گزارش یک اعدام در برابر مردم!


• در میان جمعیتی که برای تماشای اعدام «عقرب سیاه» آمده اند، زوج‌های جوانی دیده می‌شدند که به همراه کودکان خردسالشان نظاره گر صحنه های اعدام بودند! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ شهريور ۱٣۹۱ -  ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲


ایلنا - فرشاد اعظمی: ساعت ۳ و ۴۰ دقیقه بامداد است و خیابان‌های خلوت شهر خبر از خواب شهر می‌دهد اما در سراسر شهر این قضیه صدق نمی‌کند، در نظام آباد محله‌ای از شرق تهران مردم در این ساعت از صبح جمع شده‌اند تا اجرای حکم اعدام یکی از مجرمان شهر را ببینند.

به محل اعدام که می‌رسم جمعیت زیادی جمع شده‌اند، از صحبت‌‌هایشان میشود فهمید که بسیاری از آنها از چند ساعت قبل‌ به اینجا آمده‌اند تا حتی یکی از سکانس‌های این واقعه را از دست ندهند. جالب‌تر آن است که در گفت‌و‌گو با یکدیگر از خاطرات اعدام‌های گذشته یادی می‌کنند؛ بر خلاف من که اولین بارم است.

دراین میان با یکی از این جوانان حاضر در محل هم صحبت می‌شوم، این سومین اعدامی است که می‌بیند و از ساعاتی قبل به اینجا آمده می‌گوید افزایش جرم در این محله باعث شده است که اعدام در اینجا اجرا شود چرا که این محکوم از اهالی این محله نیست.

با این وجود معتقد است که با توجه به مسکونی بودن این مکان و تردد شهروندان در اینجا، اعدام در دید زنان و کودکان درست نیست.

ساعت به ۴ بامداد نزدیک می‌شود، یک تانکر آب جهت نظافت در محل حاضر می‌شود، این در حالی است که بر تعداد افراد انتظامی حاضر با گذر زمان افزوده می‌شود.

نکتهٔ جالبی که در میان حاضران می‌توان به آن توجه کرد حضور دختران و پسران شیک پوشی است که با توجه به زمان و مکان حضور آن‌ها که جهت صرف وقت و اوقات فراغت آمده‌اند تعجب برانگیز است.

ساعت ۴ و ۱۰ دقیقه بامداد نیروی انتظامی جهت نظم بخشیدن به مراسم چهار راه را بست و مردم را بخارج از محوطه راهنمایی کردند این در حالی است که لحظه به لحظه بر شمار حاضرینی که از دور و نزدیک آمده بودند اضافه می‌شد.

در کنار این جمعیت حاضر زوج‌های جوانی دیده می‌شدند که به همراه کودکان خردسالشان آمده‌اند گویی که به یک گردش خانوادگی آمده‌اند.

سر صحبت را با آنها باز می‌کنم، جالب است هر دو شان اعدام در ملا عام را درست نمی‌دانند اما معتقدند عدالت باید اجرا شود و مجرمان به سزای اعمالشان برسند.

همسر من از اعدام نمی‌ترسد چراکه برای چندمین بار است که در این مراسم‌ها حاضر می‌شویم و دخترم نیر با توجه به سن کمی که دارد متوجه چیزی نمی‌شود؛ این را شوهر می‌گوید و همسرش با چهره‌ای شاد و البته خواب آلود به تایید صحبت‌ها سر تکان می‌دهد.

در کنار این زوج جوان یک خانوادهٔ ۵ نفره‌ای حاضر است که پدر این خانواده از اعدام در ملاء استقبال می‌کند و می‌گوید: با اجرای حکم اعدام در محله‌هایی که میزان تخلف بالایی دارد و این چنین مراسمی درس عبرتی برای متخلفان است.

این شهروند در رابطه با حضور همسر و دخترانش در این مراسم پاسخ روشنی نمی‌دهد و ادعا می‌کند که آنان صرفا جهت همراهی آمده‌اند و شاهد جزییات ماجرا نیستند!

ساعت از ۴ و ۳۰ دقیقه بامداد گذشته است و رییس پلیس پیشگیری در مکان حاضر می‌شود، چهار راه کاملا بسته شده است و در این هیاهو و ازدحام جمعیت چراغ راهنمایی بدون توجه حاضرین گاهی سبز و گاهی قرمز می‌شود.

به ۴ و ۴۰ دقیقهٔ صبح رسیده‌ایم و هنوز خبری از محکوم و تیم اجرایی حکم اعدام نیست و این عدم حضور موضوع بحث و نگرانی حاضرینی شده است که از ساعت‌ها قبل منتظر اجرای این حکم هستند.

حوالی ساعت ۵ صبح تعداد دختران و زنان حاضر بیشتر می‌شود و در گفت‌و‌گو با یکی از دختران حاضر در این مراسم متوجه می‌شوم که او به اصرار دوستانش و جهت همراهی آنان در این مراسم آمده است.

ساعت ۵ و ۵۱ دقیقه است سر و صدا ناگهان زیاد می‌شود، محکوم را آورده‌اند، در میان این شلوغی‌ها مجرم با لبخندی ظاهری سعی در کتمان ترسش دارد.

ساعت ۵ و ۵۸ دقیقه آیاتی از قرآن تلاوت می‌شود که نشان می‌دهد مراسم به صورت رسمی آغاز شده است و این در حالی است که صبر حاضرین برای اجرای حکم لبریز شده است.

ساعت ۶ صبح و در حین تلاوت جمعیت به بیشترین تعداد می‌رسد و نور فلش دوربین عکاس‌ها چهره حاضرین را روشن می‌کند.

ساعت ۶ و ۴ دقیقه حکم اعدام برای حاضران خوانده شد، دادنامه صادره از شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران علیه صادق مرادی معروف به عقرب سیاه که مرتکب چندین فقره عمل شنیع "زنای به عنف و اکراه" نسبت به شکات شده، در دیوان عالی کشور رسیدگی و با توجه به انطباق رای صادره با موازین شرعی و قانونی، تایید و اجرا می‌شود.

با بردن مجرم به پای طناب دار، عقرب سیاه با گفتن «ای مردم! سر بی‌گناه تا پای دار می‌رود ولی بالای دار نمی‌رود،‌اما سر من بی گناه بالای دار رفت» ادعای بی‌گناهی کرد.

وی با سر دادن شعار و توهین سعی در تشویش اذهان عمومی و ایجاد تنش روانی داشت اما یاد آوری اقدامات شرم آورش موجب شد تا حاضرین توجهی به این گفته‌ها نداشته باشند.

حکم اعدام در ساعت ۶ و ۵ دقیقه صبح اجرا شد در این بین یکی از قربانیان عقرب سیاه به اجرای این حکم معترض بود و معتقد بود:‌‌ همان گونه که من به او التماس می‌کردم او نیز باید در مقابل من زجر می‌کشید و التماس می‌کرد.

در آغاز اجرا شدن حکم حاضرین جو حاکم بر محیط را با ذکر صلوات آرام کردند در حین اجرای حکم عده‌ای مشغول به فیلم برداری و عده‌ای در حال ترک محل بودند.

در حین اجرای حکم یکی از ماموران می‌گوید: در جامعه اجرای حکم برای افراد شرور لازم است اما متاسفانه در بین این جمعیت ما افراد خردسال و زنان را می‌بینیم که حضور این افراد در این مراسم مناسب نیست.

مجرم را از بالای دار با هدایت جرثقیل پایین می‌آورند و او را در کیسه‌ای قرار می‌دهند. نگاه معنا دار قربانیان به جسد مجرم و سکوت افراد باقی مانده در مراسم، بی‌مفهوم نیست.

ساعت ۶ و ۳۲ دقیقه صبح است.