ارتباطات یک طرفه، دنیای تک بعدی - حمید آقایی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱۷ شهريور ۱٣۹۱ -
۷ سپتامبر ۲۰۱۲
مدتهای بسیار طولانی از پذیرش نظریه انیشتن مبنی بر چهاربعدی بودن جهان می گذرد. حتی دانشمندان فیزیک با ارائه نظریات جدیدی مدعی وجود ابعاد بیشتری برای این جهان شده اند.
اگرچه بسیاری از این نظریات همچنان در حد نظریه مانده اند، اما کمتر کسی است که به نظریات ماقبلِ انیشتن، برای مثال نظریه سه بعدی بودن جهان، اعتقاد داشته باشد.
در عین حال اما در قرن بیست و کم، که قرن اطلاعات و ارتباط نامیده شده است، ارتباطاتِ انسانها بطور روز افزون رو به تک بعدی، یکطرفه شدن و حتی بی بعد شدن میروند. این پدیده تک بعدی شدنِ ارتباطات بویژه در زمینه ارتباطات اجتماعی و سیاسی، که عمدتا از طریق شبکه های اینترنتی صورت میپذیرد، بوضوح دیده میشود.
گرایشات و نظریات سیاسی سریعا پس از انتشارشان یا در زیر مجموعه چپ قرار میگیرند و یا مارک راست میخورند. در رابطه با ایرانِ خودمان نیز موضعگیرهای سیاسی یا براندازانه میشوند و یا مسالمت آمیز. در دنیای مجازی و شبکه های اینترنتی نیز معمولا انتشار اطلاعات و تصاویر، یک طرفه است؛ و حداکثر پاسخی که ارسال کننده این اطلاعات دریافت میکند علامت "می پسندم" است که برای فرستاده اش دریافت میکند. گویی که خاصیت "صفر" و یا "یک" بودن اطلاعاتِ دیجیتال شده به ما آدمیان نیز سرایت کرده است و ما نیز همه چیز را صفر و یک و یا سیاه و سفید می بینیم.
البته این پدیده جدید نباید زیاد جای تعجب باشد، زیرا مطابق تعاریف استاندارد از ارتباطات، هرگونه انتقال سیگنال بین گیرنده و فرستنده، نوعی از ارتباط و مبادله شناخته و تعریف میشود. بر مبنای این تعریف، حرف زدن با دیوار نیز، چون دیوار امواج صدا را دریافت و سپس منعکس میکند، میتواند نوعی از ارتباط و مبادله محسوب شود. اگرچه مقایسه انعکاس صدا در هنگام صحبت کردن با دیوار با ارتباطات کلامی در بین انسانها ممکن است بیش از حد ساده کردن موضوع تلقی شود، اما این مقایسه چندان نیز دور از واقعیت نیست.
سخنرانی های مقامات جمهوری اسلامی، بویژه احمدی نژاد و خطیبان نماز جمعه، در اجتماعات طرفدارنشان، شباهت بسیاری با صحبتِ با دیوار و بطور کلی ارتباطات یکطرفه دارد. شنوندگان هر از چند گاهی، تکبیر گویان، دریافت و تائید شعارها و گفته های سخنوران را اعلام میکنند، بدون اینکه تعمقی و تحملی روی محتوای دریافت هایشان داشته باشند، البته اگر محتوایی وجود داشته باشد.
البته پدیده ارتباطاتِ یکطرفه صرفا مختص مقامات این نظام نیست. در نظام آموزشی و تعلیم و تربیت ما نیز ردپای اینگونه از ارتباطاتِ تک بعدی بخوبی دیده میشود. صحبت ها و آموزش های یکطرفه معلم و جزوه برداری دانش اموزان و سپس تحویل دقیق آن در سر امتحان، نمونه دیگری از این ارتباطات یکطرفه و دنیای بی بعد است. در این سیستمی آموزشی، که در جمهوری اسلامی با استفاده از روش تعلیم و تربیت حوزه ای بشدت تقویت شده است، دانش آموزی که با معلم خود به بحث و مجادله بپردازد و بخواهد پا از این دنیای تک بعدی فراتر نهد، بتدریج در انزوا قرار میگیرد و از دنیایِ بی بعدِ معلم و شاگرد، در نظام جمهوری اسلامی، بیرون گذاشته میشود. پروسه ای که باعث بیگانه شدن هر چه بیشتر دانش آمور از محیط آموزشی و حتی نفرت او از درس و مدرسه میگردد. و اگر فشار خانواده که بحق و به هر تربیت مشوق و پشتیبان ادامه تحصیل فرزندانشان هستند نبود، موج فرار از مدرسه و درس بسیار بیشتر از آنچه که شاهد آنیم می بود.
در دنیای بی بعد و ارتباطات یک طرفه تاکید بسیار بر گوش دادن به سخنان گوینده و اعلام دریافت آن با تکان دادن سر و یا تکرار آنچه که گفته شده است میشود، بمانند رایطه بین یک فرستنده و گیرنده که فاقد هر گونه پیوند و روح انسانی است و هدف فقط انتقال پیام و اعلام دریافت و پذیرش آن میباشد.
این رابطه یکطرفه را بگونه دیگری نیز میتوان تعریف کرد. رابطه یکطرفه رابطه ای برابر و متعادل نیست. رابطه ای است که بر مبنای قدرت و برتریِ مطلق سخنور و یا استاد بر شنونده و یا شاگرد استوار است. رابطه ای که بدلیل حضور قدرت و بنابراین یکطرفه بودن، خشونت آمیز و قهری میشود. در مناسبات و ارتباطات قهر آمیز، که لزوما از قهر فیزیکی استفاده نمیشود، بحث، دیالوگ، تعمق و تحمل جای خود را به پیروی، تعبد و گوش سپاری میدهد. در این سیستمِ بی بعد و یکطرفه یا انسانها پیرو و خودی میشوند و یا مترود و خطاکار.
خوشبختانه تعاریف انسانی تر و مدرن تری نیز از ارتباطات وجود دارند و در مناسبات و روابطی که پیوند، همکاری و همدلی انسانها از اهمیت ویزه ای برخوردارند استفاده میشوند. در ارتباطات چند جانبه و چند بعدی هدف از برقراری ارتباط و مبادلات کلامی، خلق یک معنا و دنیای مشترک است؛ مناسباتی که هردوطرف این مبادله و ارتباط خود را در آن میتوانند پیدا کنند. در این نوع از ارتباطات، خودآگاهی بر حضور خود و درک مسئولیت خویش در برابر آنچه که گفته میشود از اهمیت ویزه ای برخوردارند.
ارتباطات چند وجهی که هدف آن ایجاد فضای مشترک و همدلی است، در واقع امر بنوعی همان ارتباطات و مناسبات عاری از خوشونت و عادلانه است. در اینگونه از ارتباطات، شنیدن (بجای صرفا گوش دادن)، تماس رو در رو و حضور فیزیکی از جمله ابعاد و وجوه مهم این دنیای چند بعدی هستند. در این مناسبات، پاسخ و عکس العمل صرفا خلاصه در فشار دادن دکمه "می پسندم" آنگونه که در دنیای فیس بوک رایج است نمیشود. انتقال پیام نیز مسیر یکطرفه ای مانند ای میل را طی نمیکند، بلکه بر عکس، با حضور فیزکیِ دو طرف و با تماس رو در رو، احساسات واقعی گوینده و شنونده نیز منتقل می گردند.
اگرچه ارتباطات چند بعدی آسان و قابل اجرا بنظر میرسند، اما واقعیت این است که برای تحقق آن دقت و خود اگاهی بسیار لازم است و حتی روشهای و اصول آنرا باید آموزش دید و تمرین کرد. در غیر این صورت، بدون اینکه متوجه باشیم، بدلیل پیش زمینه های فرهنگی و تربیتی، روشهای ارتباط یکطرفه را بکار میگیریم.
برای نمونه، به جرات میتوان گفت که روابط والدین و فرزندانشان، در اکثر خانواده ها، یکطرفه و بعبارتی خشونت آمیز است، البته نه از نوع خشونت فیزیکی بلکه از نوع نابرابر، و بدون همدلی و ایجاد فضای مشترک. اینگونه از روابط حتی در دنیای سیاست نیز دیده میشود. اکثر تحلیل گران دنیای سیاست تبدیل به فرستنده های رادیویی شده اند که تحلیل های خود بطور یکطرفه انتشار میدهند و بدلیل مشغولیت بسیار در انتشار تحلیل های سلسله وار خود فرصت گوش دادن به فرستنده های دیگر ندارند.
ارتباطات و مناسبات کارگزاران جمهوری اسلامی بین خود و با مردم گواه بسیار روشن و آشکار از ارتباطات یکطرفه و خشونت آمیز است. در این دنیای تک بعدی، مردم فقط شنونده هایی هستند که مشابه هر نظام ایدئولوژیک و توتالیتر وظیفه اشان بانگ الله اکبر و شعار ضد این و ضد آن است. در مناسبات و دنیای تک بعدی، آنطورکه روحانیون شیعه آرزو دارند، وظیفه و نقش مردم بیعت و رای تمایل مردم به رهبری است. وظیفه ای که پس از انجام آن به پایان میرسد و آنطور که روحانیون آرزو دارند، مردم میبایست مابقی مسئولیت های اداره کشور را به معتمدین خود بسپارند و به خانه های خویش بازگردند.
منبع مورد استفاده:
zbc.nu
|