رسانه های گروهی و طبقه ی گارگر
فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری (WFTU)


• ادامه ی تلاش دراقدام به برگزاری سمینارهای سندیکایی در موردِ «نقش رسانه ها وکمک سازمانها به ایجاد ابزار ویژه ی خود از طریق شیوه های مدرن و کارآمد»، ضروری و مهم است. WFTU می تواند رادیوی ویژه ی خود را احداث نماید که در سطح جهانی پخش شده و تبدیل به صدای طبقه ی کارگر بین المللی خواهد گردید ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۶ شهريور ۱٣۹۱ -  ۲۷ اوت ۲۰۱۲


مسئله اساسی درمورد آنچه که به رسانه ها مربوط می شود ، ازماهیت دوگانه آنها
ناشی گردیده است.

رسانه ها به مثابه ی مایملک سرمایه داری
رسانه ها شرکتهای سرمایه داری هستند، وسیله های تولیدی که جزو دارائی های طبقه ی حاکم، طبقه ی بورژوازی می باشند. کالای تولیدی آنها اطلاعات است.
نه تنها غولهای رسانه ای، بلکه بزرگترین رسانه های ملی نیز جزو دارائی های گروههای فراملی، صاحبان شرکتهای نفتی، صنایع دارویی، شرکتهای ساختمانی و غیره میباشند.
تناقض و دوگانگی رسانه ها در این است که، باوجود اینکه آنها دارای وسایل و شیوه های تولیدی می باشند، صاحبانشان در درجه ی نخست از بکارگیری آنها سود مستقیم جستجو نمی کنند. زیرا آنها صاحبانی از گروههای فراملی – رسانه ای می باشند، آنها در درجه ی نخست در پی خدمت به منافع خصوصی خود و پرسنل شان در رابطه با دولت هستند، و دیگر اینکه بدنبال بهبود موقعیت خود در رقابت با سرمایه داران دیگر میباشند. داشتن چنین هدف نهایی آنرا دردیگر بخشهایی که سرمایه گذاری میکنند، سودآور کرده است. اما آنها در نهایت برای خدمت به منافع مشترک خود در چهارچوب مبارزه ی طبقاتی با طبقه ی کارگر تلاش می کنند.

رسانه ها و دولت
در کنار رسانه های همگانی، رسانه های خصوصی نیز بطور مستقیم به دولت وابسته می باشند. مجوز کار آنها به دولت وابسته است. تبلیغات همگانی یکی از منابع درآمد آنهاست و رقابت برای کسی که بزرگترین قطعه ی را کسب خواهد کرد، گویا و معنی دار بوده و متن اطلاعات را تحت تاُثیر قرار می دهد. آگاهی و در جریان عملکرد و مکانیسم های باطنی دولت بودن و برخورداری از ابعاد و جنبه های دیگر. برای مثال، «سازمان گزارشگران بدون مرز» (RSF) به ریاست «روبرت منارد» خبرنگار قدیمی که مقر آن در پاریس می باشد، جایی که نشریه این سازمان توسط «ساتشی و ساتشی وُرلد واید» پخش میشود که یک کانون تبلیغاتی بین المللی متعلق به «گروه تبلییغاتی SA» فرانسه (چهارمین گروه تبلیغات تجارتی جهان) است که اصلی ترین مشتری آن نیروهای مسلح ایالات متحده می باشد!
هردو سازمان آمریکایی «گزارشگران بدون مرزRSF» و «صندوق ملی دموکراسی NED» در هائیتی و ونزوئلا درگیر و متعهد شده اند.
مدارک ارائه شده از طرف مقامات آمریکایی عموماٌ شناخته شده می باشند. نمونه آن تاُمین مالی سخاوتمندانه خبرنگاران در سپتامبر ۲۰۰۶ از طرف دولت آمریکا جهت لطمه زدن به فیدل کاسترو و دولت کوبا میباشد. از پیمانهای مشابه صدها مورد وجود دارند که با عملکردهای مشابه در اکراین، در قبرس (که همراهی کنندگان تصویب طرح «آننان» تاُمین مالی شدند)، در ونزوئلا و دیگر کشورها بکار رفته اند.

محدوده و چهارچوب بحران اقتصادی سرمایه داری
در دوره ی بحران اقتصادی سرمایه داری هزینه های عمومی کاهش می یابند و سرمایه داران در مورد سرمایه های خود در رسانه ها در رابطه با مالکیتی که بر روی دیگر شیوه های تولید دارند، بهترین راه حل را برای خود انتخاب می کنند. زیرا که دیگر سود دلخواه خود را ندارند.
نظام سرمایه داری به اجرای مقررات عادی خود ادامه می دهد. بمنظور غلبه بر بحران «تخریب نیروهای تولیدی، اخراج ها، تعطیلی ها و ادغام ها» در تمام بخش ها مورد استفاده قرار می گیرند.
همزمان به بهانه ی بحران اقتصادی، تعداد معینی برنامه برای لغو قراردادهای دستجمعی کار، معمول کردن گردش مشاغل، حذف برنامه ی زمانی (جدول ساعات) و حذف تعطیلی یکشنبه بمورد اجرا گذاشته شده اند. بطور کلی آنها می خواهند که کارگران زمانی کار کنند که کارفرمایان نیاز دارند، و با دستمزدهایی کار کنند که کارفرمایان تصمیم می گیرند.

نقش رسانه ها بعنوان بنگاه های سرمایه داری
صاحبان رسانه ها آنها را برای اهدافی با عناوین زیر مورد استفاده قرار می دهند:
• ابزار فشار بر روی دولت ها
سرمایه داران بعنوان صاحبان رسانه ها به لحاظ قدرت تاُثیرگذاری بر روی افکار عمومی، کارکنان سیاسی شان را به منظور خدمت به منافع خود در اطاعت و بندگی نگه میدارند. این منافع یا شخصی هستند (آنها حاصل قراردادهای پنهانی برای بهره مندی از تخفیف های مالیاتی، استفاده از پول و مشارکت در سرمایه گذاریهای عمومی و...غیره می باشند)، یا منافع مشترک طبقهُ بورژوازی میباشند. آنها قانونی بوده و با فشار جهت کاربرد سیاستهای ضد مردمی که تقلیل قیمت نیروی کار و لغو حقوق و قوانین کار را مدنظر دارند، متناسب می باشند.
• ابزار کنترل افکار عمومی بویژه افکار طبقه ی کارگر
آنها (رسانه ها) میخواهند وجدان وشعوری را شکل بدهند که به سمت پذیرش سیستم وسیاستهای سرمایه داری برود. آنها وجدانی جعلی در درون طبقه ی کارگر شکل می دهند تا بعنوان یک طبقه، نه تنها برای خود نیندیشد و دست به کاری نزند، بلکه در مشکلات و نگرانی های بورژوازی همچون مشکلات و نگرانی های خاص خود، شریک و سهیم گردد. آنها واقعیت بورژوازی را بعنوان یک واقعیت بی غرض ارتقاء میدهند. یک نمونهُ آن رفتار رسانه ها در جنگ امپریالیستی علیه افغانستان، عراق و...غیره می باشد. تلاش آشکار آنها برای کنترل اطلاعات و گسترش "حقیقت بالقوه"، اطلاعات در مورد سلاحهای بیولوژیکی و شیمیایی صدام بود که برای تبرئه و توجیه جنگ جنایتکارانه ی امپریالیستی صورت گرفت.
• ابزار فرم دهی و آرایش تحولات
علی رغم رقابت، رسانه ها بعنوان ابزاری جهت طرح و پیشبرد استراتژی سرمایه داری در برخورد با مشکلات و در مسیر ترمیم و حفظ قدرت سرمایه داری بکار برده می شوند. تا زمانیکه رویکرد و حربه ی اصلی رسانه ها مشترک است، مضمون و محتوای اصلی همه ی آنها یکسان است. این موضوع در طی جنگهای امپریالیستی و در طی دوره هایی که جنبشهای مردمی در حال افزایش هستند حتی اکنون نیز در شرایط بحران سرمایه داری، بسیار واضح است. موضع PME بر علیه دولت چاوز که خیلی پیشتر از آوریل ۲۰۰۲، زمانیکه ۴ ایستگاه تلویزیون خصوصی فعالانه کودتای نظامی بر علیه دولت را ترغیب و کمک رسانی می کردند، شروع شده بود، نمونه ای از رفتار ارتجاعی رسانه ها می باشد.
• ابزار ایجاد هراس و وحشت در مردم
هراساندن مردم، افترازنی و حتک حرمت از تاریخ مبارزات گذشته و معاصر مردم. تظاهرات مردم بعنوان اغتشاش و آشوب معرفی شده اند. منظور تمرکز و دقت برای گذر حرکت خودجوش جامعه از مشارکت منطقی به عمل افراطی وچرخش یک بخش از کارگران علیه بخش دیگر میباشد.
• ابزار ایجاد حقیقتی احتمالی (مجازی)
آنها طبیعتِ استثمار سرمایه داری را پنهان میکنند، علل مشکلات جوامع، جریان مبارزات، حق طلبی ها و جنبش سندیکایی، همچنین مشکلات و نگرانی های واقعی ی را که یک خانوادهُ کارگری هر روز با آنها روبروست. رسانه ها، طبقه ی کارگر و فرزندان او را با ارزشهای بورژوایی (فردگرایی، انتخاب راه آسان، مشارکت غیرفعال یا فعالیت در یک گروه حرفه ای بی ضرر یا معمولی، بردگی و اسارت، مخدرها، بی فرهنگی، ضد کمونیسم، زن ستیزی، نژادپرستی یا جهان وطنی و نقشی که در هر بار مورد پسند بورژوازی قرار گیرد)، تحت تربیت قرار می دهند.
• ابزار تبلیغ کالاها و ارتقاء درآمدهای سرمایه داری
شرکتهای سرمایه داری از طریق فعالیتهای تبلیغاتی پرهزینهُ رسانه ای، افزایش فروش وسودآوری کالاها و فرآورده های خود را تضمین میکنند. آنها جهت تحقق فروش فرآورده های خود ناگزیر از شکل دهی یک استنباط تحریف شده از نیازِ واقعی به مصرفِ آن کالاها میباشند. در حالیکه سعی می کنند طبقه ی کارگر را متقاعد نمایند که "نیازهای واقعی او (دستمزد مناسب، تاٌمین مسکن، آموزش، فرصتهای ممتازِ رایگان و... غیره) کاربردهایی ثابت و دائم نیستند، بلکه اتوموبیل لوکس و ویلای مجلل بدست آمده از راههای آسان قمار و شرط بندی نیاز واقعی اوست"، با بکارگیری آگهی ها، ارزشهای طبقه ی کارگر را تحت تاُثیر قرار میدهند. آنها اخلاق و روحیات بورژوایی را پرورش می دهند.

کارگران در رسانه ها بعنوان کارگزاران بورژوازی
نقش کارگران در شرکتهای رسانه ای در حکم جنگ تن بتن می باشد. علی رغم اینکه آنها از کارگران شرکتهای سرمایه داری می باشند، در عمل مدافعین قدرت سرمایه داری علیه ی منافع واقعی خود (که همان منافع طبقه ی کارگر است) میباشند.
قسمت کوچکی از آنها شامل اشرافیت کارگری میگردد، بخشی از طبقه ی کارگر خریداری شده که با دستمزد بالا زندگی میکند، در لیست مواجب بگیران کمپانی ها ثبت شده، در ارتباط دائمی با دولتها بوده و آگاهانه نقشی فعال در تبلیغ و ترویج ایدئولوژی مسلط ایفا مینماید. بزرگترین قسمت شامل کسانی میشود که اغلب درشرایط مشکل و خطرناک معیشت خود، سخت کار میکنند.
در زیر فشارِ اخراج، وحشت آفرینی، مدیریت محیطی که در آن کارمیکنند، سانسور و نقش سندیکای سازشکار بخش رسانه، کارگران مجبور به خدمتِ آگاهانه یا نا آگاهانه ، به جایگاه طبقه ی حاکم و به ایدئولوژی و اخلاقیات جامعه ی مسلط می باشند .
شرایط کار و حقوق کارکران تحت تاُثیر عوامل زیر قرار گرفته اند :
• تمرکز رسانه ها در دستهای هرچه محدودتر سرمایه داران .
• بحران بین المللی سرمایه داری که موجب تخریب نیروهای مولد از قبیل بیکاری ، تعطیلی ها و غیره میگردد .
• رشد و توسعه ی وسایل تکنولوژیک و گذر به اطلاعات در خط تولید با هدف کاربرد به ضررِ زمان کار ، روابط کار ، دستمزدها و شرایط کار . تلاش در لغو کامل قراردادهای دستجمعی کار وبکارگیری قرارداد کارِ انفرادی .
• کالائی کردن اخبار . فروش واژه ها و کلمات ، تصویر یا صدایی که در ارتباط باشد با سیاستهای کنونی ، رشد و توسعه ی جوامع ، واقعیت و رنج تمام کشورهایی که اغلب متحمل فجایع و مصیبت ها از قبیل جنگ ، تهیدستی و مرگ شده اند ، و غیره ....
• محو و نابودی شایستگی و تمرکزِ کار در درون دیگر مقررات .
سندیکاهای کارگری در بخش رسانه ای باید در برابر فشار وارده بر روی خود که از جانب صاحبان فشار بمنظور تبدیل آنان به ابزار تبلیغات بورژوازی صورت می گیرد ، در برابر سمپاشی بر علیه مطالبات زحمتکشان و در برابر گمراه کردن مردم ، مقاومت نمایند .
قدرت در اتحاد با جنبش کارگری میباشد . کارگران در رسانه ها باید بپا خاسته و تمام شیوه های وحشیانهُ سرمایه داری را افشا نمایند .
فدراسیون جهانی سندیکاها (WFTU ) می تواند و باید در این مبارزه نقشی هماهنگ کننده را در سطح بین المللی ایفا نماید . سندیکاهای کارگری در رسانه ها ، در تبلیغ جایگاه و اقدامات جنبش سندیکایی طبقاتی ، برای مساعدت از طریق کارشناسی و تجربه ی حرفه ای سندیکاها در تمام بخشها ، بمنظورِ به گوش رساندن صدای این جنبش و ارتباط مستقیم با عظیم ترین بخش جمعیت ، نقش بازی می کند . اطلاعات ، تبادل تجربیات ، همیاری و همبستگی بین کارگران ، میتواند به ایجاد پیوند و وحدت توده های مردمی در مبارزه ی مشترکشان بر علیهُ وحشیگری سرمایه داری کمک نماید .
به این منظور WFTU توانسته است اتحادیه ی بین المللی کارگران رسانه ها را بوجود بیاورد .

شرایط و موقعیت کارگران و نیازهای مدرن
در دوره ی انباشت اطلاعات ، تمام کارکنان بایستی قادر به تنظیم معیاری باشند که به آنها امکان بدهد ، اطلاعاتی را که دریافت می نمایند بمنظورِ تشخیص و تفکیکِ بُعدِ ایدئولوژیکی طبقاتی آنها از آنچه که به نظر میرسند ، جهتِ استخراج نتایج لازم و بهره برداری از آن درمسیر منافع طبقه ی کارگر ، تصفیه و کنترل نمایند . این معیار از طریق یک مشارکت در جنبش کارگری ، تجربه ی جاری ، شناخت و برخورد با تاریخ جنبش بین المللی سندیکایی و افشاگری نقش واقعی رسانه ها ، رشد یافته است .
کارکنان باید متوجه باشند که کثرت گرائی اطلاعات ودیدگاه که از طرف رسانه هاعرضه می گردد ، طبقه ی کارگر و نگرش های مختلفی را که در تمام زمینه ها وجود دارند ، مدّ نظر قرار نمی دهد . آنها درگیر عرضه ی وضعیت و شرایطِ منافع کارگران نمی شوند .
رسانه هایی که متعلق به سرمایه داران هستند، همیشه برعلیه ی طبقه ی کارگر ، بر علیه هرآنچه که پیشرو و رادیکال باشد ، هستند .
رسانه های سرمایه داری همواره از نفوذ و قدرت صاحبان خود دفاع خواهند کرد ، حتی دربازی قدرت مجبورند از این یا آن موقعیت ، این یا آن دولت دفاع نمایند . حتی اگر گاهی زیر فشار عامل مردمی وادار به ارائه ی ناقص یا تحریف شده ی مواضع سندیکاهای طبقاتی بشوند .
طبقه ی کارگر دارای منافع ویژه ی خود در تعارض با منافع بورژوازی می باشد . آن ، دغدغه ها و نگرانی های خاص خود را دارد که با دغدغه ها و نگرانی های بورژوازی ناسازگارند . آن واقعیت ویژهُ خود را دارد ، ناسازگار با واقعیت استثمارگران . برای همین باید رسانه های ویژه ی خود را داشته باشد .
این رسانه نقش «مبّلغ و مروّج گروهی مشترک و جنبشگرِ مشترک » را ایفا خواهد کرد ; آن همچنین یک «سازمانده ی مشترک » بحساب می آید . این رسانه را می توان با قیاس زیر تشبیه کرد :
«داربستِ برافراشته پیرامون بنایی درحال ساخت . آن حاشیه های بنا را طرحریزی کرده ، ارتباطات بین سازنده گان مختلف را تسهیل میکند. که به مراجعه و تجدیدِ نظر به کار(وظیفه) ومجموعه ی نتایج بدست آمده توسط کارِ سازمان یافته ، امکان می دهد»                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                            
                         ( و.ا. لنین - چه باید کرد )
نشر و پخش رفتارهایی که سندیکاها را پایه ریزی میکنند ، یک بردوباخت اساسی در شرایطِ ناآرامی و بسیج نیروها ، هماهنگی و روشنگری طبقه ی کارگر ، و در پاسخ به تبلیغات بورژوازی می باشد .
فدراسیون جهانی سندیکاها در تحکیم بازسازی و صعود برای منافع پرولتاریای جهانی ، موظف به شرکت هرچه نیرومندتر در این امر می باشد .
بایستی ضمن افزایش نشریات ، محتویات آنها را بهبود بخشید . این محتویات بر روی پیشرفتهای بین المللی ومشکلاتی که در مقابل تمام کشورها وجود دارند ، با قرار دادن عملکرد سازمانهای عضو در معرض دید ، با هماهنگ نمودن اقدامات آنها جهت تسهیل در بیان همبستگی بین المللی ، با روشنگری و ارتقاء تاریخ سیر جنبش سندیکایی بین المللی و برای دادن امکان بازهم بیشتر به مراحل گفتگوی آزاد بین سندیکاها در خصوص تمام مسائل مربوط به کارکنان ، موثر خواهد بود .
نسخه ی جدید مجله ی «بازتابها ، Reflects» که استمرار تلاشهای قبلی می باشد ، باید با مساعدت دفاتر مرکزی WFTU و اتحادیه های بین المللی (TUIها ) و سازمان های عضو ، پیگیری ، تقویت و پربار گردد .
وب سایتِ WFTU باید جهت پاسخگویی به نیازهای زندگی مدرن وهدایت نقش سندیکایی ، تجدید و گسترش یابد . لازم است که تجربیات ما از طریق عکسها ، ویدئوها و پیامهای سمعی مرتب شده ، و نظریات و عملکردهایمان برای کارگران در زمانهای دور ، بعنوان اسنادی تاریخی جهت کاربرد در آینده ، پابرجا بمانند .
ادامه ی تلاش دراقدام به برگزاری سمینارهای سندیکایی در موردِ « نقش رسانه ها وکمک سازمانها به ایجاد ابزار ویژه ی خود از طریق شیوه های مدرن و کارآمد » ، ضروری و مهم است . WFTU می تواند رادیوی ویژه ی خود را احداث نماید که در سطح جهانی پخش شده و تبدیل به صدای طبقه ی کارگر بین المللی خواهد گردید . این رادیو نظرات ، فعالیت ها و مسائلی را که از طریق سازمانهای عضو و دوست مطرح میباشند ، عرضه خواهد کرد .
شانزدهمین کنگره ی بین المللی سندیکایی که بصورت دموکراتیک و رزمجویانه برگزار گردید ، کنگره ای بود طبقاتی که WFTU را در تمام سطوح به نفع مبارزه بر ضد امپریالیسم و استثمار تقویت خواهد کرد. در این مبارزه لازم است که از تمام شیوه های موجود استفاده گردد.

فدراسیون جهانی اتحادیه های کارگری (WFTU)

منبع : سایت wftu
برگردان : ح - امید