عنوان : یکی خدا را مقصر می داند و دیگری زلزله را به گردن فارسها می گذارد...
"...در حالی که رژیم مافیائی در بی عملی خود برای یاری به زلزله زدگان استخاره می کرد، مردم بپاخاستند و همبستگی ملی ایرانیان را به نمایش گذاردند.این همبستگی ملی تو دهنی محکمی به ناسیونال شونیستها ناچیزی است که با مزدوری برای استعمارگران و دول دست نشانده آنها مانند ترکیه و جمهوری آذربایجان در این کمک رسانی در حال تخریب اند . یکی خدا را مقصر می داند و دیگری زلزله را به گردن فارسها می گذارد. آنها خود به جای کمک به مردم آذربایجان در پی آنند که راه تجاوز امپریالیستی به ایران را با ایجاد تفرقه و نفاق و دامن زدن به نفرت ملی هموار کنند تا زلزله امپریالیستی سراسر ایران را در نوردد و سوریه جدیدی بسازد..."
۴۷۴۲۵ - تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : لیست امضاها برای آن نامه سوگواری پس از ۲۴ ساعت بسته شد شاهین جان!
سلام شاهین جان
من متوجه نشدم چرا توضیح صمیمانه دوست عزیز آقای کریمی شما را این چنین عصبی کرده است؟ اگر ایشان این موضوع را به اختصار طرح می کنند چون از دوستان و یاران خودش اطلاع و خبر دارند و در ضمن باید خوشحال بود که در هنگام حوادث طبیعی و تخریب شهرها و از بین رفتن مردم کشورمان اعضا و هواداران و دوستداران احزاب و سازمان های مترقی و دمکرات در داخل و خارج از کشور در این یا آن کشور در عرصه کمک رسانی فعال هستند و برای فعالیت های انسانی و کمک رسانی از اتیکت سازمانی استفاده نمیکنند. این که خوب است و جای انتقاد ندارد عزیز شاهین!
بعد در این میان بجای حمایت و تقویت چنین روحیه ای یاد اختلافات سیاسی خودت با ایشان یا با سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت می افتی. واقعاً ارتباطی به هم ندارند.
سازمان فدائیان اکثریت در کنگره دومش اعلام رسمی و بیرونی کرد که تشکیلات انقلابیون حرفه ای ندارد و هنوز هم این حرف را می زند. اما هنوز بسیاری هستند که خود را عضو، هوادار و دوستدار این سازمان می دانند و در عرصه فعالیت ها بر حسب شرایط و امکانات در داخل کشور حضور دارند و در عرصه خارج از کشور از جمله سازمان های فعال سیاسی در بسیاری از کشورهای غربی هستند. اتفاقاً به دلیل جایگاهی که آقای کریمی در میان فدائیان خلق در داخل و خارج از کشور دارد ایشان با آگاهی، اطلاعاتی را بشکلی کلی در یاداشت خود مطرح کردند. بنابر این اطلاعات ایشان با دقت، آگاهی و شناخت است.
در ضمن شاهین جان عزیزم، اگر اطلاع نداری لطفاَ توجه داشته باش امضا پای آن نامه سوگواری فقط ظرف ۲۴ ساعت انجام گرفت و همچنانچه اطلاع دارید بسیاری دیگر امضای خود را برای اضافه شدن به پای آن نامه ارسال کردند اما نام آنها بدلیل بسته شدن لیست پس از ۲۴ ساعت، اضافه نشد. خب اینکه یکی زودتر و یکی دیرتر باخبر می شود جرم نیست که موجب دادن حکم محکومیت یه آقای کریمی توسط شما دوست عزیز و قدیمی ام می شود!
به علاوه شما دوست عزیزم که عضو سابق سازمان فدائیان اکثریت هستید و بیش از یک دهه است که با سازمان فعالیت ندارید و در رابطه با اعضای سازمان در داخل و حتی خارج از کشور اطلاعات بسیار اندکی دارید و نمی دانم چگونه به خودتان اجازه می دهید چنین با قوت و با اطلاع از وضعیت فداییان در داخل کشور حکم عمومی صادر کنید؟ همچنین در مورد مسائل تشکیلاتی این سازمان هم بی خبر هستید و همین جوری نظر می دهید. برای من جای تعجب است که رفیقی که برایم بسیار عزیز و محترم است این چنین با خشم مسائلی را مطرح می کند که حداقل جایش در این نوشته نیست. البته مخالفت و انتقاد شما به مواضع سازمان محترم و قابل گفتگو است اما نه آن مواردی که از روی عصبیت و عدم شناخت می نویسید.
با دوستی
علی صمد
۴۷٣٨۱ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : شما از کجا میدلنید که..
آقای بهزاد کریمی در جواب به خانم فریبا فرمودند.... که اینرا هم اضافه کنم که من مشخصاً در جریان هستم که هم اکنون تعداد نه چندان اندکی از اعضای این سازمان در کشورها و شهرهای مختلف همراه با دیگر فعالان سیاسی و مدنی کشورمان و به اشکال متنوع در کار جمع آوری کمک به زلزله زدگان هستند. اول سازمان عنوان کرده که در ایران تشکیلاتی ندارد که این عزیزان عضو سازمان باشند .دوم . اقای کریمی شما از کجا میدانید که این اعضاء گفته شده از طرف شما در ایران هنوز هم سمپاتی به شیوه و روشهای سازمان خارج نشین دارند .سوم من عضو سابق این سازمان اکثزیت از جریان این نامه و امضاء پای ان باخبر شدم چطور شما با این همه رابطه بیخبر ماندید در حالی که اعضاءفعال شما در همه جا حضور دارند از اتحاد جمهوری خواهان تا نشستهای اعضائ شما با سلطنت طلبان .چهارم .من حتی باخبرم که اعضای سابق سازمان اکثریت در داخل ایران دیگر خط بی در پیکر سازمان را که تحت پوشش دموکراسی اسمان و ریسمان میبافند را نمیخوانند اقای کریمی بهتر است یک سر و سامانی به این بلبشوی تشکیلاتی درون سازمان بدهید .
۴۷٣۵٣ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : همه ما مسئولیم!
خانم فریبا حصاری گرامی، ممنون از شما و دوستان دیگری که ابراز نظر کرده اند. بگمانم به نقل از ویکتور هوگو است که گفته بود: وقتی از خود سخن می گویم، دارم از تو می گویم! شاید بتوان این جمله نغز را با اندک گشاده نظری به اینگونه هم باز گویی کرد که: وقتی از او سخن می گوئیم ، داریم از خود می گوئیم!
جوهر نوشته من و در خطاب به همه و همه مان، این بود که در حرکت های جمعی، بکوشیم که هر چه بیشتر از موضع ملی حرکت کنیم و نیز به پیام های انسانی مان، جنبه یاری رسانی عملی بدهیم. این ، شامل همه می شود و "اکثریتی" و غیر آن برنمی دارد. من همه آنانی را که کم یا بیش احساس مسئولیت می کنند مخاطب قرار داده ام و می دهم. اما چون شما آدرس معینی داده اید، ناچارم به موردی اشاره کنم که هیچ دلم نمی خواست و نمی خواهد که در این شرایط ناگوار در گیرچنین تعریض ها و یا دفاعیاتی بشویم و آن اینکه، در یک نگاه منصفانه، می توان یک حداقل دعوت از یاری رسانی ها به فاجعه دیدگان رادر اطلا عیه سازمان فداییان خلق ایران(اکثریت) دید، ولو نه با تاکیدی که لازمه و درخور چنین فاجعه ایی بود. و اینرا هم اضافه کنم که من مشخصاً در جریان هستم که هم اکنون تعداد نه چندان اندکی از اعضای این سازمان در کشورها و شهرهای مختلف همراه با دیگر فعالان سیاسی و مدنی کشورمان و به اشکال متنوع در کار جمع آوری کمک به زلزله زدگان هستند. و این البته، فقط و فقط وظیفه ایی است انسانی و نه هیچ چیز دیگر ی که بخواهد مثلاً امتیاز سیاسی و تشکیلاتی تلقی شود که نمی شود.
آنچه که بطور ویژه انگیزه من شد تا "فراخوان با ۲۹۰ امضاء"را بطور مشخص مخاطب قرار دهم، همانا از قلم افتادگی کامل هر نوع سخن کلی و تدبیر پیشنهادی مشخص برای یاری رسانی به قربانیان فاجعه در متن مشترکی بود که از نگاه اینهمه انسان مسئول و فرهیخته گذشته بود؛ و این، کم توجهی کوچکی نیست که بتوان از آن گذشت. بعلاوه، من این فراخوان را اینگونه ارزیابی نکرده ام که گویا فقط نوعی از غلیان احساسات بوده است و نه چیزی بیش تر از آن .من بهیچ وجه آنرا صرفاً نوعی از مثلاً رفع مسئولیت تلقی نکردم . من در آن نوشته به تصریح و تکرار، ابتکار صورت گرفته را اقدامی از نوع ملی، سنجیده وشایسته دانستم که شوربختانه چه در فراگیر تر کرن فراخوان و چه در ابراز پیام عملی در زمینه یاری رسانی، ناقص بوده و ضعف داشته است. من، به نقد آن نشستم و نه که به نفی اش برخیزم .
دوست عزیز، در پایان اما، با اجازه تان می خواهم که جوهر کامنت شما را این چنین بفهمم که:همه ما مسئولیم؛ همه ما مسئولیت ملی داریم در خبر رسانی، در ابراز همدردی و بویژه در کمک رسانی عملی به مردمان آسیب دیده در اهر، هریس، ورزقان و کلیبر. مرا با چنین پیامی همراه خود بدانید.
در حال حاضر، همه نیرو را باید بر یاری رسانی متمرکز کرد. با احترام دوباره به شما و همه دوستانی که فعال این کارزار ملی- انسانی هستند.
۴۷٣۵۰ - تاریخ انتشار : ۲۷ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : اشتباهات
جناب پیروز پیروزی ،
اگر از این شوخی های نیمه جدی هم نکنیم در این اوضاع و احوال
بقول معروف از قصه میترکیم. خود منهم بارها از این اشتباهات کرده ام
بویژه با فارسی نویس گوگل. " در مورد رسیدن به شعور و بلوغ
سیاسی اجتمائی [اجتماعی] بنده هم از بزرگان التماس دعا دارم. موفق
باشید.
۴۷٣۴۴ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : آقای ف/ تابان
در مقاله ای فرمودید ما سانسور نداریم .کامنتی گذاشم نه واژه غیر بهداشتی داشت و نه توهین . فقط یک جمله که " ما ملتی بنام ملت ایران نداریم " مگر ملت فازس . آقای تابان این یک نظر است . میدانم نه در فرهنگ :" حزب توده " و نه در فرهنگ اگثریتی ، چنین کلماتی کفر آمیز است .
۴۷٣٣۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : سپاس از تصحیح املائی.
جناب Peerooz
سپاس از تصحیح املائی.
چه میشود کرد ملا لغتی بودن و تظاهر و تعارف و شعار در خونمان است.
امیدوارم بهمان سرعتی که مرا بh اشتباهم آشنا فرمودید در مورد رسیدن به شعور و بلوغ سیاسی اجتمائی هم از حداقل زمان البته پس از خرابی و بصره و بغداد و ....بهره بگیریم و نیازمندان بتوانند به یاری مردم خیرخواه و میهن پرست و دوراندیشی چون شما کمبودهایشان را برطرف نمایند تا بتوانیم بمدینه فاضله ای که در انتظارش هستیم دست یابیم.
۴۷٣٣۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : هایی رفته است و هویی مانده است
آقای کریمی از فراخوان روزنامه نگاران و فعالین مدنی بی خبر بودید از اعلامیه سازمان فدائیان اکثریت جه؟ هرچند دوست گرامی احتمالا ً شما هم دستخوش احساسات شده اید، والا میدانستید که همه ی دیگران نیز صرفا ً برای خالی نبودن عریضه یک پیام همدردی داده اند، آنهم به این دلیل که نیازمند جنب و جوش و فعالیتی نبوده.
۴۷٣٣٣ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : کمک به عزیزان مصیبت زدگان وظیفه انسا نیست
درود بشما من امادگی خود را برای همیاری وکمک به هموطنان عزیرمان اعلام میدارم
ومرا درجریان بگذارید
۴۷٣۲۹ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : اول افکارتان را اصلاح کنید بعد ادعای همدردی کنید!
جناب آقای بهزاد کریمی . شما که در متن نوشته تان بدرستی همه جا از مردم ایران نامبرده اید چگونه می خواستید متنی را تایید کنید که عنوانش غلط است . زمان و دوره میان دو صندلی نشستن به اتمام رسیده است .ملتی بنام ملت ایران وجود خارجی ندارد مگر اینکه فقط و فقط آنرا ملت فارس یا پارس بنامیم.
۴۷٣۱۲ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : بهد
جناب پیروز پیروزی،
زمانی که به حد را بهد ننویسیم.
با احترام.
۴۷٣۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۶ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : کی میخواهیم بهد بلوغ و درک شعور سیاسی اجتمائی برسیم
از آنجائیکه در شعار دادن و تعارف کردن ید طویلی داریم هیچ جای تعجب و نا خرسندی نیست ، چرا که امورات تا کنون بهمین منوال چون خواسته ایم گذشته ، طبیعیست که سبب ماندگاری رژیم آخوندی و زیستن در شرایطی که آخوند تحمیل کرده نیز قابل توجیح میباشد.
دیگر اینکه آیا میتوانید چند نام ، نامی که بتوانید به آنها اعتماد کنید و نگران اینکه آیا یاریها و سایر خدمات مورد نظر انجام و به مقصد خواهد رسید نباشید؟
آیا فکر نمیکنید که اگر افراد مورد اطمینان میداشتیم با پیوستن به آنها و با رهنمود و مشاوره و نقشه راه های آنها که میتوانستند مسولیت شورا و یا کنگره و یا آلترناتیو برون مرزیان را بعهده بگیرند در چنین روزها ئی پاسخگوی نیازهایمان باشند.
آیا مشکل ما سطحی نگری و باری بهرجهت و احساسانی شدن موضعی و با شعار روزگار را در جهت حفظ منافع شخصی گذراندن نیست؟
کی میخواهیم بهد بلوغ و درک شعور سیاسی اجتمائی برسیم؟
۴۷٣۰۵ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱       

عنوان : فعالیت های! مدعی تاج و تخت کیان در باره زلزله , August ۱۱th, ۲۰۱۲
از اعلامیه شش خطی در سایت " رضا پهلوی ":

"در این شرایط بر ما ایرانیان برون مرز است که مانند همیشه به یاری این عزیزان بشتابیم و با همیاری و پشتیبانی های مالی و معنوی، موجب تسلی و دلگرمی بازماندگان و آسیب دیدگان شویم.". همین. حساب بانکی ، چیزی؟ امروز ۱۵ اگست است.
۴۷۲٨۹ - تاریخ انتشار : ۲۵ مرداد ۱٣۹۱