چه باید کرد


مهری کاشانی


• صدای اوست و حرف های او
دست ودهانم بسته ست وپایم در زنجیر
همه اوست ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۷ شهريور ۱٣۹۱ -  ۲٨ اوت ۲۰۱۲


 من ؟

من نیستم .

این که می خواند،

دیوانه ای ست در دلِ من .

من نیستم،

آن دیوانه .

صدای اوست و حرف های او

دست ودهانم بسته ست وپایم در زنجیر

همه اوست

ساز شکسته ای ست

با تارهای گسیخته

می نوازد ، می نوازد

از همه چیز می گوید می گوید

وچیزی نمی شنود

از آسمان خالی   و

به پرنده های آهنی

که سنگسار می کنند زمین را

. می خندد

اززمین می گوید

دیوانه خانه ای که

خانه ی اوست

زمین زیر پایش خونی ست

با لذت می لیسد آن را و   ...

می پاید مرا که چندش می کنم

از کف پاها یم از پا هایم که

خونی ست

می بیند مرا ، می بیند

که دیوانه می شوم

ازاین وحشت   

دیوانه می شوم

از این شرم که ...   

که برترم ، آدمم ،

هستم ؟

قانون جنگل را می شناسد ،

می بیندم      

در آستانه ی بیعت به عدالت شاه جنگل

و پناه بردن   

به شعور خرس وکفتار

ویا با او ، دیوانه ی همخانه ام

همصدا شدن

دیوانه شدن .



لندن ۲۰۱۱