اوباما و جنگِ ویتنام
مانتلی ریوو – سپتامبر ۲۰۱۲ – یادداشتهای سردبیران


• اگر بزرگداشتِ رسمی پنجاهمین سالگرد جنگِ ویتنام، مدیریت شده توسطِ وزارتِ دفاع آمریکا، قرار است حمایت جدیدی را در بدنه ی سیاسی آمریکا برای جنگهای امپریالیستی نوین بازتولید نماید، یادآوری جنگ توسط مانتلی ریوو هدفش درست نقطه ی مقابل این یعنی تقویتِ مخالفت، هم در آمریکا و هم در سطح جهان، با دخالتهای نظامی حاضر و آتی ایالات متحده ی آمریکا و سایر قدرتهای امپریالیستی است. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۹ شهريور ۱٣۹۱ -  ۹ سپتامبر ۲۰۱۲


ماه می گذشته، پرزیدنت اوباما بیانیه ای را امضا کرد که "بزرگداشتِ پنجاهمین سالگردِ جنگ ویتنام را" اعلام داشته، بزرگداشتی که قرار است سیزده سال (از روز شهدا در سال ۲۰۱۲ تا روز "سربازانِ پیشین" در سال ۲۰۲۵) بطول انجامیده و مدیریت آنرا وزارتِ دفاع آمریکا بر عهده داشته باشد. چند روز بعد، در روز شهدا و در یادبودِ جنگِ ویتنام، اوباما سخنانی در بزرگداشتِ جنگِ ویتنام ایراد کرد. او اظهار داشت که گرچه مشاورانِ ارتش آمریکا بسیار زودتر و در اواسطِ دهه‍ی ۵۰ در ویتنام جان سپردند، می توان ادعا کرد که جنگ علنی توسط نیروهای آمریکا در ژانویه‍ی سالِ ۱۹۶۲ شروع شد – امری که سالِ ۱۹۶۲ را به مناسبترین سال برای احتسابِ پنجاهمین سالگردِ شروعِ جنگ (تا سال ۲۰۱۲) تبدیل می نماید.
اوباما علناً اظهار داشت که جنگِ ویتنام بیانگر یک "شرمساری ملی" است، ننگی که هرگز نباید اتفاق می افتاد. اما "شرمساری ملی" که اوباما به آن اشاره کرد بعلتِ مرگِ میلیونها انسان نبود، یا به خاطرِ شقاوت هایی نظیر قتل عامِ "می لای" (۱) و یا استفاده از سلاحهای شیمیایی (رسواترین آنها استفاده از عامل نارنجی (۲)) و یا استفاده ی ماشین جنگی آمریکا از مواد منفجره در مقیاسِ دو برابرِ موادِ منفجره ای که تمامی طرفهای درگیر در جنگِ دوم جهانی در خلال اینِ جنگ بکار بردند – در تلاشِ برای شکست دادنِ مردمی که در صدد رهایی از استعمار فرانسه و سپس نو استعمارِ آمریکا بر آمده بودند. هیچ کدامِ این حقایق – صرف نظر از اشاره ی غیرمستقیم به اثراتِ عاملِ نارنجی روی سربازان بازگشته از جنگِ ویتنام – هرگز در این سخنرانی خاطر نشان نگردیدند. "شرمساری ملی" مورد اشاره ی او کمابیش معطوف به "عدم استقبال از بازگشتگانِ از جنگِ ویتنام" و یا "سرزنش آنها بخاطرِ جنایاتِ عده ی قلیلی" و همچنین "تحقیر قهرمانانِ جنگ در پاره ای مواقع" بود – علیرغمِ ایثارهای بزرگِ آنان در جنگی که خود شروع نکرده بودند.
سیزده سال بزرگداشتِ مذکور قرار است که عذابِ وجدانِ کشور در کوتاهیِ مباهات نکردن به سربازان آمریکایی حاضر در این نبردها (از جمله ۵٨۲٨۲ جان باخته ی آمریکایی در این جنگ) را تسکین دهد. بیشتر آنکه، منظور از این بزرگداشت چنانچه اوباما مشخص کرد، گرامیداشتِ هر یک از نبردهای این جنگ است که آمریکاییها در آن جنگیدند، از هو گرفته تا خه سان، و نان سون ناتو و سایگون، همبرگرهیل و رولینگ ثاندر. با اشاراتی مکرر به روزهایی که او آنها را "هنگامه ی اختلافِ آمریکاییان در خانه" و در زمانِ جنگ خواند، اوباما توجه را مشخصاً به یک نکته جلب کرد، به آنهایی که "علیه جنگ" رزمیدند، بعبارتی دیگر جنبش ضدِ جنگ – بدونِ هیچ اشاره ای به اینکه این جنبش مقاومتی شرافتمندانه بود. او اظهار داشت که هدف امروز، اتحادِ همه ی آمریکاییان است، گرداگرد بزرگداشتِ جنگ و همه ی نتایج مثبتی که نهایتاً برای کشور به بار آورد که آمریکا را – به محضِ التیام زخمها – از قبل نیز نیرومندتر گردانید.
از همه ی آنچه گفته شد بخوبی مشهود است که طرح های جاری برای بزرگداشتِ دنباله دارِ پنجاهمین سالگردِ جنگِ ویتنام اهدافی ورای تکریمِ سربازانِ پیشین و جان باختگانِ آمریکایی جنگ را نشانه گرفته است. این امر کمابیش به منظورِ بازنویسی تاریخ و زدودنِ حقایق در موردِ وحشتناکترین جنگِ امپریالیستیِ (شمال-جنوب) قرن بیستم – که در عین حال غیر مردمی ترین جنگِ تاریخ آمریکا نیز می باشد – انجام می گیرد. برای بیش از ۱۵ سال از اواسطِ دهه ی هفتاد تا زمانِ جنگِ خلیج، توانِ آمریکا برای درگیر شدن در جنگی عمده، دخالتِ نظامی مستقیم در جهانِ سوم، با آنچه محافظه کاران "عارضه ی ویتنام" می نامیدند محدود گردیده، که سبب اکراهِ آمریکاییها از حمایت از توسل به زوری مشابه و یا دخالتِ نظامی مستقیمی در جنوب گردید. نهایتاً، یک سری اتفاقاتِ تاریخی، سقوط اتحاد شوروی و در نتیجه صعود آمریکا به مثابه تنها ابرقدرت، جنگِ خلیج، حملاتِ ۱۱ سپتامبرِ ۲۰۰۱، و اشغالِ افغانستان و عراق – به دورانی جدید با حمایت وسیع برای جنگهای امپریالیستی توسط ایالاتِ متحده ی آمریکا (که مشتاقانه توسط ارکانِ قدرت تبلیغ می گردند) رهنمون گردید، دورانی که می تواند عصرِ "امپریالیسمِ عریان" نام گیرد. ماشینِ جنگِ امپریالیستی بوضوح پنجاهمین سالگردِ جنگ ویتنام را به مثابه فرصتی طلایی برای زدودنِ تمامی خاطراتِ منفی کشدارِ باقیمانده از جنگِ ویتنام در افکار عمومی ارزیابی کرده و در صدد پنهان کردنِ درسهای واقعی گرفته شده از این جنگ است. حتی شکستِ نیروهای آمریکا بدستِ ویتنامی ها کم اهمیت جلوه داده شده یا انکار می گردد. اوباما میهن پرستانه اظهار داشت که " غالباً فراموش می گردد که سربازانِ ما، در ویتنام هر نبردِ مهمی را که در آن شرکت داشتند پیروزمندانه به پایان رساندند."
بین سالهای آغازین دهه ی ۵۰ و پایانِ رسمی جنگ در ۱۹۷۵، مانتلی ریوو حدودِ ۵۰ مقاله در مورد درگیری مستقیم آمریکا در هندوچین – به همراه آثارِ بیشمار دیگری با نقش محوری محدودتری برای مسئله ی جنگ در متن نقدِ سرمایه داری و امپریالیسم – انتشار داد. مقالات دیگری هم در ارتباط با جنگِ ویتنام تا بحال در مجله چاپ شده است. ما قصد داریم که در خلالِ سیزده سالِ آینده (از هم اکنون تا پنجاهمین سالگردِ پایان جنگِ ویتنام) در این بخش و در فرصتهایی به بعضی از این مقالات و تحولاتِ ثبت شده بازگشته، مقالاتِ کلیدی را دوباره چاپ کرده، تا اشتباهاتِ برخاسته از تبلیغاتِ جاری بزرگداشتِ جنگِ ویتنام را تصحیح، و تجزیه و تحلیل های نقادانه ی جدیدی از جنگ را منتشر نماییم.
در این راه امیدواریم که درس های مهمِ نظامیگری و امپریالیسم را که جنگِ ویتنام برجسته نمود هم به خوانندگانِ قدیمی امان یادآوری، و هم به خوانندگانِ جوانترمان منتقل نماییم. اگر بزرگداشتِ رسمی پنجاهمین سالگرد جنگِ ویتنام، مدیریت شده توسطِ وزارتِ دفاع آمریکا، قرار است حمایت جدیدی را در بدنه ی سیاسی آمریکا برای جنگهای امپریالیستی نوین بازتولید نماید، یادآوری جنگ توسط مانتلی ریوو هدفش درست نقطه ی مقابل این یعنی تقویتِ مخالفت، هم در آمریکا و هم در سطح جهان، با دخالتهای نظامی حاضر و آتی ایالات متحده ی آمریکا و سایر قدرتهای امپریالیستی است.

۲ ستبامبر ۲۰۱۲



یادداشتها - م   
۱- می لای – ۱۶ مارس ۱۹۶٨ – ٣۴۷ تا ۵۰۴ شهروندِ غیر نظامی ویتنامی بدست سربازانِ ارتشِ آمریکا بقتل رسیدند که اکثرشان غیر نظامیانِ زن و کودک بودند. برخی از قربانیان مورد تجاوز، شکنجه و قطع عضو نیز قرار گرفته بودند. نقل از ویکیپیدیا
۲- عامل نارنجی – ۱۹۶۱ تا ۱۹۷۱ – برآوردها نشان میدهد که در اثر استفاده‍ی ارتش آمریکا از عاملِ نارنجی ۴۰۰ هزار نفر کشته یا ناقص ال عضو شدند و در سالهای بعد تا کنون ۵۰۰ هزار کودک با اختلالاتِ مادرزادی متولد شدند – نقل از ویکیپیدیا