از : مرسده محسنی
عنوان : در پیگیری کار با ارزشت موفق باشی
آقای فرخ حیدری بسیار عزیز. ممنون از زحمت شما در مورد زنده نگاه داشتن جنایات رژیم و خاطرات زندانیان ما در زندان اصفهان. من خواهر مجتبی محسنی هستم که تا زمانی که ایران بودم به ملاقات او در زندانهای مختلف اصفهان میآمدم. چقدر ممنون میشوم که آنچه راجع به آن عزیز ما میدانی بنویسی. ما مشتاق هر گونه اطلاعات راجع به عزیزمان هستیم. اگرمن کمکی میتوانم بکنم از طریق اخبار روز تماس بگیرید تا تلفن خودم را برایتان بفرستم.هر سخنی، هر اشاره یی هر خاطره یی که بویی از آن عزیز من داشته باشد برای من عزیز است و تو هم همینقدر که با مجتبی من همبند بوده یی و مدتی در کنارش، برای من عزیز هستی. در پیگیری کار با ارزشت موفق باشی
مرسده محسنی
۴۷۶٣۲ - تاریخ انتشار : ٣ شهريور ۱٣۹۱
|
از : فرخ حیدری
عنوان : توضیح
دوست عزیز، همان طور که خودتان مشاهده کردید پاسدار جان نثاری فردی عصبی و کینه ی بود. او در سلسله مراتب پاسدارهای زندان از همان سال شصت رتبه بالایی داشت. شایع بود عضو جوخه تیرباران بوده و بعدها هم مسئول بند زنان شد و حتی شنیدم با یک زن تواب هم ازدواج کرده بود. صرف نظر از شخصیت نازل رفتاری و ناهنجاریهای روانی که هرکدام از پاسداران زندان داشتند و یا دچارش شدند، این نکته را باید تاکید کرد که این سیستم پلید حاکم بود که نهایتآ از آنها انسان های تبهکاری مثل جان نثاری میساخت. اگر پاسداری آمادگی سرسپردگی و تن دادن به این دستگاه جنایت را نداشت خیلی زود از محل زندان به شعبه دیگری منتقل میشد...
آقای منتظری از همان ابتدا بیشترین حمایت اجتماعی را در اصفهان و نجف آباد داشت و حتی نهادهای قدرت در اصفهان بیشترین تلاش را میکردند تا برای مقابله با برخی رقبای داخلی، ایشان را بعنوان "آیت الله" جا بیاندازند با اینکه او در آن سالها حتی هنوز "رساله" نداشت. و بعد به شکل هدایت شده ایی سعی میکردند موضوع قائم مقامی ایشان را برجسته تر کنند مثلآ در نمازهای جمعه و دیگر مراسم حکومتی، سپاه اصفهان شعار "منتظری سرور" را به شعار "خمینی رهبر" اضافه کرد. در سالهای اولیه انقلاب، بطور طبیعی اکثریت مقامات و اعضای نهادهای سیاسی نظامی و قضایی اصفهان مریدان و حتی شاگردان منتظری بودند. البته این موضوع تاثیر چندانی در سیستم سرکوب و خشونت رژیم نداشت چرا که خود منتظری هم از ابتدا تبعیت کامل از خمینی میکرد. ولی سیر تحولات و سبعیت اعمال شده روی مخالفان بخصوص در زندانها و وجود برخی خصلتهای انسانی و مردمی در شخصیت آقای منتظری، زمینه فاصله گیری تدریجی ایشان از برخی کارهای ضد بشری رژیم گردید... اتفاقآ در روند همین فاصله گیریهای کمتر محسوس اولیه و بارز شدن تدریجی تفاوتهای دیدگاهی آقای منتظری و شخص خمینی، خیلیها بخصوص از آخوندها و پاسداران دانه درشت آن ایام، در همان اصفهان به آقای منتظری پشت کردند...
بهرحال باید در نظر داشت که افرادی نظیر پاسدار جان نثاری محصول همین دستگاه جور و جنایت بودند که طبعآ خودشان را در هر تحولی با فضای حاکم و قدرت برتر نظام هماهنگ میکردند...
دوست گرامی، سهراب، در مورد هویت دقیق سازمانی بچه های فدایی که در متن مقاله نام بردم، این نکته را در نسخه ارسالی برای دیگر سایتها که بعدآ فرستادم، اصلاح کردم. ممنون از یاداوری شما.
۴۷۵۶۷ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۱
|
از : اخراجی
عنوان : پاسدار جانثاری
آقای حیدری، خیلی متشکر از نقل خاطرات زندان و هم بندانتان. خواهر یکی از دوستان و همکار بسیار نزدیکم در زندان اصفهان اسیر بود و ما بیشتر اوقات با هم به اصفهان میرفتیم تا او با خواهرش ملاقات کند. من در آنجا پاسدار جان نثاری را که رابط اصلی زندانیان با ملاقات کنندگان شان بود، چند بار در بیرون زندان میدیدم. من و دوستم از او متنفر بودیم، علیرغم اینکه بعضی بستگان زندانیان حدس میزدند که او چون طرفدار منتظری است، نباید پاسدار چندان بد ذات و خطرناکی باشد. آیا او واقعاً طرفدار منتظری بود و آیا این حدس و گمان در آن موقع در مورد او درست بود؟ باتشکر.
۴۷۵۵٣ - تاریخ انتشار : ۱ شهريور ۱٣۹۱
|
از : سهراب بیرانوند
با سپاس از نویسنده عزیز، در مورد تعلق سازمانی شهید فدایی خلق مجتبی محسنی ، ایشان از کادرهای برجسته جریان ۱۶ آذر بودند. یاد تمامی جانباختگان در راه بهروزی نوع بشر جاوید باد.
۴۷۵۰۴ - تاریخ انتشار : ٣۰ مرداد ۱٣۹۱
|