بستن سفارت جمهوری اسلامی در کانادا و خوشحالی ما - عباس گویا - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : جلیل صحرالی

عنوان : جواب به گویا
در پشت انترنت میتوان نیرو بسیج کرد ، انقلاب کرد ،طوفان به پا کردن اما طوفان در فنجان !!
میگویند موشها از ستم و کشتار شان توسط گربه ای به ستوه امده بودند. موشها تمامی ریش سفیدان و اهل فکر هایشان را دعوت به نشستی مشورتی میکنند تا چاره رهائی از گربه ستم گر ی که پنجه هایش به خون موشها اغشته بود بیابند . دان موشی پیشنهاد میکند که زنگوله ای را تهیه بکنیم و انرا به گردن گربه بیاندازیم !! همه این پیشنهاد را تائید میکننند . یکی از موشه سوال میکند خوب حالا کی باید این زنگوله را بگردن گربه میاندازد؟
سوال من از اقای گویا این است همن هم مافق سرنگون کردن جمهوری جهل و جنایت خامنه ای هستم . ولی چه کسی باید این جرثومه فساد را سرنگون کند؟ چگونه؟
۴٨۰۴۰ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۱       

    از : سیمین محمودی

عنوان : منزه طلبی در حرف
آیا به واقع می توان چنین نظری را جدی گرفت؟ همینکه گفتیم هدف ما سرنگونگی اسد و جمهوری اسلامیست و البته با خواست آزادی و برابری، دیگر بقیه اش به خودی خود بر وفق مراد ما می گذرد!!! پنداری توده مردم هم در انتظار فرمان ما نشسته اند و دول جهانخوار غرب هم از این گفته ما شلوارشان را خیس کرده و نیرویشان را از منطقه بیرون می کشند که مبادا با ما درگیر شوند. همین و بس!!! ساده نگری تا به این اندازه؟؟؟
و اگر هم گفته شود که بر علیه تجاوز جهانخواران غرب، نیروی مقاومت بر علیه آن میرزمد، و باید برزمد، آنوقت به دامن جمهوری اسلامی و یا اسد افتاده ایم و *ضد امپریالست بازی* در آورده ایم!!!
در شرایطی که نیروی مترقی ایران، و سوریه هم به همچنین ،با آن روبروست، آن نیرویی و آن مردمی که به یک چنین اوامری لبیک بگویند ، بدون شک بازنده اند. بازنده اند ، چون پیروز این مبارزه آن نیرویی است که توان انجام آنرا دارد. در صورتی که نیروی مقاومت در برابر تجاوز جهانخواران غرب ، ضعیف گردد، این امپریالیسم است که پیروز خواهد گشت و نه نیروی چپ و یا مردم سوریه و ایران. موضع شما آقای گویا در مورد ایران که موضع چپ دوران کودکیش است. خوب دقت بکنید. ما مردم را قبل از حمله غرب به ایران به قیام در جهت سرنگونی جمهوری اسلامی فرا می خوانیم. و این بخاطر رفع خطر جنگ!!!! نقل قول * تکلیف ما روشن است: سرنگون کردن جمهوری اسلامی با فراخوان به قیام مردمی. حتی برای رفع خطر جنگ باید جمهوری اسلامی را بدست خودمان سرنگون کنیم*
خوب اگر مردم با فراخوان شما وارد میدان میگردند که جمهوری اسلامی را سرنگون بکنند، چرا فرمان نمی دهید؟پس منتظر چه و که هستید؟ منتظرید که دشمن که دو تا شد در دو جبهه بجنگید؟ آیا می توان شما را جدی گرفت؟
مشکل اما در جای دیگریست. عدم وجود یک جریان مترقی و جدی و بخصوص عدم وجود یک حزب واحد و واقعی کمونیستی. و تازه ایجاد چنین حزبی و یا حتی یک جبهه ای برای استقرار استقلال، آزادی و دمکراسی ، به این معنی نیست که همه مردم بلافاصله پس از تشکیل آن، به فرمانهایش لبیک می گویند. برای آن باید مبارزه کرد، اعتماد مردم را تنها می توان در مسیر یک مبارزه طولانی کسب کرد. و تازه پس از آن است که یک حزب جدی، قوی و مترقی اگر محاسباتش درست باشد می تواند به پیروزی دست یازد.
نوشته آقای گویا پاسخگوی هیچ یک ، و براستی هیچ یک از مشکلات مردم کشورمان نیست. منزه طلبی است که نتیجه اش بار منفی بسیاری دارد. بارش به گردن توده مردم است و بس. با این نظر به جد باید مبارزه کرد. حتی اگر بر پیشانی من و شما مهر * مدافعین اسد و خامنه ای* را بزنند.
می توان با برچسب چنین اتهاماتی، نفسی بالا کشید و خود را ، در فکر، پیروز این درگیری قلمداد کرد.
اما در این مبارزه طبقاتی باید از این نوع بیماری های کودکانه پیروز بیرون آمد و راهش هم مبارزه جدی با این بیماریست. مبارزه جدی ، به این دلیل که مدافعین چنین نظری از درون خودمان و بخصوص از درون چپ خودمان هستند.
وضع چپ ایران و جهان خیلی خوب بود!! که این مشکل هم بر آن اضافه گشت. با احترام سیمین محمودی
۴٨۰۰۴ - تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱٣۹۱