آسیب شناسی تشکیلات مخفی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) در سال های ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۵ - اخبار روز

نظرات دیگران
  
    از : حامد صابری

عنوان : به اصل مشکل توجهی نشد
پرداختن به چنین موضوعی جای تقدیر و تشکر دارد اما به اعتقاد من به ریشه مشکل پرداخته نشد .
مشکل اصلی این نبود که این یا آن فرد رعایت نکات امنیتی را نکرد و یا بی موقع عضو گیری شد و یا افراد شناخته شده بودند بلکه ریشه اصلی مشکل این بود که اساس تفکر اشکال داشت که به نظر می رسد هم چنان حل نشده باقی مانده است .
نگارنده بر این باور است کسانی که مایل به فعالیت سیاسی هستند مخالفت خود را با چند موضوع باید به طور شفاف مشخص بکنند و در عمل به آن وفادار بمانند .
۱-مبارزه غیر مسالمت آمیز
۲- تشکیلات و مبارزه مخفی
۳-دخالت خارجی
۴-دروغ گویی
۵-دشمنی با مخالف

متاسفانه در هیچ یک از ۵ مورد ذکر شده اکثریت سازمانهای سیاسی آن دوران از جمله اکثریت ، کارنامه قابل قبولی ندارند و فقط در سالهای اخیر و با ظهور تشکل هایی چون مشارکت ، چنین تفکراتی رشد کرده است .
اعتقاد و عمل به چنین تفکراتی راه را برای دمکراسی باز خواهد کرد .
۵۰۴۵۴ - تاریخ انتشار : ٣ دی ۱٣۹۱       

    از : شیوا فرهمند راد

عنوان : اسناد برگرداندن به ایران
آقای انصاری گرامی، متن کامل نوشته کروتیخین را، که من فقط سندهای آن را ترجمه کرده ام، به نشانی ای میلی که در گزارشتان داده اید، می فرستم. اسناد دیگری در این مورد ویژه ندیده ام و در اختیار ندارم. اما نوشته ای هست، خاطرات ناقص شخصی به نام میاتژنی که سالها در سفارت شوروی در تهران کار می کرده، که دو سال پیش پیدا کردم و کپی کردم، و هرگز وقت ترجمه کردن آن را نیافتم. آن را نیز برایتان می فرستم. شاید شما کسی را برای ترجمه آن پیدا کنید، یا شاید کسی از خوانندگان این کامنت داوطلب شود. از اینها گذشته نوشته هایی درباره لئونید شبارشین در وبلاگم هست، که البته باز ارتباط مستقیم با گزارش شما ندارد، اما برای اطلاعات عمومی بد نیست:
http://shivaf.blogspot.se/۲۰۰۹/۰۵/blog-post_۱۵.html
http://shivaf.blogspot.se/۲۰۱۲/۰۳/blog-post_۳۱.html
با درود و آرزوی پیروزی برایتان.
۴٨۴۰۵ - تاریخ انتشار : ٣۰ شهريور ۱٣۹۱       

    از : وهاب انصاری

عنوان : اسناد برگرداندن به ایران
با سلام آقای فرهمند گرامی، تشکر از یادداشتتان و لینکی که داده بودید. من آن اسناد را خواندم. اگر لطف بکنید اصل آن اسناد به زبان روسی را هم در اختیار ما بگذارید. ممنون میشوم. یا احیانا اگر اسناد دیگری هست که هنوز منتشر نشده است.
۴٨٣۴۴ - تاریخ انتشار : ۲٨ شهريور ۱٣۹۱       

    از : شیوا فهمند راد

عنوان : حل معما
دوستان گرامی خسته نباشید از نوشتن این گزارش. شما یک معما را برای من حل کردید، هرچند که ‏معمای تازه‌ای طرح کردید! در این باره در نشانی زیر نوشته‌ام:‏
http://shivaf.blogspot.se/۲۰۱۲/۰۹/blog-post_۱۶.html
اما اجازه دهید من نیز نشانی تعدادی اسناد از شوروی را به شما بدهم که خود ترجمه کرده‌ام و آن‌جا ‏رهنمودهای مربوط به بازگرداندن اعضای حزب و سازمان از مرز شوروی نیز وجود دارد (بخش سوم، از ص ‏‏۱۱ به بعد). شاید این اسناد بخشی هر چند کوچک از معمای شما را در این مورد حل کند:‏
http://shivaf.blogspot.com/۲۰۱۱/۰۲/blog-post_۲۷.html
پیروز باشید
۴٨۲۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۶ شهريور ۱٣۹۱       

    از : دوست

عنوان : تصحیح
در متن پیش در مورد تقلب نوشته خود را تصحیح میکنم . تقلب در انتخاب کمیته ی مرکزی (انتخاب فرخ نگهداربه جای هادی لنگرودی)
۴٨۲۰۰ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۱       

    از : دوست

عنوان : انتقاد
با تشکر به "گزارشی" برای تاریخ از سوی سازمان اکثریت . متاسفانه باز ملاحظه کاری شده است و هنوز بعد از بیش از سه دهه هنوز شجاعت و صراحت دوستان جای سوال دارد و با طولانی کردن کلام جواب سوال ها گم نمیشود. من فکر نمیکنم این "گزارش" مورد تایید همه اعضای سابق "سازمان" باشد.در ادامه انتقادات دوستان پیشین بهتر میبود به دو مورد نیز بعد گذشت این همه سال نیز اشاره میشود : یک ، قضیه توسلی؟ دو، قضیه تقلب در انتخاب (در سال ۵۸) کمیته مرکزی به گفته نقی حمیدیان(انتخاب هادی به جای نگهدار) علل و انگیزه های این عمل (بیگانه با سنت فدایی) و افرادی که به این فکر رسیده و آنرا هدایت کردند.!؟ شجاعت در اعلام حقایق ، به اثبات رساندن صداقت دوستان خواهد بود.
۴٨۱٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۱       

    از : حجت

عنوان : یک سوال
چرا درباره دستگیری وماجرای علی توسلی چیزی دراین گزارشها نیست؟
۴٨۱۷٨ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۱       

    از : الف رستمی

عنوان : چند نکته -
امر پاسخگویی به مصوبات، به خواست ها و درخواست ها و شفافیت سیاسی تشکیلاتی امری است جدی، ضرور و دشوار. اینکه رفقای اکثریتی پا در چنین راه دشواری گذاشته اند قابل ستایش است.
اما گزارش به لحاظ محتوایی و فرم اشکالات جدی دارد
۱- بد نبود یک مطلب تلخیص شدهٔ چند صفحه ای در ابتدای گزارش به شدت طولانی و گاه پر تکرار آورده می شد که برای همگان قابل خواندن بود. خواندن چنین گزارش طولانی برای خوانندگان بسیار دشوار است.
۲- در این گزارش، حجم عظیم فعالیت ها و تاثیرات مثبت این مبارزات در متن جامعه و بویژه اثری که رادیو زحمتشکان ایران با تحلیل های دقیق و افشاگری های موثر متکی بر تشکیلات داخل سازمان فدائیان اکثریت و حزب توده ایران داشت، چنان رقیق و حذف شده که انسان از خود می پرسد پس اینهمه تلاش اصلا برای چه بود؟ و آیا می ارزید؟ این دوره یکی از درخشان ترین فرازهای مبارزهٔ این دو تشکیلات چپ در تاریخ معاصر ماست.
۳- اینکه اگر اکثریت شعار سرنگونی نمی داد فشار کمتری را هم به جان می خرید با سیر وقایع بعدی این نظام که به جان برکفان خمینی هم رحم نکرد از درجهٔ اعتبار ساقط است.
۴- گزارش حاوی یک آسیب شناسی مشخص تشکیلاتی امنیتی می شود، ولی از آنجا که سیاستگزاری و سازماندهی در یک تشکیلات به شدت بر هم موثر اند، عملا نمی تواند بر تحلیل هایی متکی نشود که اساسا جنبهٔ سیاسی دارند، اما هنوز تا حد زیادی ناپخته اند. تاکید عملی بعدی سازمان بر مشی اتحاد در/با جنبش سبز نشان می دهد که «اکثریت» نمی تواند و نباید از مشی آن زمانی اش فاصلهٔ زیادی بگیرد. مخالفان چپ رو آن تاکتیک ها نیز عملا نشان دادند در برابر اوج گرفتن مبارزات مردم چیزی برای گفتن در چنته ندارند و با تاخیر به دنباله روی می افتند.
۵- گزارش به تاثیرات از پایین و بدنهٔ تشکیلات به سوی حزب وزن لازم را نداده است. آنچه من شاهد بودم این بود که با تبلیغ و ترویج وسیع حزبی ها (ما در مقابل آن ها انتشارات بسیار ناچیزی داشتیم) و همچنین شکست تاکتیک های براندازی نظامی با پشتوانهٔ عظیم در میان مردم توسط بخش کوچکی از نیروهای مترقی، حتی قبل از رهبری سازمان، پایین و بدنهٔ سازمان فدائیان را به سوی حزب کشیده بود.
۶- گزارش از درک چرایی آنچه «انحلال طلبی» نامیده شده عاجز است. همین عجز دوباره در توضیحات رفیقمان خلیق در برخورد با حزب کاملا هویداست و به نظر من علیرغم خواست قوی رهبری اکثریت، اگر چاره نشود، به احتمال دوباره هم اتفاق خواهد افتاد. سازمان فدائیان اکثریت هیچگاه نباید تصور کند حزب توده ایران دیگر جذابیتی ندارد و دورانش تمام شده است و ... اگر چنین بود وزارت اطلاعات، بی بی سی ها، وی او ا ها، سلطنت طلبان، و ... وقتشان را تلف نمی کردند.
۷- برای اینکه اکثریت جایگاه مستقل خود را حفظ کند و اجازه ندهد مشی انحلال طلبانه ای دوباره در مقابلش قرار گیرد، به کار تئوریک دقیق، و وفاداری هر چه عمیق تر به زحمتکشان نیاز دارد. آنکه مردمگرا تر است و با کار دقیق علمی مشی ای استوار تر می ریزد و حقیقت را به خاطر منافعش کمتر سر ببرد راهبری جبههٔ نیروهای مردمی برای تحولات دمکراتیک را از آن خود خواهد کرد. در این رقابت شیوه های تخطئه کردن و از فضای ضد توده ای بهره گرفتن کمک بلند مدت چندانی نخواهد کرد.
۸- گزارش نویسان به نظر من اطلاع دقیقی از کار مخفی در شرایط به غایت امنیتی ندارند. خود گزارش پر از اطلاعات حیرت انگیز به سازمان های اطلاعاتی است. گزارش تلقی ها و قضاوت ها و شناخت هایی را برای سازمان های اطلاعاتی مشخص می کند که برایش کیمیاست. در واقع این نقشه ایست که نقاط ضعف سازماندهندگان را برای آن ها روشن می کند تا بهتر بداند از کجا نفوذ کنند و کجا ضربه بزنند. انتشار چنین تحلیل هایی تنها وقتی خطری ندارند که دیگر نخواهیم مبارزهٔ مخفی کنیم و متاسفانه گاه از خواندن گزارش چنین برداشتی کردم که این دوستان گزارش نویس دیگر به این مبارزات باور چندانی ندارند.
۹- بهترین تاکتیک حفظ هویت مستقل سازمانی برای اکثریت، سازماندهی اتحاد استراتژیک تعریف شده و کنترل شده و هدفمند با حزب است و نه فاصله گرفتن، تخطئه کردن، و یا تکیه بر همکاری با توده ای هایی تقلبی که هیچ پایگاهی در میان مردم ندارند و صفت دمکراتیک را بیشتر به معنی لیبرال گرفته اند.
اتحاد حزب دمکرات و کومله در جناح مقابل اگر چه با هدفی دیگر سازمان یافته چرا نمی تواند در اینجا نیز تکرار شود و فاصله ای مشخص شود و مدیریت گردد که راه را بر هرگونه انحلال طلبی آینده ببند.
۴٨۱۶۶ - تاریخ انتشار : ۲۴ شهريور ۱٣۹۱       

    از : آرمان

عنوان : در شهر کورها مرد یک چشم پادشاه است
خواندن این نوشته طولانی بیشتر از هرچیزی نشان می دهد که این سازمان ناپخته تر از آن بوده است که جان تعداد زیادی از هواداران و اعضای خود را در خطر بگذارد. هم این سازمان و هم حزب خط امامی دیگر ظاهرا می دانستند که نمی توانند و نخواهند توانست دل مقامات حاکم رژیم مورد حمایت خود را بدست آورند اما باز با ناشیگری کامل به فعالیت خود و حمایت خود از رژیم ادامه دادند و حتی بعد از دستگیری نیز این دو جریان از خواب خرگوشی خود حاضر نبودند بیدار شوند. در زندانها نیز تلاش داشتند به آدمکشان رژیم بقبولانند که آنها دوست رژیم هستند و حامی آنها که سزاوار سرکوب و بیرحمی برادران جانی نباید شوند. مگر خوب بود برای اقلیت و مجاهد و پیکار و ... اما نه برای توده ای و اکثریتی که نشریات خود را در نکوهش دیگر نیروهای سیاسی سیاه می کردند و بارها تکرار می کردند که در انقلاب نیروهای ضد انقلابی (مانند رفقای سابق همین آقایان و خانمهای اکثریتی) باید سرکوب شوند تا نکبت ارتجاعی به قدرت رسیده شاید شکوفا شود و لاجرم به راه رشد غیر سرمایه داری وارد شود!

خود این نوشته طولانی دلیل دیگری است که نباید دیگر هرگز اعتباری برای این دو سازمان و حزب که در خط امامی بودن گوش فلک را کر کرده بودند قائل شد.
۴٨۱۰۶ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱       

    از : صادق شکیب

عنوان : کاستی اسفناک مسائل مطروحه
هر چند سازمان در تحلیل برخی مسائل لازمله کار ی در جهت درستی انجام داده ولی شواهد نشان می دهد کاستی های بس زیادی در این کار به عیان قابل مشاهده است. نکتخ دیگر اینکه این مهم در همکاری با دیگر جریانات سیاسی می تواند به شکل کاملا دقیقی جمع بندی شود
۴٨۱۰۲ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱       

    از : الف گلستانی

عنوان : حقایق صادقانه در مورد حزب توده ایران از زبان فدائیان خلق ایران-اکثریت
اگر چه این متن طولانی ارزشمند را هنوز تا به آخر مطالعه نکردم، مطلبی در این سند وجود دارد که موضوع مهمی را در خصوص برخورد حزب توده ایران در قبال متحد سابق خود یعنی سازمان فدائیان خلق ایران- اکثریت ثابت می کند. برخی افراد و جریانات ادعا می کنند که حزب توده ایران در فکر نابودی سازمان فدائیان و استحاله آن در تشکلات خود بود. این نکته از سند را عیناً نقل می کنم:
کمیسیون هئیت سیاسی سازمان فدائیان خلق ایران-اکثریت در گزارش سال ۱۳۶۳ می گوید: "رفقا می دانند که اگر امتناع پیگیر رهبری حزب توده ایران نبود، فشار یک پارچه کمیته مرکزی سازمان و از آن بیشتر کمیتههای ایالتی و محلی با مساله وحدت، ایجاد سازمان واحد حزب طبقه کارگر ایران را حل کرده بود. در سال ۶۱ مناسبات حزب و سازمان به گونهای بود که کمیته مرکزی سازمان بطور کامل به نقش رهبری کننده کمیته مرکزی حزب توده ایران در زمینه تعیین خط مشی و عمدهترین مواضع سیاسی واقعا اعتقاد داشت. در سال ۶۱ هیئت سیاسی در عمل قانع و معتقد شده بود که مسئولیت تدوین استراتژی و تاکتیک پیشاهنگ طبقه کارگر ایران بر عهده حزب توده ایران است. کمیته مرکزی سازمان به صحت و اصولیت برنامه و خط مشی حزب باور داشت. از اواسط سال ۶۱ در باره عمده ترین مسایل سازمانی هم در مشاوره با حزب در هیئت سیاسی تصمیمگیری میشد. دستگاه رهبری سازمان در آستانه ضربات (به حزب توده ایران) بر خلاف مصوبات پلنوم مرداد ۶۰ استقلال و مسئولیت خود را در زمینه تدوین برنامه و خط مشی طبقه کارگر در پیکار طبقات کنار نهاده و فقط مسائلی را حل و فصل می کند که مسئولیت حل و فصل آن عملا نمیتوانست بر عهده حزب باشد."
این مطلب نشان می دهد که این سازمان فدائیان خلق بود که به وحدت با حزب توده ایران بیشتر علاقه نشان می داد.
۴٨۰٨۴ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱       

    از : رضا‫ سالاری‫

عنوان : ‫تیتر مقاله دربرگیرنده محتوا نیست
کاری بسیار مثبت ولی هنوز، ‫نقص مقاله سانسور و نبود هیچگونه بحث و توصیف و تحلیلی از ترکیب و کارکرد و رهبری سازمان در دوران قبل از انقلاب سازمان و اتصال وپیوستگی آن با دوران انقلاب و بعد از آن میباشد. تیتر مقاله دربرگیرنده محتوا نیست و بیشتر به یک دفاعیه و استهشادنامه محلی و موضعی شبیه هست تا یک آسیب شناسی تحلیلی و علمی. مثلاً سازمان بدون پرداختن به نحوه جذب و ماهیت و جزئیات و اثرات نفوذی خود در بخشی از مردم ترکمن، و بدون تحلیل تأثیرات و پیامدهای چنین فعالیتهای نفوذی در بخشهایی از مردم ترکمن و کرد و غیره که به نوعی با سازمان مرتبط میشدند، نادیده میگیرد و فقط به توجیح و دفاع از خود برخواسته:

‫« سازمان در ترکمن صحرا در پیوندی عمیق با خواسته ها و مطالبات فرهنگی-سیاسی مردم ترکمن صحرا قرار گرفت و مبارزات مردم ترکمن صحرا را در کانون فرهنگی-سیاسی و ستاد مرکزی شوراها سازماندهی و رهبری کرد. رژیم جمهوری اسلامی بخاطر عدم تحمل غیرخودی ها و انحصارگری اش، دو جنگ را به مردم ترکمن صحرا تحمیل کرد. سازمان بخاطر ایفای نقش رهبری در این جنبش همراه با مردم ترکمن در یک طرف و رژیم جمهوری اسلامی در طرف مقابل قرار داشت. در واقع در منطقه ترکمن صحرا، کم یا بیش یک قدرت دوگانه شکل گرفته بود. رژیم جمهوری اسلامی با تحمیل جنگ دوم به مردم ترکمن صحرا و با ربودن شبانه رهبران خلق ترکمن فدائیان خلق رفقا توماج، مختوم، جرجانی و واحدی و به قتل رساندن آنها، جنبش سیاسی-فرهنگی مردم ترکمن را سرکوب کرد. ‫»

و ‫از ‫تحلیل و آسیب شناسی عمیق از اثرات و بازتاب واکنشی و مقطعی و تاریخی ‫فعالیت های تداخلگرانه خود ‫ در ‫مردم مابقی ایران و بخصوص بر طرفداران نظام جمهوری اسلامی آن ‫زمان، بسادگی چشم پوشی میکند! ‫مردم غیرترکمن و غیرکرد و غیرطرفدار سازمان کار سازمان را در آن زمان چگونه ارزیابی کردند؟ اهداف سازمان چه بود؟ چقدر امکان تحقق پیروزمندانه آن اهداف وجود داشت؟ آیا سازمان به اهداف خود رسید؟ اگر نرسید چرا؟


۴٨۰۷۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱       

    از : وهاب انصاری

عنوان : توضیحأنصاریه ضیم
سلام امیر عزیز!
تشکر از اظهار نظر شما و اطلاعاتی که داده اید.
در مورد مواردی که نوشته اید . بطور مفصل امده است.
اما در مورد فیلم از اجلاس کمیته مرکزی، ان فیلم نبوده است،
بلکه صحبت از نوار صوتی بوده است. در مورد امکان دسترسی به نوار صوتی همانطور که نوشته ایی احتمالات مختلفی وجود دارد. در مطلب تا انجای که امکان بوده نظر خودمان را نوشته ایم. از جمله نفوذ که با مورد توضیح داده شده است
لطفا کل مطلب را با دقت بخوانید، در تمامی زمینه های مورد اشاره شما و کل تشکیلات مفصل صحبت شده است.
قربانت
وهاب انصاری
۴٨۰۵۹ - تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱٣۹۱       

    از : امیر اطیابی

عنوان : اطلاعاتی که لازم است پیگیری شود
در دوران زندان از اسفند سال ۱۳۶۲ تا اسفند سال ۱۳۶۷، از طریق سایر رفقای زندانی که یا خود تازه دستگیر شده بودند و یا با تازه دستگیر شدگان سازمان اکثریت در ارتباط بودند از این خبرهای مهم از کانال ها مختلف مطلع شدم:

۱. در بازجویی ها از رفقای مرکزیت به آن ها فیلمی از کنگره ی سازمان در تاشکند نشان داده می شود تا افراد حاضر در کنگره را شناسایی کنند. برای این فیلم خیلی آن ها را زیرفشار و شکنجه قرار دادند. معلوم نیست چگونه رژیم فیلمی از جریان کنگره بدست آورده بود. آیا سازمان خود فیلمی گرفته بود که بعد به دست رژیم می افتد؟ آیا نفوذی داشته و با دوربین مخفی فیلم گرفته است؟ آیا فیلم را از نفوذی ها در حزب کمونیست اتحاد شوروی استفاده کرده یا این فیلم را از طریق سازمان های جاسوسی غربی به دست آورده است؟

۲. نکته ی دیگری که در بازجویی ها رو شده بود گرفتن رد تماس های تلفنی از خارج از کشور بود. همچنین معامله ی رژیم از طریق فلاحیان با سازمان اطلاعاتی آلمان غربی برای خرید رد تلفن ها هم مطرح میشد که موجب دستگیریهای بسیار شده بود. اتکا به تماس های تلفنی کار بسیار اشتباه بود. حداقل اینست که دستگاه اطلاعاتی رژیم مدتها بود با خرید لوازم کنترل تلفن ها از غرب ضربات مهلکی به سازمان زدند.

من هنوز متن را به طور کامل نخوانده ام اما به نظر می رسد که این دو رد گیری نقشی اساسی در دستگیریهای رفقای اکثریت بازی کرد و می بایست در کنار سایر عوامل بررسی و مطرح می شد. مطرح نشدن این موارد کلیدی جای تعجب دارد.

بین سال ۶۲ تا ضربه سال ۶۵ نیمچه ضربه هایی هم بود. بسیاری را با به کار گیری توابان در جاده های اصلی ورود خروج به تهران دستگیر می کردند. بخصوص در عوارضی های اتوبان ها.
بخصوص نقش نفوذی هایی که بخش مهمی شان محصول دستگیری، شکنجه، تهدید و تطمیع هستند و در تمام سازمان ها حضور فعال دارند نباید غافل بود. در دوران زندان به افراد زیر بازجویی، که مستعد ارزیابی می شدند، پیشنهاد می دادند که همه امکانات را برای رفتن شان به خارج ازکشور، ادامه تحصیل و زندگی مرفه فراهم کنند تا به همکاری اطلاعاتی با رژیم بپردازند.

در هر صورت از این تلاش بزرگ و ارزنده تشکر می کنم و امیدوارم انتشار آن به بسیاری کمک کند که اگر اطلاعات جدیدی دارند مطرح کنند. بخصوص نقش نفوذی هایی که بخش مهمی شان محصول دستگیری، شکنجه، تهدید و تطمیع هستند و در تمام سازمان ها حضور فعال دارند نباید غافل بود. در دوران زندان به افراد زیر بازجویی، که مستعد ارزیابی می شدند، پیشنهاد می دادند که همه امکانات را برای رفتن شان به خارج ازکشور، ادامه تحصیل و زندگی مرفه فراهم کنند تا به همکاری اطلاعاتی با رژیم بپردازند.
۴٨۰۵۵ - تاریخ انتشار : ۲۱ شهريور ۱٣۹۱