نگاهی کوتاه بر نقش دکتر مصدق در تاریخ نهضت ملی ایران - پرویز داورپناه



اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱٣ شهريور ۱٣۹۱ -  ٣ سپتامبر ۲۰۱۲


فریاد درد از دل هر مرد و زن بپاست
سردار پیر ساحل شهر طلا کجاست
سیاست دکتر مصدق بر اساس دو محور اصلی دفاع از استقلال ایران و کوشش برای دموکراسی و آزادی در ایران بود.
دفاع از استقلال کشور، در ایران قرن بیستم جز از طریق مبارزه با استعمار و امپریالیسم امکان پذیر نبود و مصدق در سراسر زندگی، مبارزه با استعمار و امپریالیسم را در کلیه وجوه خود وجهه همت قرار داد.
کوشش برای استقرار دموکراسی در ایران جز از طریق مبارزه با استبداد و خودکامگی و اختناق امکان پذیر نبود و مصدق در سراسر زندگی لحظه ای از مبارزه برای دموکراسی و دفاع از آزادی فارغ ننشست.
چند ماهی از عمر حکومت ملی مصدق نگذشته بود که نهضت ملی ایران امید ها را بطور عمیق در کشورهای آسیائی و افریقائی زنده کرد و همه چشم ها و قلب ها بسوی ایران، بسوی نهضت ملی ایران و بسوی رهبر آن دوخته شد و نهضت ملی ایران بعنوان الهام دهنده نهضت های آزادیبخش ملل محروم و کشورهای مستعمره سرمشق مبارزه و نبرد با استعمار جهانی و امپریالیسم قرار گرفت.

دکتر مصدق به جهان آموخت که نیروی انسانی ملت ها و اراده هم آهنگ جامعه های ستم کشیده و استثمارشده از آن چنان قاطعیت و حقانیت انکار ناپذیری برخوردار است که قادر است نظام سبعانه استعمارگران را در اندک مدت درهم بکوبد و به افسانه شکست ناپذیری امپریالیسم پایان بخشد.

در دوره چهاردهم به همت دکتر مصدق لایحه ای از تصویب مجلس گذشت که طی آن دادن هر گونه امتیاز نفت به بیگانگان ممنوع شد. در این طرح دولت مکلف به استیفای حقوق پایمال شده ملت ایران از نفت جنوب گردید.
دکتر مصدق در جلسه علنی ۲۲/۱۲/۱٣۲۹ مجلس شورایملی در این باره گفت:
" وقتی که کافتارادزه از طرف دولت شوروی برای امتیاز نفت شمال به ایران آمد، فرصتی به دست من داد که از مضار و معایب آن ورق پاره در مجلس حرف بزنم و معایب و مضار گفته شده را علت طرح پیشنهادی خود راجع به تحریم دادن امتیاز نفت قرار دهم ."
"نظر من در تمام دوره چهاردهم پیروی از سیاست موازنه منفی بود، در صورتیکه نظر نمایندگان حزب توده در مجلس این بود که موازنه وقتی برقرار می شود که همسایه شمالی هم در شمال از حقوق و مزایای شرکت نفت یعنی دولت انگلیس در جنوب بهره مند شود و حال آن که معقول نیست پیکر بی دو دست بتواند مقدرات خود را اداره کند و هر کس خواهان تعالی و ترقی و مقید به حفظ استقلال ایران است ، باید سعی کند که دست بریده هر چه زود تر به جای خود گذاشته شود تا ملت ایران بتواند در مقابل دول بزرگ از حقوق خود دفاع کند."
دکتر مصدق در روز چهارده اسفند ماه ۱٣۲۹ چنین گفت:
" ملت ایران بدانید و آگاه باشید که جبهه ملی تصمیم به ملی کردن صنعت نفت را با رعایت حزم و احتیاط و با مطالعات لازم اتخاذ کرده است."
بالاخره در تاریخ ۲۹/۱۲/۱٣۲۹ زیر فشار افکار عمومی و مبارزات سرسختانه میهن پرستان ایران ماده واحده ملی شدن نفت به تصویب رسید.
از نظر مصدق تامین استقلال کشور و رفع کامل نفوذ بیگانگان از هر مصلحت و سود آنی دیگری برتر و حیاتی تر بود.
مصدق در مصاحبه ی مطبوعاتی خود در تاریخ سوم خرداد ۱٣٣۰ با مخبرین جراید خارجی میگوید :
" به این دلایل است که بعقیده ملیون ایران، اولین قدم در راه اصلاحات مملکت رفع شر عمال شرکت سابق نفت است که ملتی را فدای مطامع خود کرده اند ...
باید به ملل آزاد جهان اعلام کنید که آخرین سعی ملت ایران برای نجات خود و شرق میانه همین اقدام ملی یعنی مبارزه با مداخلات بیگانه که بزرگترین آن شرکت سابق نفت است، می باشد و ملت ایران برای تسلط بر اوضاع سیاسی و اقتصادی خود ناچار است تا آخرین نفس برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت یعنی قطع ایادی بیگانگان از ثروت ملی و استقلال سیاسی خود مبارزه کند.
" دکتر مصدق در مجلس شورایملی در تشریح قانون ملی شدن صنعت نفت چنین گفت:
" در پیشنهاد ملی شدن نفت در سراسر ایران نمایندگان جبهه ملی به جنبه سیاسی آن بیش از جنبه مالی اهمیت داده اند و علت این بوده است که به علم الیقین تمام ملت ایران و بخصوص نمایندگان محترم مجلس و کمیسیون نفت میدانند که سرچشمه ی تمام بدبختی های این ملت ستمدیده، همان وجود شرکت نفت است و بس و شاهد گویای آن وقایع و اتفاقات، بدبختی های پنجاه ساله اخیر ملت ایران و بخصوص وقایع دو ساله اخیر این کشور و قتل ها و سوء قصدهای متعدد میباشد.
شرکت نفت با این تشبثات می خواهد همه مقامات را مرعوب خود نموده و فاسد کند و تقاضاهایی که داشته و دارد ، انجام گردد.
دکتر مصدق نه تنها در اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت پیروز شد بلکه کلیه توطئه ها و دسائس سیاسی و اقتصادی دشمن را چه در داخل کشور و چه در مجامع بین المللی نقش بر آب کرد و پس از خلع ید از انگلستان و مبارزه برای قطع ایادی این استعمار کهنه کار با تمام قوا در برابر یورش امپریالیسم تازه نفس آمریکا به مقاومت پرداخت و اجازه نداد که آمریکائیان پا بر جای امپریالیسم انگلستان بگذارند و تسلط یک امپریالیسم، جایگزین قدرت و نفوذ امپریالیسم دیگر گردد.
در تاریخ سی خرداد ماه ۱٣٣۰ دکتر مصدق پیامی برای ملت ایران فرستاد که خلاصه آن چنین است:
"هموطنان عزیز، در تاریخ ملت ها روزهای درخشان و پر مسئولیت و افتخار و موفقیت کمتر پیدا می شود. ایام عادی و گذران برای همه ملل یکسان است ولی آن ملتی که خوب و شرافتمندانه وظیفه اش را در برابر وطن، پرچم و تاریخ مملکت ادا کند ، بیشتر از دیگران قدرت اخلاقی و عظمت روحی از خود نشان داده است.
امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحه جدید و مقدسی در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از پنجاه سال که از استقلال و آزادی سیاسی ما نامی بیش نمانده بود، دوره نوینی را در برابر نسل معاصر و نسل آینده بوجود بیاورید.
رشد و نبوغ سیاسی شما میتواند امروز را مبداء تحول و نهضت اصلاحی آینده قرار دهد...من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم راهی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی مطابقت دارد...
آوازه همت و عزم خلل ناپذیر شما در گسستن زنجیرهای استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده و خواهد رسید...
من افتخار خدمت گزارش مردم را بالاترین و پرقیمت ترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدانم بغیر از اطاعت و امتثال فرمان هموطنان محبوب، هدفی دیگر ندارم."
و بدنبال آن به پیشنهاد هیات مدیره موقت شرکت نفت ایران، تصویب شد که: "نظر به این که روز بیست و نه اسفند ماه ۱٣۲۹ با تصویب قانون ملی شدن نفت در شانزدهمین دوره مجلس شورایملی صفحه نوینی در تاریخ افتخارات کشور باستانی ایران باز شده و یاد آور رشد ملی و عظمت روح ایرانی و نمودار علاقمندی تمام افراد ملت به حفظ استقلال کشور می باشد ، از این ببعد روز بیست ونه اسفند که دوران جدیدی را نوید میدهد به افتخار ملت ایران بعنوان جشن ملی تلقی و تعطیل عمومی اعلام میگردد. نخست وزیر دکتر محمد مصدق "

تحلیل علمی از روند نهضت ملی
تحلیل علمی از روند نهضت ملی از آغاز زمامداری دکتر مصدق تا کودتای ۲٨ مرداد ۱٣٣۲ نشان میدهد که امپریالیسم جهانی وقتی از شکست دکتر مصدق در قلمروهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی مایوس شد ، تنها راه چاره را در اقدام نظامی و طرح کودتا برای سقوط دولت دکتر مصدق تشخیص داد و الزاما" علیرغم نقطه نظرهای اولیه خود بآن دست زد.

مروری کوتاه بر نحوه اقدام دکتر مصدق در مسائل عمده و حوادث جاری کشور میتواند راهنمای مطالعه برای شناخت یک روش واقع بینانه و صحیح و صادقانه در برخورد با مسائل و معضلات در دنیای متلاطم و پر مخاطره آن روز محسوب شود.
ـ دکتر مصدق که بدون مقدمه و تنظیمات قبلی ناگهان در راًس دولت قرار گرفت ، برنامه دولت را در تاریخ ۱۱/۲/۱٣٣۰ بشرح زیر به مجلس شورای ملی تقدیم داشت:
    دولت فعلی بدون اینکه وعده های دور و دراز بدهد ، عجالتا" با وضعیات فعلی کشور برنامه دولت را منحصر به دو موضوع ذیل می نماید.
۱) اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور بر طبق قانون طرز اجرای اصل ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور مورخه نهم اردیبهشت ۱٣٣۰ و تخصیص عوائد حاصله از آن به تقویت بنیه اقتصادی کشور و ایجاد موجبات رفاه و آسایش عمومی .
۲) اصلاح قانون انتخابات مجلس شورایملی و شهرداریها.
ماده اول برنامه دولت تجسم برنامه نهضت ملی در مبارزه ضد استعماری و ماده دوم تحقق هدف دیگر، یعنی استقرار حاکمیت ملت بود.
بدین ترتیب دکتر مصدق بدون گزافه گوئی، بدون اغراق و بی آنکه مردم را فریب دهد، در حدود امکانات و در محدوده برنامه نهضت ملی در آن برهه از زمان برنامه دولت را تنظیم کرد و با آنکه تمام مردم و محافل از او اقدام در همه شئون را انتظار داشتند و بسیاری از محافل این خواست و انتظار را دامن میزدند از قدم گذاشتن در مسائلی که آمادگی نداشت و از نظر اجتماعی و سیاسی در مرحله بعدی قرار گرفته بود، خودداری کرد.
ـ دکتر مصدق همه وزرای نخستین کابینه خود را از اشخاص آزادیخواه، ولی همگی را از اعضای جبهه ملی تشکیل نداد. او با توجه به امکانات نهضت ملی و تضادهای درونی هیاًت حاکمه و شناخت روحیه و طرز تلقی عناصر مختلف، ترکیب کابینه را بنحوی قرار داد که برخوردهای جدیدی هنگام خلع ید از شرکت سابق نفت بوجود نیاید.
ـ دکتر مصدق به محض قبول زمامداری به شهربانی ابلاغ کرد که هیچ روزنامه و نویسنده ای را از نظر مقالاتی که راجع به شخص او می نویسد، بعنوان اهانت مورد تعقیب قرار ندهد و بدین ترتیب علاوه بر روحیه آزادیخواهی از ایجاد مشکلاتی برای دولت از جهت انتقاد از شخص خود جلوگیری بعمل آورد.
ـ دکتر مصدق هنگام خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران مراقبت کافی بعمل آورد که جز اجرای قانون، امر دیگری اجرای برنامه را مختل ننماید. بخصوص با قدرت تمام از اعتصاب کارگران و تهدید کارکنان و کارشناسان انگلیسی و خارجی و اهانت به ایشان جلوگیری بعمل آورد و مانع شد که عناصر مخرب و ماموران سرویسهای خارجی با تحریک احساسات مردم و کارگران حوادثی بوجود آورند که دولت انگلیس بتواند، بعنوان خطر جانی برای اتباع خود و یا به بهانه های موجه دیگری علیه اقدامات قانونی دولت ایران اقدام نظامی بعمل آورد و یا عکس العملی در منطقه نشان دهد.
ـ دکتر مصدق با وجود پیروزیهای پیاپی که بدست آورد و بخصوص توفیق در امر خلع ید از شرکت نفت انگلیس و ایران هیچگاه غره نشد. خود را نباخت و از خود بیخود نشد.
موفقیت های دکتر مصدق از اردیبهشت تا تیرماه ۱٣٣۰ برای نخستین بار نام ایران و نهضت ملی ایران را در تمام دنیا مشهور ساخت و دکتر مصدق را بعنوان رهبر نهضت ملی و پیشوای ملت و مرد بزرگ تاریخ که توانسته یک امپراطوری بزرگ را بزانو در آورد، شهره آفاق ساخت و بهمین جهت جمعی از روی احساسات و هیجانات و جمعی نیز بمنظور استفاده از اوضاع و احوال روز در صدد تجلیل از مصدق بر آمدند و برای ساختن مجسمه او اقدام کردند و در تهران تابلوهای خیابان چرچیل آن زمان را برداشتند و بجای آن، خیابان را بنام دکتر مصدق نام گذاری کردند.
دکتر مصدق بلافاصله دستور داد نام اورا از خیابان بردارند و در پیامی که در تاریخ ۱۶ تیر ماه ۱٣٣۰ برای ملت فرستاد ، مردم را از چنین اقداماتی برحذر داشت و آنان را متوجه موقعیت خطیر کشور و وظیفه آحاد مردم نمود و در پایان با صدای رسا چنین اعلام نمود.
          "... با ذکر این مقدمه بصدای رسا که تا پایان حیات و بلکه بعد از مرگ من نیز اثر خود را در ضمیر وطن پرستان باقی بگذارد، اعلام میکنم که به لعنت خدا و نفرین رسول گرفتار شود ، هرکس که بخواهد در حَیات ومَماتم بنام من بتی بسازد و مجسمه ای بریزد. زیرا هنوز رضایت وجدان برای من حاصل نشده و آنروز که بخواست خداوند این مقصود حاصل شود ، تازه نشانه انجام وظیفه است که هر کس بدان مکلف میباشد و حقا "سزاوار خوشباش پاداش نیست."
دکتر مصدق بدینوسیله نشان داد که اسیر هوای نفس و تلقینات چاپلوسان و تملق گویان نبوده و کسی نمیتواند او را از این طریق بفریبد و آلت مقاصد خویش قرار دهد.
در تمام دوران حکومت دکتر مصدق سرودی بنام او در رادیو دولتی پخش نشد و هیچگاه از بودجه دولت و یا وجوه عمومی بنفع شخص وی تبلیغ نگردید.
ـ دکتر مصدق تمام هیاًت های رسمی و غیر رسمی خارجی و نمایندگان مطبوعات و خبرگزاریها را پذیرفت و با آنان به مذاکره و گفتگو نشست و بدینوسیله نقطه نظرهای دولت ایران و هدفهای نهضت ملی و مظالمی را که در طول سالیان دراز بر این ملت وارد گردیده برای آنان تشریح کرد.
همه مسئولان و افراد کشور نیز مجاز به مذاکره و گفتگو بودند و از این راه موفق شدند تبلیغات دولت انگلیس و شرکت نفت را در سراسر جهان خنثی نمایند.
علاوه بر این بر اثر همین مذاکرات، دکتر مصدق و نمایندگان دولت ایران موفق شدند بمسائل و نظرهای کشورهای مختلف و محافل بین المللی آشنا شوند و از تضادهای موجود بین کشورها و محافل جهانی استفاده کنند . در نتیجه این مذاکرات، دکتر مصدق موفق شد اصل ملی شدن صنعت نفت را به دولت انگلیس بقبولاند و بسیاری از مشکلات بین المللی را که در برابرایران در محیط بین المللی بوجود آمده بود از میان بردارد.
ـ دکتر مصدق در برابر شکایت دولت انگلیس و مراجعه آن دولت به مراجع بین المللی یعنی دیوان دادگستری لاهه و شورای امنیت سازمان ملل متفق گوشه گیری نکرد و به انزوا تن نداد.
دکتر مصدق با قدرت تمام در همه ی مجامع شرکت کرد و با آنکه قبل از حضور در مجامع به موفقیت خود در برابر دولت انگلیس امیدی نداشت و این نظر را نیز علنا" اعلام میکرد ، فقط برای اعلام نظرهای دولت و ملت ایران و آگاه کردن جهانیان از مظالم عوامل انگلیس و جنایاتی که در کشور ما مرتکب شده اند و غارتی که از ثروت کشور ما نموده اند، شرکت در مجامع بین المللی را وظیفه اصلی خود میدانست.
خوشبختانه این کوششها به نتیجه نیز رسید و دکتر مصدق در همه مجامع موفق شد و پیروزمند و افتخار آمیز، یک ملت ضعیف و مظلوم را بر یک دولت قدرتمند و جبار و ظالم و استعمارگر پیروز ساخت.
ـ دکتر مصدق اصل قبول غَرامت نسبت به اموال شرکت نفت انگلیس را در قانون اجرای ملی شدن صنعت نفت وارد ساخت. بعد ها معلوم شد که قبول این امر عامل مهمی در موفقیت ایران برای رد شکایات دولت انگلیس در شورای امنیت و دیوان دادگستری لاهه بوده است.
ـ در زمان دکتر مصدق برای نخستین بار در تاریخ ایران صادرات کشور بر واردات آن فزونی یافت و این امر تاثیر فراوانی بر تعادل بودجه برجای گذاشت.
ـ دکتر مصدق موفق شد برای اولین بار با اتخاذ سیاست مالی و اقتصادی متناسب بودجه متعادلی تنظیم نماید و با آنکه درآمد نفت جنوب کاملا" قطع شده بود و هزینه نگهداری کارکنان و تاسیسات نفت نیز بر بودجه کشور سنگینی میکرد، مشکلات مربوط به بودجه را برطرف نماید.
ـ دکتر مصدق پس از پیروزی در مجامع بین المللی متوجه شد که دولتین آمریکا و انگلستان مشترکا" درصدند با ایجاد مشکلات متعدد در داخل کشور موجبات سقوط دولت نهضت ملی را بطور طبیعی فراهم نمایند.از این رو به تنظیم یک برنامه طولانی برای مقاومت در برابر توطئه مشترک امپریالیسم جهانی دست زد.
دکتر مصدق با تحصیل اختیارات قانونگذاری از مجلس به تنظیم لوایح قانونی در جهت حمایت از مردم محروم ـ اصلاح دادگستری ـ اصلاح ارتش ـ اصلاح ادارات و افزایش سهمیه کشاورزان دست زد و برای نخستین بار با تشکیل شورای ده و بخش، زارعان را در اداره امور منطقه وارد و شریک ساخت.
ـ دکتر مصدق در تمام دوران زمامداری، آزادی مطبوعات ـ آزادی اجتماعات و سایر حقوق و آزادیهای ملت را رعایت کرد و هیچگاه حاضر نشد از اصول عقاید آزادیخواهی دست بردارد و به روش های غیر قانونی و غیر اخلاقی دست بزند.
ـ مصدق در مقام نقد و نفی رقیبان یا مخالفان و دشمنان خود نیز ادب و عفت کلام را به جا آورد و بدون توسل به فحاشی و ناسزا گفتن و درشت گویی، جانب اخلاق را پاس داشت.
ـ عشق و علاقه مصدق به جوانان ُ خاصه دانشجویان همیشه در دل و جان او بود و مهر او به آینده سازان میهنش تا پایان عمر ادامه داشت. دلبستگی که ناشی از مهر پدری به فرزندش بود .

به گوشه ای از این شیفتگی و دلبستگی و دلبندی عاطفی و فکری و عقیدتی وی به دانشجویان اشاره می کنیم :
ــ مصدق دستور داده بود که کتابخانه شخصی اش را با چند صد جلد کتاب به کتابخانه دانشکده حقوق دانشگاه تهران هَدیه کنند تا جوانان دانشجو از آن استفاده کنند.
ــ در نامه ای به فرزندانش می نویسد: " فرزندان عزیزم احمد و غلامحسین ُ چناچه یادداشت های من به علت حریق و غارت خانه از بین نرفت و موانعی هم برای طبع نباشد ُ آنها را به آقایان عزیزم دانشجویان دانشگاه تهران بدهید که به طبع رسانند و آن چه از بابت حق مولف به دست می آورند در راهی صرف کنند که عموم دانشجویان بتوانند از آن استفاده کنند. "
ــ در وصیت نامه ای که دکتر مصدق در ۲۰آذر ۱۳۴۴ به عنوان آخرین وصیت رسمی خویش تنظیم کرده درباره دانشجویان این چنین وصیت می کند که: "...از عوائد سال دوم (املاک مصدق) قطعه زمینی برای باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران مناسب باشد با نظر نماینده آقایان مزبور خریداری شود و چنانچه آقایان دانشجویان قطعه زمینی در اختیار داشته باشند مبلغ مزبور را به نماینده و یا نمایندگان قانونی آقایان دانشجویان بدهند که آنها خود مبلغ مزبور را صرف تعمیر یا ساختمان جدید آن بنمایند."

دکتر مصدق ۴۷ سال قبل، از زندان احمدآباد به دکتر حسین مهیمن، که از همکاران ایشان بوده و مقام استانداری مازندران را در دوران زمامداری دکتر مصدق بعهده داشته است و پدر دوست گرامی ما دکتر حمید مهیمن می باشد، و آن زمان در آلمان بستری بوده است، در نامه ای که برای اولین بار در اینجا منتشر می شود، از احمد آباد چنین می نویسد:

احمدآباد   ٣۰ آذرماه ۱٣۴۴
قربانت گردم   مرقومه محترم مورخ ۲٨ جاری عز وصول ارزانی بخشید و موجب نهایت امتنان گردید از اینکه حال جنابعالی بتوجهات الهی و مراقبت آقای دکتر حمید مهیمن خوب و اکنون کسالتی ندارید بسیار خوشوقت شدم و از این خبر که فرزند محترم تحصیلات خود را باتمام رسانیده اند بی نهایت شاد گردیدم و بسیار متاسفم که اقامت بنده در این زندان مرا از دیدار ایشان و پدر بزرگوارشان محروم ساخت خواهانم که سلامث مراجعت کنند و بخدمت هموطنان عزیز توفیق حاصل فرمایند در خاتمه ارادت خود را تجدید و سلامت جنابعالی را خواهانم   دکتر محمد مصدق


این نامه گوشه ای از خصوصیات اخلاقی دکتر مصدق را نشان می دهد:
این پاسخ تنها دوروز پس از دریافت نامه دکتر حسین مهیمن می باشد و سرعت عمل مصدق را در جواب دادن به نامه با سن بالا نشان میدهد
در این نامه تواضع و شیوه و رفتار مصدق با همکاران اش قابل توجه است
این نامه ضمن برخوردی انتقاد آمیز از زندان احمد آباد، نشان می دهد که او همیشه به فکر ایران و جوانان ایران است و آنان را برای بازگشت به ایران و خدمت به هموطنان تشویق می کرده است.

*سخنرانی در هامبورگ ، اول سپتامبر ۲۰۱۲