به شمار آورند و اگر نمی آورند، چرا باید دورشان ریخت؟
اگر اندیشه کمونیستی مستدل باشد و قوی، راهی برای این رفتارهای نیم بند و متناقض باقی نمی ماند. بروید قوی و قوی تر شوید. دعوت قطعی دیگران به سوسیالیسمی که متاسفانه اثری از آثار واقعی اش بر جای نیست، نمی تواند جاذبهٔ چندانی داشته باشد.
اینگونه حق به جانب بودن ها بدرد اطرافیان این نویسندگان می خورد. اگر می خواهید تاثیرگذارتر باشید، به نقد های جدی تر و دلسوزانه تری از اکثریتی ها نیاز است.
۴۷۲۶۴ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

    از : عیسی صفا

عنوان : دکارت
من همیشه با دیدن گیاهها ،حیوانات ،کوهها، انسانها ، دریاها ،از خودم سوال می کنیم آنها قبلا هم همینطور بوده اند، یا تغییر یافته و این گونه شده اند. دکارت
۴۷۲۵۱ - تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱٣۹۱