•
...پس
قامت ِ صمیمی ی خود را
آراستم
از شبنم و شقایق و شمشیر
تا در گذار ِ حادثه بنشینم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱٣ مرداد ۱٣٨۵ -
۴ اوت ۲۰۰۶
...پس
قامت ِ صمیمی ی خود را
آراستم
از شبنم و شقایق و شمشیر
تا در گذار ِ حادثه بنشینم
و ز جویبار ِ آبی ی شفاف ِ دوردست
با رمز و رازهای زمین و آب
با برگ، با درخت
با هر نگاه ِ تشنه
زیباتر از همیشه
گفتم.
با من نگفت هیچ کس، کی در کدام وقت
داس سترگ ِ مرگ
بر ساقه های سبز، گذر کرد.
باری
بی آنکه یک بنفشه بیاساید
در روشنای روز
شب
در ضمیر پنجره ها ماند
و
قاب ِ بزرگ ِ عشق
تَرَک برداشت.
آه...
ای قامت ِ شکسته به ناگاه.
|