از : میم نون
عنوان : رادیکال بودن، نه هارت و پورت، بلکه دست به ریشه بردن است.
از الف باران هر انتظاری می شد داشت، به غیر از این کامنت.
ایشان را ندیده ایم، ولی ندیده می شناسیم.
در شعری از نیما آهنگر با آهن سرسخت در گفتگو ست.
کلنجار با آهن نوعی دوستی ژرف میان آندو پدید آورده است.
کلنجار فکری نیز دست کمی از کلنجار مادی ندارد.
اخیرا اتکیستی ایراد گرفته بود که چرا دولت جمهوری کذائی از رونالد ریگان و امثالهم نمی اموزد:
یعنی حداقل بطور صوری و فرمال تظاهر به رسیدگی بی وقفه به وضع زلزله زدگان نمی کند؟
آنارشیستی ایراد گرفته بود که چرا احمدی ما به جای رفتن به مناطق زلزله زده به زیارت امام هشتم می رود؟
فیس بوک از این ایرادات قابل بحث پر است.
ورزشکاران هم میتوانند برای خود از این بابت سرمایه معنوی باندوزند و مثل چفچنکو پس از استعفا از فوتبال، سیاستمدار شوند و به تکثیر ثروت میلیونی خود کمر بندند.
رادیکال بودن اما ـ به قول حریف ـ دست به ریشه بردن است.
زلزله ها و ویرانی های مهیب ظاهرا دست بنی بشر نیست.
چون زلزله پدیده ای طبیعی است.
بلای الهی است.
درست به همین دلیل سران جمهوری کذائی به زیارت می روند تا رفع بلا کنند و ضمنا همان کار ریگان را به سلیقه و سیاق خود انجام می دهند.
ریگان هم میلیون ها امریکائی و غیره را خانه خراب میکرد تا در جنگ ستارگان سرمایه گذاری کند و شوروی را در مسابقه تسلیحاتی به زانو در آورد و همزمان به زیارت پاپ لهستانی می رفت در کعبه واتیکان.
ولی با زلزله و با طبیعت بطور کلی می توان و باید به مصاف بی امان برخاست.
نقش سیستم ها همین جا ست.
این رژیم عهد عتیق قبل از همه مقصر این مصائب است که باید زیر تیغ تیز انتقاد انقلابی قرار گیرد و همزمان بذر روشنگری انقلابی و علمی در مزرع مردم افشانده شود، تا فردا زیر پرچم رهائی بخش طبقه کارگر گرد آیند و با اوتوپی از هر نوع قطع رابطه کنند.
ثانیا در این سی سال و قبل از ان میلیاردها ثروت ملی چپاول شده است، همان ثروتی که می بایستی برای بنای خانه های مستحکم و ضد زلزله مصرف شود.
همان ثروتی که می بایستی برای توسعه علمی و فنی جامعه به خدمت گرفته شود.
اکنون فرصت مناسب و حتی مشروعی برای سلب مالکیت رادیکال از میلیونرها و میلیاردرها است.
ثروت غارت شده باید به سفره غارت شدگان برگردد.
سلب مالکیت کنندگان باید بیدرنگ سلب مالکیت شوند.
۴۷٣۰۷ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱
|