رویای خیس


آزاده بی پروا


• روی ابرها می نشینی
و سرخی گونه هایت
زمین را ذوب می کند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۱ شهريور ۱٣۹۱ -  ۱۱ سپتامبر ۲۰۱۲


 
 روی ابرها می نشینی

و سرخی گونه هایت

زمین را ذوب می کند

و سیاهی چشمانت

قایقی

برای تا ابد رفتن

و ناگاه می دَوی

به سمت پرچین حیاط روبرو

و پاهایت

در فوران گلها ,گم می شود

پنهان می شوی

و از گوشه ی قایق

بادبانها را بر می افرازی

و پرچین همیشه سبز می ماند

و بعد می چرخی

به سمت این نگاه

و نفوذی غیر قابل انکار

و آرام در آینه فرو می روی

و آینه منجمد می شود

نه از ترس

که از بلور ِ شفاف اشکهایت

بر پیشانی خاطره

و چقدر لطیف و مصمم

چهره اش را می بوسی

که دل چراغ می لرزد

و آغوش رویا تو را می خواند

به سبُکی ابر

به حرمت پرچین همیشه سبز

و به بلندای معرفت آینه

مجالی برای بازگشت به آسمان نمانده است

صبح

نزدیک است

۲۰ شهریور ۱٣۹۱