از «بهشت سرمایه داری» در روسیه چه خبر؟!
اردشیر قلندری
•
آنچه که در این ۲۰ سال بعد از فروپاشی شوروی رخ داده بسیار تکاندهنده است. در حالی که برخی با سرعت ثروتمند میشدند، در همان حال بیش از ۹۰% مردم با همان سرعت فقیر میگشتند. این است آنچه که پوتین بنام دموکراسی به خورد مردم روسیه داده است، این تازه همه آنچه که اینک در روسیه اجراء میشود نیست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٣۱ شهريور ۱٣۹۱ -
۲۱ سپتامبر ۲۰۱۲
در اوایل دهه 1990 در زمان آخرین نفس های اتحاد شوروی عده ای از سیاستمداران که امروزه ماهیت همه آنها بر ملا شده است، با استفاده از رسانه های موجود در آن زمان روسیه، بهشت نظام سرمایه داری یا به عبارت دیگر معجزات بازار آزاد را در بوق کرنا کردند و در همه سمت این کشور پهناور نواختند. این در شرایطی انجام شد که در 17 ماه مارچ 1991 در همه پرسی سراسری جهت حفظ اتحاد جماهیر شوروی 77.85% واجدین شرایط رای آری داده بودند. علی رغم این اتحاد شوروی با همه خوبی ها و بدی هایش و همه تلاشهای شهروندان در راستای حفظ آن و با اینکه این امپراتوری با همه کاستی های اقتصادی خود توانسته بود زندگی بهتری در مقایسه با دیگر کشورهای سرمایه داری برای شهروندان خود بسازد سزاوار مرگ شد.
در آن زمان یلتسین وهمپالگی های او با استفاده از ماشین تبلیغات غرب و وعده ساختمان بهشت سرمایه داری توانستند بخش بزرگی از مردم کشور را مشخصاَ فریب دهند. امروزه دیگر کمتر کسی در روسیه از آن فریبها و وعده های توخالی بی خبر مانده است. چرا که بهشت بازار آزاد چیزی نبود جز استثمار اقشار گستره ای از مردم توسط 5% ثروتمندان جامعه. آنچه که امروز بر ویرانه سرای اتحاد شوروی میگذرد، چیزی نیست مگر آمار تکان دهنده غارت ثروت کشور.
شگفت آور است که همیشه مردم روس را بنام دموکراسی فریب داده اند. نخستین بار "دموکراسی" در روسیه در سال 1917 برقرارگردید، که با سرعت تمام کشور را متلاشی کرد. بلشویکها در همان سال در شرایط جنگ و ترور توانستند روسیه را متشکل کنند و نجات بخشند. درطی هفت دهه با وجود مداخلات دولتهای غربی در امور دولت نوپای روسیه وجنگ دوم جهانی بلشویک ها امنیت و آرامش همراه با سازندگی و رشداقتصادی بی نظیر را در 1.6 خشکی کره زمین برقرار سازند. بار دوم "دموکراسی" در کشور اتحاد شوروی در سال 1991 برقرار گردید، که بلافاصله به تلاشی کشور انجامید. با گذشت قریب 20 سال تخریب نهایی دولت روسیه به وضوح مشخص شده است. آیا آقایان دموکرات به ریاست جمهوری آقای ولادیمیر پوتین بر ویرانی کامل روسیه واقف هستند؟
عملکردهای پوتین :
پوتین جهت متقاعد کردن غرب به وفاداری خود در راستای تلاشی کنترل شده روسیه چرغ سبزهای مشخصی را به نمایش گذاشته است. به بررسی برخی از آنان میپردازیم.
1. واگذاری 337 کیلومتر مربع از خاک روسیه به چین. در این حرکت پوتین مشخصا به غرب نشان داد که خاک کشور در نزد او و محافل او دارای ارزش آنچنانی نبوده و در زمان لازم چنین واگذاری های مربوط به خاک کشور میتواند تکرار گردد.
2. انتقال سود نفت و گاز به بانکهای کشورهای خارجی. سالانه میلیاردها دلار پول از روسیه به سمت بانکهای خارجی تحت عنوان خرید سهام و غیره سرازیر میگردد ، این مبالغ جهت خرید املاک و مستغلات بزرگ سرمایه داران روسی در کشورهایی با آب و هوای معتدل و مناسب مخارج می گردند، در حالی که در خود روسیه درصد زیادی از مردم در شرایط بی خانمانی بسر میبرند.
3. انتقال ضایعات هسته ای به چلیابینسک. چنین پروژه های زیر زمینی به اندازه چهارزمین فوتبال در جاهای مختلف جهت انبار کردن اورانیوم و پلوتونیوم ساخته میشوند. که در آینده بدون تردید توسط آمریکا و متحدان می توانند جهت شانتاژ روسیه مورد بهره برداری قرار گیرند.
4. دگرگونی سیستم کنترل نیروهای مسلح. با انجام برخی "رفرمها" در ستاد آرتش پوتین عملا کارائی نیروهای مسلح را سلب نموده ، تا جائی که این کشور توان نظامی نیمه جانی برخوردار گشته است.
5. عدم به روزرسانی آرتش از سلاحهای مدرن. قسمت عمده سلاحهای مدرن در روسیه از جنگنده های امروزی تا تانکها، تا سیستم های پدافند هوائی... به فروش می رسد. بطور مثال در سال 2008 و 2009 سهم آرتش روسیه 30 تانک T-90C بود در حالی که هند بغیر از کشورهای دیگر 350 تانک T-90C خریداری کرده که در طی چند سال آینده باید به 1200 فقره برسد، البته مشت نمونه ای از خروار میباشد. بدین ترتیب می بینیم که هرچه کشورهای دیگر بیشتر مسلح می شوند روسیه توسط آقای پوتین خلع سلاح میگردد.
6. ادامه " معاملات گور - چرنامردین" در این قرارداد روسیه موظف است 500 تن اورانیوم را به قیمت 12 میلیارد دلار به آمریکا بفروشد، در حالی که قیمت حقیقی این مقدار اورانیوم 8- 12 تریلیون دلار است. از سال 1995 تا به امروزدر روسیه 090 14 کلاهک هسته ای نابود گردیده است. 352.3 تن به آمریکا تحویل گردیده که 278 تُن آن متعلق به دوران ریاست جمهوری آقای پوتین میباشد. بنظر میرسد پوتین تلاش دارد دندان هسته ای روسیه را درآورده تا در دهان هار آمریکا بگذارد. بدون تردید چنین حرکت ویرانگر نیروی نظامی یک کشور در هیچ جای دنیا سابقه نداشته است. هرکز یک شخصیت میهن دوست چنین بلایی را بر سرکشور خود نیاورده، گمان دارم درآینده نیز چنین پدیده ای تکرار نکردد.
7. تخریب ایستگاه فضایی "میر". طبق گزارشات متخصصان این ایستگاه با انجام برخی تعمیرات میتوانست تا بیست سال آینده مورد بهره برداری قرار گیرد. چرا و به چه خاطر آنرا در اقیانوس غرق کردند بدون شک تاریخ پاسخی قانع کننده خواهد داد.
در ادامه این سیاهه باید برخی مسائل دیگر را نیز مورد بررسی قرارداد، یکی دیگر از شاهکارهای آقای پوتین عضویت در سازمان تجارت جهانی است. بر پایه آمار و ارقام این حرکت باعث کاهش تولیدات ناخالص داخلی، بسته شدن دهها هزار تولیدی میگردد. هنوز تا قبل از عضویت در این سازمان و فقط با اعمال قوانین آن خسارات وارده براقتصاد روسیه بالغ بر 4% تولیدات ناخالص داخلی (معادل 2 تا 2.5 تریلیون روبل * واحد پول روسیه *) شده است. تا سال 2020 زیان های اقتصادی بر روسیه جهت سیل واردات و افزایش بهای انرژی داخلی 35% تولیدات ناخالص داخلی (معادل 20 تا 25 تریلیون روبل) خواهد بود.
همچنین این سیاست باعث ورشکستگی دهها هزار شرکت تولیدات فراورده های کشاورزی، 400 شهرک صنعتی کشاورزی و هزارها روستا میگردد. در طی پنچ سال گذشته از آغاز کاربرد قوانین این سازمان روسیه 4 میلیون فرصت شغلی را ازدست داده است، که تا سال 2020 این رغم به 6 میلیون خواهد رسید. گذشته از این 30% بیکاری "پنهان" بعد از عضویت در سازمان تجارت جهانی برجای خواهد گذاشت.
از طرفی دیگر صندوق بین المللی پول بار دیگر نسخه ای جهت نجات اقتصاد روسیه در زمینه لغو یارانه به شرکتها، مزایای مالیاتی و کاهش حقوق بازنشستگی را پیشنهاد کرده است. صندوق بین المللی پول از افزایش فشار تورم وافزایش حجم اعطای خرده وامها در روسیه هراس دارد. آدد پیر برک نماینده صندوق بین المللی پول به خبرنگاران گفت "اقتصاد روسیه در معرض خطر انفجار است" او افزود که "اقتصاد روسیه بعد از رکود سال 2008 – 2009 احیا شده ودر شرایط فعلی تقریبا در سطح توان بالقوه وحتی بیشتر در فعالیت است و در سال 2012 – 2013 رشد تولیدات ناخالص داخلی به میزان 4 % بیش بینی میگردد". عامل اصلی این رشد قبل از هر چیز افزایش بازار مصرف است که باعث فشار تورم در سال 2012 میگردد. این صندوق انتظار دارد که رشد تورم به 6.5%، که کمی بیشتر از پیش بینی بانک مرکزی روسیه (از 5 تا 6 %) میباشد، برسد. صندوق بین المللی پول دو روش برای توقف این تورم پیشنهاد مینماید: 1. کاهش هزینه های دولتی، منجمله کاهش کسری بودجه کشورتا 1.5 واحد درصد برابر با 9% تولیدات ناخالص داخلی 2. تمرکز کامل بانک مرکزی روسیه به هدفمند کردن تورم، با اعمال تشدید سیاستهای پولی.
گذشته از این صندوق بین المللی پول خواهان کاهش تعداد حقوق بگیران بازنشسته میباشد، البته به شیوه صلح آمیز. آدد پیر برک نماینده صندوق بین المللی پول می گوید "در حال حاضر هزینه های بودجه دولت روسیه جهت پرداخت حقوق بازنشستگی برابر با 8% تولیدات ناخالص داخلی میباشد". اگرچه این رقم برابر با کشورهای پیشرفته است، اما با در نظر گرفتن پارامترهایی مانند سن بازنشستگی و معضل کاهش ترکیبی جمعیت کشور این هزینه ها تا سال 2050 کمی بیش از دو برابر (18% تولیدات ناخالص داخلی) خواهد شد. موضوع مهم دیگری که در این میان وجود دارد و گویا آقای برک نمی داند این است که حقوق بازنشستگی بخودی خود در روسیه بسیار پائین است، حالا تصورکنید که همین مقدار کاهش نیز بیابد.
انتخاب بی سروصدای این دوره پوتین به نظر میرسد با توافقاتی پشت پرده با آمریکا و غرب انجام گرفته است. یکی از موضوعات مهم در باب این توافقات واگذاری ترمینال "تدارکاتی" به ناتو در الیانوفسک باشد. بدین ترتیب ناتو بزودی پایگاهی در قلب روسیه ایجاد میکند، جالب این است که بیشتر تولیدات صنایع نظامی و فضایی روسیه در این منطقه قرار گرفته است. این معامله سکوت در تقلبات انتخابات ریاست جمهوری از طرف آمریکا و غرب در عوض ایجاد پایگاه ناتو خیانتی آشکار از سوی مقامات روسیه است میباشد.
در باب معضل بیکاری در روسیه
سخنگوی مطبوعاتی وزارت کار و حمایتهای اجتماعی روسیه در 6 سپتامبر سال 2012 به ریا نووستی اطلاع داد که در ماه اگوست این سال تعداد بیکاران به 3.4% که برابر با 1.07 میلیون تن است کاهش یافته است. طبق این گزارش از 26 ژوئن تعداد بیکاران به ثبت رسیده در روسیه برابر با 1.07 میلیون تن میباشد. جالب است که این رقم شامل آنانی است که به ثبت مراکز کاریابی رسیده اند ، اما رقم حقیقی مطابق سبک GALLUP سه برابر بیشتر از این است. طبق نظر GALLUP محدودیتهای جنسی نیز در هنگام گزینش ایفای نقش میکند. بطوری که تعداد مردان بیکار 21 % و زنان 44% میباشد. طبق نظر این سازمان در سال 2011 درصد واقعی بیکاری در میان زنان 22 % و در میان مردان 19 % بوده که در مجموع سه برابر بیشتر از داده های رسمی میباشد.
در حکومت شوروی بر اساس مفاد قانون اساسی دولت موظف به ساخت و واگذاری مسکن به شهروندان بود، پدیده ای که اینک 20 سال است بطور کامل محو شده است. اینک شرکت های خصوصی با ساخت مسکن بازار این بخش را به کنترل خود درآورده وبه بهای گزاف آن را به شهروندان می فروشند. در نتیجه در روسیه طبق ارزیابی های مختلف از 1.5 تا 4.2 میلیون تن یعنی 3% مردم بی خانمان میباشند که، 85% تعداد بی خانمانها را مردان تشکیل میدهند.
در زمان اکنونی شهروندان روسیه در وضعیت بسیار بدی بسر میبرند، طبق آمار 20 میلیون تن (13 %) از مردم این کشور دارای حداقل حقوق که 2 تا 2.5 برابر پائین تر از حداقل سطح زندگی است می باشند. حقوق بگیران روسیه با همه منابع نفتی و غیرنفتی کشور خود تنها مردمی در جهان هستند که 43 % مالیات از بابت حقوق ماهانه به بودجه کشور پرداخت میکنند. این نمودار بدین ترتیب عمل میکند که 12 % مالیات به بودجه و بعلاوه 1 % به صندوق بازنشستگی بطور مستقیم برداشت میگردد، 30% باقی مانده توسط شرکتی که از نیروی کار کارگر استفاده میکند به بودجه پرداخته میشود، یعنی مبلغی که مستقیم میتوان به حقوق ها اضافه گردد. اما 5 % از ثروتمندان جامعه با ترفندهای گوناگون تنها 10% مالیات میپردازند. این در صورتی است که سهم هزینه در آموزش و پرورش 1.1 % از تولیدات ناخالص داخلی، بهداشت 1% میباشد. (در اتحاد شوروی آموزش و پرورش و بهداشت رایگان بود)
براساس آمار بانک مرکزی از سال 2008 تا سال 2012 از روسیه 348.1 میلیارد دلار سرمایه خارج گشته است که خود برابر با 21% تولیدات ناخالص داخلی است. تازه از طرق غیرقانونی و یا جنائی در سال 2011 معادل 300 میلیارد دلار که برابر با 85% کل بودجه روسیه یعنی 18% تولید ناخالص داخلی خارج شده است. این تنها قطره ای از دریا است ، آنچه که در این 20 سال بعد از فروپاشی شوروی رخداده بسیار تکاندهنده تر میباشد. در حالی که برخی با سرعت از طریق ثروتهای نجومی ثروتمند میشدند ، در همان حال بیش از 90% مردم با همان سرعت فقیر میگشتند. این است آنچه که پوتین بنام دموکراسی به خورد مردم روسیه داده است، این تازه همه آنچه که اینک در روسیه اجراء میشود نیست، طبق برخی اخبار ناموثق بزودی شاهد ریزش ارزش روبل روسیه خواهیم بود، در این راستا هیچ کاری در جهت توقف این فرآیند انجام نگرفته و هیچ برنامه ای دولت در جهت سامان بخشیدن به اقتصاد روسیه ندارد. کارعمده دولت روسیه اجرائ بی چون و چرای سیاستهای خانمان برانداز صندوق بین المللی پول است. جامعه و اقتصاد بیمار روسیه در آستانه یک دگرگونی اجتماعی قرار گرفته است شهروندان روسیه در کوتاه ترین مدت از بهشت سرمایه داری گریزان شده اند.
* آمارهای ذکر شده از منابع مختلف حزب کمونیست روسیه اقتباس شده است.
|